کد خبر : 87746
تاریخ : 1403/8/1
گروه خبری : ایران و جهان

عضو هیئت‌علمی دانشگاه بوعلی سینا همدان:

استقلال‌طلبی، وطن‌دوستی و ملی‌گرایی، دست استعمارگران را از کشور کوتاه می‌کند

در نهضت ملی صنعت نفت، ملی‌گرایی در خدمت مبارزه علیه استعمار غرب بود

روز سه‌شنبه 21 مهر سال 1343 لایحه قضاوت کنسولی مشهور به کاپیتولاسیون، با وجود مخالفت گروه بسیاری از وکلای مردم، در جلسه‌ای پرتنش به تصویب اکثریت نمایندگان مجلس شورای ملی رسید. کاپیتولاسیون به معنی انعقاد عهدنامه و قرارداد و مفهوم عام حقوقی آن عبارت است از پیمان‌هایی که حقوق قضاوت کنسولی و حقوق برون‌مرزی را به کشور دیگری در قلمرو حاکمیت ملی کشور میزبان اعطا می‌کند.
مقررات کاپیتولاسیون اگر چه از دوران صفویه به‌صورت نانوشته در مورد تجار و اتباع اروپایی رعایت می‌شد؛ اما به‌صورت قانون، از دوران قاجار و در پی جنگ‌های ایران و روس به اجرا درآمد. اگرچه در 1921 میلادی، شوروی به طور یک‌جانبه کاپیتولاسیون را به‌عنوان نهاد استعماری تزارها لغو کرد اما معاهده کاپیتولاسیون منعقدشده با تزارها 99 ساله بود و دستور رضاخان برای لغو این امتیاز درست در پایان دوره یعنی سال 1927 صادر شد.
در دوران حکومت سهیلی نیز قراردادهای دیگری در زمینه استخدام مستشاران آمریکایی، به بهانه اصلاح سیستم اداری ارتش به امضا رسید که هریک از آن‌ها دربرگیرنده امتیازات خاصی برای خانواده‌ها و وابستگان نظامیان آمریکایی بود. اما نقطه اوج این امتیازدهی‌ها، به دوران نخست‌وزیری حسنعلی منصور و اسدالله علم بازمی‌گردد. در همین دوران بود که لایحه کاپیتولاسیون در مجلس شورای ملی مطرح شد.
برداشتن موانع حقوقی و قانونی حضور نیروهای آمریکایی در ایران و تضمین امنیت آنان برای شاه اهمیت داشت، به‌ویژه آنکه وی برای اجرای سریع اصلاحات اقتصادی و سیاسی، زیر فشار آمریکا قرار گرفته بود. در این شرایط احیای نظام کاپیتولاسیون با هدف اعطای مصونیت سیاسی و کنسولی به اتباع آمریکایی در ایران در دستور کار دولت قرار گرفت. اینچنین بود که لایحه کاپیتولاسیون در 13 مهر 1342 در کابینه علم و در مرداد 1343 در مجلس سنا به تصویب رسید و در 21 مهر 1343 حسنعلی منصور نخست وزیر وقت این لایحه را به‌صورت ناگهانی به مجلس شورای ملی برد و سرانجام از 136 رأی مأخوذه در این خصوص در دو جلسه چهار ساعته لایحه مورد نظر با 74 رأی موافق و 61 رأی مخالف تصویب شد.
در پی تصویب این لایحه، امام خمینی در روز چهارم آبان 1343 اقدام رژیم را به‌شدت مورد انتقاد قرار داد و یک هفته پس از سخنرانی علیه کاپیتولاسیون بازداشت و به ترکیه تبعید شد اما این پایان پیامدهای تصویب لایحه نبود که اول بهمن‌ماه همان سال حسنعلی منصور نخست وزیر که تصویب کاپیتولاسیون و تبعید امام، به نام وی ثبت شده بود، توسط یکی از اعضای هیئت‌های مؤتلفه اسلامی به نام محمد بخارایی ترور و بر این اساس مخالفت با قانون تبعیض‌آمیز کاپیتولاسیون به یکی از محورهای اصلی مبارزات و مطالبات انقلابیون تبدیل شد و سرانجام بعد از سال‌ها مبارزه و در حالی که چند ماه از پیروزی انقلاب می‌گذشت، در 23 اردیبهشت 1358 بر اساس مصوبه شورای انقلاب به‌صورت رسمی و برای همیشه لغو شد.
با ذکر این مقدمه آنچه در ادامه می‌خوانید مشروح گفت‌وگوی خبرنگار گروه خبری سپهرغرب با عضو هیئت‌علمی دانشگاه بوعلی سینا و رئیس بسیج اساتید استان همدان در خصوص کاپیتولاسیون و استعمار است؛ دکتر حسن رحیمی‌روشن معتقد است ایران امروز به لطف ولایت مترقی فقیه، قانون اساسی و انقلاب مردمی، اگرچه از لحاظ فناوری یا برخی از اقلام مورد نیاز صنعت کشور متأسفانه وابستگی‌هایی به بیرون دارد اما نمی‌توان وضعیت آن را در حال حاضر تحت استعمار نو دانست. وی که تألیفات و سخنرانی‌های بسیاری در این زمینه دارد، ضمن بررسی تاریخچه کاپیتولاسیون به بررسی داشته‌های ایران اسلامی پرداخته و از وطن‌دوستی به‌عنوان یک عنصر مهم در مقابله با استعمار و استعمارگران نام می‌برد.
مهم‌ترین نقطه قوت ایران امروز، نظام اسلامی است
عضو هیئت‌علمی دانشگاه بوعلی سینا در ابتدای سخنان خود با اشاره به چرایی تصویب کاپیتولاسیون در ایران، گفت: کاپیتولاسیون در کشور ما به زمان قاجار و شکست ایران در جنگ‌های تحمیلی اول و دوم ایران و روس، برمی‌گردد.
دکتر رحیمی‌روشن در ادامه خاطرنشان کرد: از کاپیتولاسیون به‌عنوان حق قضاوت کنسولی هم نام می‌برند؛ به این معنا که اگر تبعه کشور خارجی در کشور شما مرتکب جرمی شود، دستگاه قضائی شما اجازه محاکمه و بررسی جرائم آن فرد را ندارد و باید به کشور خود برگشته و مورد محاکمه قرار گیرد.
وی ادامه داد: البته این موضوع در مورد کارکنان سفارتخانه‌ هر کشوری در کشورهای دیگر صادق است؛ یعنی کنوانسیون وین برای همه کشورها حق مصونیت دیپلماتیک قائل شده و چون اقدامی متقابل است، همه کشورها آن را می‌پذیرند. کنوانسیون وین درباره روابط کنسولی (معاهده بین‌المللی در مورد روابط کنسولی میان کشورهای مختلف)، در 24 آوریل 1963 در وین به تصویب رسیده و تاکنون در 173 کشور اعتبار قانونی دارد.
رئیس بسیج اساتید استان همدان با این بیان که اشکال کار در کاپیتولاسیون این است که کشوری بخواهد با فشارهای سیاسی و اقتصادی به کشور دیگر، این حق را از قالب دیپلمات‌های خود خارج کرده و به اتباع خود در کشور میزبان تعمیم دهد، متذکر شد: ما در دهه 40 با این موضوع مواجه بودیم و در سال 42 و 43 این بحث درگرفت که آمریکایی‌ها از ایران خواستند تا تمام مستشاران آمریکایی مستقر در ایران و خانواده‌هایشان را شامل قرارداد کنوانسیون وین کنند و به این ترتیب ایران کاپیتولاسیون را بپذیرد.
رحیمی‌روشن سپس با اشاره به وضعیت کشور در آن مقطع گفت: این مسئله در شرایط بعد از کودتای 28 مرداد در کشور رخ داد، یعنی شاه فراری از کشور، مجدداً با حمایت آمریکایی‌ها و انگلیسی‌ها برگشت و کشور در حال پذیرش کشورهای خارجی و به تبع مستشاران خارجی بود و با درآمد نسبتاً هنگفت نفت، کارگاه‌ها و شرکت‌های فراوانی در داخل کشور تأسیس شد و شرکت‌های خارجی در کشور که عمدتاً غربی بودند، مشغول کار بودند.
وی اظهار کرد: در این شرایط بود که آمریکایی‌ها به محمدرضا شاه فشار آوردند که کاپیتولاسیون را در مورد اتباع آمریکایی بپذیرد؛ چون شاه، تاج و تخت خود را در نتیجه کودتای 28 مرداد، مدیون آمریکایی‌ها و انگلیسی‌ها می‌دانست اجباراً این موضوع را پذیرفت که البته روند تصویبش هم برعکس روال معمول و معقول بود؛ یعنی قوانین ابتدا در مجلس شورای ملی تصویب شده و بعد برای تأیید به سنا می‌رفت؛ اما در مورد کاپیتولاسیون، اول در سنا تصویب و بعد به مجلس فرستاده شد، در چنین شرایطی کاپیتولاسیون (تحمیل‌شده به ایران توسط روسیه تزاری بعد از اینکه در سال 1312 ملغی شده بود) مجدداً در سال 1342 توسط محمدرضا شاه در ایران برقرار شد.
این استاد دانشگاه در بخش دوم سخنان خود با اشاره به استعمار نیز توضیحاتی ارائه داد و افزود: در لغت به معنای عمران و آبادانی است؛ اما کشورهای قوی و پرقدرتی که سرزمین‌های دیگر را به نوعی در اختیار می‌گرفتند و از آن سرزمین‌ها و ملل تحت اشغال خود بهره‌کشی می‌کردند، اسم این کار خود را عمران و آبادانی کشورها گذاشته بودند.
رحیمی‌روشن سپس با این بیان که استعمار در دو نوع «کلاسیک» و «نو» اعمال می‌شود، تأکید کرد: استعمار کلاسیک به این معناست که کشوری وارد سرزمین دیگر شده و مقدرات آنجا را به‌صورت مستقیم و غیر مستقیم در دست گرفته، اداره کند و منافع مورد نظر خود را از آن کشور به‌دست بیاورد که با فشارهای سیاسی، نظامی و فرهنگی همراه است.
وی در ادامه این بخش توضیح داد: بعد از مقطع جنگ جهانی دوم که کشورها ظاهراً استقلال پیدا کردند، (بیشتر کشورهایی که امروز در نقشه جغرافیا وجود دارند در فاصله بعد از جنگ جهانی دوم مستقل شدند) به این دلیل استقلال یافتند که استعمارگران پس ازجنگ جهانی دوم نمی‌توانستند به‌طور مستقیم در این سرزمین‌ها حضور داشته و مقدرات آنجا را اداره کنند، وقوع دو جنگ جهانی اول و دوم موجب افول قدرت اروپا و انتقال مرکز ثقل قدرت جهان شد.
وی ادامه داد: پایان جنگ جهانی دوم مصادف با آغاز شکل‌گیری نظام دوقطبی بین‌المللی و ظهور دو ابرقدرت جدید یعنی ایالات متحده آمریکا و اتحاد جماهیر شوروی (سابق) بود. این تغییر و تحول جهانی به دگرگونی روابط کشورهای اروپایی با مستعمرات خود انجامید؛ بنابراین ظاهراً به آن‌ها استقلال دادند اما وابستگی سیاسی و فرهنگی که برای این کشورها رقم زده بودند چنان عمیق بود که برخلاف استقلال ظاهری، به معنای واقعی مستقل نبوده و استعمار نو شکل گرفت. یعنی داشتن استقلال سیاسی ظاهری با وابستگی اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و نظامی.
رئیس بسیج اساتید استان همدان سپس با تأکید بر اینکه علاوه بر استعمار «نو» ما با واژه استعمار فرانو هم مواجه هستیم، یادآور شد: در مورد استعمار فرانو، باید این را عرض کنم که با فروپاشی نظام دوقطبی، گسترش وسایل ارتباط جمعی و تبدیل شدن جهان به یک دهکده جهانی، غرب سعی کرد تا سلطه خود را از طریق ابزار رسانه‌ای توسعه دهد و افکار لیبرالیستی و دموکراسی را با قدرت نرم‌افزاری مثل رسانه‌، تبلیغات، هدایت افکار عمومی و قدرت سخت‌افزاری مانند استفاده از قدرت نظامی با توجیه گسترده افکار عمومی از طریق رسانه‌ها، ترویج کند.
رحیمی‌روشن در پاسخ به این پرسش که در کشور ما چقدر استعمار نو مؤثر است؟ گفت: باید عرض کنم به شکلی که این امر را در کشورهای در حال توسعه می‌بینیم، ایران در بین این‌ها بالاترین استقلال سیاسی، نظامی، اقتصادی و فرهنگی را دارد. باوجود اینکه هنوز رگه‌هایی از وابستگی داریم اما با نگاهی واقع‌گرایانه می‌توانیم بگوییم، استعمار نو به آن شکلی که در کشورهای دیگر مطرح است در ایران عصر جمهوری اسلامی مطرح نیست، اگرچه از لحاظ فناوری یا برخی از اقلام مورد نیاز صنعت و همچنین نیازهای اساسی، متأسفانه وابستگی‌هایی داریم؛ ولی نمی‌توان وضعیت اکنون ایران را تحت استعمار نو دانست.
وی سپس با اشاره به اینکه مفهوم وطن و وطن‌دوستی نقطه مقابل استعمار است، تصریح کرد: ناسیونالیسم یا ملی‌گرایی از مکاتبی است که در غرب مدرن به‌وجود آمده و کشورهای در حال توسعه استفاده فراوانی از آن در برابر استعمارگران داشته‌اند.
عضو هیئت‌علمی دانشگاه بوعلی‌سینا همدان در ادامه اضافه کرد: در نهضت ملی صنعت نفت در ایران، ملی‌گرایی به‌صورت مثبت در خدمت مبارزه مردم، علیه استعمار اقتصادی غرب به‌کار گرفته شد.
رحیمی‌روشن با تأکید بر اینکه اگر کشوری بخواهد دست استعمارگران کوتاه شود، ناچار است روحیه استقلال‌طلبی، وطن‌دوستی و ملی‌گرایی را در ملت خود تقویت کند، ابراز کرد: این کار قطعاً بر جمع شدن دست و پای استعمار از کشورها تأثیر مستقیمی داشته و دارد و ملی‌گرایی به این معنی، مثبت تلقی شده و ابزار نرم مبارزه با استعمار است.
وی افزود: استعمار در هر شکل آن برای «استثمار» و بهره‌کشی از ملل تحت ستم است. در این روند، استعمار از تقویت و حمایت «استبداد» داخلی کشور هدف غافل نیست و در کنار آن از «استحمار» به معنی عقب نگه داشتن فکری و فرهنگی تکنولوژیکی ملل تحت ستم نیز بهره می‌برد و همانگونه که ذکر شد، هدف نهایی، استثمار است.
وی مهم‌ترین نقطه قوت ایران امروز را وجود نظام اسلامی خواند و تشریح کرد: نظام اسلامی با رهبری ولایت مترقی فقیه و قانون اساسی منبعث از اندیشه‌های اسلامی، بر اساس آیات قرآن و «قاعده نفی سبیل» اجازه نمی‌دهد کفار بر سرزمین‌های اسلامی مسلط شوند.
این عضو هیئت علمی دانشگاه بوعلی سینا سپس با بیان اینکه استعمار به معنای مصطلح آن در جمهوری اسلامی ایران وجود ندارد، قانون اساسی، انقلاب مردمی و مردم فداکار و وطن‌دوست که پای آرمان‌های خود بوده‌اند را نیز مؤید این ماجرا خواند و در خاتمه تأکید کرد: امروز مردم و انقلاب ایران الگویی برای ملت‌های دیگر شده‌اند که نتایج و آثار آن را در منطقه و جهان می‌بینیم.
در خاتمه باید گفت؛ کاپیتولاسیون و هر ابزاری که مرتبط به مصونیت بی‌قید و شرط دولت‌های غربی در این کشور است، به لطف و برکت انقلاب اسلامی برچیده شد و دولت‌های متخاصم و جهان غرب فهمیدند راه نفوذ و مقابله با مردمان سرزمین آریا، با روحیه استقلال‌طلبی، وطن‌دوستی و آزادی‌خواهی آنان سازگاری نخواهد داشت.
آن‌ها به‌خوبی دریافته‌اند، مردمان نجیب این سرزمین ثروتمند و پهناور، دارایی‌های ارزشمندی دارند که تقویت و اتکا به آن‌ها می‌تواند مسیر رشد و پیشرفتشان را هموار کرده و البته شتاب دهد، اما وقتی کوشش آن‌ها برای تصرف این سرزمین جواب نداد و فهمیدند نمی‌توانند از مواهب این سرزمین بهره ببرند، به تقابل نرم با ما برخاستند. بدون شک هر کشوری برای پیشرفت و حرکت نیازمند تعامل شایسته و اصولی با سایر ملت‌ها و دولت‌ها بوده و گریزی از این امر نیست، اما ایرانِ ما هیچ‌گاه تاب این را نخواهد آورد که دولتی بخواهد برایش بزرگتری کرده و او را تحت ستم خود قرار دهد. امروز ایران اسلامی بیش از از هر زمان دیگر در گشودگی قرار دارد و واضح است که دشمنان قسم‌خورده این آب و خاک دست از تلاش برای کمرنگ کردن آرمان‌های ما برنخواهند داشت. امروز ایران اسلامی تعیین‌کننده مناسبات مهم در جهان بوده و بیش از هر زمان دیگری نیاز دارد با اتکا به قدرت رهبری انقلاب، زیر پرچم مقدس این سرزمین در مقابل زیاده‌خواهی‌ها بایستد و ایرانی آباد و آزاد را به نسل‌های آینده این خاک عزیز تحویل دهد.

  لینک
https://sepehrgharb.ir/Press/ShowNews/87746