کد خبر : 83665 تاریخ : 1403/3/26 گروه خبری : شهر |
|
تخریب اموال عمومی در شهر ماحصل؛ تربیت غلط، غفلت از پرورش و چالههای بحرانساز در جامعه |
|
سپهرغرب، گروه - طاهره ترابی مهوش: یک روز صبح که از منزل خارج میشوید مناظر عجیب و غریبی همچون یادگاریهای روی در و دیوار، شکسته بودن چراغها، از کار انداختن تجهیزات پلهای عابر پیاده و پلهبرقیها و دزدیده شدن قطعات آن، شکستن المآنها و تخریبهای دیگری توجه شما را جلب میکند، حال سؤال این است که چه کسانی مرتکب این رفتارها میشوند و چرایی این کجروی و ناهنجاری چیست؟
آنچه در این بین حائز اهمیت است اینکه تخریب اموال عمومی یا وندالیسم پدیدهای ضداجتماعی و چندبعدی است که از زیبایی چهره شهرها کاسته و نشان از وجود نوعی ناهنجاری در شهر دارد.
آویزان شدن بچهها از درختان و شکستن شاخ و برگ آنها، ریختن بخشی از فاضلاب در کوچه و خیابان و جوی، ریختن زباله در جوی و حاشیه خیابان، خراب کردن چمنهای وسط بلوارها و آسیب رساندن به صندلی اتوبوس ازجمله این کجرویها و ناهنجاریهاست که در سطح شهری همچون همدان بهوفور قابل مشاهده است. این ناهنجاریها دامنه و طیف گستردهای را دربرمیگیرد به طوری که از اقدامات ساده و ابتدایی مثل قدم زدن بر روی چمن بوستآنها تا تخریب وسیع امکانات شهری همچون پلهای عابر پیاده را شامل میشود. این در حالی است که تخریب اموال عمومی باعث خسارات اجتماعی و اقتصادی فراوانی میشود و برای حیات اجتماعی و فردی آثار مخربی در پی دارد که با اصول مسلم نظم اجتماعی شهری در تعارض است. البته در شهری همچون همدان درصد قابل توجهی از خرابکارها معتاد هستند، عدهای از آنها با سرقت اموال عمومی و فروش لوازم به مالخرها هزینه خرید مواد مخدر خود را جور میکنند، به طور مثال بهوفور شاهد هستیم که کابل دکلهای مخابراتی و پله برقی را با کمترین قیمت میفروشند در صورتی که برای تهیه آن اعتبار قابل توجهی صرف شده است. بر این اساس بهدلیل چندوجهی بودن این پدیده برآن شدیم تا با استادیار دانشگاه تهران و رئیس مؤسسه مطالعات و تحقیقات اجتماعی دانشگاه تهران گفتوگویی ترتیب دهیم که در ادامه میخوانید: حسین ایمانی جاجرمی با بیان اینکه در خصوص پاسخ به چرایی بروز معضلات اجتماعی همچون وندالیسم، چند مسئله باید مورد بررسی قرار گیرد، گفت: نخستین مبحث به چگونگی الگوهای تربیتی و رفتاری در خانواده بازمیگردد؛ زیرا افراد در گام نخست در این نهاد مقدس با بایدها و نبایدها آشنا شده، یاد میگیرند که در مواجهه با مسائل، مشکلات و تعاملات خود با دیگران چگونه رفتار کرده، با مسئولیت اجتماعی آشنا شده و آن را پذیرفته و به اجرا درآورده و در عین حال چگونه از خود رفتارهای کنترلشدهای در جامعه بروز دهند. وی، تأکید کرد: در این مقوله مسئله قابل توجه اینکه زمینه تربیتی ربطی به طبقه اجتماعی افراد ندارد. زیرا گاهی ما رفتارهای خودخواهانه، متکبرانه و آسیبزا برای دیگران را در افرادی که در طبقه بالای اجتماعی قرار دارند نیز مشاهده میکنیم. این جامعهشناس با بیان اینکه زمینه بعدی بروز این رفتارها به وجود اختلالات و مشکلات شخصیتی فرد بازمیگردد، خاطرنشان کرد: بنابراین وقتی ما مشکلاتی را در رفتار فرزندان میبینیم حتماً باید به مشاورانی مراجعه کنیم که آنها را از نظر روانشاختی مورد بررسی قرار دهند تا در صورت داشتن اختلال مورد درمان و یا مورد آموزش قرار گیرند. ایمانیجاجرمی با اشاره به اینکه زمینه بعدی به نظام آموزش و پرورش در کشور بازمیگردد که متأسفانه طی این سالها بر آموزش، نمره، رقابت، مسابقه و کنکور تکیه کردهاند گفت: بنابراین فرصت و فضای لازم برای پرورش افراد درنظر گرفته نشده؛ این در حالی است که از بعد پرورشی باید به این نکته توجه میشد که این افراد قرار است در جامعه مسئولیتهای مختلفی را بر عهده بگیرند حال آنکه این مسئولیتهای فردی، اجتماعی و خانوادگی است؛ بنابراین فرد برای پذیرش هریک از این نقشها باید اصول تربیتی کاملی را یاد بگیرد. وی با بیان اینکه بنا به جایگاه سازمان آموزش و پرورش، لزوماً همه انتظارات در مسیر تربیت و پرورش را نمیتوان به سمت خانواده سوق داد، تشریح کرد: این امر از آنجا نشأت میگیرد که بخش اعظمی از زمان و انرژی فرزندان ما در مدرسه بهکار گرفته و سپری میشود و اگر نتواند اصول تربیتی مناسب و قواعد اجتماعی را به فرزندان ما در جایی که با گروه همسالان و معلمان خود در ارتباط هستند، بیاموزد، میتوان گفت در سیستم اجتماعی شاهد ناهنجاری، بدخلقی و کجرفتاری خواهیم بود و تحت تأثیر گروه همسالان این کجرویها به یک پدیده اجتماعی بزرگتر تبدیل خواهد شد. وی با ابراز اینکه در کنار همه این قواعد و قوانین ما با یکسری نقصانهای عجیب و غریب و چالههای بحرانساز در کشور نیز مواجهیم، ابراز کرد: در نظر بگیرید که فرد تمام عمر خود را صرف درس خواندن کرده و یا حتی نکرده و در یک مقطع تحصیل فارغالتحصیل شده و تمایل دارد وارد بازار کار شود اما کاری وجود ندارد؛ بنابراین نمیتواند درآمدی داشته باشد و مدام خود را با دیگر افراد جامعه مقایسه میکند و وقتی فاصله و شکاف اجتماعی و طبقاتی را میبیند پریشان میشود. این جامعهشناس ادامه داد: این پریشانی در رفتار وی بروز کرده و به ناهنجاریهای رفتاری که از خودکشی و خودزنی گرفته تا به آسیب زدن به دیگران و اموال عمومی، ختم میشود. ایمانیجاجرمی افزود: درواقع برخی از این رفتارها به نقصانها در جامعه و بحرانهایی که به لحاظ اقتصادی برای مردم ایجاد شده بازمیگردد، در این بین برخی افراد که تحت تأثیر همان الگوهای تربیتی و آموختهها شخصیتشان شکل گرفته و هدفگذاری انجام دادهاند از تابآوری بالاتری برخوردار بوده و کنترل رفتارهای اجتماعی و تکانشی بیشتری داشته و هنجارهای اجتماعی را میشناسند پس سعی میکنند رفتارهایی پختهتر و درستتری از خود بروز دهند. وی افزود: البته این بدان معنا نیست که این افراد مشکلی ندارند بلکه دچار مشکلاتی همچون افسردگی و بیخوابی شده و در عین حال تضادها و تعارضات فراوانی داشته و نزاع و درگیریهای درون خانوادگی بیشتری را تجربه میکنند. وی ادامه داد: در مقابل افرادی نیز در جامعه وجود دارند که کنترلی بر رفتار و منش خود نداشته و تحت تأثیر این فشارها از خود رفتارهایی بروز میدهند که خارج از قواعد اجتماعی است. این پژوهشگر اجتماعی با بیان اینکه این بزهکاریها ماحصل همه عوامل است، اذعان کرد: درواقع پدیدههایی که امروز شاهد آن هستیم برونداد عوامل و تناقضات است که در جامعه وجود دارد و بسیار آسیبزا است. ایمانیجاجرمی با اشاره به اینکه بروز این رفتارها در جامعه امنیت روانی را در شهر زیر سؤال میبرد، گفت: وقتی امنیت روانی در جامعه به مخاطره میافتد همه ما آسیبپذیر خواهیم بود. وی با بیان اینکه در این بین بروز این رفتارها در جامعه تأثیر منفی بر فرزندانمان به لحاظ تربیتی خواهد گذاشت و درنهایت بسترهای بروز این گونه رفتارها را نیز در نسلهای آینده رقم میزند، اذعان کرد: چند راه حل پیش روی مدیریت شهری قرار دارد که اصلیترین و مهمترین آن فرهنگسازی است، بدان معنا که دستگاه قضا در مواجهه با این تخلفات به جای مجازاتهای معمول، افراد را به جبران عملکرد خود در فضای شهری موظف کند. وی ادامه داد: راهکار بعدی، جلب مشارکت مردم در تصمیمسازی حوزه مدیریت شهری است که البته طی چند سال اخیر در شهرهای مختلف شاهد توجه به این مقوله هستیم. معالوصف چنانکه گفته شد برای داشتن زندگی بهتر و راحتتر قوانینی تعریف شده تا انسانها در کنار هم مسالمتآمیز زندگی کنند، اما گاهی اوقات این قوانین بهتنهایی کافی نیست و شعور اجتماعی افراد به هنجارهای اجتماعی ارزش میدهد. به دیگر سخن شهروند معتقد خود را در برابر رفتاری که انجام میدهد مسئول میداند، مقولهای که فرد مخرب با آن بیگانه است. این دسته از افراد بیرحمانه به جان اموال عمومی افتاده و با تخریب آنها احساس رضایت میکنند یعنی بعضی افراد بهدلیل نرسیدن به خواستهها و اهدافشان احساس سرخوردگی دارند که ریشه در وجود تربیتی آنها دارد و واکنش منفی بروز میدهند؛ این بدان معناست که آنها ناآرامی خود را با آسیب رساندن به اموال عمومی یا وسایل دیگران نشان میدهند حال آنکه این کار نهتنها چهره شهر را نازیبا میکند بلکه هزینه سنگینی روی دست دولت و شهرداری میگذارد. |
لینک | |
https://sepehrgharb.ir/Press/ShowNews/83665 |