27 آذرماه روز شهادت دکتر مفتح، استاد دانشگاه و روحانى مبارز و انقلابى همدانی، روز وحدت حوزه و دانشگاه نامیده شده است.این یادگاری، الهامبخش امام (ره) بوده و میتواند حداقل ثمره انقلاب اسلامی باشد که بر سه پایه اساسی وحدت، حوزه و دانشگاه متکی بوده و جزء مسائل اصلی انقلاب و کشور است. حوزه و دانشگاه توانستهاند در حرکتهاى اجتماعى و در روند تحول فکرى و فرهنگى جامعه ما، نقشى ارزنده و والا داشته باشند و در نقش این دو در شکلگیری تمدن اسلامی، جای هیچ شک و شبههای نیست؛ اگرچه دشمن هوشیارتر عمل کرد و به برنامه خویش که ایجاد شکاف و افتراق بین این دو قشر بود، جامه عمل پوشاند، اما حوادث تاریخی همچون شهادت انقلابی حوزه فیضیه و شهادت دانشجوها در مخالفت با رژیم سفاک پهلوی، اثبات کرد که هدف مشترک و پیوند عمیقی وجود داشته و میتواند وجود داشته باشد.
بیگمان پرداختن به ابعاد مختلف این امر مهم در یادداشتی بس کوتاه، کار سهل و آسانی نیست، اما با دقت در آنچه گذشته است، شاید نخستین گام در این عرصه همانطور که رهبر معظم انقلاب نیز بارها به آن اشاره کردهاند، نسبتسنجی دقیق و تبیین رابطه درست این دو نهاد است؛ بعد از اینکه نیاز و ضرورت مذکور بهجد در میان نخبگان و اهالی حوزه و دانشگاه احساس شد، باید این موضوع به بحث گذاشته شود که مؤلفهها و متعلقات همگرایی و وحدت چیست؟ باید اذعان کرد اقداماتی چون تدریس دروس معارف اسلامی در دانشگاهها و حضور روحانیت، تجربه موفقی بوده و البته قابل قبول است که پشتوانه موفقیت فعلی و آتی آن، بهروزرسانی با روحیه تحولخواهی به جهت وجود نیازهای جدید است. اما در گستره استانی و همدان، برخی معتقدند منظور از وحدت حوزه و دانشگاه، صرفاً برگزاری سمینارها و نشستهای مشترک در سال نیست، زیرا یا به اختلاف و تفاوت ماهیتی آنها اشاره میکنند و یا صرفاً به نشست سالیانه بسنده شده؛ اما واقعیت آن است که تا رسیدن به حد مطلوب و ایجاد انگاره زیربنایی دیدن این امر مهم، همچنان نیازمند نشستها، همایشها، فراخوانها، ایدهها و مقالهها هستیم. چندی پیش در خیابان دکتر شریعتی تهران تا حد فاصل بزرگراه شهیدمدرس تصویر یک برنوشته (بنر) از بانوی مبارز و انقلابیِ خستگیناپذیر همدانی خواهر دباغ با عنوان همایش ملی خواهر دباغ دیدم که البته با گذشت زمان همایش، پابرجا بود و انسان بهعنوان یک همدانی، احساس شعف و افتخار به این بزرگواران دارد؛ اما این برای ذهنم تداعی شد که همدان چه ظرفیتهای بسیاری دارد که میتواند به کشور و حتی جهان خدمت کند و البته این گلایه را طرح میکند در استانی که مشهور به پایتخت تاریخ و تمدن است و با وجود برگزاری برنامههایی همچون جشنواره بینالمللی تئاتر کودک و نوجوان، چرا شهید اهل همدان (شهیدمفتح) نتوانسته در رابطه با وحدت حوزه و دانشگاه، الگویی ماندگار را برای کشور ارائه دهد؟ امامجمعه در سالهای گذشته خواستار تشکیل دبیرخانه دائمی حوزه و دانشگاه در استان شدند و جای بررسی اقدام مسئولین است، اما درنهایت باید گفت آن چیزى که در زیر این عنوان عظیم و پُرمغز و پُرمحتوا میتواند وجود داشته باشد، چیست؟ در راه آن چه قدمهایی برداشته شده و چه هدفى از وحدت حوزه و دانشگاه مورد نظر و مورد توجه میتواند باشد؟ نه تولید علم برای مصرف و تأیید غرب و نه ترسیم ذهنی مجرد، بلکه با برگزاری نشستهای هدفمند و مستمر، میبایست بتوانیم بر شناسایی فصلهای مشترک، برنامهریزی و طبقهبندی، تقسیم کار و فعالیت در مورد روشهاى وحدت حوزه و دانشگاه تمرکز کنیم؛ ما باید بتوانیم اخلاق مثبت حوزه را در دانشگاه و نقاط مثبت اخلاق دانشگاهى را در حوزه رواج بدهیم و از معارف این دو براى همدیگر استفاده کنیم. چراکه در سالهاى آینده بنا است همین جوانها جامعه را بسازند و باید از راه وحدت حوزه و دانشگاه، مردم را اداره کنند، با همدیگر اُنس داشته و احساس غربت نکنند؛ بنابراین این یکی از وظایف بسیار مهم است که باید دنبال شود، انشاءالله.
|