کد خبر : 88257
تاریخ : 1403/8/13
گروه خبری : جامعه

مدیریت پسماند و بازیافت، نیازمند عمل است نه شعار

امروزه یکی از بارزترین پیامدهای توسعه شهرنشینی، افزایش جمعیت و توسعه فعالیت‌های صنعتی، تجاری و خدماتی و به‌تبع آن رواج فرهنگ مصرف‌گرایی و افزایش تولید مواد زائد یا همان پسماندهاست. روزانه در شهرها و به نسبت گستره فعالیت‌های انسانی حجم بسیار بالایی زباله تولید می‌شود که نیازمند مدیریت بوده و بدیهی است که هرگونه کوتاهی و بی‌توجهی به این امرجدا از افزایش هزینه‌های گزاف جمع‌آوری، باعث بروز تبعات ناخوشایند اجتماعی و زیست‌محیطی پیچیده برای شهر و شهروندان خواهد شد.
بررسی کلی فرآیند مدیریت پسماندهای شهری و سابقه قوانین در کشورهای کمتر توسعه‌یافته، نشان می‌دهد نه‌تنها در گذشته بلکه در حال حاضر نیز شیوه غالب دفع پسماندها به شکل سنتی یعنی همان دفن و سوزاندن است؛ البته این در حالی است که در بسیاری از کشورهای رو به رشد تفکیک و جداسازی پسماندها در راستای بازیافت مواد تجدیدپذیر به‌عنوان یک راهکار علمی و پربازده علاوه بر کاهش تبعات زیست‌محیطی، توانسته موجبات تولید ثروت، حتی خارج از تصور را برای این کشورها موجب شود.
البته مهم‌ترین عامل و در اصل نخستین قدم موفقیت این برنامه، تلاش در جهت ایجاد یک تعامل و هماهنگی دوسویه از سوی مردم و مدیریت شهری در قالب طراحی یک برنامه خوب، ایجاد زیرساخت‌های مورد نیاز و درنهایت آشنا ساختن مردم به اصل قابل استفاده بودن بخش عمده‌ای از زباله‌ها و آموزش آن‌ها در تفکیک زباله‌های خشک و تر یا فسادناپذیر و فسادپذیر از مبدأ است.
به تعبیر دیگر مدیریت شهرهای توسعه‌یافته و پیشرو، کاملاً به این مسئله وقوف پیدا کرده‌اند که حتی با صرف هزینه‌های کلان و تلاش شبانه‌روزی، هیچگاه به‌تنهایی از عهده مدیریت پسماندها برنخواهند آمد؛ بنابراین لازم است تا به هرشکل ممکن بستر همکاری مردم با سیستم را تا حد امکان فراهم و آن را ساده و راحت کرده و باعث شوند تا درنتیجه این تعامل دوسویه مبتنی بر آگاهی و فرهنگ‌سازی، راهکارهای مؤثر عملیاتی با تأکید بر پایداری شهری و ارتقای سطح سلامت و رفاه شهروندان را ارائه کرده و به مرحله اجرا برسانند.
البته وقتی از سهم و نقش مردم در حوزه بازیافت و به‌صورت خاص تفکیک از مبدأ سخن به میان می‌آید، منظور تأکید یک‌سویه بر موضوع آموزش صحیح فرهنگ بازیافت و همکاری و مشاکت مردم در جهت تفکیک و ریختن هر یک از اقلام زباله‌های خشک تر یا بازیافتی در کیسه‌ها یا ظروف جداگانه نیست؛ بلکه موضوع توجه به زیرساخت‌های فراهم‌شده در این راستا از سوی مدیریت شهری نیز هست.
بدان معنا که جدا از نقش و سهم مردم در تحقق این امر، طیف گسترده و وسیعی از این روند نیز مشتمل بر ایجاد زیرساخت‌ها، سیستم‌های حمل‌و‌نقل و تخلیه و بارگیری، ایجاد مراکز تفکیک تخصصی و درمجموع تعریف و ایجاد تشکیلات سیستماتیک تخصصی برعهده مدیریت شهری است که بتواند تلاش اولیه مردم را در این مسیر منتج به نتیجه مطلوب کند وگرنه در صورت فقدان یک برنامه مدون، سیستم نظامند و یا ساختار مشخص، نه‌تنها تلاش مردم بی‌نتیجه خواهد بود بلکه بر گستره تبعات منفی و بسامد‌های ناخوشایند این امر نیز خواهد افزود.
*از افق زیبای شعار تا منظره ناخوشایند واقعیت!
و اما به گفته برخی مسئولان، در هر شبانه‌روز بیش از 500 تن زباله در شهر همدان تولید می‌شود که به‌دلیل خطر شیوع و بروز تبعات زیست‌محیطی بسیار زیاد، لازم است تا علاوه بر تلاش در جهت کاهش این میزان به هر شکل ممکن، برنامه‌های مشخصی نیز برای مدیریت و دفع علمی اقتصادی و منطقی این پسماندها تعریف و به مرحله اجرا گذاشته شود که صدالبته شواهدی نیز دال بر تلاش و همت مدیریت شهری در این خصوص دیده و گزارش شده است.
با این حال و طی چند ماه گذشته نیز اخبار و گزارش‌هایی از سوی برخی مسئولان درخصوص وقوع یک رخداد فرهنگی بسیار تأمل‌برانگیز به گوش رسیده که تصریح می‌کند با کمک دانش‌بنیان‌ها و بخشی از مدیریت شهری و یک شرکت خاص، هم‌اکنون اقداماتی صورت گرفته که نتیجه آن دستاوردهایی همچون جلوگیری از نفوذ شیرابه‌های زباله به آب‌های زیرزمینی، حفظ آب و خاک، زیباسازی محیط شهری و منابع طبیعی، جلوگیری از معضل زباله‌گردی، ایجاد اشتغال و... بوده است، گو اینکه متولیان امیدوار هستند و یا پیش‌بینی می‌کنند که با این سرعت و روند، در چند سال آینده بتوانند شهر همدان را به یک شهر سبز و الگویی از مدیریت توسعه‌یافته، ارتقا دهند.
البته اینکه مجریان این طرح سعی داشته و یا دارند تا نتایج و اقداماتی از قبیل تفکیک 70 درصد از زباله‌ها، توسط خود شهروندان از مبدأ، تفکیک 30 درصد باقی‌مانده در مراحل انتقال، حذف 100 درصدی نان از زباله، تعبیه چند کانکس برای جمع‌آوری زباله‌های خشک، اجرای طرح تفکیک کاغذ در چند اداره و مدرسه، ایجاد سامانه هوشمند و درخواست تحویل زباله از درب منزل از طریق اپلیکیشن و... را در قالب چند فیلم مستند، تیزر، عکس، فیلم و خبر به‌عنوان سابقه کار و نتایج مثبت و مؤثر فعالیت خود طی چند ماه، رسانه‌ای کرده و به گوش مردم و مسئولان و یا حتی برخی کشورها و سازمان‌ها برسانند، به‌جای خود.
اما سؤال این است که آیا با این تفاسیر می‌توان قبول و یا باور کرد که بر این اساس نه تمام، بلکه حداقل نیمی از مشکل پسماندها و موضوع زباله در شهری مانند همدان حل شده و شهروندان دیگر شاهد برخی صحنه‌ها و رخدادها نیستند؟ به زبان ساده‌تر بین مشاهدات و شعارها، می‌توان انطباق قابل قبولی را دید و بدان تکیه کرد یا نه؟
البته همه ما اعم از مردم، مدیریت شهری و حتی نهادهای دخیل و دست‌اندرکار، قطعاً آرزوی داشتن شهری سالم را در ذهن داریم و امیدواریم که بتوانیم روزی با تلاش همگانی (مردم و مدیریت شهری) شاهد تحقق حداکثری این امر و طرح‌ها و برنامه‌های مربوط به آن باشیم اما با این حال به‌نظر می‌رسد اینکه امروز برخی در حال پیش‌فروش و عرضه آرزوها و احتمالات در قالب یک کالا و خدمات واقعی در ویترین خبر به مردم باشند، نه‌تنها غیرمنصفانه و نامعقول به‌نظر می‌رسد بلکه باعث نوعی سردرگمی و حتی نگاه‌های معنادار به مسئولان خواهد شد.
به دیگر معنا ما نه باید و نه می‌توانیم برای سر دادن شعاری کف بزنیم که هر روز و هر ساعت نتایج و روندی برخلاف آن را در منظر عمومی شهر شاهد هستیم، علاوه‌بر اینکه هنوز هیچ پژوهش و تحقیق درست و درمان و قابل اطمینانی در خصوص ارزشیابی برای بررسی توجیه‌پذیری، مکان‌یابی و ارزیابی این فرآیند صورت نگرفته تا بر اساس آن کسی بتواند ادعا کند، اکنون دستاوردها و نتایج قابل قبولی به لحاظ تفکیک و مدیریت حداکثری پسماندهای شهری، ارتقای مؤلفه‌های اصولی زیست‌محیطی، حفاظت و جلوگیری از آلودگی هوا، آب و خاک و زمین به‌دست آمده و حالا می‌توان این فرایند را به‌عنوان رهیافتی اثربخش و کارآمد به‌عنوان الگو و کارنامه‌ای قابل قبول در حوزه زیست‌محیطی مراکز دفن پسماندهای شهری، متناسب با شرایط زیست‌محیطی همدان به دیگر متولیان امر به‌عنوان یک کاربست عملی در گستره ملی، پیشنهاد داد و تبلیغ و یا بعضاً تجویز کرد.
البته برخی گمان نکنند که فهوای این نوشتار تکذیب، سیاه‌نمایی و یا ایجاد ناامیدی در قبال برخی تلاش‌ها و کارهای صورت‌گرفته و یا نتایج و شیوه اجرای این برنامه‌هاست، خیر زیرا ما پیشتر نیز بدان اشاره کردیم که شواهد و اسناد قاطعی مبنی بر تلاش و همت شبانه‌روزی مدیریت شهری در این خصوص دیده و گزارش شده است.
با این حال قصد این نوشتار تأکید بر لزوم دقت به راستی‌آزمایی‌ها، توجه به واقعیات میدانی و نتایج عینی در مقایسه با هدف‌گذاری‌ها و صد البته دوری از شعارزدگی‌هایی است که ما بعضاً در ابعاد مختلف اعم از مدیریت شهری، توسعه اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و... از سوی متولیان امر می‌شنویم اما درنهایت و در حوزه اجرا و عمل حتی مشتی هم از این خرمن عاید ما نمی‌شود.
*یکه‌تازان حوزه پسماند و بازیافت در همدان
و اما با وجود همه تلاش‌های غیر قابل انکار و شبانه‌روزی سازمان‌ها و نهادهای متولی در امر مدیریت پسماند و بازیافت اما با گذر و نظری بر فضای عمومی شهر مبتنی بر مشاهدات میدانی و گفت‌وگو‌ها نه‌تنها شاهد همان روال قبلی هستیم بلکه بعضاً می‌توان به برخی خلأ‌ها و مشکلات جدید نیز پی برد.
البته برای درک بهتر و واقعی‌تر ابعاد این مسئله، هیچ منبع و مأخذی بهتر از خود شهروندان وجود ندارد، موضوعی که در قالب چند سؤال ساده از سوی خبرنگاران روزنامه سپهرغرب طرح و از تعدادی از شهروندان خواسته شد تا به آن‌ها پاسخ دهند. قطعاً پاسخ‌های صریح، شفاف و بی‌پرده این شهروندان، بهترین نمایه و تفسیر از وضعیت مبحث مدیریت پسماند و کیفیت بازیافت در شهر همدان است که می‌تواند همچون یک نقشه راهنمای حرکت بهتر در آینده و رفع نواقص گذشته باشد، مشروط به آنکه برخی در راستای حفظ منافع و مصالح خود با سنگ تکذیب، فرافکنی و یا صغری و کبری‌های آماری و اداری، سعی در شکستن آن نکنند.
و اما در جمع‌بندی گفت‌وگو‌های صورت‌گرفته طی یک هفته از 28 مهر تا 5 آبان 1403 با تعداد 50 شهروند خانم و آقای همدانی در نقاط مختلف شهر اینگونه استنباط می‌شود که؛
*درخصوص مدیریت عمومی پسماندها و جمع‌آوری زباله شهری (اعم از تر و خشک)
- تقریباً همه این افراد (بالای 90 درصد) معتقد بودند که میزان حجم پسماندها در شهر همدان به‌دلیل افزایش جمعیت رو به ازدیاد بوده و نیازمند تلاش بیشتر و وسیع‌تری از سوی مدیریت شهری است.
- همین گروه با اشاره به مشاهده فعالیت مدیریت شهری در حوزه پسماند اما معتقدند این سازمان نیازمند توجه ویژه و بیشتر به لحاظ افزایش نیروی انسانی و توسعه تجهیزات خودرویی است.
- 46 شهروند معتقدند جدا از مشکلات جانمایی باکس‌های زباله، آن‌ها عموماً کم‌ظرفیت و کم تعداد و در حال تخریب هستند که باید برای آن‌ها به فکر چاره بود.
- این گروه با اشاره به لزوم تخلیه این باکس‌ها در ساعات مشخص (9 شب)؛ تصریح کردند، بسیار مشاهده می‌شود که این برنامه، نامنظم اجرا شده و یا به‌صورت کامل نیست، به همین دلیل شاهد باقی ماندن زباله و یا پخش شدن بخشی از آن‌ها در سطح خیابان و معابر بوده و هستند، این موضوع به‌خصوص در نقاط میانی و پایین شهر به‌وفور دیده می‌شود.
- از دید 38 شهروند باید درخصوص مدیریت و نظافت عمومی شهر، برنامه رو به رشد، علمی و تخصصی‌تری تدوین شود و در عین حال سازمان متولی این امر مورد توجه و حمایت مالی و علمی تصمیم‌گیران نظام شهری قرار گیرد.
* بازیافت و زیرساخت‌ها، نتایج و شیوه اجرا
در حالی که تقریباً همه گفت‌وگوشوندگان بر موضوع بازیافت و محاسن آن تأکید داشتند اما مدیریت شهری را در قبال اجرای آن آنگونه که باید و انتظار می‌رود، توانا و فعال تعریف و توصیف نکردند. بر این اساس نظرات آن‌ها درخصوص بازیافت و زیرساخت‌ها، نتایج و شیوه اجرا چنین است؛
- تقریباً همه50 نفر تصریح کردند؛ آنگونه که ادعا شده در سطح شهر، شاهد تعبیه مخازن جداسازی و تفکیک نبوده و احتمالاً منظور مسئولان همان تعداد محدود و معدود ظروف تعبیه‌شده در نقاط خاص شهر است.
- تقریباً از دید46 شهروند، مردم به‌صورت خودجوش از سالیان گذشته به بازیافت اقدام کرده و آنچه که امروز در قابل تفکیک از مبدأ شاهد هستیم نشأت‌گرفته از فعالیت و تبلیغات مدیریت شهری نیست. (البته برخی گفت‌وگوشوندگان نیز تأکید کردند شاهد برخی تبلیغات میدانی در این باره هستند، با این حال همه افراد تصریح کردند؛ سالیان متمادی است که آهن، شیشه و پلاستیک مازاد خود را به‌صورت جزئی یا کلی به ضایعاتی‌ها فروخته و مبلغی دریافت می‌کنند.)
47 گفت‌وگوشونده عنوان کردند، موضوع جداسازی نان از زباله به‌دلیل ساختار فکری و اعتقادی چند قرن مردم از یک‌سو و کاهش خرید نان در سالیان اخیر است و با ادعای برخی مبنی بر آموزش و یا توصیه‌های سازمان‌ها ارتباط و همخوانی ندارد.
- از منظر 45 گفت‌وگوشونده و با توجه به مشاهدات آن‌ها، در حال حاضر جمع‌آوری ضایعات با فعالیت ضایعات جمع‌کن‌های شهری انجام می‌شود نه به‌وسیله یک ساختار منظم و متصل به مدیریت شهری.
- درمجموع 38 شهروند عنوان کردند، به‌جز چند اقدام نمادین، مخازن جداسازی و یا جمع‌آوری مشخص و سازماندهی‌شده برای کاغذ و یا امثالهم در همه مدارس و یا ادارات تعبیه نشده، گو آنکه سال‌هاست این مراکز به‌صورت سنتی ضایعات کاغذی را جمع‌آوری کرده و به‌اصلاح عامیانه به نمکی‌ها و افرادی که ضایعات را جمع می‌کنند، می‌فروشند.
- 46 شهروند رسماً از وجود سامانه‌های هوشمند و نرم‌افزارهای جمع‌آوری و تحویل ضایعات بازیافتی درب منزل یا چیزی شبیه به آن بی‌اطلاع بوده و عنوان کردند، معمولاً خریداران ضایعات روزانه و در کوتاه‌ترین زمان این کار را انجام می‌دهند.
- گروهی 32 نفره از گفت‌وگوشوندگان، بارها شاهد وارونه شدن باکس‌های زباله توسط زباله‌گردها برای جست‌وجوی ضایعات و نهایتاً پخش شدن پسماند و شیرابه در کف خیابان‌ها و معابر بوده‌اند، در حالی که مدیریت شهری نتوانسته برای این مشکل راهکاری را تعریف و اجرا کند. این نشان می‌دهد موضوع مدیریت پسماند و بازیافت آنگونه که انتظار می‌رود و یا ادعا می‌شود در اختیار مدیریت شهری نیست.
- از منظر برخی مصاحبه‌شوندگان نبود یک سیستم منظم تخلیه و حمل، باکس‌های کم‌ظرفیت و محدود و به موازات آن فقدان یک برنامه و زیرساخت‌های لازم برای تفکیک از مبدأ و در طول فرایند بازیافت، باعث بروز وضعیت فعلی شده است.

  لینک
https://sepehrgharb.ir/Press/ShowNews/88257