کد خبر : 87805
تاریخ : 1403/8/1
گروه خبری : جامعه

هنر تصمیم‌گیری

تصمیم در مورد اینکه برای دورهمی آخر هفته چه لباسی بپوشید، شغل جدیدتان چه باشد، بحث چند شب پیش با همسرتان به کجا برسد و یا برای شام چه چیزی آماده کنید، با شما است.
برخی تصمیمات بزرگ‌تر و برخی کوچک‌تر هستند، اما انتخاب کردن، همیشه بخشی از اداره زندگی شما است. اما از آنجا که تصمیمات پیامدهایی دارند، تصمیم‌گیری اغلب می‌تواند چالش‌برانگیز باشد؛ برای برخی حتی تصمیمات جزئی هم می‌توانند سخت به نظر برسند، اگر تصمیم‌گیری برایتان دشوار است، در ادامه با ما همراه باشید که به چند ​​مانع اصلی و اساسی در تصمیم‌گیری اشاره کرده‌ایم و بعد درباره راه‌ حل آن‌ها ازنظر نشریه psychology today پرداخته‌ایم.
* شما خودانتقادگر یا کمال‌گرا هستید
اگر تمایل به انتقاد از خود دارید، همیشه به‌خاطر برخی «اشتباهات» به خودتان سخت می‌گیرید، یا بدتر از آن کمال‌گرا هستید؛ یعنی در همه‌چیز نیاز دارید تا به بهترین شکل ظاهر شوید. هر تصمیمی از خرید لباس و آماده کردن شام گرفته تا فرستادن رزومه برای یک موقعیت شغلی جدید یا گفت‌وگو با همسرتان درباره یک موضوع جدی، به همان اندازه مهم احساس می‌شوند.
ذهن شما چک‌لیستی از معیارهایی را که تصمیم شما باید برآورده کند، ورق می‌زند: آیا این چیزی است که من واقعاً می‌خواهم؟ آیا من بیش از حد واکنش نشان می‌دهم؟ آیا اکنون زمان مناسبی است؟ دیگران چه فکری می‌کنند؟
عواقب این موضوع آن است که شما به‌مرور وسواس پیدا می‌کنید؛ بنابراین آنلاین می‌شوید و تصاویر لباس‌های موجود در وب‌سایت فروشگاه را صدبار بالا و پایین می‌کنید، فهرست‌های بی‌پایان از خوبی‌ها و بدی‌های موقعیت شغلی جدید درست می‌کنید، ده‌ها دستور غذا را جستجو می‌کنید و چندین‌بار متنی را با هوش مصنوعی رفت و برگشت می‌دهید تا جمله‌ای کامل بنویسید که بدون ایجاد رنجش به همسرتان بگویید چه احساسی دارید.
مغز شما می‌گوید تنها راه حل این مشکل آن است که برای درست کردنش بیشتر تلاش کنید؛ اطلاعات بیشتری دریافت کنید تا مرتکب اشتباه نشوید. اما مشکل واقعی این نیست که چه بپوشید یا چه بگویید، بلکه این است که ذهن خودانتقادگر یا کمال‌گرا شما را تحت فشار قرار داده تا هر تصمیمی هرچند کوچک و درست را، بگیرید.
زمان آن است که مغز منطقی خود را روشن کنید. متوجه باشید که هر تصمیمی وزن یکسانی ندارد؛ منطقی نیست برای تصمیم درباره شام همان‌قدر وقت بگذارید که برای انتخاب یک شغل جدید.
در مرحله بعد، اقدام ملموسی برای حرکت رو به جلو انجام دهید؛ مثلاً با فردی که در شغل احتمالی کار می‌کند، در مورد تجربه خود صحبت کنید. آنچه را که می‌خواهید به همسرتان بگویید و اگر او حالت تدافعی به خود گرفت، عقب‌نشینی کنید، اما بعداً برای پاک کردن و شفاف‌سازی دوباره پیش‌قدم شوید. سعی کنید یک قدم هرچند کوچک رو به جلو بردارید که خواهید دید در گام‌های بعدی آسوده‌تر خواهید بود.
* ترس از پشیمانی
شما نگران این هستید که در آینده از تصمیمتان پشیمان شوید. شاید فکر کنید اگر با شریک زندگیتان درباره مشکلی که بین خود احساس می‌کنید صحبت کنید، اوضاع بدتر می‌شود و حتی به جدایی برسد. نتیجه این نگرانی‌ها آن است که مدام روی بدترین سناریوها تمرکز می‌کنید و همین تمرکز روی بدترین حالت‌ها باعث می‌شود به تصمیمتان شک کنید.
راه‌ حل این است که بپذیرید نمی‌توانید آینده را پیش‌بینی یا کنترل کنید. گذشته هم همیشه با توجه به حال بازبینی می‌شود؛ اگر بعد از دو سال از تصمیمتان راضی باشید، خوشحال خواهید بود و مدام می‌گویید چرا آن را زودتر نگرفتم و اگر ناراضی باشید، حسرت می‌خورید و می‌گویید ای کاش در موقعیت قبلی مانده بودم. درواقع بهترین کاری که می‌توانید انجام دهید، این است که همین حالا بهترین تصمیم ممکن را بگیرید و مشکلات آینده را وقتی پیش آمدند، حل کنید.
* نگرانی از قضاوت شدن
شما نگران این هستید که دیگران تصمیمات شما را قضاوت کنند. افرادی را دیده‌ام که نمی‌توانند تصمیم بگیرند، چون از اینکه دیگران انتخاب‌هایشان را نپسندند، می‌ترسند. این ترس معمولاً از دوران کودکی می‌آید، وقتی فکر می‌کردیم باید همه را خوشحال کنیم تا خودمان خوشحال باشیم.
این طرز فکر قابل درک است، اما جوابگو نیست. شما نمی‌توانید نظر همه را جلب کنید، چون باعث می‌شود فلج شوید و نتوانید حرکت کنید.
طبیعی است که نظر نزدیکانتان برایتان مهم باشد و بخواهید تصمیماتتان را برایشان توضیح دهید، اما لزومی ندارد همه با شما موافق باشند. نگرانی از اینکه باید برای دیگران توضیح بدهید، شما را از خواسته‌های واقعی‌تان دور می‌کند. درنهایت، شما زندگی خودتان را می‌سازید، نه زندگی دیگران را.
* عامل اصلی اضطراب است
بلاتکلیفی راه‌ حل مناسبی برای رسیدن به نتیجه مطلوب نیست، چه بخواهید برنامه‌تان را طبق خواسته‌تان پیش ببرید، چه از پشیمانی در آینده جلوگیری کنید یا همه را راضی نگه دارید. بهترین کار این است که در لحظه، بهترین تصمیم ممکن را بگیرید و منتظر نتیجه باشید. اگر خوب پیش رفت، عالی است. اگر نه، به این معنی نیست که اشتباه کرده‌اید، بلکه فقط با یک چالش جدید روبه‌رو شده‌اید و احتمالاً یاد گرفته‌اید که چه کاری نباید انجام دهید؛ هر مشکل و تصمیم را جداگانه بررسی کنید.
نکته اصلی این است که اضطراب را به‌عنوان یک محرک بشناسید، از آن فاصله بگیرید و بدانید که مغز مضطرب شما درحال کنترل شما است. این مغز باعث می‌شود وسواس پیدا کنید و مثل یک بچه کوچک فکر کنید. از کاری که اضطراب به شما دیکته می‌کند، دست بکشید؛ به جای اینکه افکار شما را کنترل کنند، شما افکارتان را کنترل کنید.
قاطع بودن یعنی اجازه ندهید اضطراب بر زندگی‌تان مسلط شود. بدانید که هیچ اشتباهی به آن شکلی که فکر می‌کنید، وجود ندارد. روی بهترین تصمیم در لحظه تمرکز کنید؛ همه تصمیمات به یک اندازه مهم نیستند و فقط می‌توانید همین لحظه را کنترل کنید.
* نگین بداغی روزبهانی
  لینک
https://sepehrgharb.ir/Press/ShowNews/87805