کد خبر : 78833
تاریخ : 1402/11/7
گروه خبری : شهر

ایستگاه قطار همدان؛ شاه‌بیت غفلت و سوء‌مدیریت

 
 
موضوع این است که امروزه ایستگاه راه آهن تنها یک زیرساخت بی‌روح نیست بلکه نقطه آغازی برای مسافران و تازه‌واردها به شهر، عرضه مفاهیم در قالب کالبد و در عین حال افزایش حس تعلق شهروندان محسوب می‌شود زیرا بطور معمول ماندگارترین خاطرات ورود یا وداع در فضای ایستگاه صورت گرفته و مسافران همواره این مکان را به ذهن خواهند سپرد.

به دیگر معنا در دل ایستگاه‌های قطار همیشه نوعی چندگانگی و تضاد وجود دارد که باید به کمک قدرت خلاقانه طراحان، مجریان و صدالبته گردانندگان به وحدت برسد. گاهی بر همین اساس یک ایستگاه شایسته نماد مناسبی برای یک شهر و حتی ملت می‌شود و برعکس یک ایستگاه کم‌برخوردار هم ممکن است معرف یک نکته منفی برای همان شهر گردد بنابراین نباید فقط جنبه عملکردی ایستگاه را درنظر گرفت.

کارشناسان با اشاره به اینکه تعریفی که از یک طرح موفق در خصوص احداث و فعالیت ایستگاه‌های قطار ارائه می‌شود طی ادوار و جغرافیاهای مختلف، متفاوت بوده و این اماکن نیز مانند تمام فضاهای عمومی دیگر نیازمند کالبدی زنده و پویا هستند که در دوره‌ حیات خود و مطابق نیازها و تقاضاهای روز باید تغییر کرده و انعطاف‌پذیر و کاربردی باشند، معتقدند:

اگرچه اصول طراحی توسط اشخاص و مالکان و خودِ مجریانِ طرح، با توجه به موقعیت، شرایط، امکانات و خدمات ارائه‌شده در خصوص محل استراحت و خوردن غذا حمل بار‌ها و کالا‌ها و... توسط ایستگاه و استانداردهای بین‌المللی حفاظت از حوادث غیر مترقبه، اصول طراحی فضاهای عمومی، استانداردهای معماری معلولان و اصول و ابعاد عمومی سیستم‌های ترانزیت و حمل‌و‌نقل تعیین می‌شود اما چون منظره شهر خوب و نظام حمل‌و‌نقل مناسب و کیفیت سفرهای رفت و برگشت یا توقف‌ها، دو روی یک سکه هستند فضای ایستگاه‌ها تأثیر مستقیم و بسزایی بر کارایی و کیفیت نظام حمل‌و‌نقل عمومی داشته و باید سعی شود تا مسافران در طول سفر خود با کمترین مشکل مواجه شوند.

کارشناسان با تأکید بر اینکه موضوع عنوان‌شده از این حیث با اهمیت تلقی می‌شود که چون خطوط ریلی در سطح کشور گسترش یافته و بر تعداد ایستگاه‌ها افزوده خواهد شد در عین حال تمام عملکردهای محیطی و داخلی ایستگاه‌های قطار نیز شدیداً به یکدیگر وابسته‌اند؛ بنابراین هرچه این خدمات و تأسیسات در سطح ایده‌آل قرار داشته باشند افزایش رضایت مسافران را در پی خواهد داشت.

از منظر این صاحب‌نظران بسیار ضروری است تا وضعیت عناصر کالبدی، خدماتی و حسی و بصری این اماکن نیز در طول زمان و بر اساس مقتضیات، الزامات، مطالبات و حتی موضوعات فرهنگی و اجتماعی تغییر و تحول پیدا کند زیرا امروزه این فضاها دیگر رسماً به‌عنوان یکی از سردرهای ورودی شهرها از منظر عام مورد توجه و قضاوت قرار می‌گیرند.

*ایستگاهی در سالن انتظار تحول و توجه

و اما پس از سال‌ها کش و قوس و انتظار، عاقبت شهروندان همدانی در سال 1396صدای سوت قطار را در تنها ایستگاه قطار که البته آن هم بیش از 12 کیلومتر با شهر فاصله دارد شنیده و توانستند طعم سفر با این وسیله نقلیه را بچشند. اتفاق خجسته و مبارکی که به نوبه خود نویدبخش افزایش نرخ و تسهیل در مسافرت بوده و حسب ظاهر نیز در همین مدت طرفداران زیاد و پر و پاقرصی هم پیدا کرده است.

حالا با گذشت حدود هفت سال از افتتاح و آغاز به فعالیت ایستگاه قطار و در حالی که بنا به برنامه‌ریزهای صورت‌گرفته قرار بود (و یا شاید هم هست) در راستای تسهیل در دسترسی مسافران ضمن ایجاد یک ایستگاه جدید در نزدیک‌ترین مکان به شهر، سازه فعلی صرفاً به جهت حمل‌و‌نقل بار مورد استفاده قرار گیرد اما نه‌تنها این الزام بسیار مهم و ضروری در اگر و اما‌های بسیاری باقی مانده و این ایستگاه کماکان برای جابه‌جایی مسافر و بار مورد استفاده قرار می‌گیرد بلکه در طول این مدت نیز ظاهراً اراده و عزم مشخصی برای ارتقای سطح داشته‌ها، شایستگی و بایستگی‌های کمی و کیفی و رفع موانع، مشکلات و نواقص موجود در آن وجود نداشته و این ایستگاه به‌تنهایی برای روزی که مجدداً برای تحول مورد توجه مدیران، مسئولان و تصمیم‌گیران قرار گیرد روزگار می‌گذراند.

در این خصوص برخی منتقدان با عنوان اینکه ظاهراً همه هدف‌گذاری‌های دور و نزدیک و یا شور و نشاط و سورچرانی تبلیغاتی رسیدن قطار به همدان معطوف و محدود به همان روزهای نخست افتتاح ایستگاه بود و با گذشت یکی دوسال و تکراری شدن شرایط دیگر به‌صورت جدی به مسئله جابجایی مکان ایستگاه، ارتقای زیرساخت‌های حاضر و درمجموع سیستم حمل‌و‌نقل ریلی توجهی نشده معتقدند:

به‌دلیل اینکه بین گسترش حمل‌و‌نقل (به‌ویژه سیستم ریلی) و دستیابی به نرخ رشد اقتصادی بیشتر، رابطه مستقیم وجود دارد، اگر در این میان مدیران و تصمیم‌گیران شهر همدان درصدند تا از طریق حمل‌و‌نقل پایدار بخشی از فرایند توسعه پایدار و محقق شدن مفهوم کلان‌شهر را عملی کنند، باید با ایجاد بسترهای مناسب مانند افزایش تعداد ایستگاه‌های قطار و بالا بردن کیفیت خدمات در آن‌ها نسبت به تشویق مردم به استفاده از سیستم‌های حمل‌و‌نقل ریلی به این امر همت گمارند.

در واقع یکی از راه‌های ارتقای سیستم حمل‌و‌نقل ریلی، توجه بیشتر به شرایط ایستگاه و خدمات ارائه‌شده در آن‌ است، این امر تنها در صورتی امکان‌پذیر خواهد بود که نگاه مسئولان نسبت به این موضوع تغییر کرده و با حمایت‌های همه‌جانبه ساز و کار اصلی فعالیت این بخش را با توجه به توجیهات و متعاقباً الزامات و نیازمندی‌های حوزه اقتصادی و گردشگری و... تهیه و اجرایی کنند.

در این خصوص بررسی‌ها و نتایج حاصل از تحقیقات به‌عمل آمده بر روی ترجیحات و تعیین ایده‌آل‌های شهروندان و مسافران برای فضای ایستگاه به‌وضوح نشان می‌دهد که ابتدا عناصر کالبدی و خدماتی و بعداً عناصر حسی و بصری مورد توجه قرار دارند. موضوعاتی چون؛

-مکان‌یابی مناسب در راستای تأمین دسترسی آسان‌تر و استفاده بهتر از کارآیی ایستگاه قطار

-توسعه مسیرهای دسترسی و به موازات آن اختصاص سرویس‌های حمل‌ونقل شهری ویژه برای مقصد ایستگاه با لحاظ کردن همه بایستگی‌های ایمنی و ترافیکی

-تأمین، تجهیز و توسعه زیرساخت‌های دسترسی ایمن و آسان به آن مانند راه‌های ارتباطی، وسایل نقلیه یا وجود تابلوها و علائم راهنما و اطلاع‌رسانی

-توجه به زیباشناسی و مسائلی چون رنگ‌آمیزی، دکوراسیون، پخش موسیقی و نورپردازی در فضای داخلی ایستگاه و سالن انتظار و ایجاد ویترین فرهنگی

-طراحی و احداث مسیرهای مستقیم از ورودی سایت به مجموعه ایستگاه با رویکرد عدم سردرگمی در فضا و ویژگی دعوت‌کنندگی مسافران

- توجه به نماسازی و طراحی ساختمان ایستگاه و محوطه آن به نحوی که مطابق با اصول معماری ایرانی بوده و به‌عنوان یک نماد شهری قابلیت معرفی داشته باشد

-تعریف و ارائه خدمات جامع و زیرساخت‌های رفاهی و تفریحی، درمانی، اقامت کوتاه‌مدت، پذیرایی، مالی و بانکی، انتظامی، عبادی، پارکینگ و... ویژه مسافران و همراهان به‌خصوص کودکان، سالخوردگان، معلولان و افراد کم‌توان

ایجاد و ارتقای توسعه کمی و کیفی زیرساخت‌ها و ملزومات، ارائه تسهیلات و خدمات فناورانه، ارتباطی و رسانه‌ای روز بر اساس استانداردهای بین‌المللی و صد البته توجه به این واقعیت که اگر این مؤلفه‌ها مساعد و مناسب نبوده یا در طول زمان تکمیل، تجهیز و به‌روزرسانی نشوند نه‌تنها شاهد کاهش تعداد توقف قطار در این ایستگاه خواهیم بود بلکه به مرور و به احتمال زیاد بسیاری از شهروندان و مسافران نیز وسائل نقلیه دیگر را به‌جای قطار برای مسافرت‌های خود ترجیح می‌دهند.

*همه داشته‌های ایستگاه قطار همدان

هرچند به گفته مسئولان، ایستگاه قطار همدان متناسب با نیازها و جمعیت آن ساخته شده اما با این حال شکی نیست که با افزایش جمعیت و متعاقباً بالا رفتن نرخ تقاضا برای استفاده از خطوط ریلی در آینده‌ای نه‌چندان دور و یا پیش‌بینی افزایش ورود مسافر و قطارهای بیشتر به این ایستگاه، لاجرم موضوع توجه به افزایش و توسعه زیرساختی آن باید بیش از گذشته مورد توجه قرار گیرد.

البته این نیز در حالی است که با مقایسه وضعیت فعلی این ایستگاه با زمان افتتاح و صد البته با معیار قرار دادن مؤلفه‌های پیش گفته، می‌توان به دو نکته قابل توجه پی برد اینکه اولاً تا تحقق و رسیدن به این اهداف و استانداردهای پایه‌ای هنوز فاصله بسیار زیادی وجود دارد و دوم اینکه برخلاف همه شعارها، وعده‌ها و یا دستورالعمل‌های اداری اما خروجی عملی و مدل فکری مسئولان و تصمیم‌گیران نشان‌دهنده آن است که به هر علت هنوز اراده لازمی جهت این اقدام وجود ندارد که صد البته سند اثبات این مدعا را می‌توان در مشاهدات میدانی خبرنگاران سپهرغرب در دی و بهمن 1402 و مقایسه وضعیت این ایستگاه با گزارشی که سال 1400 با عنوان «ایستگاه سوت و کور قطار همدان نیازمند توجه و تأمل» در این روزنامه و با چهار ویژگی ناامن، ناهموار، نامشخص و نامنظم درج شد، کاملاً دیده و حس کرد.

اینکه با گذشت نزدیک به هفت سال از افتتاح و فعالیت تنها ایستگاه قطار مرکز همدان تنها کلمه‌ای که می‌توان به کمک آن این فضا را تعریف و تفسیر کرد چیزی نیست جز هیچ و دیگر هیچ.

بسیار قابل تأمل و تأسف است که باوجود همه ارزش و جایگاه این پدیده که از آن به‌عنوان بستر توسعه پایدار اقتصادی، گردشگری، فرهنگی و... یادشده و مسئولان، مدیران، نمایندگان نیز در سخنرانی‌ها و بیانیه‌ها مکرراً دم از لزوم توسعه و توجه به آن می‌زنند اما در نهایت و طی این سال‌ها نه‌تنها قدمی مشخص و قابل لمس در این مسیر برداشته نشده بلکه با یک غفلت و بی‌توجهی غیر قابل توجیه چندساله رسماً موجبات تضعیف و عقب‌ماندگی آن را نیز باعث شده‌اند، در حالی که در بسیاری از استان‌های مجاور ضمن جانمایی درست این گونه طرح‌ها و پروژه‌ها مسیر رشد و ترقی و توسعه را در کوتاه‌مدت در پیش گرفته و به یک شاخص و نماد جذاب و به‌یادماندنی برای مسافران مبدل شده‌اند.

در واقع ایستگاه قطار همدان یک فهرست بلندبالا از نواقص و کمبود‌ها است که در این سال‌ها فقط بر تعداد و شدت آن‌ها افزوده شده، موضوعاتی که برخی آن‌ها آنقدر ساده، پیش‌پا افتاده و غیر قابل باور است که حتی بیانش هم بیشتر به یک لطیفه بی‌مزه و یا ریشخند می‌ماند تا به یک الزام یا مطالبه. اینکه به‌طور مثال پس از گذشت نزدیک به هفت سال؛

- هنوز مسیر منتهی به این ایستگاه به طول بیش از 10کیلومتر به‌جز چندصد متر، یک جاده باریک دوطرفه است که در برخی نقاط حتی ظرفیت عبور دو خودرو به‌صورت همزمان را ندارد.

- -تمام طول این مسیر باوجود داشتن نقاط پرخطر و کور، فاقد حتی یک رشته روشنایی است.

- قسمت اعظم این مسیر فاقد پوشش آسفالت قابل قبول، شانه خاکی و توقفگاه مناسب است.

- در سرتاسر این مسیر حتی به تعداد انگشتان یک دست تابلوی راهنما (برای شهروندان یا مسافران) وجود ندارد.

- نقاط خطرخیز و تقاطع‌های موجود در این مسیر فاقد چراغ علائم و تابلو‌های هشدار خطر بوده و در طول این سال‌ها نیز عملاً برای رفع آن‌ها اقدام خاصی نشده است.

- این ایستگاه از بدو افتتاح تاکنون حتی فاقد یک تابلو شناسه و معرف در سر درب خود بوده و هست.

- طی این هفت سال در این ایستگاه عملاً اقدام قابل قبولی برای ایجاد فضای سبز درختکاری و زیباسازی محوطه صورت نگرفته است.

- سالن انتظار این ایستگاه به‌دلیل کوچکی و کمبود صندلی ظرفیت پذیرش و استراحت چند ده مسافر را هم ندارد.

- هنوز اقدامی در خصوص راه‌اندازی بوفه، فروشگاه، عابربانک، فروشگاه محصولات فرهنگی و سوغاتی و... صورت نگرفته است.

- تنها عناصر خدماتی رفاهی این ایستگاه یک آبخوری، سرویس بهداشتی و یک نمازخانه کوچک است.

- در داخل سالن انتظار هیچ‌گونه تابلوی صفحه نمایش و یا تلوزیونی برای اطلاع‌رسانی، طی کردن زمان انتظار و... وجود ندارد.

- در این سالن عملاً هیچ اقدامی در خصوص ایجاد ویترین فرهنگی و سمبل‌سازی صورت نگرفته و مسافران هیچ خاطره خوبی جز انتظار با گلوی خشک و پاهای خسته به یادگار نمی‌برند.

- در این ایستگاه هیچ‌گونه سرویس ایاب و ذهاب یا خط ویژه تاکسی، وَن و یا... وجود ندارد تا در صورت نیاز و اضطرار به داد مسافران برسد.

- فضای داخلی ایستگاه عملاً آنچنان بی‌روح، خشک و فاقد مؤلفه‌های هنری و یا پیوست فرهنگی است که مسافران هیچ علاقه‌ای به توقف در آن ندارند.

- در این ایستگاه به‌جز یک ایستگاه پلیس، خبری از خدمات اورژانس و امدادی و یا بانکی و اداری نیست.

- این مکان تنها ایستگاه قطار مرکز استان همدان محسوب شده و بر این اساس باید در طول 24 ساعت شبانه‌روز فردی برای راهنمایی و پاسخگویی و ارائه خدمات به مسافران در آن حضور داشته باشد اما عملاً از بعد از ظهر به بعد، به جز یکی دو نفر (غیر پاسخگو) کسی در آن حضور ندارد.

خلاصه اینکه این ایستگاه باوجود همه الزامات تقریباً به‌جز یک ساختمان با ظاهری مدرن اما فاقد کمترین امکانات، حرفی برای گفتن ندارد. موضوعی که در گفت‌وگو‌های صورت گرفته با تعدادی بالغ بر (25 نفر) از مسافران بدان تصریح و تأکید شد. مسافرانی که برای مدتی انتظار تا آمدن قطار، حتی برای نشستن هم صندلی نداشته و مجبور بودند در فضای متراکم و کوچک تا رسیدن قطار این شرایط را تحمل کرده و دم نزنند.

آن‌ها ضمن گلایه و ناخرسندی از وضع موجود معتقد بودند که چنین شرایطی آن‌هم در مرکز یک استان که برحسب اتفاق ادعای کلان‌شهری دارد، نه قابل توجیه است و نه تعریف، چراکه در این فضا حتی از دسترسی به ابتدایی‌ترین بایستگی‌ها نیز محروم بودند چه رسد به خدمات ویژه و تمهیدات فرهنگی و خلاقانه.

البته برخی مسئولان در پاسخ به وضعیت موجود ضمن اشاره به اینکه در نظر است ایستگاه قطار جدید در داخل شهر و صرفاً برای مسافران تعریف شود، دائماً به‌دنبال توجیه عدم سرمایه‌گذاری و یا تهیه الزامات و امکانات در این فضا هستند که شاید این پاسخ از منظر خودشان باورپذیر و مقبول باشد اما در نهایت هنوز هم این سؤالات مطرح است که اگر واقعاً چنین طرحی در دستور کار بوده و در حال اجراست پس چرا هیچ اثر و نشانی از آن در طرحواره‌های اجرایی عمرانی و توسعه استان یافت نمی‌شود؟ اساساً این ایستگاه در کجای این شهر قرار گرفته که ما توان دیدن آن را نداریم؟ چرا زمانبندی اجرا و اتمام آن اعلام نمی‌شود؟

اگر به هر دلیل (معقول و منطقی) امکان ساخت و راه‌اندازی ایستگاه ویژه مسافران در شهر وجود ندارد پس چرا در این سال‌ها فکری برای ارتقای وضعیت ایستگاه فعلی و برطرف کردن مشکلات آن به‌عمل نیامده؟ مسافران این ایستگاه تا کی باید چشم‌انتظار اقدامی عملی و مفید از سوی مسئولان، مدیران و متولیان برای بهبود شرایط باشند؟

واقع امر این است که با چنین روند و روال یا حرکت‌های کُند و غیر مسئولانه در سایه چندگانگی مدیریت در مسیر توسعه نمی‌توان انتظار رسیدن به جایی را داشت و این در حالی است که در این تراکم و ازدحام مشکلات و زندگی پیچیده و متغیر و پرهیاهوی شهری برای دستیابی به توسعه پایدار، باید ضمن برنامه‌ریزی منسجم به‌منظور بهبود کیفیت زندگی شهروندان و فضای شهری از یکسو و نیز شناخت ظرفیت‌ها و موانع توسعه، با نقد و تحلیل برنامه‌های توسعه، بتوان نقاط قوت و ضعف برنامه‌های توسعه را شناخت و ضمن استفاده از تجارب دیگر استان‌ها با توسعه فناوری اطلاعات و افزایش انسجام اجتماعی، بهینه‌سازی ناوگان حمل‌و‌نقل ریلی به‌عنوان اهرمی قوی در رونق اقتصاد، گردشگری، امنیت عمومی و اشتغال‌زایی به‌عنوان متغیرهای توسعه اقتصادی استفاده حداکثری را برد.

مسئولان، مدیران و برنامه‌ریزان استان باید بدانند و بپذیرند که با توجه به شرایط موجود در حوزه اقتصاد، توسعه و گردشگری نه‌تنها ضرورت شکل‌گیری و طراحی ایستگاهی جدید و با برنامه حتمی شده بلکه می‌بایست در سیاست‌های کلان توسعه شهری همدان ضعف مدیریتی در ساختار اداری، اجرایی و بالأخره محدودیت‌های ناشی از خلأ مدیریت توانمند اداره ایستگاه قطار فعلی هم تجدیدنظر کرد. چراکه تنها با رفع این نقیصه‌هاست که می‌توان به ارتقای جایگاه استان و شهر همدان و نقش‌آفرینی آن در نظام شهری کشور در ابعاد اجتماعی، سیاسی، گردشگری، فرهنگی و... امیدوار بود.

 

  لینک
https://sepehrgharb.ir/Press/ShowNews/78833