فرهنگ عمومی یکی از بخشهای فرهنگی مهمی است که همواره دغدغه رهبر معظم انقلاب بوده است؛ بهطوری که میفرمایند: «ما مسئولیت شرعی داریم، مسئولیت قانونی داریم در قِبال فرهنگ کشور و فرهنگ عمومی کشور.» همچنین در جای دیگر یادآور شدند که «دولت و مسئولان موظفند که توجه کنند به جریان عمومی فرهنگ جامعه؛ ببینند کجا داریم میرویم، چه دارد اتفاق میافتد، چه چیزی در انتظار ماست؛ تا اگر چنانچه مزاحماتی وجود دارد، آنها را برطرف کنند.» درواقع بیراه نیست اگر بگوییم اساس همه رفتارها در «فرهنگ عمومی» بوده و اصلاح این بخش نیز نیازمند توجه همهجانبه و بحث و بررسی درباره مؤلفههای آن بهصورت عملیاتی و علمی است. حدود چهار دهه از تشکیل شورای فرهنگ عمومی میگذرد و این شورا فرازوفرودهای بسیاری را در طول این سالها تجربه کرده که بررسی جزئیات آن نیازمند زمانی موسع است؛ اما آنچه در این مطلب به آن میپردازیم، این است که شورای فرهنگ عمومی استان تا چه حد توانسته به وظایف خود عمل کند و امروز باید در چه حوزههایی ورود جدیتری داشته باشد؟ اگر این شورا ناموفق بوده، دلیلش چیست و چه باید کرد؟ آنچه میخوانید، گفتوگوی خبرنگار گروه خبری سپهر با دکتر مهدی میرزاپور، عضو هیئتعلمی دانشگاه بوعلیسینا همدان در این خصوص است. او که در این شورا حضور دارد، در گفتوگو با ما به بررسی مأموریتهای شورا پرداخته و سپس در توضیح شرط توفیق آن، به فعال بودن دبیرخانه و کمیسیونها اشاره میکند، آنچه میخوانید، متن گفتوگو با وی است: رصد، ارائه گزارش و راه حل برای مسائل فرهنگی، وظایف شورا است عضو هیئتعلمی دانشگاه بوعلیسینا همدان در ابتدای سخنان خود با بیان اینکه شورای فرهنگ عمومی کشور یک نهاد حاکمیتی زیرمجموعه شورای عالی انقلاب فرهنگی کشور است و ذیل آن شورای فرهنگ عمومی استانها تشکیل شده است، عنوان کرد: کار اصلی این شورا در استانها که به ریاست نماینده ولی فقیه در استان و نایبرئیسی استاندار شکل میگیرد، رصد و تحلیل فرهنگ عمومی استان و سیاستگذاری، هدایت و نظارت در حوزه فرهنگی بوده و بر اجرای درست مصوبات شورای فرهنگ عمومی استان و مصوبات بالادستی، نظارت دارد. مهدی میرزاپور در ادامه با اشاره به کارکرد شورای فرهنگی عمومی، خاطرنشان کرد: این شورا باید وضعیت فرهنگی جامعه را بهطور مداوم رصد کرده، گزارش آن را ارائه داده و راه حل مناسب برای ارتقای فرهنگ عمومی و رفع مشکلات و موانع را با حضور تمام کنشگران فرهنگی، ارائه کند. عضو هیئتعلمی دانشگاه بوعلیسینا همدان سپس با اشاره به مسائلی که نیاز است در شورا مورد توجه قرار بگیرد، تأکید کرد: ازنظر بنده، درحال حاضر آسیبها و ناهنجاریهای اجتماعی مهمترین مسائلی است که باید روی آنها تمرکز کرد؛ البته این به آن معنا نیست که در حوزههای دیگر مشکل نداریم، اما محور توجه را باید به این سمت برد و مواردی نظیر اعتیاد، طلاق، فرهنگ عمومی جامعه، خودکشی، نشاط و تفریحات، ناهنجاریهای رفتاری، موضوع حجاب و غیره را باید با جدیت بیشتری بررسی کرده و برای آنها راهکار ارائه داد. میرزاپور درخصوص روند تأثیرگذاری بر تصمیمات شورا و تأثیرپذیری از آنها تصریح کرد: در شورای فرهنگ عمومی کارگروهها و کمیسیونهایی برای بررسی تخصصی مسائل پیشبینی شده که وظیفه این کمیسیونها انجام کارِ کارشناسی روی مسائل و قرار دادن خروجی آن در صحن علنی شورای استان است؛ بنابراین میتوان مسائل مورد نظر را به کارگروهها ارجاع داد یا با مراجعه به دبیرخانه شورا که در اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان واقع شده، مسائل را منتقل کرد تا مورد بررسی و طرح بحث قرار گیرند. وی ادامه داد: بعد از مطرح شدن موارد مختلف در صحن، ارائه گزارشها و شور و مشورت، موضوعات یا تبدیل به مصوبه شده و یا برای بررسی بیشتر، مجدداً به کمیسیونها یا دستگاههای ذیربط ارجاع داده میشوند؛ در هر صورت نهادها و دستگاههایی که در کمیسیونها هستند، مسئول پیگیری شده و ارائه گزارشها تا به ثمر نشستن اقدامات، ادامه خواهد داشت. رئیس جهاد دانشگاهی استان همدان سپس با اشاره به اینکه ظرفیت مذکور در اختیار شورا هست اما اینکه تا چه حد از آن استفاده میشود محل بحث است، گفت: در آخرین جلسه شورای فرهنگ عمومی نماینده محترم ولی فقیه نسبت به عملکرد دبیرخانه و کمیسیونها انتقاداتی داشت و تذکراتی داده شد که باید پیگیر رفع آن مسائل، مشکلات و احیاناً کمکاریها بود. میرزاپور ابراز کرد: واقعیت این است که مصوبات شورا تا زمانی که ضمانت و پیگیری اجرا نداشته باشد، در حد یک توصیه اخلاقی است که برای مثال بگویند سازمان الف این کار را انجام دهد! خب اگر پیگیری وجود نداشته باشد و افرادی که وظیفه خود را انجام ندادهاند مؤاخذه نشوند، در حد همان توصیه میماند که یا سازمان و افراد آنها را میپذیرند یا نمیپذیرند! وی متذکر شد: مشکلی که اکنون وجود دارد، این است که بهدلیل تراکم کاری بالا، مصوبات کمتر پیگیری میشود و ضعفهایی وجود دارد؛ بنابراین نیاز است پیگیری مصوبات و مطالبات با دقت و قوت بیشتری انجام شود و اگر مشکلات و موانعی وجود دارد، در همان جلسات صحن شورا با نگاه کارشناسی مورد بررسی قرار گیرد. عضو هیئتعلمی دانشگاه بوعلیسینا همدان سپس با اشاره به مصوبه مشاوره پیش از ازدواج در شورای فرهنگ عمومی، گفت: این مصوبه حدود دو سال است به تصویب اعضای شورا رسیده و قرار بر این بوده که فرآیند اجرایی آن بهسرعت مشخص شود؛ چند دستگاه دولتی و خصوصی هم برای اجرای آن اعلام آمادگی کردهاند، اما همچنان مسکوت مانده است. موارد مختلفی نظیر این مصوبه نیز وجود دارد که به تصویب رسیده، اما اجرایی نشده است. میرزاپور در بخش پایانی سخنان خود ضمن تأکید بر اینکه پیگیری روند اجرایی مصوبات باید قویتر شود، به شکلگیری دولت جدید اشاره و یادآوری کرد: فرهنگ عمومی جامعه با تغییر دولتها، تغییر زیادی نمیکند؛ اما ممکن است در روشها و ابزارهای پایش و ارتقای فرهنگ عمومی و سیاستگذاریهای مرتبط، تغییر حاصل شود که انتظار میرود مجموع تلاشهای شورا به ارتقای فرهنگ عمومی استان و کاهش ناهنجاریها منتهی شود. جمعبندی در خاتمه ذکر چند نکته خالی از لطف نیست؛ نخست اینکه فرهنگ عمومی همان چیزی است که در میان جامعه جریان دارد و وقتی در رابطه با فرهنگ در بین جامعه صحبت میکنیم، مقصود همان فرهنگ عمومی است. یعنی وقتی پرسیده میشود باید چطور عمل کنیم، چه ارزشهایی درحال تغییر است؟ و اعلام میشود که وضعیت بهتر شده، مثلاً مؤدبتر شدیم، نظافت را بیشتر رعایت میکنیم یا وضعیت بدتر شده، اشاره به فرهنگ عمومی است. در مباحث دانشگاهی مجبور هستیم که خطکشیهایی بهنام فرهنگ صنوف، فرهنگ اختصاصی، فرهنگ عام و مردم کنیم، اما فرهنگ عمومی در کوچه و بازار جاری است. وقتی در رابطه با فرهنگ صحبت میشود که مثلاً باید به بزرگترها احترام بگذاریم، یعنی در رابطه با ارزشی صحبت کنیم که در بین همه وجود دارد. وقتی وارد مترو میشویم و جوانی جای خود را به فرد مسنی میدهد، به این معنا است که او هنجاری را رعایت میکند که مبتنی بر احترام به بزرگتر است و این هنجارها با توجه به منشور اقوام و فرهنگها متغیر است. در بعضی از اقوام مثلاً در یکی از مناطق سیستان در رابطه با احترام گذاشتن به بزرگتر اینگونه است که وقتی سفره پهن میکنند، پدر را به سمت سفره دعوت نمیکنند، بلکه سفره را سمت پدر پهن میکنند؛ بنابراین ارزش احترام به بزرگتر، تندرستی و غیره، به فرهنگ عمومی بازمیگردد که بین مردم جاری و ساری است. نکته دوم اینکه جاری بودن فرهنگ عمومی در جامعه، نافی نقش نهادها و دستگاههای ذیربط برای جهت دادن به فرهنگ عمومی نیست؛ یعنی شورای فرهنگ عمومی باید در شناخت وضع موجود و تدوین راهکار برای حرکت به سوی وضع مطلوب که در نقشه تدوینشده این نهاد آمده، فعالیت کند، اما در اینجا یک مشکل وجود دارد که نهتنها مسئله شورای فرهنگ عمومی، بلکه تمام بخشهای اقتصادی و سیاسی کشور بوده و آن ضعف حلقه نهایی یعنی حلقه ارزیابی و نظارت است؛ ما تصمیمات خوبی میگیریم، اما کسی نیست که از میزان اجرا شدن یا اجرا نشدن این تصمیمات سؤال کند؛ بنابراین به نظر میرسد اگر نظارتهای درونحاکمیتی به برونحاکمیتی منتقل شود و نظارت بیرونی صورت گیرد تا موضوعات کمی صریحتر، شفافتر و پُرمطالبهتر دنبال شود، پویایی بهتری را شاهد خواهیم بود؛ مثلاً این سؤال جدی است که آیا تا به حال مطالبهای از یک مدیر شده که چرا اینگونه عمل میکند؟! نکته سوم اینکه تقویت بخش رسانههای غیر حاکمیتی از موضوعات دیگر است که باید فرصت و مجال بیشتری به آنها داده شود تا به اسناد دست پیدا کنند. (به این موضوع در قانون شفافسازی اشاره شده است) آنها باید مطالعه و پرسش کنند و اعضا هم ملزم باشند به خبرنگاران پاسخ دهند؛ این حلقهای است که میتواند بذرهای خوب کاشتهشده را بارور کند. نکته چهارم و پایانی نیز اینکه بررسیها نشان میدهد شورای فرهنگ عمومی استان همدان در نقطه مطلوب نیست؛ باید این واقعیت را بپذیریم و با این پیشفرض ذهنی ببینیم اساساً شورای فرهنگ عمومی باید چه کند؟ اتفاق مثبتی که باید رقم بخورد این است که افراد حقیقی و حقوقی عضو شورای فرهنگ عمومی بر مسئلهشناسی و تحلیل وضع موجود فرهنگی کشور، بهصورت پویا و زنده تمرکز کنند. زیرا جامعه مانند یک موجود زنده است که دائماً درحال تغییر بوده و احوالات آن هرلحظه به یک شکل و شمایل است. دبیرخانه شورا نیز بهعنوان مغز متفکر و پشتیبان فکری، محتوایی و فراهمآورنده دادههای فرهنگی متقن، باید این وظیفه را انجام دهد و مسائل فرهنگی را بهصورت زنده و پویا احصا کرده و آنها را در قالب گزارشهای مدیریتی، در اختیار اعضا قرار دهد تا اعضای شورا نسبت به وضعیت جامعه آگاه شوند. این مهم باعث میشود که در ساحت تصمیمگیری و ترسیم راههای رسیدن به نقطه مطلوب، ضعف نداشته باشیم؛ بنابراین پیشنیاز اساسی برای اینکه شورای فرهنگ عمومی بتواند ایفای نقش اصلی خود را داشته باشد، این است که دبیرخانه شورای فرهنگ عمومی اعتماد داشته باشد که مرجع شناسایی، رصد و تبیین مسائل روز بوده و نهادی است که یک مشکل را تبدیل به مسئله کرده و در دستور کار قرار میدهد. اگر این موضوع محقق شود، شورای فرهنگ عمومی تا حد بسیار مطلوبی میتواند جایگاه خود را در ساختار پیدا کند و در مرحله دوم، به طرحریزی کارهای فرهنگی بپردازد.
|