کد خبر : 78722
تاریخ : 1402/11/2
گروه خبری : فرهنگی

کودکان کار فرهیخته؛ بردگان فرهنگی عصر تکنولوژی

محمدمهدی سید ناصری مدرس دانشگاه و پژوهشگر حقوق بین الملل کودکان به‌تازگی یادداشتی با عنوان «کودکان کار فرهیخته؛ بردگان فرهنگی در عصر تکنولوژی» نوشته است.

+++مشروح متن این یادداشت در ادامه می‌آید؛

طبق تعریف صندوق بین‌المللی کودکان یونیسف کلیه‌ی اشخاص زیر 18 سال که فعالیتشان به سلامت فیزیکی، روانی، اجتماعی و شخصیتی آنها آسیب می‌زند را کودک کار می‌نامند. استفاده‌ی تجاری و تبلیغاتی از کودکان، قدرت آسیب‌زایی بالایی برای آنها دارد. فضای مجازی به عنوان یکی از جلوه‌های زندگی مدرن اگرچه آسایش و راحتی بیشتری در ارتباطات جهانی ایجاد کرده؛ با این حال مدت‌هاست نوعی دیگر از کودک آزاری را برای کودکان به ارمغان آورده است. با گسترش فضای مجازی در جامعه امروز، ما شاهد ایجاد دسته‌ای از کودکان هستیم که به واسطه تجارت در فضای مجازی و نمایش تبلیغات در اینترنت به عنوان ابزاری برای کسب درآمد در این محیط شده‌اند. این دسته از کودکان، کودکان کار مدرنی هستند که اگرچه مشاغل سخت و طاقت فرسا ندارند باز هم برای رضایت صاحبان کسب‌وکارهای مدرن و در بیشتر موارد همراه با تحمیل والدینشان اقداماتی را انجام می‌دهند. این دسته از کودکان اگرچه در کارگاه‌های زیرزمینی بیگاری نمی‌کنند؛ باز هم خواسته یا ناخواسته وارد بازی اقتصادی بزرگترها می‌شوند؛ کمتر کودکی می‌کنند و تجربیاتی را کسب می‌کنند که در آینده و بزرگسالی ممکن است برای آنها مشکل ساز شود. بدیهی است که اینفلوئنسرهای زیادی در شبکه‌های اجتماعی وجود دارند که به اقدامات تأثیر گذارانه در جهت رسیدن به مقصود خود مشغولند.

اساساً این‌افراد عاقل و بالغ به اختیار و میل خود ابزاری را برای به دست آوردن هدف خود از فعالیت در شبکه‌های اجتماعی برگزیده و به کار گرفته‌اند. با این حال شاهد حضور کودکان اینفلوئنسر هم در فضای مجازی هستیم. کودکانی که زندگی آنها علی‌رغم اختیارشان (یعنی رسیدن به سنی که در مورد تأثیر آنچه که از زندگی آنان برای میلیون‌ها مخاطب در سراسر جهان به نمایش گذاشته می‌شود، آگاهی داشته باشند.) توسط والدین‌شان در انظار عموم قرار می‌گیرد. به گفته بسیاری از فعالان حقوق کودک، حریم شخصی این کودکان هر روز و هر لحظه مورد هجوم قرار می‌گیرد و آنها با انواع و اقسام آسیب‌های روحی و بعضاً جسمی مواجه خواهند شد. این روزها شاهد نوع جدیدی از کار کودکان نه در سطح شهر و خیابان‌ها، که در فضای مجازی هستیم؛ کودکانی که بدون داشتن حریم خصوصی، سوژه کاربران فضای مجازی می‌شوندکودکان کار را احتمالاً بیشتر در خیابان‌ها یا مترو و اتوبوس دیده‌ایم اما آنها به شکل‌های مختلف به کار گرفته می‌شوند؛ از کار در کارگاه‌ها و زمین‌های کشاورزی و کوره پزخانه‌ها گرفته تا کولبری در کوه‌های صعب‌العبور و غیره بر اساس تعریف‌های معتبر جهانی کودکان کار، کودکان کارگری هستند که به صورت مستمر به خدمت گرفته می‌شوند و کار این کودکان سلامت جسمی و روحی آنها را در معرض خطر قرار می‌دهد.

این‌روزها کودکان از لحظه‌ای که چشم به این‌جهان باز می‌کنند، از لحظه‌ای که اولین قدم‌های خود را آرام‌آرام بر می‌دارند، از اولین صحبت‌ها و خنده‌های شیرین‌شان تا تمام روزمرگی آنان سوژه دوربین‌های والدین و چشمان هزاران هزار دنبال کننده ناشناس شده است، آن هم بدون آنکه خود، نقشی در انتشار آن داشته باشند. ما از کودکان اینفلوئنسر و بلاگری می‌گوئیم که طی سال‌های اخیر در صفحات اینستاگرام ولو به تصادف آنها را به وفور دیده‌ایم و حتی با احساس خوشایند و حتی لبخندی بر صورت پست‌های صفحات آنها را لایک کرده‌ایم. اغراق نکرده‌ایم اگر بگوییم این روزها تعداد بلاگرها از دنبال کنندگان شبکه‌های مجازی پیشی گرفته و صاحبان این صفحات برای شهرت هرچه بیشتر به هر اتفاقی متوسل می‌شوند. از چالش‌هایی همچون به هم رسیدن و از هم جدا شدن تا انتشار تصاویر مراسم تعیین جنسیت و اولین واژهای که نوزادشان بر زبان آورده است. اما در میان آن‌ها هستند بلاگرهایی که از شیرین‌زبانی‌ها و چهره‌ی کودکان معصوم خود کاسبی می‌کنند. اتفاقی که در ادامه می‌تواند آثار مخربی بر جسم و روان کودکان داشته باشد. ماجرا از این قرار است، والدینی که مدعی عشق بی حد و حصر به فرزندانشان هستند، در ترفندی تازه از آنها برای تبلیغ آثار ناشران کودک و نوجوان سو استفاده می‌کنند.

روزی به بهانه معرفی کتابی تازه، چهره‌ی کودکان را با مواد آرایشی و شیمیایی بزک می‌کنند و روزی دیگر آنها را به بهانه دورهمی کتاب از این سر شهر به آن سر شهر می‌برند. این شیوه بر آن است تا کودکان برای جمعیت شرکت کننده از آخرین کتاب‌هایی که خوانده‌اند بگویند و به نوعی برای حضار شیرین زبانی کنند. البته در نگاه اول، «بوک بلاگری کودک و نوجوان» راهی برای ترویج فرهنگ کتاب و کتابخوانی به نظر می‌رسد، اما این درحالی است که انتشار تصویر افراد زیر سن قانونی و در نظر نگرفتن انتخاب و اختیار کودک، خلاف کنوانسینون حقوق کودک به حساب می‌آید.

البته ممکن است عده‌ای با این نوع پاسخ‌ها بخواهند ماجرا را اینگونه توجیه کنند که این‌که معرفی یا تبلیغ کتاب نیز همانند سایر پدیده‌ها می‌بایست با مقتضیات روز پیش برود و این کمک به فروش کتاب و فرهنگ جامعه است. اما کافی است نگاهی به فهرست 100 بوک بلاگر کودک و نوجوان در جهان بیندازیم و آنوقت متوجه می‌شویم که هیچ‌یک از این صفحات و سایت‌های مطرح، نه تنها از خوانندگان کمسن و سال استفاده نکرده‌اند بلکه گردانندگانشان، عمدتاً مشاوران و معلم و مربیانی هستند که در حوزه‌ی کودک، اشتغال یا پژوهش یا حتی خودشان نویسنده هستند مانند خانم آلی مایبرگر به عنوان مربی و معلم مهدکودک با بیش از 400 هزار دنبال کننده و یا خانم کیم مک‌لئود با بیش از 600 هزار دنبال کننده در اینستاگرام. در چنین جهانی، گمشده‌های زیادی پا در جهان کودک می‌گذارد. از نچشیدن روزهای شیرین کودکی به واسطه همراهی با روزگار بزرگسالان تا نادیده‌گرفتن حریم خصوصی بدون در نظر گرفتن سن! مگر قرار نبودکتاب انسان را با جهان بهتری آشنا کند؟؟ قرار بود هرچه پیش از خواندنش نداشتیم کسب کنیم. کتاب می‌خواست از ما همان والدین نمونه‌ای را بسازد که به تربیت و حقوق فرزندش آگاه است. دوست داشت شهروندان مطلع‌تری بسازد. اما حالا ولع لایک و جمع کردن دنبال کننده، باعث شد کودکان را ناخواسته قربانی شبکه‌های اجتماعی کنیم. در قبال ضبط فیلم معرفی کتاب به آن‌ها وعده پاداش بدهیم، درگیر دنیایی شوند که به آن تعلقی ندارند. به قیمت کسب توجه و تأیید والدین یا هرکس که دوستش دارند یک روز در میان جملات نویسندگان بزرگ و قصه‌هایشان را مرور کنند، هورا و آفرین بشنوند تا دلشان قنج برود. مبادا میان بازگویی خط سوم از صفحه دهم کتاب فلان به لکنت بیفتد تا از توجه و محبت والدینش محروم شود. مبادا به خاطر غلط گفتن جواب مسابقات هفتگی انتشارات‌ها از کورس قهرمانی، تخفیف، جوایز و دورهمی‌های ناشر محبوبش جا بماند.

کودکان آسیب‌پذیرترین گروه در هر جامعه‌ای هستند، بنابراین نباید از نیازهای آنها به سادگی عبور کرد. کودکان، برکت زندگی و سرمایه‌های آینده جامعه به شمار می‌آیند. آنان برای رشد و بالندگی خود، نیازها و در مفهوم دقیق‌تر حقوقی دارند که باید به درستی به آن پرداخت. ما می‌بایست به نحوی از کتاب استفاده کنیم که تأثیرگذاری خودش را از دست ندهد، ناشران، نویسندگان، مترجمان، کتاب‌فروشان و صفحه‌های فروش کتاب باید به این مساله توجه بیشتری کنند و اگر بخواهند بیش از حد کودکان را مورد استثمار قرار بدهند، درست نیست زیرا اگر کودک از فضای مجازی آسیب ببیند ممکن است به آینده جامعه آسیب بزند. اگر کودک کتابخوان بشود دانش عمومی جامعه بالا می‌رود و افراد می‌توانند تصمیم‌های بهتری برای آینده بگیرند. بوک بلاگری کودکان مصداق بارز استفاده نادرست از یکی از مهمترین و تاثیرگذارترین ابزارهای تبدیل تهدیدات فضای مجازی به فرصت است و این ابزار کاربردی کتاب است.

  لینک
https://sepehrgharb.ir/Press/ShowNews/78722