طی چند دهه اخیر بیش از نیمی از کارخانهها تعطیل یا بهصورت نیمهتعطیل و با حداقل ظرفیت تولید به حیات خود ادامه میدهند، ناگفته نماند که برخی از این کارخانهها بیش از نیم قرن سابقه فعالیت داشتهاند و نامهایشان بر سر زبانها بود و همه آنها را میشناختند. تعطیلی شرکت داروگر، تولی پرس، کارخانه لوازم خانگی آزمایش و ارج، کارخانه قند ورامین، کارخانه صنایع غذاییکیوان همدان، پارس الکتریک و بسیاری دیگر، روزانه در اخبار بیش از قبل جلب توجه میکند. اما طی چند سال اخیر با ما نوع جدیدی از تعطیلی واحدهای تولیدی و صنعتی بهدلیل ناترازی انرژی مواجهیم، تبعاً این تعطیلی، بیکاری کارگران را نیز بهدنبال دارد، افرادی که از کمترینهای امکانات زندگی برخوردارند و بهعنوان یک قشر محترم پس از انقلاب اسلامی لازم بود بیشتر مورد توجه قرار گیرند، انقلابی که به مدد دستهای توانمند این قشر به پیروزی رسید. اما طی سالهای اخیر نوع دیگری از تعطیلیها نیز به حوزه تولید تحمیل شده و آن تعطیلی ناشی از ناتزاری انرژی است به نحوی که کمبود انرژی امروزه صنایع را با مشکلات فراوانی روبهرو کرده است. شهرکهایی که هرساله در فصول گرم سال با قطعی برق و در فصول سرد سال با قطعی گاز مواجه میشدند، امسال قطعی برق و گاز را با هم تجربه میکنند. اتفاقی که این شهرکها را به تعطیلی کامل میکشاند و در نهایت نتیجه آن چیزی به جز بیکاری مضاعف و تعطیلی تولید نیست. قضیه از این قرار است که شرکتهای توزیع برق استانهای مختلف از 18 آذرماه به واحدهای شهرکهای صنعتی اعلام کردند که قرار است دو روز در هفته، برق این واحدها قطع شود؛ همچنین به آنها اعلام شده برای تأمین گازوئیل موتور برقهای خود اقدام کنند. بر این اساس در پی مشکلات جدی در بخش تولید کشور، کارشناسان هشدار میدهند که با تداوم وضعیت فعلی و عدم تدابیر لازم برای حل بحران انرژی، سونامی تعطیلی واحدهای تولیدی و افزایش بیکاری در ایران قریبالوقوع است به طوری که برآوردهای کمیسیون صنعت اتاق ایران نشان میدهد که تکانههای ناشی از قطعی انرژی در بخش صنعت 23 برابر بیشتر از تأثیر آن بر بخشهای عمدهفروشی و خردهفروشی است. بر این اساس با توجه به اهمیت موضوع برآن شدیم تا درخصوص تبعات اجتماعی تعطیلی کارخانهها و واحدهای تولیدی با علیرضا شریفییزدی و مصطفیآبروشن دوتن از جامعهشناسان صاحب نام گفتوگویی ترتیب دهیم که در ادامه میخوانید: روانشناس اجتماعی با بیان اینکه طبیعتاً افراد وقتی که حتی بهطور موقت کارشان را از دست میدهند، نداشتن امنیت نخستین حسی است که به سراغ آنها میآید گفت: تأسفبارتر اینکه این احساس به افراد ناکامی داده و همین امر منجر به اضطراب در افراد میشود که از یک سو افسردگی و وسواس فکری را در پی دارد و از سوی دیگر باعث خشم و پرخاش خواهد شد. علیرضا شریفی یزدی با ابراز اینکه به لحاظ فردی کسی که کارش را از دست میدهد و بیم آن را دارد که درآمدش را نیز از دست خواهد داد، طبیعی است که در او شاهد نشانههایی از افسردگی و اضطراب فکر باشیم تشریح کرد: علاوه بر این نشخوار فکر و توهم نیز از دیگر مسائلی است که ممکن است به سراغ این گونه افراد بیاید. وی با اشاره به تبعات اجتماعی بیکاری حتی موقت، گفت: در بخشی از تبعات فردی که به آن اشاره شد که فرد پس از بیکار شدن احساس عدم امنیت، ناکامی و اضطراب کرده و آن را بهصورت خشم بروز میدهد باید گفت؛ بخشی از این پرخاش ممکن است تبدیل به پرخاش اجتماعی شود. وی ادامه داد: یعنی در گام نخست این خشم را تبدیل به خشونت خانگی علیه زن و فرزندان کرده و بر سرشان داد میزند و بعد در خیابان مثلاً اگر فردی بد رانندگی کند این داد به عربده تبدیل میشود. این روانشناس اجتماعی با بیان اینکه ایراد گرفتنهای بیجا، دعوا و نزاع از دیگر پیامدهای اجتماعی بیکاری است تصریح کرد: بنابراین چنانکه گفته شد در پی افزایش بیکاری در جامعه، خشونتها و درگیریها در خیابان و سطح معابر و در داخل خانهها نیز رو به افزایش میگذارد. شریفی یزدی عنوان کرد: بدترین نوع پرخاش تبدیل به ناآرامیهای اجتماعی و شورشهای خیابانی میشود، مثل چیزی که در سالهای 88،96،98 و 1401 شاهد آن بودیم. وی با ابراز اینکه بخش دیگری از تبعات اجتماعی نیز در پی بیکاری موقت قابل تصور است اذعان کرد: وقتی یک کارفرما میزان تولیدش پایین میآید و درآمد او نیز کم میشود بنابراین طبیعی است که تعدادی از کارگران را از کار بیکار کند. وی ادامه داد: تأسفبارتر اینکه ما شاهد هستیم که بسیاری از جرائم در زمان بیکاری رخ میدهد، از اعتیاد گرفته تا دزدیها، افزایش طلاق و انواع آسیبهای اجتماعی؛ درواقع میتوان آن را برایند پایین و بالا کردن یک سوئیچ برق و قطع کردن یک انشعاب گاز از سوی مسئولان دانست که پیامدهای اجتماعی عنوانشده را بهدنبال دارد که اصلاً دیده نمیشوند و یا اینکه نمیخواهند این پیامدها را ببینند. این روانشناس اجتماعی در پاسخ به این پرسش که بهنظر شما برای کاهش این آسیبها رویکردی که باید مورد توجه قرار گیرد چیست؟ تصریح کرد: باید اولویتبندی شود، من معتقدم اگر قرار است قطعی هم صورت بگیرد قطع برق خانگی باشد؛ یعنی در روز یا در هفته اگر دو ساعت برق خانگی قطع شود بهمراتب آسیب کمتری نسبت به قطع برق بخشهای تولیدی و بروز فجایع اجتماعی خواهد داشت. در ادامه دیگر جامعهشناس با بیان اینکه تعطیلی اجباری کارخانهها بر اثر ناتزاری انرژی، تبعات اجتماعی و تأثیرات عمیق و گستردهای بر فرد و جامعه خواهد داشت گفت: تعطیلی کارخانهها اگر به شکل مستمر باشد بهطور مستقیم و غیرمستقیم منجر به از دست رفتن شغل کارگران میشود. بیکاری نهتنها درآمد افراد را کاهش بلکه استرس و اضطراب آنها را افزایش میدهد. مصطفیآبروشن با تأکید بر اینکه افراد بیکار یا کسانی که ساعات کاری آنها کاهش یافته، با مشکلات مالی مواجه میشوند، اظهار کرد: این موضوع میتواند باعث کاهش کیفیت زندگی و ناتوانی در تأمین نیازهای اولیه شود. وی با بیان اینکه بیکاری و مشکلات مالی ناشی از آن میتواند به افزایش افسردگی، اضطراب و سایر مشکلات روانی منجر شود و افراد ممکن است احساس ناامیدی کنند زیرا هیچ کنترلی بر امور ندارند عنوان کرد: ناگفته نماند که تعطیلی واحدهای تولیدی میتواند به افزایش نرخ فقر در جامعه منجر شود، افرادی که شغل خود را از دست میدهند، ممکن است به جمعیت فقیر جامعه افزوده شوند. این جامعهشناس افزود: این معضل اجتماعی به افزایش نارضایتی اجتماعی و ناآرامیهای مدنی منجر خواهد شد و بهطور ناخواسته به تشکیل جنبشهای اجتماعی دامن خواهد زد. آبروشن با اشاره به اینکه تعطیلی اجباری واحدهای تولیدی و کارخانجات نهتنها بر روی کارگران و سرمایهگذاران تأثیر منفی میگذارد، بلکه تبعات اجتماعی گستردهای نیز دارد که میتواند بر روی ساختارهای اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی جامعه اثرگذار باشد تشریح کرد: برای مقابله با این چالشها، نیاز به سیاستگذاریهای مؤثر و حمایتهای اجتماعی وجود دارد تا بتوان تبعات منفی این معضل اقتصادی، اجتماعی را کاهش داد. وی با بیان اینکه تعطیلی مکرر کارخانهها میتواند تأثیرات منفی و جدی بر روی صاحبان صنایع و کسبوکارها داشته باشد ابراز کرد: این امر در واقع منجر به کاهش حجم تولید و در نتیجه کاهش درآمد خواهد شد. این جامعهشناس، با ابراز اینکه عدم توانایی در تأمین نیازهای مشتریان میتواند به از دست رفتن بازار و مشتریان دائمی منجر شود، گفت: صاحبان صنایع با هزینههای ثابت مانند اجاره، حقوق کارکنان و نگهداری تجهیزات مواجه هستند که حتی در زمان تعطیلی نیز باید پرداخت شوند. آبروشن گفت: ناگفته نماند که گاهی به سرمایهگذاری برای جبران خسارتها و بازسازی خطوط تولید نیاز میشود، درواقع این تعطیلیهایی که به صنایع تحمیل و باعث کاهش درآمد و ایجاد بدهیهای جدید برای صاحبان صنایع شده، در نهایت به ورشکستگی آنان منجر خواهد شد.
|