کوچه عزیزیان در خیابان پاستور همدان در پی مشکلات ترافیکی ساعت 12 ظهر؛ در میانه فریادها و عربدههای دو راننده کسی چیزی نمیفهمد بهجز کلمات زشت و عبارات بیسر و ته و نامفهوم که از ته حنجرهشان بیرون میآید و تبدیل به صداهای وحشتناکی میشود که هول و هراس به دل میاندازد، این همه عصبانیت و خشونت از چیست؟ مبادا کاری دست خود بدهند! جمعیت دورهشان کرده و یکی دو نفر هم مداخله میکنند اما با خشونت و رفتار زشت دو طرف پا پس میکشند. در قابی دیگر؛ غروب یکی از روزهای دیماه و هوا کمی بارانی، جوانی در حال رد شدن از خیابان است که به یک باره خودرویی ناغافل رد شده و چند قطره آب روی لباس او میپاشد. اما جوان واکنش تندی نشان میدهد و این بحث منجر به دعوای لفظی و خشمگین شدن جوان شده و راننده را به آنی در میان عصبانیتش چنان هول میدهد که بر زمین میافتد اما گویی بازهم عصبانیت او فروکش نمیکند. اینها نمونههایی از وقایع خشونتباری است که هر روز ما شاهد یا شنونده آنها هستیم، خشونت، تندخویی، پرخاشگری، غضب و از کوره در رفتن چه بسیار برایمان ملموس و آشناست. اموری که به بخشی از امور جاریه زندگیمان تبدیل شده، عوارضی که پیامد کاهش آستانه تحمل و تابآوری جامعه است و در بیشتر موارد منجر به درگیریهای کلامی، رفتاری و در نتیجه نزاع و بروز حوادث جبرانناپذیر میشود. جرائم مبتنی برخشونت، عصبانیت، تندخویی، خشم و برافروختگی شامل نزاع، توهین و ضرب و شتم این روزها نهتنها در استان بالاترین آمار را در جرائم دارد بلکه در جامعه ما رقم قابل توجهی است. شرایطی که نشان میدهد با کوچکترین تنش شاهد عکسالعملهای کلامی و رفتاری خارج از عرف بین افراد هستیم. بر این اساس بهدلیل آنکه یکی از نهادهای تأثیرگذار در روند تعلیم و پرورش افراد خانواده است، برآن شدیم تا درخصوص نقش خانواده در کاهش خشونتهای اجتماعی با رئیس انجمن آسیبشناسی اجتماعی کشور گفتوگویی ترتیب دهیم که در ادامه میخوانید: کوروش محمدی؛ با بیان اینکه خانواده بهعنوان یک نهاد اجتماعیکننده و یکی از مراجع مهم و اصلی جامعهپذیری فرزندان نهتنها در خشونت بلکه در جمیع رفتارهای شهروندان و فرزندان به طور کلی نقش کلیدی دارد، گفت: این بدان معنا است که الگوهای رفتاری و روانشناختی همگی در خانواده طراحی و از این نهاد به فرزندان که شهروندان جامعه خواهند بود، منتقل میشود. وی با تأکید بر اینکه خانواده نقش کلیدی در جامعهپذیری افراد دارد، اذعان کرد: آنچه مسلم است اینکه خانواده دروازه جامعهپذیری افراد است و از سایر نهادها همچون آموزش و پرورش، رسانه و یا همسالان که در این زمینه نقشآفرینی میکنند یک گام جلوتر است. وی با بیان اینکه این نهاد مجموعهای از نهادهای جامعهپذیرکننده را تشکیل میدهند که فرزندان را برای تطبیق با ارزشهای جامعه و بهاصطلاح ایفای نقش مثبت تربیت و آماده میکند عنوان کرد: در این بین خانواده مبنایی است برای اتفاقات بعدی که در سطح جامعه شکل میگیرد یعنی آنچه که ما در فضای جامعه شاهد هستیم بهنوعی ریشه در تحولات و تغییراتی دارد که در دل خانوادهها شکل میگیرد. این آسیبشناس افزود: نخستین الگوهای خشونت و پرخاشگری فرزندان، والدین هستند و در عین حال نخستین واکنشهای پرخاشگری را نسبت به تبعیضها در فضای خانواده بروز میدهند؛ بنابراین میتوان گفت امروز هر آنچه خود را در جامعه به شکل افسردگی و احساس نادیده گرفته شدن، احساس ناامنی، بیاعتباری رفتارهای اجتماعی در کف جامعه بروز میدهد، ریشه در سبک زندگی خانواده دارد. محمدی با بیان اینکه در بروز خشونتهای اجتماعی باید به خانواده بهعنوان کلید بروز این آسیب نگاه کرد افزود: در سطح جامعه ما شاهد رفتارهای خشونتآمیز هستیم و همین مسئله در بروز و تقویت خشونت بیشتر در جامعه تأثیرگذار خواهد بود، به نوعی که تجمیع کارکردهای نهاد خانواده است که در یک نهاد بزرگتر یعنی اجتماع خود را نشان میدهد. وی در پاسخ به این پرسش که چه نوع رفتارها و الگو در خانواده میتواند زمینهساز خشونت اجتماعی باشد، عنوان کرد: خشونت اجتماعی که در کف جامعه بروز پیدا میکند، نتیجه یک یا چند استعداد خشونت فردی است؛ یعنی اگر افراد در زمینه خشونتهای فردی قدرت کنترل و مهارت عبور از چالشها و پرهیز از خشونت را داشته باشند، در فرایند تعاملات اجتماعی شاهد تعامل یک مجموعه از افراد سالم با مهارتهای خشونتپرهیز خواهیم بود. وی ادامه داد: برعکس زمانی که این کنترل در حوزه فردی وجود ندارد و البته الگوی آن هم از خانواده گرفته شده، پرخاشگری اجتماعی یک امر تسهیلشده قلمداد میشود و بهراحتی قابلیت نمایش یا عرضه در سطح جامعه را پیدا خواهد کرد چون افراد با زمینه خشونت تربیت شده و در این حال فاقد مهارتهای اجتماعی کاهش خشونت هستند. این جامعهشناس با بیان اینکه در این شرایط باید گفت که ریشه خشونت اجتماعی در همان خشونتهای فردی است که افراد برای اثبات خود و غلبه بر فشارهایی که به لحاظ درونی و چالشهایی که به لحاظ فردی با آنها روبهرو هستند، از خود بروز میدهند تشریح کرد: در تبیین این مسئله باید بگویم که در خشونتهای اجتماعی افراد دنبال اثبات، غلبه، پیروزی، تأیید و برتری هستند که همه این موارد ریشه در تمایلات فردی دارد که خشونت هم یکی از آنها است. محمدی با ابراز اینکه ریشه همه الگوهای رفتاری در خانواده شکل میگیرد اذعان کرد: در این بین یک نکته حائز اهمیت است و آن اینکه فضای آموزش و پرورش در کنار خانواده میتواند در پرورش مهارتهای رفتاری بهشدت تقویتکننده باشد. وی با بیان اینکه اگر خانواده در جامعهپذیر کردن فرزندان خود ضعیف عمل کند و در مقابل شاهد آن باشیم که اگر آموزش و پرورش قدرتمند ورود پیدا کند قادر خواهد بود تکانههای پرخاشگری را در جامعه در سطح بالایی کنترل کند، عنوان کرد: حال در نظر بگیرید وقتی این نهاد هم ناکارآمد باشد در کنار خانواده میتواند منجر به تقویت خشونت اجتماعی در جامعه شود. این جامعهشناس در پاسخ به این پرسش که آیا برنامه آموزشی یا برگزاری کارگاههای ویژه برای والدین میتواند در کاهش خشونت اجتماعی کمککننده باشد؟ اظهار کرد: در شرایط خاص کارگاهها یا برنامههای آموزشی برای والدین میتواند مؤثر باشد اما آن چیزی که ما در این زمینه نیاز داریم آموزشهای اجتماعی مبتنی بر نسلهای پایه با محوریت نظام آموزشی است. محمدی، ادامه داد: برای نظام آموزشی بایستی از مقطع پیشدبستانی و مهد کودک برنامهریزی کرد تا در پی این برنامههای بلندمدت بتوانیم نسل آینده والدین را از دل افراد تربیتشده با اجتماعی سالم شکل بدهیم وگرنه این موارد مقطعی که اتفاق میافتد آنگونه که باشد تأثیرگذاری لازم را نداشته و قادر نیست میزان خشونت در جامعه را بهطور چشمگیری کاهش دهد. وی با تأکید بر اینکه اگر آموزشها مثبت، دائمی، مؤثر، تخصصی و همراه با تولید محتوای متناسب با شرایط جامعه باشد تاحدودی میتواند مؤثر واقع شود تشریح کرد: اما اگر مقطعی و بر اساس رفع تکلیف در این زمینه ورود کنیم، مدل همین رفتارهایی که امروز در جامعه شاهد هستیم که برخی دستگاهها رفتهرفته بر اساس تکلیف سازمانی و پر کردن فرمهای آماری در این زمینه ورود میکنند، یقیناً آن عایدی نیمبند را نیز نخواهد داشت. این جامعهشناس با اشاره به اینکه متأسفانه سالهاست این برنامهها بیشتر شبیه یک نوع مدلهای هیجانی در دل سازمانها اجرا میشود که یقیناً جوابگو نیست، خاطرنشان کرد: برای کاهش خشونت ما نیازمند نیازمند برنامههی منسجم با دیدگاههای روانشناختی در حوزه اجتماعی و تعلیم و تربیت هستیم تا بتوانیم خانوادههای ماهر و کنترلگر در حوزه خشونت و پرخاشگری تربیت کنیم آن وقت شاهد تربیت فرزندان کنترلگر و ماهر در جامعه باشیم، خشونت اجتماعی در چنین جامعهای خود به خود کاهش پیدا میکند.
|