شهروندی یکی از شاخصهای مهم پیشرفت و توسعهیافتگی و یکی از ابعاد مهم آن، فرهنگ شهروندی است. به دیگر سخن اصولاً شهروندی بدون عنایت به مقوله فرهنگ قابل تصور نیست چراکه ایجاد، گسترش و تعمیق فرهنگ و اخلاقیات شهروندی میتواند گرهگشای بسیاری از مسائل شهری و اجتماعی باشد که کشورهای در حال توسعه با آن مواجهاند. کسب تواناییها و مهارتهای شهروندی یا به عبارت دیگر تبدیل ساکنان شهر به شهروندانی مؤثر و کارآمد در عرصه ارتقای فرهنگ شهروندی مستلزم آشنایی شهرنشینان با حقوق و تکالیف، نگاه قوی نسبت به ارزشهای اجتماعی، حساسیت نسبت به فرهنگ، آداب و سنن است زیرا رفتارهای مدنی نیز جزء مهمی از مفهوم شهروندی است. بنابراین با توجه به اهمیت موضوع برآن شدیم تا درخصوص شهروند و فرهنگ شهروندی با دانشآموخته دکتری جامعهشناسی شهری و رئیس مؤسسه مطالعات و تحقیقات اجتماعی دانشگاه تهران گفتوگویی ترتیب دهیم که در ادامه میخوانید: حسین ایمانی جاجرمی در بدو امر با اشاره به چگونگی شکلگیری واژه شهروند گفت: این واژه از وقتی وارد واژگان مرتبط با شهر شد که شهرها صاحب حق شدند؛ یعنی از زمانی که مقام افراد ساکن در شهر از رعیت به مقام فردی که صاحب حق است ارتقا یافت، چراکه پیش از این افراد در قامت رعیت به لحاظ رسمی و قانونی صاحب هیچ گونه حق و حقوقی نبودند. وی ادامه داد: البته این مفهوم برای نخستینبار در اروپا بهکار رفت و بعدها در کشور ما نیز بهکار گرفته شد؛ زیرا در دوران فئودالیسم، شهرها حقوق خودشان را از ارباب فئودال معمولاً میخریدند؛ بنابراین هر شهر دارای حقوق مستقلی بود و بنا بر همان قواعد حقوقی اداره میشد، کسانی که در شهرها زندگی میکردند نیز از برخی حقوق خاص برخوردار بوده و به ازای آن وظایفی برای آنها تعریف میشد. این جامعهشناس شهری با تأکید بر اینکه در کشور ما آنچه درخصوص شهروندی و حقوق و تکالیف آن اشکال ایجاد کرده این است که در تاریخ، قانونِ شهرداریها که سالها قبل برای ساماندهی شهرها و بهصورت مدون تدوین شده، مسئله شهروندی ذکر نشده، خاطرنشان کرد: یعنی به شهر یک نگاه اداری داشته و تنها به تبیین وظایف شهرداری پرداختهایم. ایمانی جاجرمی با تأکید بر اینکه در این بین متأسفانه این مشکل وجود دارد که نسبت وظایف شهرداری را با حقوق و جایگاه حقوق مردم، سهم آنها از اداره و وظایفشان نسبت به شهر مورد توجه قرار ندادهاند، تصریح کرد: مثلاً اینکه وقتی شما در شهر که زندگی میکنید باید بابت هزینههای عمومی مبلغی را پرداخت کنید و در مقابل منتظر باشید که به شما خدماتی ارائه شود و این خدمات بهصورت مشخص و قاعدهمند در چارچوب قانون مشخص باشند، مثل اینکه شما حق دارید از فضای سبز، امنیت، هوای خوب و ترافیک روان برخوردار باشید. وی با تأکید بر اینکه همه موارد عنوانشده در خصوص تکلیف و دریافت خدمات شهری میبایست بهصورت روان در قانون شهرداریها تصریح شوند، ابراز کرد: امروز در کشورهایی که از قانون فدرال تبعیت میکنند، این روند اجرا شده و هر شهر برای خود یک قانون دارد که از آن بهعنوان منشور شهری یاد میشود. این جامعهشناس شهری با بیان اینکه در این منشور تمامی حق و حقوق شهروندان بهصورت مدون تصریح شده و هر چند سال یکبار هم دوباره در مسیر بازنگری به آرای عمومی گذاشته و برای اعمال تغییر در آن رفراندم برگزار میشود، اذعان کرد: متأسفانه در کشور ما چنین ظرفیتی در قانون شهرداریها پیشبینی نشده؛ بنابراین ما درخصوص حقوق و تکالیف شهروندی با ابهامات بیشماری مواجهیم. ایمانی جاجرمی گفت: شاید در بخشهایی بهصورت غیر مدون و موردی درباره شهروندی صحبتهایی شده باشد اما عملاً حق و حقوق شهروندان و وظایف آنها نسبت به شهر معلوم نیست که این موضوع یک ایراد بزرگ محسوب میشود. وی در پاسخ به این سؤال که معنی فرهنگ شهروندی چیست؟ آیا میتوان آن را مترادف با حقوق شهروندی قلمداد کرد؟ گفت: خیر، مفهوم آنها یکی نیست، فرهنگ شهروندی به آداب، قواعد، رسوم و رفتارهایی اشاره دارد که در بخشهای مختلف شهر از طرف ساکنان شهرها بروز و ظهور پیدا میکند. این جامعهشناس شهری اظهار کرد: اگر این آداب و رسوم منطبق با آن حقوق شهروندی و وظیفه شهروند باشد، میتوان گفت فرهنگ شهروندی غنی است، در این شهرها افراد به حقوق خود واقف بوده و به وظایفشان نیز آگاهی دارند، آنچه در این شهر قابلیت رؤیت است اینکه بیشتر شهروندان دوستدار شهر خود بوده و سعی میکنند بهترین شرایط را در آن بنا به شرایط فراهم کنند از تمیزی گرفته تا انجام سایر وظایف شهروندی. ایمانی جاجرمی با اشاره به اینکه در شهری با فرهنگ غنی شهروندی هر یک از شهروندان تلاش میکنند که سهم خود را نسبت به حقوق سایرین و حقوق شهر ایفا کنند افزود: در اینجا تاریخ شهر، معماری آن و حتی حفاظت از بافت تاریخی برای همه حائز اهمیت است. وی ادامه داد: برای مثال در همه دنیا تخریب بافتهای تاریخی و درآمدزایی از آن محل، برای شهرداریها حائز اهمیت است اما آنچه در پاریس مانع از آن میشود که شهرداری آنجا دستاندازی به این گونه مناطق نداشته باشد، همین غنای فرهنگ شهروندی است؛ زیرا در این صورت این امر به خاطر وجود تعلق خاطر به شهر در بین شهروندان پاریسی، مورد خطاب قرار میگیرد. وی با ابراز اینکه امروز در شهرهای ایران بهدلیل ضعف فرهنگی، متأسفانه نگاه مالی به شهر حاکم است اذعان کرد: متأثر از این نگاه، شهرداری فقط بهدنبال آن است که به هر طریق ممکن کسب درآمد داشته باشد؛ بنابراین شاید حتی دست به تخریب بافت تاریخی زده و محلههای تاریخی اما زنده را به ورطه نابودی بکشاند. این جامعهشناس با اشاره به اینکه فرهنگ شهروندی ارتباط مستقیمی با موضوع مدنیت دارد گفت: یعنی اگر شما فرهنگ شهری غنی داشته باشید بیانگر آن است که آنجا زندگی مدنی از غنا برخوردار بوده و این مدنیت باعث میشود که افراد مشارکت بالایی در شهر داشته باشد زیرا در این فرایند شهر برای شهروندان از اهمیت بالایی برخوردار است. ایمانی جاجرمی با تأکید بر اینکه شهر با فرهنگ شهروندی غنی، شهروند مطالبهگر پرورش میدهد، اذعان کرد: در این شهرها مقامات شهری نسبت به موضوعات مختلف باید پاسخگو باشند، از مبلمان شهری گرفته تا الزامات شهر دوستدار کودک و سالمند و موضوع ترافیک و غیره. وی با اشاره به اینکه در این شهرها مدیران برای بقا در عرصه مدیریت تا حد بسیار زیادی خود را نسبت به مسائل و ارائه خدمات به شهروندان پاسخگو میدانند، اذعان کرد: به دیگر سخن در شهرهای با غنای فرهنگی بالا هر روز شاهد پیشرفت هستیم. این جامعهشناس با بیان اینکه حتی میتوان فرهنگ شهروندی را مترادف با تعلق خاطر به شهر قلمداد کرد، گفت: بدان معنا که شما اگر فرهنگ شهروندی غنی داشته باشید تعلق قدرتمندی هم نسبت به شهر خواهید داشت و برعکس یعنی اگر فرهنگ شهروندی ضعیف باشد آن احساس تعلق به شهر هم شکل نمیگیرید. ایمانی جاجرمی با ابراز اینکه تعلق خاطر به شهر بدان معنا است که آیا فرد خود را عضوی از جامعه شهری میداند یا خیر، خاطرنشان کرد: درواقع اگر شما بهدلیل فرهنگ غنی شهروندی و در پی آن ایجاد حس مطالبهگری احساس قدرت نسبت به شهر داشته و حس احترام و به رسمیت شناختن نظرات را در مواجهه با مدیران شهری را تجربه کنید؛ درواقع از مدنیت بالا و در پی آن فرهنگ غنی شهروندی در شهر برخوردار خواهید بود. معالوصف با توجه به آنچه گفته شد «احساس تعلق» واژهای کلیدی در مفهوم فرهنگ شهروندی است، به دیگر سخن جامعه شهری برای پیشرفت و ارتقا و تبدیل شدن به محیطی مطلوب برای زندگی نیازمند احساس تعلق است به دیگرسخن مشارکت برای رفع مشکلات و بهبود راهکارها و مناسبات شهری، رعایت قوانینی که حقوق دیگران را تضمین میکند، ارائه ایدههای نو، پایبندی به آداب عرفی و اخلاقی شهر و غیره بخشی از این نیازمندیهاست که باید در احساس تعلق قوی و مطلوب هر شهروند نسبت به محیط پیرامونش جستجو شود. حال باید پرسید این احساس تعلق با محیط در شهری همچون همدان طی چند دهه گذشته بنا به تغییرات گسترده محیطی و سبک زندگی تا چه اندازه است؟ متأسفانه بنا به شواهد میتوان گفت این احساس نهتنها بسیار ضعیف است بلکه باتوجه به برخی از مفاهیم مرتبط با موضوع تعلق خاطر به شهر، اصلاً وجود خارجی ندارد.
|