خواه نامشان ولگرد باشد یا بلاصاحب، خواه بیخانمان بخوانیمشان یا بیسرپرست، فرقی نمیکند، صورتمسئله یکی است؛ وحشت شهروندان از یورش سگها در خیابان. در مواجهه با این پدیده، دو دیدگاه وجود دارد؛ برخی با نگاه مثلاً دلسوزانه بر نگهداری و حمایت از حیوانات پافشاری میکنند و گروهی معتقد به راهکارهای قانونی و کنترل جمعیتشان هستند. حق با کدام گروه است و مقصران اصلی چه کسانی هستند؟ آمارها و گزارشها چه میگویند؟ راهکارهای قانونی در این باره چیست؟ زن جوانی از درب منزل در محله مزدقینه یا کوی فردوس همدان خارج میشود. ناگهان چند سگ به سمت او حرکت میکنند، زن فریاد کشیده و به سرعت به حیاط خانه برمیگردد، در جایی دیگر چند دانشجوی جوان در پارک روبهروی دانشگاه بوعلی مشغول خوردن ناهار هستند، سگها و گربهها بوی غذا را احساس کرده و نزدیک میشوند، برخی دلسوزانه غذای خود را با آنها تقسیم میکنند و برخی نیز مغرضانه آنان را از خود میرانند و اشیائی به سمت حیوانات پرتاب میکنند. شرایط به نحوی پیش رفته که حالا دیگر در هر نقطه از شهر حضور سگهای ولگرد انکارناپذیر است، برخی مکانها کمتر و برخی بهصورت گلهای و بیشتر. گاه، هفتهای به پایان نمیرسد که طی آن خبری مبنی بر گازگرفتگی سگها در رسانهها و خبرگزاریها پربازدید نشود. این در حالی است که دستورالعمل کنترل جمعیت سگهای ولگرد که در ستاد مرکزی کنترل جمعیت حیوانات ناقل بیماری به انسان، در سازمان شهرداریها و دهیاریهای کشور از سال 87 تصویب و در جهت اجرا از سوی شهرداریها و دهیاریهای سراسر کشور به استانداریها ابلاغ شده، هنوز بهدرستی در همدان به اجرا درنمیآید. اهداف تهیه این دستورالعمل عبارت است از کنترل بیماریهای قابل انتقال بین حیوان و انسان از طریق شناسایی کانون تجمع سگهای ولگرد، کنترل جمعیت آنها با انتخاب روش مناسب و ارتقای سطح آگاهیهای عمومی درخصوص رعایت اصول بهداشتی در مواجهه با حیوانات مزاحم (با اولویت سگهای ولگرد). مهمترین معضلات و مشکلات ناشی از افزایش جمعیت سگهای ولگرد، شیوع بیماریهای قابل انتقال بین حیوان و انسان، افزایش آن در جمعیت دامی و انسان و انتقال بسیاری از بیماریها از سگ به انسان است که ازجمله مهمترین آنها میتوان به هاری، کیست هیداتیک، سالک، کالاآزار، لاروهای مهاجر احشایی، بروسلوز و لپتوسپیروز اشاره کرد که بر ضرورت اجرای دستورالعمل کنترل جمعیت سگهای ولگرد بیش ازپیش تأکید میکند. همچنین سگهای ولگرد بهعنوان یکی از عوامل اصلی حمله و گزش به انسان مطرح هستند که در موارد عدیدهای گزش انسان توسط سگ (بدون انتقال بیماری) منجر به مرگ بالأخص در اطفال و در عین حال موجب سلب آسایش عمومی در محیطهای شهری شده و بهعنوان یکی از مهمترین عوامل آلودهکننده پارکها و تفرجگاهها مطرح است، این در حالی است که سگها دارای قابلیت و ظرفیت تولید مثلی بسیار بالا بوده و به همین علت در صورت اجرا نشدن برنامههای کنترل و مبارزه، جمعیت سگهای ولگرد سریعاً افزایش یافته که مخاطرات فراوانی برای شهروندان بهدنبال خواهد داشت. بر این اساس با توجه به اهمیت موضوع بر آن شدیم تا این بار از موضع حقوقی به مسئله نگاه کنیم، پس گفتوگویی را با وکیل پایه یک دادگستری ترتیب دادیم که در ادامه میخوانید: محمد تبریزی شروی با بیان اینکه یقیناً ما با گونههای مختلف حیات وحش شهری مواجهیم و نمیتوان شهر را تنها متعلق به شهروندان دانست، گفت: در این بین برخی گونهها امروز بنا به ازدیاد و عدم همخوانی با محیطهای شهری به لحاظ بهداشتی همچون سگهای ولگرد، به یک چالش در عرصهها و محیطهای شهری بدل شدهاند. وی با تأکید بر اینکه ذیل ماده 55 قانون شهرداریها، شهرداری مکلف به جمعآوری و یا پاکسازی حشرات و جانوران و موجودات موذی یا مخل بهداشت عمومی از محیط شهری است، عنوان کرد: امروز تمام این وظیفه بر عهده شهرداریها نیست بلکه با تأسیس سازمانها و نهادهای دیگر از منظرهای متفاوت این دستگاهها نیز باید در این عرصه به وظایف تعریفشده خود عمل و با تشریک مساعی و تقسیم کار در این عرصه ورود کنند. وی با بیان اینکه ازجمله این دستگاههای مسئول، سازمان دامپزشکی، محیط زیست و دانشگاههای علوم پزشکی هستند، ابراز کرد: متأسفانه امروز در سطح شهر نهتنها سگها بلکه گربههای ولگرد بهوفور دیده میشوند؛ البته این معضل در مناطق گردشگری مثل گنجنامه و معابر منتهی به مناطق توریستی بیشتر به چشم میخورد. این وکیل پایه یک دادگستری با ابراز اینکه علت ازدیاد این گونهها در این مناطق غذادهی به آنها است، عنوان کرد: بر این اساس لازم است در این همکاری بیندستگاهی در وهله نخست شناسایی این مناطق و در وهله دوم نحوه برخورد با این معضل را مشخص کنند. تبریزی شروی با بیان اینکه در برخی از این مناطق که در نزدیکی باغها و ارتفاعات هستند و امکان آمیزش این گونه با گونههای گرگ و غیره نیز وجود دارد که پیامد آن مسئلهای بزرگ در اکوسیستم و تهدید جانی است؛ خاطرنشان کرد: بنابراین در بدو امر باید مناطق با آلودگی بیشتر در اولویت قرار گرفته و جمعآوری، نگهداری، عقیم کردن و در برخی موارد معدومسازی بر حسب نیاز در دستور کار قرار گیرد. وی ادامه داد: برای مثال امروز اگر سری به مسیر گنجنامه بزنید برخی از این سگهای ولگرد بیمار بوده و یقیناً در انتقال بیماری به محیط بسیار تأثیرگذارند بنابراین باید حیوانات با چنین شرایطی در سریعترین زمان ممکن معدوم شوند چراکه این امر درست منطبق با استانداردهای بینالمللی است و از آزار بیشتر حیوان نیز جلوگیری میشود. وی با بیان اینکه البته همه این فرایند میبایست با نگاه کارشناسی و با همکاری دستگاههای ذیربط دنبال شود، اذعان کرد: بازهم تأکید میکنم چون در حال حاضر در سطح شهر همدان متأسفانه در برخی از معابر عمومی این سگها برای خانمها و کودکان وحشت ایجاد میکنند، در این زمینه نیز شهرداری به لحاظ جلوگیری از این آسیب روانی مکلف به جمعآوری، نگهداری و عقیمسازی این گونه مزاحم است به طوری که حتی این موضوع به لحاظ قانونی با طرفیت شهرداری قابلیت پیگیری دارد. این کارشناس حقوقی با اشاره به اینکه شهرداری مکلف به شمارهگذاری، واکسینه کردن، نگهداری و ساماندهی کلیه سگهای ولگرد و در عین حال معدود کردن سگهای آلوده به بیماری است تأکید کرد: این موضوع تنها بر عهده شهردار نیست بنابراین اگر فرد آسیبدیده بتواند ثابت کند که هر یک از دستگاههای دخیل در این موضوع در انجام وظایف خود قصور کرده، طبق مفاد مندرج در ذیل ماده مربوطه به مجازات محکوم میشود. تبریزی شروی در پاسخ به این پرسش که دستگاه دخیل از کدام نظر در ساماندهی و کنترل این گونه مزاحم وظیفهمند هستند گفت: در حوزه حیوانات و موضوع بهداشت عمومی دانشگاه علوم پزشکی میبایست با کار مطالعاتی و اقدامات عملی در این خصوص وارد عرصه شود. وی ادامه داد: سازمان حفاظت از محیط زیست بهعنوان حامی حیوانات و اکوسیستم و دامپزشکی هم از لحاظ کنترل بیماریهای ساری یعنی سرایتکننده از حیوانات به انسان یا حیوان به حیوان که موجب اپیدمی میشود، در این راستا باید یاریگر شهرداری باشند. وی با اشاره به اینکه جای پیمانکارانی که نسبت به جمعآوری و ساماندهی این سگهای ولگرد اقدام کنند، در شهر ما خالی است تشریح کرد: آنها باید کمپهایی برای نگهداری و شناسایی گونههای آلوده و معدوم کردن آنها با استفاده از روشهای علمی داشته باشند. معالوصف با توجه به آنچه گفته شد؛ شهرداری بهتنهایی متولی ساماندهی و کنترل سگهای ولگرد نیست بلکه سازمانهای دیگری همچون دانشگاه علوم پزشکی، دامپزشکی و حفاظت از محیط زیست در این راستا وظیفهمند هستند، برای مثال در خصوص وظیفه سازمان حفاظت از محیط زیست باید گفت؛ طبق آخرین بررسیهایی که در کشور ما انجام شده، سگهای ولگرد را میتوان در کنار تخریب زیستگاه و خشکسالی ازجمله مهمترین تهدیدات حیات وحش دانست به طوری که بنا بر آماری که مرکز پژوهشهای مجلس شورای اسلامی منتشر کرده، سگها، در انقراض حداقل 11 گونه حیات وحش نقش داشته و همچنین یک تهدید بالقوه برای 188 گونه دیگر بهشمار میروند. تأسفبارتر اینکه ایران در دسته کشورهایی قرار دارد که 21 تا 25 گونه در حال انقراض ساکن در آن، توسط این سگها مورد تهدید قرار دارند که آهو، یوزپلنگ آسیایی و وشق اوراسیایی بهترتیب سه هدف اصلی حملات سگهای ولگرد در ایران هستند. از طرفی در حوزه دامپزشکی نیز باید گفت فارغ از آلودگی ایجادشده توسط این سگها در محیطهای شهری مهمترین عوامل بیماریزای ناشی از حضور سگهای ولگرد در زیستگاه شامل ویروس هاری، ویروس دیستمپر و ویروس پاراویروس سگسانان بوده که خود تهدید بالفعل حیات وحش بهحساب میآید، در عین حال آمیزش سگ با گرگ یا شغال میتواند سبب دو تهدید جدی شامل از بین رفتن یکپارچگی ژنی سگسانان وحشی و افزایش احتمال حمله به انسان و دام شود. این سگها از عوامل مهم ایجاد اختلال در زیستگاه و همچنین بروز ترس در حیاتوحش بهشمار میآیند و حضور آنها باعث کاهش حضور پستانداران و پرندگان در زیستگاه میشود. علاوه بر تهدید حیات وحش، یکی از مشکلات مهم شناختهشده در مدیریت شهری در جهان نیز، مربوط به همین معضل سگهای ولگرد است. این سگها دارای قابلیت تولید مثلی بسیار بالا بوده و به همین علت جمعیت سگهای ولگرد در صورت عدم ساماندهی و اجرا نشدن برنامههای کنترل، بهسرعت افزایش یافته که این امر میتواند سبب بروز مخاطرات زیادی برای انسانها، حیوانات وحشی و تعادل اکوسیستم شود. بنابراین از نظر وظیفهمندی دانشگاه علوم پزشکی و به طور خاص متولیان حوزه بهداشت محیط باید گفت سگهای ولگرد در محیطهای شهری و روستایی آسیبها و تهدیدات گوناگونی را متوجه انسان میکنند که از مهمترین معضلات و مشکلات ناشی از افزایش این سگها، شیوع بیماریهای قابل انتقال از سگ به انسان است؛ به طوری که بر اساس آمار سازمان جهانی بهداشت (WHO) سگها مسبب انتقال بیش از 300 بیماری مشترک بین انسان و دام به انسانها ازجمله هاری، کیست هیداتیک، سالک،کالا آزار، لاروهای مهاجر احشایی بروسلوز و لپتوسپیروز هستند. علاوه بر این بررسیها نشان میدهد بیشتر بیماریهای نامبرده، از طرق مختلفی نظیر گازگرفتگی توسط سگ یا تماس با آن به انسان منتقل میشود و تأسفبارتر اینکه مستندات اداره بیماریهای مشترک انسان و حیوان وزارت بهداشت نشان میدهد در ایران تنها در سال 1401، 320 هزار و 11 مورد حیوانگزیدگی ثبت شده که نزدیک به 81 درصد این آمار مربوط به سگهاست. همچنین آمارها نیز نشان میدهد که افزایش موارد سگگزیدگی از سال 1366 تا 1400 به طور نگرانکنندهای افزایش پیدا کرده است. بنابراین نهتنها باید از شهرداری بلکه از سایر نهاد متولی پرسید که بر حسب وظایف ذاتی چرا طی سالها از خود حتی علائم حیاتی نیز نشان ندادهاند چه برسد به عملکرد؟
|