کد خبر : 88167 تاریخ : 1403/8/10 گروه خبری : فرهنگی |
|
استاد حوزه و دانشگاه: تشکلهای دانشآموزی نیازمند ارتقای دانش مربیان و به رسمیت شناختن نیاز دانشآموزان هستند |
ما نیازمند یک بازخوانی هویتی و فهم ادبیات مخصوص دانشآموز هستیم/ حیات معنوی دانشآموزان بسته به تشکلهاست |
سابقه تشکیل تشکلهای دانشآموزی به نخستین روزهای پس از پیروزی انقلاب اسلامی برمیگردد و در همان سالهای اولیه فعالیت تشکلهای دانشآموزی شاهد اوج شکوفایی این نهادها بودیم تا جایی که این تشکلها تأثیر قابل توجهی در تعیین مناسبات سیاسی و اجتماعی روز داشتند. در کنار این جهتدهی و تحرک، یکی از مهمترین کارکردهای تشکلهای دانشآموزی، هویتسازی بوده و در بستر فعالیتهای جمعی و تشکلمحور، موقعیتهایی هویتساز برای دانشآموزان فراهم میکرد، بهطوریکه هر یک از آنان با توجه به ذائقههای خاص خود در یک جمع قرار میگرفتند؛ یعنی دانشآموزی که علاقهمند به فعالیتهای اردویی و مهارتهای زندگی در شرایط سخت بود، عضو سازمان دانشآموزی و خبرگزاری دانشآموزی میشد، اگر علاقهمند به کمکهای اولیه و امدادی بود عضو جمعیت هلالاحمر میشد، دانشآموزی که علاقهمند بهکارهای تشکیلاتی بود، میتوانست عضو اتحادیه انجمنهای اسلامی دانشآموزان شود و علاقهمندان به فعالیتهای اردویی و جهادی، به عضویت بسیج دانشآموزی درمیآمدند و چون تشکلهای دانشآموزی موقعیتهای هویتآفرین برای آنان ایجاد میکنند، مشارکت در فعالیتهای اردوهای جهادی، جمعیت هلالاحمر، بسیج دانشآموزی یا اتحادیه انجمنهای اسلامی زمینه تحقق این هویتآفرینی را بهوجود میآورد. بر این اساس حضور در تشکلهای دانشآموزی ضمن به رسمیت شناختن نیازهای دانشآموزان یکی از راهکارهای موفق برای حل بحران هویت در میان نوجوانان نیز بود چراکه نوجوان نقش و مسئولیت میپذیرفت و از این طریق میتوانست مفاهیم و ارزشها را دریافت کند.
اکنون مسئله این است که در گذر زمان بهویژه در سالهای اخیر، شاهد کمرونق شدن فعالیت تشکلهای دانشآموزی هستیم و شاید بتوان گفت این کمرونقی در انتقال ارزشها به نسل جدید و دانشآموزان دچار نقصان شده، مسئلهای که فعالان عرصه تعلیم و تربیت و البته خود دانشآموزان نیز به آن اذعان دارند.
با ذکر این مقدمه آنچه در ادامه میخوانید، بررسی و آسیبشناسی وضعیت فعلی تشکلهای دانشآموزی در اجتماعی کردن دانشآموزان و انتقال ارزشهای جامعه به نسل جدید است که میآید. بر این اساس خبرنگار گروه خبری سپهرغرب با استاد حوزه و دانشگاه و کارشناس ارشد تربیت دینی کودک و نوجوان در این خصوص گفتوگویی ترتیب داده که ضمن تبیین نقش این تشکلها به چرایی ضعف آنها در سالهای اخیر و راههای تقویت آنها میپردازد.
هدف از شکلگیری تشکلها چه بود؟
حجتالاسلام امیرحسین محمودی در ابتدای سخنان خود با بیان اینکه تشکلهای دانشآموزی بهصورت رسمی با چهار عنوان در آموزش و پرورش شکل گرفت، تشریح کرد: نخستین آنها بسیج بود که با رویکرد ارتش 20 میلیونی و عضوگیری همگانی شروع شد و برنامههای عمومی که بیشتر دانشآموزان به آن علاقهمند هستند را دنبال میکرد. اتحادیه انجمنهای اسلامی دومین تشکل بود که توسط مسئولان وقت یعنی شهیدان رجایی و باهنر در محضر امام مطرح شده و هدف آن تربیت مدیران آینده و نخبگان بود. سومین تشکل در زمان دولت آقای خاتمی به نام سازمان دانشآموزی بر مبنای آموزشهای عام که در همه کشورها هست، شکل گرفت که ثبت بینالمللی بوده و تنها تشکل وابسته به وزارتخانه آموزش و پرورش است که بهدنبال تمرین سیاستورزی عمومی بود، در نهایت هلال احمر بود که در قالب مشخص وابسته به سازمان هلال احمر، اعلام موجودیت کرد.
وی در ادامه خاطرنشان کرد: این تشکلها هر یک فعالیت خاص خود را دنبال میکرد و قاعده بر این بود که بسیج در راستای جذب حداکثری، اتحادیه در بخش تربیت نخبگانی، سازمان دانشآموزی با محور تمرین سیاستورزی عمومی و هلال احمر با هدف آموزش در این بخش فعالیت کند، اگرچه در سالهای اخیر فعالیت آنها به هم نزدیک شده است.
تربیت کنشگر میدان در تشکلها
این مبلغ تعلیم و تربیت تصریح کرد: بنا بر این بود که هر یک از این تشکلها با هدفی که دارد بتواند کنشگر میدان تربیت کند که تا دهه 80 این امر بسیار ملموس بود.
حجتالاسلام محمودی تأکید کرد: یکی از ارزیابیهای جدی موفقیت یا عدم توفیق تشکلها، مبتنی بر این است که آن تشکل توانسته نظر دانشآموز را جلب کند یا دستوری و ستادی عمل میکند.
اگر کار ستادی شود، اهداف پیش نمیرود
وی با اشاره به این مطلب که نهتنها در این بخش، بلکه در هر سطحی، اگر کار ستادی شود، اهداف آن پیش نمیرود، اظهار کرد: یکی از چالشهای جدیِ حال حاضر این است که به تناسب وجود فضاهای جدید، دانشآموز دغدغهها و نیازهای جدید پیدا میکند و نیازمند یک برنامهریزی برای خود، از سوی خود است؛ یعنی از مدرسه، برای مدرسه که این اتفاق در سالهای اخیر بسیار کمرنگ شده است.
این استاد حوزه و دانشگاه ادامه داد: رقابت در سالهای قبل همین بود که بتوانند از متن دانشآموز، برنامهها را بیرون کشیده و او را محور قرار دهند که در این صورت عملکرد چنین تشکلی موفق است، اما اگر برنامهها صرفاً از بالا تکلیف شود، ضعف آن تشکل آشکار میشود.
شعار تشکلها دانشآموزمحوری بود اما...
حجتالاسلام محمودی با تأکید بر اینکه شعار تشکلها دانشآموزمحوری است اما هرچه پیشتر آمدیم با چالشهای جدیتری مواجه شدند توضیح داد: بهعنوان مثال، روحیه علمی، فرهنگی و نگاه دانشآموز به فضای پیرامون خود تغییر کرد. البته این موضوع قابلیت بررسی دارد اما عمده مسئله این است که دانشآموز امروز با دیروز متفاوت است و تشکلها آمادگی لازم برای بهروز کردن خود با نیازهای آنان را نداشتند.
امروز تشکلها فضای فراگیر ندارند
وی اضافه کرد: امروز تشکلها در مدارس تبدیل به نهادی شدهاند که تعداد محدود و اندکی از دانشآموزان در آنجا فعالیت میکنند که عمدتاً با تیپها و روحیات مشخص بوده و خانوادههای متدینی دارند. یعنی از جنس کارهای حاکمیتی که مخاطبان خاص خود را داشته، فضای عمومی و فراگیری ندارد و رنگ و بوی تشکلی از مدارس گرفته شده است؛ یعنی بسیاری از دانشآموزان اسم اتحادیه، بسیج و سازمان دانشآموزی را در مدارس نشنیدهاند! همه اینها نشان میدهد ما با یک رکود در این بخش مواجهیم.
ظرفیت بالاست، برنامهریزی ضعیف است
این استاد حوزه و دانشگاه با بیان اینکه مجموعههایی نظیر پژوهشسراهای آموزش و پرورش، هدایت تحصیلی و... با سرعت در حال اقناع دانشآموزان بوده و تشکلها در این بخش حرفی برای گفتن ندارند، متذکر شد: البته ظرفیت تشکلها از حیث مادی، معنوی و لجستیکی برای جذب دانشآموزان بسیار زیاد است اما شرط آن، فهم نیاز دانشآموز است.
ما نیازمند یک بازخوانی هویتی هستیم
حجتالاسلام محمودی اضافه کرد: در سالهای اخیر دانشآموز در مختصات جدید به رسمیت شناخته نشده و ما نیازمند یک بازخوانی هویتی و داشتن ادبیات مخصوص او در کارها هستیم. اگر ما بتوانیم او را با دغدغههای خودش مبتنی بر ارزشهای اسلام پیش ببریم و فضایی که ایجاد میکنیم مطبوع او باشد، شرایط تغییر میکند.
نمونه موفق اعتکاف دانشآموزی
وی ضمن اشاره به تجربه موفق اعتکافهای دانشآموزی با محوریت دانشآموزان در سالهای اخیر، بیان کرد: پیش از این، دانشآموزان میتوانستند در اعتکاف ثبتنام کنند اما حدود سه سال است که برنامهریزی و اجرا بر عهده خود آنان است. در ابتدای امر گمان همه این بود که دانشآموزان نمیتوانند، یا استقبال نمیکنند، اما به طرز عجیبی وقتی دغدغههای آنها در یک قالب مشخص تصویر شد، استقبال از این برنامه فوقالعاده بود.
ادبیات دانشآموز امروز را باید شناخت
وی در ادامه افزود: یا در مناسبتهای خاص نظیر آنچه اخیراً با شهادت سید حسن نصرالله شاهد بودیم، رصد فضای مدارس نشان میداد فطرت دانشآموز از بین نمیرود و یک جَو دلی برقرار است، اما مسئله این است که در گیر و دار این غبارها، کسی نمیتواند متناسب با خواستهها و ادبیات آنان، کنارشان باشد.
گیرِ کار، همخوان نبودن ادبیات امروز با سالهای قبل است
این مبلغ دینی سپس یادآور شد: البته بسیاری از مدیران، مربیان و مبلغان نیز توانستهاند به بهبود این فضا کمک کنند که این تجربهها نشان میدهد گیر کار همخوان نبودن ادبیات امروز با سالهای قبل است. هم مربیان ما باید ارتقا پیدا کرده و دنیای جدید را کشف کنند، هم دانشآموز باید با اقتضائات و نیازهای خود به رسمیت شناخته شود که متأسفانه نه مربی اهل کار در فضای امروزی است و نه نیاز دانشآموز به رسمیت شناخته میشود.
دانشآموز با ارزشها مشکل ندارد، روش ما مشکل دارد!
حجتالاسلام محمودی بیان کرد: نیاز دانشآموز امروز متفاوت بوده، دریافت اطلاعاتش از فضای مجازی است، ذهنش پر از سؤال و شبهه است، کتاب نمیخواند و... اما وقتی کتاب (مثل پلنگ زخمی) و فیلم (انیمیشنهای ساخت ایران) و... متناسب با ادبیات و فهم او باشد مورد توجهش قرار میگیرد، پس او با ارزشها مشکل ندارد، روش ما مشکل دارد که میخواهیم او را به سبک دهههای قبل با سخنرانی به کارهای فکری و فرهنگی دعوت کنیم.
دانشآموز باید به آنچه نیاز دارد، برسد
وی با تأکید بر لزوم استفاده از ابزارهای متناسب با فضای دانشآموزی برای تبلیغ، به هیئت دانشآموزی شهرکرد اشاره و خاطرنشان کرد: در برنامههای این هیئت چهار هزار دانشآموز شرکت میکنند، فقط به این دلیل که همه کارها با محوریت خود آنان و متناسب با روحیاتشان انجام میشود. دانشآموز از چیزی که دریافت میکند لذت میبرد؛ بنابراین با لحظهشماری و اشتیاق در برنامه حضور مییابد.
این مربی تربیتی در ادامه سخنان خود در این بخش یادآوری کرد: ما، یا فضاهای ارزشی را از بینرفته میبینیم یا حاضر نیستیم خودمان را ارتقا دهیم؛ بنابراین نیازمند ارتقای خود، کشف ادبیات دانشآموز امروز، زندگی با آنها و پذیرفتنشان هستیم. در این صورت حتماً کار کردن جواب خواهد داد که گواه این ادعا تجربههای موفق در این بخش است.
جوشش ایده باید از خود مدرسه باشد
حجتالاسلام محمودی با بیان چند تذکر به تشکلها گفت: نخست اینکه جوشش کارها، ایدهها و فعالیتها باید از خود دانشآموزان و مدرسه باشد؛ یعنی مدرسه اولویت بوده و بهواسطه فعالیتهای شهری و استانی کامل شود. صرف برگزاری رویدادها و جشنوارههایی با هزینههای هنگفت، تأثیرگذار نخواهد بود، پس باید مدرسه، محور قرار گرفته و هزینهها در این بخش صرف شود که البته اخیراً به این بخش نزدیک شدهایم.
فضای فعلی حاصل ناپختگی و ندانستن اصول تربیتی است
وی تصریح کرد: نکته دوم یادگیری علم تعلیم و تربیت است؛ تعلیم و تربیت باید بهصورت تخصصی دیده و دنبال شود که فضای فعلی حاصل ناپختگی و ندانستن اصول تربیتی است، مربی نیازمند تلاش، مطالعه و فهم دقیق میدان تعلیم و تربیت است.
ذوق و سلیقه شخصی در این بخش به ناکامیها دامن میزند
این استاد حوزه و دانشگاه در پایان این بخش افزود: نکته پایانی اینکه تعلیم و تربیت باید به شکل آکادمیک فراگرفته شود چراکه متأسفانه ذوق و سلیقه شخصی در این بخش به ناکامیها دامن میزند.
دانشآموز کنشگر اصلی میدان است
حجتالاسلام محمودی با این بیان که تعلیم و تربیت در کشور ما متولیان پای کار و دلسوز دارد اما تعدادشان کم است، عنوان کرد: خیلیها تازه فهمیدهاند دانشآموز مهم است و باید روی این مقوله سرمایهگذاری کنند. یعنی او کنشگر اصلی میدان است حتی در قالب اعتراض که این موضوع در مسائل اجتماعی و سیاسی دو سه سال اخیر بهوضوح خود را نشان داد.
حیات معنوی دانشآموزان بسته به تشکلهاست
وی در ادامه با اشاره به تبعات فقدان فعالیتهای دانشآموزی در قالب تشکلها نیز بیان کرد: اگر فضا همینگونه پیش برود قسمت مکمل فعالیتهای آموزشی و پرورشی از بین خواهد رفت و ما شاهد پرورش دانشآموزان تکساحتی خواهیم بود. حیات معنوی دانشآموزان بسته به تشکلها بوده و ارتقای اجتماعی، مهارتی و حتی علمی دانشآموزان را تضمین میکند که باید دغدغه همه متصدیان و مسئولان باشد.
این استاد حوزه و دانشگاه ادامه داد: علاوهبر این دانشآموزی که در این دوره رشد نکند در دوره دانشجویی خود نمیتواند مطالبهگر باشد. اتفاقی که امروز نیز کم و بیش با آن مواجهیم؛ بنابراین دوره دانشآموزی در جهتدهی و پرورش فکر نوجوان بسیار مهم است.
نگاه رئیسجمهور شهید به تشکلها باید حفظ شود
حجتالاسلام محمودی در خاتمه سخنان خود ابراز کرد: در سالهای اخیر و با دغدغههایی که رئیسجمهور شهید داشت تشکلها در حال ارتقا و اوجگیری هستند، بیانصافی است اگر به این مسئله اشاره نکنیم که دانشآموز در نگاه او یک عنصر زنده و فعال بود و زیربنایی که در آموزش و پرورش دنبال میشود در امتداد آن نگاه بوده و امید است که حفظ شود. باید به این سیر ارتقایی کمک کنیم.
در خاتمه باید گفت؛ در حال حاضر مسئله بحران هویت یکی از حادترین مسائل موجود در کشورهای درحال توسعه بهشمار میرود و گاهی تا جایی پیش میرود که موجب رخنه عوامل بیگانه در کشور میشود. البته شکلگیری هویت در نوجوانان در درجه نخست شامل چهار اصل خانواده، مدرسه، رسانه و گروه همسالان بوده و تغییرات در فناوری، موجب تغییر در ترکیب عناصر تأثیرگذار بر شکلگیری هویت شده است، بنابراین شاید بتوان گفت مجموع این عوامل، سبب کمرنگ شدن فعالیت غیر درسی دانشآموزان در چارچوب تشکلها شده و انتقال مفاهیم و ارزشها از این طریق دیگر به آسانی دو دهه قبل نیست.
دانشآموز امروز با امکاناتی که در اختیار دارد و ورودیهای انبوهی که با آن مواجه است، نیازی به حضور در جمعهای غیر درسی در مدرسه ندارد و ترجیح میدهد وقت خود را طور دیگری بگذراند. او امروز همهچیز را به چالش میکشد و خیلی نمیتوان با تقدس جلوه دادن ارزشها او را در این مسیر نگه داشت؛ بنابراین مجموع این موارد نشان میدهد عوامل تعلیم و تربیت نیازمند یک بازخوانی جدی در این بخش برای تشکلها و دانشآموزان هستند. درواقع نمیتوان بدون توجه به نیاز دانشآموز و فهم و نیاز او برایش برنامه نوشت و انتظار داشت آن برنامه غوغا کند!
نکته پایانی اینکه اگر ما برای دانشآموز برنامهریزی نکنیم، بیکار نخواهد ماند و به امر دیگر مشغول خواهد شد، چراکه امروز او میداندار اصلی حوادث و رخدادهای اجتماعی و سیاسی است.
|
لینک | |
https://sepehrgharb.ir/Press/ShowNews/88167 |