کد خبر : 81860 تاریخ : 1403/2/8 گروه خبری : فرهنگی |
|
علامه جعفری از شایستگی تفکر بهصورت بالفعل برخوردار بود |
|
علامه محمدتقی جعفری فیلسوف بزرگ و شهیری بود که در دوره حیاتش همیشه از شهرت فرار میکرد؛ با اینهمه خداوند به او شهرت عطا کرد. اما پس از درگذشت وی آنچنان که باید و شاید، به آثار ایشان توجه کافی و وافی نشد. کارنامه فکری علامه جعفری، کارنامه پُرمحصول مردی است که وجودش وقف دین و دانش بود. تلاش کرد حیات برای انسان تصویری منطقیتر بیابد و در وادی حیات معقول گام بگذارد. علامه با بیش از 140 دانشمند بزرگ دنیا مباحثه داشت که مکاتباتش با «برتراند راسل»، یکی از فلاسفه غرب، شهرت بیشتری یافت که او علامه را «فیلسوف شرق» نامیده بود.
در میان 100 اثر علمی بهجامانده از علامه جعفری، مجلدات زیادی از آن درباره «تفسیری تفصیلی بر نهجالبلاغه» است که نشان از اهتمام و علاقه جدی ایشان به امام علی (ع) و نهجالبلاغه دارد. بسیاری این تفسیر را یکی از گنجینههای بزرگ جهان علم و دانش و معنویت بهشمار میآورند و بسیاری جلسات سخنرانی و شرح نهجالبلاغه او را به یاد دارند. در این زمینه با منوچهر صدوقیسها، داماد و از شاگردان علامه جعفری و عضو مؤسسه پژوهشی حکمت و فلسفه در رابطه با آرا و اندیشههای علامه جعفری به گفتوگو پرداختهایم: * در مورد کارنامه علمی استاد علامه جعفری مقداری برای مخاطبان جوان ما که شاید شناختی از استاد نداشته باشند، توضیح دهید. تحصیلات استاد علامه جعفری در رشتههای فقه و اصول بوده، اما آثار ایشان در این رشتهها کم و اغلب عرفانی و فلسفی است؛ حوزهها در گذشته و حال بر فقه و اصول تکیه داشتهاند. ایشان در فقه بهطور قطع مجتهد بودند؛ مرحوم بروجردی علامه جعفری را بهعنوان حاکم شهر قرار داده بودند که حاکم شهر حتماً باید مجتهد مطلق باشد، مابقی آثارشان ایشان به غیر از عرفان، فلسفی است. * چطور میتوان در تألیفات استاد علامه جعفری چندوجهی بودن ایشان را متوجه شد؟ مقالهای برای بزرگداشت استاد علامه جعفری در روزهای پایانی عمرشان نوشته بودم؛ براساس آن به گمانم در رابطه با ایشان میتوان گفت که دنبال انسانشناسی بودند و این علامه را میشود بهعنوان انسانشناس معرفی کرد. * تألیفات استاد علامه جعفری را چطور دستهبندی میکنید؟ در کتاب «حصالالمجموع» بیشترین مسئلهای که برای ایشان مطرح بوده، انسان و انسانیت است. ایشان تحصیلاتش را از تبریز شروع و ادبیات را بهصورت موضوعی مطالعه کردند. در ادبیات عرب حجتی بودند؛ زیرا از محضر مرحوم میرزا علیاکبر اهری در تبریز بهره برده بودند. ایشان میفرمودند از ابتدا که ادبیات و فقه و اصول میخواندم، نظرم متوجه جهانشناسی بود. در حوزه نزد سیدعبدالحجت ایروانی در شهر تبریز شرح تجرید را خواندند و در ١٧سالگی به تهران میآمدند و در محضر آقا میرزااحمد آشتیانی منظومه و اسفار مطالعه میکردهاند. در محضر شیخمحمدرضا تنکابنی فقه و اصول را فرا میگیرند و سپس به قم مشرف میشوند و در کنار فقه و اصول در محضر میرزا مهدی مازندرانی نیز حاضر میشوند. در سال ١٣٢١ شمسی مشرف به نجف میشوند و در آنجا استاد فلسفه و مربی عرفانی ایشان شیخ مرتضی طالقانی است و در محضر شیخ صدرا بادکوبهای حاضر شدهاند و فیزیک جدید و ریاضی را نیز تحصیل کردهاند، اما علامه هیچگاه به این تحصیل اکتفا نکردند. * در این کتب برای برونرفت از مشکلات امروزی زاویه دیدشان چطور بوده است؟ در مملکت ما به برخی افراد فیلسوف اطلاق میشود و نوعاً به اساتید فلسفه «فیلسوف» میگویند؛ درحالی که فیلسوف الزاماً خود فلسفه نیست و استاد فلسفه را نمیتوان فیلسوف نامید. «فیلسوف» فردی است که بالفعل تفکر میکند و میاندیشد؛ در ایران معاصر استادانی که اهل فلسفه هستند، فیلسوف اطلاق میشوند، اما خودم که در حوزه فلسفه فعالیت دارم، حق دارم این حرف را بزنم که فیلسوف با استاد فلسفه متفاوت است. اکثریت افراد اهل فلسفه در ایران متأخر اساتید فلسفه هستند؛ به نظرم استاد فلسفه با استاد تاریخ تفاوتی ندارد، چون که استاد تاریخ این درس را نقد میکند و استاد فلسفه هم این رشته را نقد میکند. علامه جعفری از نوادر اهل فلسفه ایران معاصر ما بودند که خودشان میاندیشیدند، از این حیث میتوان ایشان را فیلسوف دانست که یقیناً علامهجعفری فیلسوف است. * چطور به شناخت واقعی استاد علامه جعفری برسیم؟ علامهجعفری را در دو ساحت میتوان شناخت که شامل ساحت و مسائل تخصصی و جامعه و دانشگاه است. شخصیت فلسفی علامه جعفری آن نیست که در کنار دانشجویان و تلویزیون باشد. ایشان چند کتاب دارد که هیچ شهرتی ندارد و حتی یکی از کتابها اصلاً چاپ نشده و نسخه آن در اختیار من است. کتاب «نهایتالادراک»، کتابی عربی که اگر ایشان همین یک کتاب را بیشتر نداشت، اطلاق فیلسوف برای نامش لازم بود. کتاب معروف دیگر علامهجعفری «ارتباط انسان و جهان» است که حاوی مسائل فلسفه بوده و در حدود 30 سالگی ایشان چاپ شده است؛ اما هیچکس از این کتاب تخصصی آگاه نیست. استاد و فیلسوف علامهجعفری از طریق کتابها و تفکر ایشان شناخته میشود. * استاد و فیلسوف علامهجعفری در زمانی زندگی میکردند که علمای دیگری هم وجود داشتند. چه ویژگی ایشان را از سایرین اندیشمندان و علمای معاصر متمایز میکند؟ عمدهترین خصوصیت ایشان این بود که خودشان متفکر بودند. ایشان اگر یک متن فلسفی از منظومه و غیره بیان میکرد، در ابتدا در مورد آن موضوع فکر میکرد. * خاطرهای در این خصوص از استاد دارید؟ روزی علامهجعفری به مسئله وجود آدم پرداخت که دراینبین مشکلی پیش آمد و به بنده نگاهی کرد که حرفی نداری؟ من حرفی نزدم و فرمود که من استاد خوبی نیستم. اینکه من استاد خوبی نیستم، به این معنی نیست که بهخوبی درس نخواندهام، بلکه آن متون ایشان را اقناع نمیکرد. فلسفه اگر صرفاً روایت و نقد پیدا کند، از فلسفیت خارج و همچون تاریخ میشود. فلسفه باید زنده باشد و فیلسوف تفحص کند و بیندیشد؛ بنابراین این قبیل اشخاص در محدوده متون نمیگنجند. من به این فلسفه انتقاد میکنم؛ ملاصدرا بزرگترین فیلسوف اسلام است و در الهیئت بالاتر از ابنسینا است. این فلسفه نیست که ما بگوییم ملاصدرا فرموده که ما هیچ حق اظهار نظری نداریم و به گمانم این مسئله مرگ فلسفه است؛ همچنین اگر گفتیم تفکر با اساتیدی همچون ارسطو، فارابی، ملاصدرا و غیره تمام شد، صحیح نیست. انسان باید خودش فکر فلسفی کند. علامهجعفری مرحوم قطعاً یکی از متفکران ایرانی بود و از شایستگی تفکر بهصورت بالفعل برخوردار بود. * چه پیشنهادی برای توجه نسل جوان به آثار استاد علامهجعفری میدهید؟ ایشان در بخشی به بدیهیئت و علوم پیشین و در بخشی دیگر به وحدت و کثرت توجه داشتند. مسائل تخصصی استاد فراتر از دانشگاه بود؛ اما در مسائل فرهنگی همچون فلسفه هنر و علم تفکرات جالبی داشتند. من ایشان را بهعنوان یک فیلسوف متفکر قبول دارم، اگر از لحاظ تخصصی نگاه کنیم، حق ایشان ادا نشده است. * به گزارش خبرگزاری مهر |
لینک | |
https://sepehrgharb.ir/Press/ShowNews/81860 |