در تمام ادوار تاریخ راحتطلبی توأم با تقویت انواع شیاطین و در رأس آنها ابلیس، قالبگرایی، سطحینگری و دنیابینی را بیش از هر چیز به ما عرضه کرده و به تحقیق عده زیادی از ما، چه خوب مشتریانی برای این بازار مکاره بودهایم، بازاری که درست نتیجهای خلاف آموزههای الهی برای انسان در ارتباط با فلسفه خلقت دارد. آموزههای دینی که مورد قبول قاطبه و بعضا باور حکما قرار دارد زندگی را وسیلهای برای حرکتی هدفمند، آن هم از نوع عالی و چندبعدی آن تعریف کرده و میکنند. دنیایی پر از تفکر، تلاش، برنامهمحوری و هدفگرایی ولی این انسان بهدرستی خودخواه در اکثر موارد نخواسته و یا یاد نگرفته که چگونه خود را با قیمتی بالا آنچنان که شایسته هست و یا حداقل در حد لازم و در کف موضوع عرضه کند در نتیجه همین شده است که بارها شاهد بوده و هستیم. در نتیجه چنین انسانی، دست به اعمال و رفتاری میزند که از فرهنگ جنگل هم ارتجاعیتر به نظر میرسد. اگر در سنین کودکی با ماشین پلاستیکی و اسباببازیهای متنوع ارزانقیمت بازی میکرده اکنون که میانسال و حتی بزرگسال شده است با انواع فلزی آن در اندازهای بزرگتر و یا وسایلی چون خانه سیمانی به جای خانه پلاستیکی دوران خردسالی مشغول بازی است و آن هم بازیای که ثمرهای جز اتلاف وقت و عمر گرانبها برایش ندارد، چرا؟ چون به سوی سطح و ظاهر میل داشته و به وسیله شیاطین البته با انتخاب خود تقویت هم شده است. حال تا این انسان در مدار اصولی خویش با نگرشی صحیح در ابعاد مادی، معنوی، دنیوی و اخروی قرار نگیرد حتماً آرامش نخواهد گرفت. مشاهده کردهاید که برخی اشخاص در سنین بالا وقتی نگاهشان بیشتر به سوی خدا و قیامت جلب میشود کمکم در مدار رشد و تعالی قرار میگیرند ولی صد بار جای تأسف که در اکثر موارد دیر است و کمثمره، گرچه همین قطرات و اندک فرصتها را هم نباید از دست داد ولی چه خوب است که هر یک از ما رفتن رویمدار ارزشمند و اصیل را هرچه زودتر آغاز کنیم و گمشده خود را پیدا کنیم تا با تمکین به دستورات الهی آرامشی دنیایی، آخرتی، مادی و معنوی را در برگیریم. إنشاءا...
|