کد خبر : 76680 تاریخ : 1402/9/13 گروه خبری : شهر |
|
شهرهای خانوادهمحور اصل فرعشده در طراحی و معماری |
|
وجود یک شهر همواره بهواسطه افرادی است که در آن زندگی میکنند و جهتگیری همه برنامهها و اهداف باید در راستای تأمین نیازهای آنها باشد، اما ممکن است ساکنان شهر که دلیل پیدایش آن هستند بهواسطه پیچیدگی و درهمتنیدگی مسائل شهری و اتخاذ سیاستهای نادرست به حاشیه رانده شوند و در عین حالی که همه تجهیزات و امکانات برای خدمت به ساکنان شهر در نظر گرفته شده، آنها جایگاهی در تعیین این برنامهها و اهداف نداشته باشند.
جالبتر اینکه یکی از کلونیهای تشکیلدهنده شهرها بهعنوان یک موجود زنده، خانواده است که متأسفانه بنا به تغییر و تحولات طی چند دهه گذشته بهویژه در شهرها و برنامهریزیهای مرتبط با شهر از شهرسازی گرفته تا برنامهریزی شهری ایران، جایگاهی نداشته و یا به تعبیر بهتر و درست نقش کمرنگی را ایفا میکند. این در حالی است که شهر خانوادهمحور یا شهر خانواده، جایی است که حکمران، «خانواده» را بهعنوان یک «نهاد» به رسمیت شناخته و برای آن هویت رسمی، قانونی، مسئولیت و اختیار قائل است.
درواقع این رویکرد برخلاف نگرشی که خانواده را حداقلی و حاشیهای میبیند، به آن بها میدهد و زمینه آن را در جامعه را فراهم میآورد؛ چراکه حضور و عاملیت خانواده را رمز بهبود وضعیت جامعه میداند.
بر این اساس با توجه به اهمیت موضوع برآن شدیم تا در این باره با دکتر موسی پژوهان؛ مدرس دانشگاه و مشاور دفتر برنامهریزی و مدیریت شهری سازمان شهردایها و دهیاریهای کشور و دکترای مدیریت شهری در خصوص شهر دوستدار کودک و محمدمهدی سروش؛ دانشیار معماری دانشگاه آزاد واحد همدان گفتوگویی ترتیب دهیم که در ادامه میخوانید:
مشاور دفتر برنامهریزی و مدیریت شهری سازمان شهردایها و دهیاریهای کشور با بیان اینکه شهر دوستدار خانواده منشعب از یک ایده کلانتر بهعنوان شهر فراگیر یا انسانمحور است، گفت: این ایده طی سالهای اخیر در شهرهای ایران مورد استقبال قرار گرفته است.
موسی پژوهان با اشاره به اینکه برای رسیدن به شهر فراگیر که در ذیل آن شهر خانوادهمحور نیز جای میگیرد میبایست اصول و فرایندهایی را در طراحی و برنامهریزی شهری مورد توجه قرار دهیم، گفت: شهرهای ما طی 100 سال اخیر دچار یک اضطراب و اضطرار در شهرسازی شدند و در پی آن شهرها نه بر مبنای تفکرات اصولی شهرسازی سنتی و الزامات شهرنشینی مدرن، بلکه بهدنبال شکلگیری شهرنشینی شتابان، مهاجرتهای عظیم روستا به شهر بهویژه شهرهای بزرگ شکل گرفته است.
وی با تأکید بر اینکه در این فرایند ابتدا شهرنشینی اتفاق افتاد و بعد بهدنبال آن شهرسازی نابهنجار و نابهنگام را شاهد بودیم، افزود: در این فرایند طرحهایی همچون طرحهای جامع و مدلهایی که قرار بود این شهرنشینی را هدایت کرده، طراحی مناسب درنظر گرفته و برنامهریزی کند، ناکام ماند و شکست خورد زیرا طرحهای جامع فقط به جنبههای فیزیکی رشد شهرها توجه داشت و ایده اتومبیلمحوری با سرعت بخشیدن به انتقال افراد از محل زندگی به محل کارشان باعث شد که بعد از 100 سال تجربه شهرسازی اضطراری و اضطرابی ما با شهرهای امروزی مواجه شویم.
وی ادامه داد: امروز شهرهای ما به جای اینکه جای امن و ایمن برای زندگی شهروند باشند شهر اتومبیلمحور بتنی و تیر آهنی هستند که فکتهای آن نیز موجود است از تعداد تصادفات بالای کودکان و سالمندان در تصادفات شهری گرفته تا افرادی که سالانه بر اثر بیماریهای مرتبط با آلودگی هوا جان خود را از دست میدهند.
این استاد شهرسازی با بیان اینکه همه این مشکلات باعث شد که طی چند سال اخیر بازگشت به الگویهای سنتی در شهرسازی مورد توجه قرار گیرد، خاطرنشان کرد: این فرایند بازگشت طی 50 سال گذشته در سطح بینالمللی دنبال میشود البته آنها بهدنبال احیای الگوهای سنتی با در نظر گرفتن رفع نیازهای امروز در شهرها هستند.
پژوهان با اشاره به اینکه در این فرایند یکی از مباحث مهم شهر فراگیر است که از آن در کشور ما بهعنوان شهر انسانمحور یاد میشود، تشریح کرد: این شهرها باید برای تمامی اقشار اجتماعی مناسب باشد.
وی با تأکید بر اینکه در این گونه شهرها، دوستدار خانواده بودن محیطهای شهری و فراهم بودن زیرساختها برای تکتک اعضای خانواده یک اولویت است، ابراز کرد: بنابراین در شهرهای فراگیر شهروندان آزادانه با خیال امن در شهر زندگی، بازی و تفریح میکنند و با یکدیگر تعامل اجتماعی داشته و حتی غذا صرف میکنند و محدود نمیشوند به خانههایشان.
این برنامهریز شهری ادامه داد: برای رسیدن به شهر فراگیر نخستین اصل، هنجار و الزام این است که سرعت و حضور خودروها را در شهر محدود کنیم، این امر در فضاهای تاریخی الزام بیشتری دارد زیرا این محیطها برای قرنها محل حضور و تعاملات اجتماعی شهرها بودند اما در 100 سال اخیر این محیطها توسط خودروها درنوریده شده و از بین رفتهاند.
پژوهان با تأکید بر اینکه نخستین اصل طراحی شهری خانوادهمحور این است که تمام فضاهای تاریخی که محل تجمع شهروندان بوده احیا شود ابراز کرد: این محلها در گذشته محل حضور اعضای خانواده و بازی کودکان بوده است.
وی با بیان اینکه باید این گونه مناطق از بار ترافیکی و حضور خودرو رها شوند، تصریح کرد: دومین اصل، احیای مفهوم محله است که در نظام شهرسازی سنتی برای هزاران سال وجود داشت اما تحت تأثیر شهرسازی بر مبنای طرحهای جامع یکسان از بین رفت.
این پژوهشگر مسائل شهری با تأکید بر اینکه یکسانسازی توسعه شهری بدون در نظر گرفتن بوم مناطق مختلف، مهمترین عنصر شهرسازی سنتی که همان محلات خاص هر شهر بود را نابود کرد، گفت: این محلات میبایست با درنظر گرفتن نیازهای جدید امروز جامعه شهری بازتعریف شوند.
پژوهان با تأکید بر اینکه باید در این محلات قدیمی عناصری که منجر به جذب جمعیت بهصورت روزمره میشد همچون میادین و مرکز محله احیا شوند، افزود: در محلات قدیمی نیاز خانواده و افراد در محله تأمین میشد پس لازم نبود افراد سوار خودور شده و به مرکز شهر و مراکز خرید بزرگ مراجعه کنند.
* شکاف بین شهر و شهروندان پر شود
وی با اشاره به اینکه متأسفانه این عنصر توسط سیستم طراحی شهری بر مبنای طرحهای جامع نابود شد تصریح کرد: نکته بعدی برای داشتن شهر خانوادهمحور این است که شکاف بین شهر و شهروندان را پر کرد. در حال حاضر شهروندان ما با فضاهای شهری قهر هستند حال آنکه این مسئله یک معضل دو طرفه است.
این شهرساز با تأکید بر اینکه فضای شهری آسیبهایی را به شهروندان وارد کرده مثل ترس و دلهرهای که در دل شهروندان ایجاد شده و یا سرعتی که در پی تردد بیمحابای خودورها هر روز شهروندان (بهویژه زنان و کودکان در شبهنگام) تجربه میکنند که نوعی ناایمن بودن را به ذهن متبادر میکند گفت: علاوه بر این آلودگی هوایی که هر روز همه ما در شهر تجربه میکنیم نیز ماحصل همین فضاسازی و طراحیها جدید است.
پژوهان ادامه داد: از طرفی شهروندان نیز مسئولیتهایی که در قبال فضاهای شهری داشتند را به فراموشی سپردهاند برای مثال بهراحتی شاهد آن هستیم که در فضای شهری زباله ریخته و برای آنها اهمیتی ندارد که فضای شهری از بین خواهد رفت.
* مطالبهگری جز وظایف شهروندی
وی با تأکید بر اینکه حتی مطالبه نکردن از مدیران شهری در خصوص ناایمن بودن شهرها نیز جزو ترک فعلهایی است که شهروندان نسبت به چرایی عدم انجام آن مسئول هستند، گفت: جالب است که حتی برای شهروندان دیگر مهم نیست که محلات قدیمی وجود ندارد و آنچه باقی است نیز در حال اضمحلال است.
*احیای حس مسئولیتپذیری شهروندان وظیفه طراحان و برنامهریزان شهری
وی با تأکید بر اینکه با از بین رفتن مسئولیتهای متقابلی شکاف بزرگی بین شهر و شهروندان ایجاد شده اذعان کرد: این فاصله تا جای ممکن باید کمتر شود بنابراین این امر نیز باید جز وظایف برنامهریزان و طراحان شهری قرار گیرد.
در ادامه دانشیار گروه معماری دانشکده هنر و معماری دانشگاه آزاد اسلامی واحد همدان نیز با اشاره به اینکه خانواده یک موضوع بنیادی در جامعه است، گفت: درواقع خانواده کوچکترین کانون شگلگیری جامعه بهشمار میرود.
محمدمهدی سروش با تأکید بر اینکه پیش از تشکیل خانواده ما انسانها را بهصورت فردی (زن یا مرد) در جامعه مورد توجه قرار میدهیم اما به محض ازدواج این افراد با یکدیگر ساختار خانواده بهعنوان هسته اصلی جامعه را شکل میدهند و با تولد فرزندان این ساختار بزرگتر میشود گفت: در ساختار معماری شهری از کنار هم قرار گرفتن محل سکونت خانواده، واحدهای همسایگی ایجاد میشود و از کنار هم قرار گرفتن چند واحد همسایگی محله، برزن، منطقه و درنهایت شهر شکل میگیرد.
وی ادامه داد: حتی اگر ساختار یک کشور را نیز بررسی کنیم درنهایت با هسته اصلی یعنی خانواده و خانوار مواجه میشویم.
دانشیار معماری دانشگاه آزاد اسلامی واحد همدان با تأکید بر اینکه به لحاظ آماری نیز در سرشماریها همواره با مسئله خانوار و تعداد آن به جهت داشتن برنامهریزی دقیق مواجهیم، عنوان کرد: آنچه مسلم است اینکه خانواده در تحلیلهای مرتبط با جامعه شهری از جایگاه ویژهای برخوردار است.
سروش با بیان اینکه به لحاظ اعتقادی نیز همواره تفکر اسلامی بر تشکیل خانواده بهعنوان هستههای نخستین تأکید دارد و این امر در مذهب تشیع از اهمیت بالاتری برخوردار است، تشریح کرد: در این بین خانواده نیازمند یک سرپناه است که در شهرها توسط معماران و شهرسازان طراحی میشود.
وی با تأکید بر اینکه معماری در اصل لباس و جامه افراد و خانواده در شهرهاست اذعان کرد: معماری و طراحی شهری در شهرها بهعنوان دیانای آن پس از سالها مشخص میکند که رویکرد فرهنگی، اجتماعی، دینی و ساختار جامعه شهری آن چگونه بوده؟ درست مثل محوطه هگمتانه که چیزی جز معماری گذشته در آن وجود ندارد اما از همین طریق توانستهاند به ساختار فرهنگی، اجتماعی آن روزگاران دست یابند.
این دانشیار معماری با تأکید بر اینکه یقیناً تعریف خانههای 25 متری هیچگاه با خانوادهمحور بودن طراحی شهرها ارتباطی ندارد تصریح کرد: این مهم از آنجا اهمیت دارد که این خانهها هستند که بهعنوان هسته نخست شهر باید مهیا برای ایجاد و پرورش و تعالی خانواده باشند.
سجادزاده عنوان کرد: وقتی با تقلید از معماری و شهرسازی غربی ساختار محلات قدیمی شهر برهم زده شد و آپارتمانها جای خانههایی که در آن حرائم خاص خانوادگی ترسیم شده بود را گرفت و دیگر از واحدهای همسایگی خبری نبود، خانوادهمحور بودن شهرها زیر سؤال رفت.
وی افزود: تا چندی پیش آنقدر جایگاه خانواده در محلات شهری پررنگ بود که افراد را به نام پدران در محلات میشناختند اما امروز حتی اعضای یک خانواده به معنای واقعی به لحاظ ساختار تعریفشده برای خانواده در ابعاد مختلف خانواده نیستند و هر یک از اعضا به کار خود مشغول است.
این عضو هیئت علمی دانشگاه آزاد اسلامی واحد همدان با تأکید بر اینکه متأسفانه امروز شهرها به قبرستانهایی با قطعات 200 متری شمالی و جنوبی در بهترین حالت بدل شدهاند که با ایجاد تراسهای مشرف به یکدیگر هیچ جایگاهی برای خانواده قائل نیستند، افزود: از آن بدتر اینکه امروز آنقدر کیفیت مصالح بهکاررفته در ساخت و سازها پایین است که بعد از چنددهه سرمایه یک خانواده با تخریب شدن ساختار خانه بر باد میرود در حالی که ما همچنان از معماری گذشته نمونههای از ساخت و سازهایی را شاهد هستیم که عمری 300 ساله را تجربه کرده و میکنند.
وی با اشاره به اینکه امروز ساختمآنها بدون نورو بدون تهوع ساخته میوشدکه هیچگاه با خانواده محور بودن شهرو جامعه همخوانی ندارد تصریح کردذ: مسئله اینجاست که این خوابگاهها چیزی جز افسردگی را برای اعضای خانواده به دنبال نخواهد داشت.
این دانشیار معماری با تأکید براینکه میشد از دولت نهم که بحث ساخت مسامن مهر مطرح شده به دنبال ایجادشهرکها با کیفیت به لحاظ خانواده محور بودن ساخت و سازها را دنبال کرد تا امروز همان ساختمآنها بهعنوان الگویی باشند برای مساکن نهضت ملی مسکن گفت: مسئله اینجاست که باید برای رسیدن به نتیجه مطلوب رجعتی به گذشته و طراحی شهری در گذشته کرد و ساختار محلات را دوباره احیاء کرد.
|
لینک | |
https://sepehrgharb.ir/Press/ShowNews/76680 |