کد خبر : 79431 تاریخ : 1402/11/25 گروه خبری : فرهنگی |
|
تئاتر ماحصل گره خوردن نبوغ و دانش |
آموزش و پرورش پایه اصلی هنر تئاتر |
تئاتر صحنه روان زندگی است. از دیرباز این هنر شناسنامهدار در قلب و زندگی مردمان دنیا جای داشته و آن را بهمانند آینه جهاننمای زندگی و جامعه میبینند. به همین دلیل آن را نهتنها بهعنوان سرگرمی بلکه محلی برای نگریستن به جامعه از فضای خارج از آن و به روی سن، ارزشمند تلقی میکنند، در جامعهای که پر از دردهای گوناگون و معضلات پیچیده است، تئاتر میتواند التیام و محلی برای تفکر و راه حل آن دردها باشد. این در حالی است که کرمانشاه در گذشته از مدعیان این هنر در کشور بوده و تا دهه 50 آثار بسیار درخشانی از تئاتر این منطقه روی صحنه میرفته، به گونهای که سالهای 50 تا 55 اوج فعالیت تئاتر کرمانشاه بوده، اما بعد از این مدت، هنرهای نمایشی تا حدودی با مشکل مواجه شد. البته هر هنری با مشکل همراه میشود گاهی، خصوصاً هنرهایی که درآمدزا نباشند مثل تئاتر، البته همهچیز هم در مشکلات مالی خلاصه نمیشود بلکه در بسیاری از موارد این مشکل محتوایی و ساختاری است. بر این اساس با توجه به اهمیت موضوع برآن شدیم تا دراینباره با کارگردان و نویسنده تئاتر باسابقه کرمانشاهی گفتوگویی ترتیب دهیم که در ادامه میخوانید: خسرو امیری با بیان اینکه بنده متولد دیماه سال 1353 در شهر کرمانشاه هستم و سال 1373 وارد تئاتر دانشآموزی شدم گفت: در آن مقطع زمانی استادم نصرتالله سالاروندی بود که آن زمان در سالن امام خمینی در خیابان سعدی که اکنون به بازارچه تبدیل شده، از محضر این مرد بزرگ بهره بردم. وی با تأکید بر اینکه کودکی ما مصادف با جنگ و ناآرامیهای آن زمان بود، اذعان کرد: بر این اساس معلمی نداشتیم که بخواهد در مدرسه به ما درسی بدهد زیرا همواره در بیابانها آواره بودیم و آن چیزی که به ما درس آموخت و ناگهان از آسمان نازل شد، چیزی نبود جز تئاتر. وی خاطرنشان کرد: در آن مقطع تحصیلی من به شکل عجیبی در درس زبان انگلیسی ضعیف بودم و مجموع نمراتم در این درس صفر شده بود، نمرات سه ثلث ریاضیام نیز باهم به عدد چهار نمیرسید به طوری که دو سال مردود شدم اما با نازل شدن این نعمت آسمانی شرایط در زندگیم فرق کرد. این کارگردان تئاتر افزود: شرایط بهگونهای بود که معلممان در واکنش به شرایط درسیام میگفت: پسر تو چرا علیرغم اینکه باهوش هستی در درسهایت ضعیفی و نمرات پایینی داری؟ در پاسخ گفتم نمیدانم و وقتی از اینکه به چه چیزی علاقهمندم پرسید، گفتم به تئاتر عنوان کرد که اگر تئاتر را دوست داری باید بدانی شکسپیر به زبان انگلیسی صحبت میکرد؛ همین امر جرقهای شد برای پیشرفت تحصیلی من در زبان انگلیسی، بهطوری که به خاطر عشقم به تئاتر موفق به دریافت مدرک آیلتس 9 شدم. امیری ابراز کرد: اگر امروز هم تئاتر تدریس میکنم تنها به خاطر عشقم به این هنر است، وقتی آن معلم به من فهماند که تئاتر تا چه حد با عظمت است من بهصورت همزمان عاشق زبان انگلیسی و تئاتر شدم. وی افزود: عجیبتر اینکه بنا به عشقی که به تئاتر داشتم به یک باره نمره درس ریاضیام به 19 رسید زیرا در آن مقطع زمانی معلمها به ما آموختند که طراحی صحنه و آموختن مکاتب آن، از رسم فنی و الگوریتم نشأت میگیرد. این هنرمند کرمانشاهی عنوان کرد: تا پیش از نازل شدن این موهبت آسمانی در آن مقطع زمانی واقعاً نمیدانستم که چرا نمیتوانم درس بخوانم اما آنچه میدانم این است که اگر تئاتر نبود تا به حال حتماً در گوشهای از یکی از خیابانهای شهر مرده بودم. امیری خاطرنشان کرد: البته در آن شرایط ما با خبرهای بمباران، بیمعلمی و فجایعی که سر کلاس اتفاق میافتاد (ما مرگ معلممان را در پی بمباران محله آزادی کرمانشاه با بریده شدن سرش با شیشه از نزدیک مشاهده کردیم) مواجه بودیم و کودکیمان با وحشتی که داشت به یک خاطره مهیب برایمان تبدیل شد. وی با بیان اینکه همین بچهای که تا دیروز نمیتوانست ریاضیات و زبان بخواند بهنماینده فرهنگی کشور در فرانسه در سال 2004 تبدیل شد اذعان کرد: درواقع ما راه رفتنمان را هم از تئاتر داریم چون از کلاس درس معلمان بزرگی همچون نصرتالله سالاروندی بهره بردیم حال آنکه این استاد بزرگ حتی یک نخ سیگار نمیکشید، هیچکس موی دماسبی پشت سرش یا لباس نامتعارف بر تن او ندید حال آنکه دائماً فلسفه و اندیشه درس میداد، به ما یاد داد که خانواده بودن چگونه است؟ آدم بودن چیست؟ چیزی که والدین ما در آن مقطع زمانی بهدلیل مشاغل سخت امکان آموزشش به ما را نداشتند. این هنرمند عرصه تئاتر کرمانشاه با بیان اینکه با این اوصاف شروع به درس خواندن کردم و سال 1375 در رشته ادبیات دراماتیک وارد دانشگاه شدم و بعد سر از اوکراین درآورده و آنجا رشته بیومکانیک را خواندم اظهار کرد: بعد از مدتی به به کشور بازگشته و در تهران در عرصه تئاتر شروع بهکار کردم، نخستین کارم به اسم «روی خط خاکستری» بود که اتفاقاً با بازگشتم به کرمانشاه آن را انجام دادم. امیری با بیان اینکه روی خط خاکستری در آن مقطع در بخش بینالملل تئاتر فجر برگزیده کشوری شد، افزود: به گونهای که سیمرغ موسیقی، جایزه دوم کارگردانی و سوم بازیگری را به خود اختصاص داد البته این گروه نمایش به اسم گروه هزاردستان شکل گرفت و فعالیت خود را ادامه داد به طوری که بالغ بر 47 بار توانست در جشنوارههای مختلف رتبه نخست را از آن خود کند. وی با بیان اینکه البته بهصراحت میگویم این رتبهها از نظر عقلی و عرفی برای فرد هیچگونه اعتباری نمیآورد زیرا بالأخره در یک جشنواره بهصورت کاملاً اتفاقی یک کار فوقالعاده به خاطر یک تپق بازیگر ممکن است به زمین بخورد، اذعان کرد: درواقع میتوان گفت اگر ما در این جشنوارهها و مسابقات اول شدیم تنها به خاطر خوششانسی بود. این کارگردان مطرح کرمانشاهی با بیان اینکه درواقع در تئاتر کسب این عناوین اعتباری ندارد زیرا این هنر یک زبان بینالمللی است که در آن محض دانش با محض نبوغ گره میخورد، اظهار کرد: به هیمن خاطر است که ژاپنیها فهمیدند که فرزندانشان را باید به شکل میدانی آموزش دهند و یا اینکه به همین دلیل است که فهمیدند آموزشوپرورش پایگاه اصلی تئاتر است. امیری با اشاره به اینکه متأسفانه کشور از این قضیه کاملاً بیبهره است گفت: زیرا در حال حاضر آموزش و پرورش به دست افرادی اداره میشود که فقط در زمینه تئاتر از یکسری تجارب برخوردار هستند و در صورت تداوم این روند ما شاهد پیشرفتی نخواهیم بود. وی ادامه داد: اصلاً شرایط زمانی که ما از دل آموزشوپرورش بیرون آمدیم با حال حاضر قابل قیاس نیست به طوری که در تئاتر دانشآموزی طی چند سال اخیر هیچ اتفاقی را شاهد نیستیم. وی در پاسخ به چرایی این مسئله به یک مثال متوسل شد و گفت: در سال 1907 در انقلاب روسیه شاهد یک اتفاق بودیم پس افراد انقلابی درصدد برآمدند (با عقیدتی فرق میکند) تا افراد بیسرپرست، بیخانمان و غیره از سطح خیابانها جمع شود و بهصورت 24 ساعته آنها را در سولههایی به نام پداگوژ مورد آموزش قرار دهند، به گونهای که دوربین عکاسی «زنیت» با تمام افتخاراتش توسط یکی از این بچههای خیابانی ساخته شد و یا زیردریایی سیمنت و یا زیردریایی سیمانی که در حال حاضر معروفترین نوع زیردریایی دنیا است، توسط این افراد ساخته شد. این هنرمند کرمانشاهی، ادامه داد: بعد از مدتی به جای این افراد انقلابی که مدرس این افراد بودند را افراد معمولی گرفتند که نتیجه آن چیزی نبود جز اینکه از دل این پداگوژها افراد فاسدتر و گنگهای مافیای روسیه بیرون آمدند. امیری با تأکید بر اینکه در حال حاضر همین پدیده را متأسفانه در تئاتر استان کرمانشاه شاهد هستیم، ابراز کرد: در حال حاضر افراد بینهایت معمولی به صرف اینکه با آموزش و پرورش و یا با هر نهاد دیگری در ارتباط بوده و مورد وثوق هستند در بُعد آموزشی بهکار گرفته میشوند. وی با تأکید بر اینکه امروز آفت رانت و فضاهای اینچنینی جای عقلانیت را در تئاتر و آموزش این هنر گرفته، اذعان کرد: واقعاً نمیدانم چقدر از این صحبتها را میتوانید منعکس کنید اما به همین دلایل بنده بالغ بر 12 سال است که در استان کار تئاتر انجام نداده و اخیراً با تغییر در مدیریت ارشد استان بازهم وارد عرصه فعالیت شدهام. این هنرمند کرمانشاهی با بیان اینکه وقتی آموزش و پرورش از خردهای جهانی و نبوغ تهی میشود، مجبور به استفاده از افرادی همچون کارمندهای بازنشسته ادارات مختلف میشوی که متأسفانه به آنها در این وادی استاد و پیشکسوت گفته میشود، اذعان کرد: حال اینکه این فرد در کل زندگیش چه بوده که میخواهد جوانان این ممکلت را آموزش دهد، خود یک موضوع کاملاً جامعهشناختی است. امیری افزود: امروز کار آموزش تئاتر در کرمانشاه به افرادی سپرده شده که از تربیت فرزند خود عاجر بوده و حتی یک گفتوگوی ساده را هم بلد نیستند؛ بنابراین تا زمانی که نیروی انسانی درست تربیت نشود، نمیتوان به فکر سایر زیرساختها بود. |
لینک | |
https://sepehrgharb.ir/Press/ShowNews/79431 |