کد خبر : 79937
تاریخ : 1402/12/8
گروه خبری : متن‌زندگی

چرا یادگیری مهارت‌های زندگی مهم است؟

امان‌الله قرایی‌مقدم گفت: بدون یادگیری مهارت‌ها احتمال شکستتان در زندگی بیشتر می‌شود. برخی از این مهارت‌ها به شما کمک می‌کنند تا اعتماد به نفس خود را بازیابید و به‌خوبی مقابل چالش‌های زندگی‌تان بایستید. برخی دیگر از این مهارت‌ها به شما کمک می‌کنند تا تجزیه و تحلیل درستی از شرایط داشته باشید و در نهایت تصمیمی مناسب بگیرید. در کل با یادگیری یک مهارت نمی‌توانید مسیر موفقیت در زندگی را بپیمایید بلکه باید ترکیبی از چندین مهارت را یاد بگیرید.
وی افزود: مهارت‌های زندگی را می‌توان به روش‌های مختلف یاد گرفت. یکی از روش‌های آموزش مهارت‌های زندگی همان یادگیری مهارت‌های ده‌گانه است که در بخش‌های قبلی با آن‌ها آشنا شدید. دگرگونی یک عنصر فرهنگی به دو شیوه اصلی همگرایی، واگرایی در جامعه تاثیر می‌گذارد و تاثیر آن به صورت دور اجتماعی از یک عنصر به عنصر دیگر و از یک حوزه به حوزه دیگر می‌رسد و تقریبا همه عنصر‌های فرهنگی را تغییر می‌دهد. اما چون هر یک از عنصر‌های فرهنگی در عین بستگی به عنصر‌های دیگر، ذاتی متفاوت و وضعی خاص دارند، دگرگونی یک عنصر با سرعت یکسانی در عنصر‌های دیگر منعکس نمی‌شود. پس‌افتادگی فرهنگی از اینجا شروع می‌شود؛ و دیگر این فاصله از آنجا ناشی می‌شود که اکتشاف‌ها و اختراع‌های علمی و صنعتی جدید می‌تواند یک‌شبه راه صدساله‌ای را رفت.
وی گفت: تأخر فرهنگی فاصله زمانی میان دو مرحله در تکامل یک مجموعه فرهنگی یا دو مجموعه فرهنگی مختلف است که در آن‌ها لازم است برای پیشبرد هرچه بهتر هدف‌های اجتماعی مورد قبول همگان، این فاصله کوتاه‌تر شود و چنین کوتاه شدنی فقط از طریق برنامه‌ریزی اجتماعی امکان‌پذیر به نظر می‌رسد.
وی افزود: پس‌افتادگی فرهنگی هم در جامعه ایستا و هم در جامعه پویا اتفاق می‌افتد، اما در جامعه‌های زنده که تغییر با شدت بیشتری روی می‌دهدپس‌افتادگی فرهنگی هم به فراوانی دیده می‌شود. واپس ماندگی فرهنگی علاوه‌بر یک مجموعه ملی ممکن است در قالب‌های بسیار متفاوتی همچون درون یک شهر، در یک پهنه منطقه‌ای و یا سطح بین‌المللی بروز کند و همواره دارای اثرات منفی و بحران‌زاست. راه مقابله با این امر یافتن روش‌هایی مناسب برای سازش میان فرهنگ مادی با فرهنگ معنوی بومی است که باید از خلال فرایند‌های فرهنگ‌سازی به انجام رسد.
قرایی مقدم افزود: تأخر فرهنگی، با معانی عقب‌ماندگی فرهنگی، واپس ماندگی فرهنگی یا دیرکرد فرهنگی هم ترجمه شده است. تأخر فرهنگی یکی از نکته‌های مهم پویایی‌شناسی فرهنگی است، و در اصطلاح، نوعی عدم تعادل فرهنگی به حساب می‌آید و به معنای تمایز اجزا یک فرهنگ از نظر آهنگ حرکت آنان است. در واقع بعضی از عناصر فرهنگ، نظیر زیرساخت یا فنون و ابزار‌های مادی زودتر از اندیشه‌ها و عقاید یا سازمان‌های اجتماعی دگرگون می‌شوند. در درون یک فرهنگ، اجزا از یکدیگر جدا و گاه بیگانه می‌شوند. در اثر این تغییر یا پیشرفت نابسامانی و ناهماهنگی در مجموعه آن ترکیب فرهنگی به وجود آید. این عدم هماهنگی در تغییر عنصر‌های یک ترکیب فرهنگی را پس‌افتادگی فرهنگی گویند.
وی گفت: سازش و تطابق اجتماعی به دو شکل قابل تصور است: یکی سازش و تطابق انسان با فرهنگ، و دیگری هماهنگی و سازش میان قسمت‌های مختلف یک فرهنگ است. نظریه تاخر فرهنگی اگبرن، مربوط به حالت دوم یعنی مشکل تطبیق قسمت‌های مختلف یک فرهنگ است، که به علت سرعت تغییر و تحول از یکدیگر جدا شده‌اند. یکی فرهنگ مادی و دیگری فرهنگ غیرمادی یا فرهنگ معنوی. فرهنگ مادی آن بخش از عناصر فرهنگی را در بر می‌گیرد که قابل لمس و اندازه‌گیری و ارزیابی و مقایسه است. فرهنگ معنوی مشتمل بر موضوعاتی است که جنبه کیفی دارد و قابل مقایسه و اندازه‌گیری نیست. می‌توان گفت آنچه را که مادی نیست فرهنگ غیرمادی گویند. آثار ادبی، هنری، فکری، آداب و رسوم، سنت‌ها، و به طور کلی سرمایه معنوی یک جامعه جزء فرهنگ معنوی جامعه دیده می‌شود.
این کارشناس جامعه شناسی همچنین گفت: بین جنبه‌های مادی و معنوی فرهنگ کنش‌های متقابل وجود دارد. تغییر یکی موجب تغییر دیگری خواهد شد. بخش‌ها باید همواره به همراه یکدیگر رشد کنند و رابطه منطقی با یکدیگر داشته باشند، اما نباید از نظر دور داشت که این عدم انطباق تنها در حد جزیی مفید است و فاصله گرفتن این دو از یکدیگر می‌تواند زیان‌های زیادی در بر داشته باشد. هنگام برقراری ارتباط، از دیگران پیام‌هایی دریافت می‌کنید که به شما می‌گویند روش تعامل شما توسط دیگران خوب یا بد دریافت می‌شود. از جمله حرکات، وضعیت بدنی و تماس چشمی، تقویت مثبت یا منفی. این مکانیزمی است که توضیح می‌دهد چرا در طول تاریخ زندگی‌ بشر، برخی از مهارت‌های اجتماعی کم رنگ و یا حذف می‌شوند و برخی دیگر حتی اگر به ضرر دیگران باشد باقی می‌مانند. این استدلال نشان می‌دهد که چگونه چنین مهارت هایی، بر اساس اینکه برای فرد تقویت کننده یا تضعیف کننده باشد، تقویت و حفظ می‌شوند.
وی گفت: یکی دیگر از جنبه‌های کلیدی که باید در مورد پیام‌های مهارت اجتماعی برجسته شود، انتظاراتی است که ما در مورد معنای مهارت اجتماعی داریم این انتظارات می‌توانند زیادی و خسته کننده باشند، زیرا برآورده کردن آنها غیرممکن است. برای اینکه از نظر ارتباطی مهارت داشته باشید، باید نحوه گوش دادن را بیاموزید. البته گوش دادن شامل رفتارهای متفاوتی است. یکی از آنها این است که بتوانید مکالمه را شروع کنید، و با تحمل مکث و سکوت‌های طرف مقابل بتوانید همچنان روند گفتگو را حفظ کنید.در این بخش، ما از مهارت‌های پایه به مهارت‌های پیشرفته حرکت می‌کنیم. بسیاری از مردم در رفتارهای «کمک خواستن» یا عذرخواهی مشکل دارند. بنابراین، تکنیک‌هایی که به دنبال آموزش ارتباطات نوع قاطعانه هستند مفیدند.
وی افزود: یکی از جنبه‌های کلیدی رفتار اجتماعی ماهرانه این است که بتوانیم دستوراتی بدهیم یا قاطعانه از کسی بخواهیم کاری خاص را انجام دهد یا ندهد. گفتگو با فردی دیگر و تلاش برای ایجاد تغییر در طرف مقابل چیزی است که بسیاری از ما آن را تجربه می‌کنیم. هنر متقاعد کردن فرد مقابل به انجام کاری به این معناست که بدانید در لحظه تعامل چه احساساتی را تجربه می‌کنید، چه فکر می‌کنید و چه می‌خواهید. در واقع این رفتار عملا به معنای همدلی کردن و قرار دادن خود در موقعیت شرایط دیگری است. در حقیقت، توانایی همدلی کردن یکی دیگر از عناصر اساسی برای رفتارهای اجتماعی است. البته، باید بدانید که از کدام حوزه عاطفی شروع می‌کنید و چگونه آن را بیان می‌کنید. گفتنی است که قبل از درک احساسات دیگران، باید در درک احساسات خود مهارت داشته باشید. وقتی باید به خودتان پاداش بدهید که بتوانید از احساسات خود و دیگران با نامیدن آن صحبت کنید.

  لینک
https://sepehrgharb.ir/Press/ShowNews/79937