یکی از ضرورتهای زندگی خوب و پیشران چه در شهر و چه در روستا، داشتن بینشی مجموعهای و بهاصطلاح فراگیر است. تعریف ما از دیگران در داخل کشور و یا حتی از سایر مردم جهان، با نوعی گزینش مقطعی و شخصی همراه است که در ارزیابیهای چندجانبه و عمیق، نقص آن آشکار میشود؛ مثلاً فردی با تساهل میگوید کشورهای دیگر جهان مشکل اقتصادی ندارند و بهاصطلاح همهچیز گل و بلبل است! اما وقتی به سخن این بعضاً نخبگان! توجه میکنی، درمییابی که برای اثبات خود چقدر راحت قضاوت میکنند! آنها نمیگویند که در قاطبه کشورها چنین وضعی (یعنی اوضاع اقتصادی خوب) در نگاه تحقیقی، اختصاص به کل جهان ندارد؛ بهعلاوه اینکه کشور ما ویژگیهای خاص خود را در داخل بهدلیل انقلابی بودن و موضوع استقلال و استکبارستیزی را در خارج از مرزها دارد. افزونبر اینکه ضعف و نقصهای دیگر کشورها را در انواع مسائل نمیبینیم و قابل توجهتر اینکه خوبیهای آنان را که در عرصههایی وجود دارد، در زندگی خود تسری نمیدهیم که مثالهای زیادی مانند مشکل اینروزها یعنی مصرف بیرویه انواع حاملهای انرژی دارد. برخی از ما وقتی از مردم و بهخصوص حکومتهای سایر نقاط جهان صحبت میکنیم، طوری سخن میرانیم که گویا همهچیز در آنجا بی ضعف و نقص است و همین نگاه تحقیقاً غلط و غیر سازنده، زمینه بسیاری از انحرافات فکری، قضاوتی و رفتاری را در بین مردم و بهخصوص نوجوانان و جوانان، ایجاد میکند. البته این حرف به معنی قصور نداشتن و مقصر نبودن عدهای از متولیان انواع امور در داخل ایران اسلامی ما نیست، اما اگر کسی دنبال سازندگی باشد، افکار را با برداشت غلط و مرغ همسایه را غاز دیدن، نسبت به امید به آینده که زیرساخت فکری سازندگی کشور است، تخریب نمیکند؛ برای مثال وقتی رسانه ملی ما بخشهایی از وقایع تلخ و درعینحال جدی مانند سیل اخیر را در برخی کشورها که با تلفات و خسارات فراوانی همراه بود، منعکس میکند، برخی دایههای دلسوزتر از مادر میگویند چرا اینها از مشکلات خودمان صحبت نمیکنند؟! و یا بدتر از این، معدودی اظهار میکنند که «خدایا از اینهمه آبی که برای این کشورها فرستادی، کمی هم برای ما بفرست»؛ این یعنی پوستین وارونهای که بوی خیانت میدهد، قبح و نقص دیگران را با حُسنی ساختگی و سرابگونه پوشانده، ضمن لاپوشانی، ضربهای هم به خودی وارد کنی! چرا همین وارونهپوشان مدعی، قانونگرایی و قانونپذیری تعداد زیادی از مردم جهان را پیشه رفتار خود نمیکنند و تا میتوانند از قانون که حق عموم مردم است، میگریزند؟ چرا در انواع مصارف روزمره زندگی توجه به آنان ندارند؟ و دهها چرایی که فرصت طرح آنها در در این مقال نیست؛ اساساً برای قاطبه مردم ما قابل بررسی و قضاوت است که چه کسانی با چه رفتارهایی، ادعای روشنفکری، نخبگی و مثلاً حقطلبی دارند. آنانی که صبح تا عصر علیه دیگران نق میزنند، اما درعینحال خودشان به چیزی پایبند نیستند. امید است همه ما بیشازپیش توفیق اندیشه درست با رفتار سازنده را پیدا کرده و با نگاهی مجموعهای مطابق دعای معصوم علیهالسلام، جهان و واقعیتهای آن را آنگونه که هست، دیده و معرفی کنیم، إنشاءالله.
|