یادداشت؛

روشنگری شهدای کرمان

بهزاد دانشفر

فاجعه خونین و شهادت مظلومانه شهدای کرمان، روشنایی رهروان مکتب حاج قاسم سلیمانی گشت. ابعاد حادثه تروریستی که هیچ انسان آزادیخواه و هیچ بشر متمدن چنین قتل و کشتار جمعی را نمی پذیرد؛ چه پیام و برداشتی در بر دارد. اگرچه داعش مسوولیت این حمله تروریستی را برعهده گرفت و طی اظهارات آمریکا، خود و رژیم اسراییل را مبرا از آن می‌دانند اما داعش ایادی آنان، زاده ی همین آمریکا و اسراییل می‌باشند. داعشی که نه مانند سابق براساس باور و اعتقاد انحرافی قدم بر دارد، داعش کنونی، داعش پولی است که با گرفتن دلارهای ناچیز آمریکایی به طور نیابتی وارد عمل می‌شود. آنچه اهمیت دارد محل حادثه در مراسم بزرگداشت سردار دل‌ها و مقاومت است. بی شک ارتکاب جنایتکاران شرارت زا در دو انفجار شدید مواد منفجره حاوی ساجمه ای فراوان از پشتیبانی تشکیلاتی برخوردار بوده که با انتخاب روز سالگرد شهادت سردار حاج قاسم سلیمانی، زائران مرقد مطهر آن شهید را هدف گرفتند. اما این کینه برای چیست؟ دشمن در ابتدا تصور می‌کرد شهادت سردار حاج قاسم سلیمانی جبهه مقاومت را با افول و تضعیف وحتی از هم پاشیدگی مواجه خواهد کرد اما تصمیم نابخردانه آنان سردار سلیمانی را به مکتب سلیمانی تبدیل کرد به طوری که مقاومت در ایران، عراق، سوریه، لبنان و یمن و... بیش از پیش قدرتمند شده است. واقعیت آن است که دشمن فهمیده است مکتب سلیمانی یعنی پایان رژیم صهیونیستی. همانطور که انتقام از شهید سلیمانی نتوانست منافع شرارت زایان را حفظ کند به شهادت رساندن زایران مکتب حاج قاسم نیز نمی تواند تهدیدات را برای آنان فرصت کند و این اشتباه محاسباتی نه تنها انزوای حامیان مکتب سلیمانی را در بر ندارد بلکه منجربه صدور بیش از پیش مکتب سلیمانی خواهد بود، برای ما ایرانیان شاید کمی عادی جلوه نماید اما به واقع باید گفت مکتب سلیمانی در منطقه و جهان رو به گسترش بوده و برآن طنین انداز شده لذا این مکتب، لرزه بر پیکره ی دشمنان انداخته است. حوادث تروریستی هفته‌های اخیر در سوریه با شهادت سردار سید رضی موسوی، شهید صالح العاروری معاون سیاسی حماس در بیروت و حادثه شهدای کرمان در ایران که در اوج درگیری و جنگ رژیم غاصب اسراییل با مقاومت حماس در منطقه رخ می‌دهد حکایت از چالش بزرگ راهبردی و ناکامی اهداف رژیم اسراییل وحامیانی چون آمریکا دارد تا بتواند بحران را متوجه خارج از منطقه کند. عدم کارایی و دکترین جایگزین برای آمریکا و رژیم صهیونیستی و همچنین ناکامی سیستمی و طرح‌های ناکارآمد اجازه به ایفای نقش ترور و تروریسم می‌دهد. خروج از باتلاق غرب آسیا برای آمریکا و رژیم صهیونیستی در برابر مکتب سلیمانی چنین حوادثی را با پشتیبانی از پشت صحنه توجیه می‌نماید اما زهی خیال باطل از محاسبات احمقانه‌ای که چنین خون‌هایی خود روشنگر مکتب سلیمانی بوده وگریبان آنان و عاملان را خواهد گرفت و به فرموده رهبر انقلاب در پیام اخیر دستان آلوده یعنی همان عاملان شقی چون داعش و مغزهای فاسد همچون شیطان بزرگ آمریکا و سگ هارش رژیم اسراییل پاسخ سختی دربرخواهد داشت. باذن ا...

بهزاد دانشفر