گروه رسانه ای سپهر

آخرین اخبار:
شناسه خبر:24229
مرندی مطرح کرد؛

نباید کتاب جهت‌دار جان بولتون را جدی گرفت

نباید کتاب جهت‌دار جان بولتون را جدی گرفت

محمد مرندی گفت: نباید کتاب جان بولتون را جدی گرفت. این‌کتاب و کتاب‌هایی از این دست، صرفاً روایت هستند؛ روایتی جهت‌دار که با نگاه خاصی که آمریکایی‌ها به دنیا دارند، نوشته و منتشر شده است.

نشست «گفت‌وگو درباره کتاب‌هایی برای خداحافظی» که با محوریت کتاب جنجالی خاطرات بولتون، با نام «اتاقی که در آن اتفاق افتاد.» به بررسی عوامل جانبی در آستانه انتخابات ریاست‌جمهوری امریکا می‌پردازد، روز یکشنبه هشتم تیرماه با حضور محمد مرندی عضو هیئت علمی دانشگاه مطالعات جهان و حمید غلامزاده دانشجوی دکترای مطالعات آمریکا به‌صورت زنده، از طریق فضای مجازی برگزار شد.

مرندی در این ‌نشست با تشریح دلایل ایجاد بحران امروز در جامعه آمریکایی، از شکاف نژادی، شکاف طبقاتی، تبعات لیبرالیسم و چندقطبی‌های ایجادشده بر سر شخص دونالد ترامپ، به‌عنوان چالش‌های تهدیدکننده هویت آمریکایی نام برد.

وی با اشاره به حواشی انتشار کتاب جان بولتون و تلاش دولت آمریکا برای جلوگیری از انتشار آن گفت: میان این‌هیاهو و حواشی باید اشاره کنم که ما نباید این کتاب‌ها را خیلی جدی بگیریم، زیرا این‌کتاب و کتاب‌هایی از این دست، صرفاً «روایت» هستند؛ روایتی جهت‌دار که با نگاه خاصی که آمریکایی‌ها به دنیا دارند، نوشته و منتشر شده است. به‌خصوص در مواردی که درباره سیاست‌های خارجی و سایر کشورها صحبت می‌کند، نباید برای ما خیلی قابل استناد باشد.

* ‌انتشار فهم ناقص دولتمردان آمریکایی از ایران

عضو هیئت علمی دانشگاه مطالعات جهان با اشاره به موضوعات مطرح شده درباره مذاکره ترامپ با ایران گفت: به‌عنوان مثال؛ درباره مذاکره با ایران این‌گونه القا می‌شود که ایران می‌خواهد با آن‌ها صحبت کند. درحالیکه آن‌ها می‌خواستند با ایران مذاکره کنند. حتی فرضاً اگر بگوییم این‌نگاه درست است، یک‌بار این ‌اتفاق افتاد و مذاکره و توافق انجام شد، اما در ادامه با آمدن ترامپ، آمریکا از این توافق خارج شد و بعد گفتند که بیایید تا توافق جدیدی ایجاد کنیم! من نتیجه‌گیری می‌کنم که فهم آمریکایی‌ها درباره ایران اندک است و زمانی که ما ایرانی‌ها، مواضع آن‌ها را در این کتاب‌ها می‌خوانیم، متوجه این موضوع می‌شویم. اما وقتی این کتاب در سایر کشورها به زبان‌های مختلف جهان ترجمه می‌شود، مردم آن کشورها روایت آمریکا و نگاه خاص آن‌ها را درباره سایر کشورها و ایران می‌خوانند و یک فهم آمریکایی از ایران و کشورهای دیگر دریافت می‌کنند.

مرندی با اشاره به هجوم غرب‌زدگی در جهان و حتی ایران گفت: متأسفانه موج غرب‌زدگی در دانشگاه‌های خودمان و در میان نخبگان خودمان هم وجود دارد، به‌طوری که زمانی که دانشجویانم در این حوزه‌ها از من سؤال می‌کنند، مشخص است که نگاه این سؤالات، برگرفته از رسانه‌های غربی و همان فهم آمریکایی است. بر این اساس من باید برای آن‌ها توضیح دهم که باید اطلاعات خود را از منابع مستقل و رسانه‌های آلترناتیو دریافت کنند تا دریافتی جامع از این موضوعات داشته باشند. به هرحال این مسائل وجود دارد که البته باید آن را حل کرد.

* غیرقابل استناد بودن روایات دولتمردان آمریکایی

این ‌پژوهشگر سیاسی گفت: شخصیت و عملکرد ترامپ و بولتون باعث شده، روایات آن‌ها فاقد ارزش استناد باشد. برای روشن‌تر شدن این‌موضوع به ماجرای ویکیلیکس اشاره می‌کنم؛ حرف‌ها و مسائل مطرح شده در آن ماجرا را بیشتر درک می‌کنم، چراکه با استناد به مدرک حرف می‌زد، اما کتاب‌های ترامپ و بولتون و از این دست بر اساس روایات آن افراد مطرح می‌شود. به‌عنوان مثال؛ یکی از اسنادی که در ماجرای ویکیلیکس منتشر شد، افشا کرد که در سال 2014 کلینتون و تشکیلاتش می‌دانستند که عربستان، قطر و متحدان آمریکا به داعش پول می‌دادند و دولت ترکیه نیز در تربیت داعش کمک می‌کرد و آن‌ها در آن زمان، برای نابودی سوریه با هم متحد بودند. اما امروز دیگر هرچه کتاب بنویسند، نمی‌توانند آن اسناد را نقض و نفی کنند. شخصیت و عملکرد این افراد در دنیا روشن است و خاطراتشان، قطعاً نمی‌تواند برای ما مستند باشد.

وی مخاطب اصلی کتاب جان بولتون را مخاطبان داخلی آمریکا دانست و گفت: در این‌کتاب نیز مانند سایر کتاب‌هایی از این دست، نگاه استثناگری آمریکایی با آن فرهنگ نژادپرستانه که خود را تمدن برتر می‌دانند، گرچه برای کشورهای مختلف جهان دارای جاذبه است، اما بیشتر مصرف داخلی دارد. نژادپرستی آن‌چنان در فرهنگ آمریکایی ریشه دوانده که حتی اوباما به‌عنوان یک سیاه‌پوست، این تمدن را پذیرفته است.

* ریشه‌دواندن نژادپرستی در فرهنگ آمریکایی

عضو هیئت علمی دانشگاه مطالعات جهان ادامه داد: با اینکه اکثر قریب‌به‌اتفاق مؤسسان و افرادی که نامه استقلال آمریکا را تهیه کرده‌اند، برده‌دار و نژادپرست بوده‌اند، اما اوباما بارها از مؤسسان آمریکا با احترام یاد کرده است. در حالیکه اگر اوباما آن زمان زندگی می‌کرد، قطعاً برده یکی از این افراد می‌بود، اما امروز درباره این تعارض صحبت نمی‌شود. حتی در ماجرای تخریب و پایین‌کشاندن مجسمه‌ها و نمادهای نژادپرستی، اختلافات جدی وجود دارد، به‌طوری که بسیاری از افرادی که موافق برداشته‌شدن مجسمه برده‌داران هستند، از سوی دیگر مخالف برداشته‌شدن مجسمه فرماندهان آمریکایی نژادپرستی هستند که برای آمریکا، جنبه ملی و تاریخی دارند. بسیاری از دولتمردان آمریکایی، امروز برای پایان دادن به اعتراضات و پایین‌کشیدن نمادهای نژادپرستی عنوان می‌کنند که این مجسمه‌ها نباید سرنگون شوند، بلکه باید آن‌ها را به موزه منتقل کرد و اشکالات آن را برای بازدیدکنندگان توضیح داد. اما باید این سؤال پرسید که چرا آمریکایی‌ها، وقتی عراق را تصاحب کردند، نخستین کاری که انجام دادند، سرنگونی مجسمه صدام بود؟ این موضع‌گیری‌ها نشان از رفتارهای دوگانه و چندگانه بر اساس منافع و فرهنگ ‌نژادپرستانه آمریکایی‌ها دارد.

مرندی درباره اهمیت پرداختن به مبارزه با نژادپرستی در آمریکا گفت: بحث نژادپرستی؛ فقط یک جرم آمریکایی نیست و اگر ما نسبت به افرادی در کشور همسایه خودمان، نگاه آمریکایی داشته باشیم، این هم مصداق نژادپرستی است. اما به این دلیل که تأثیرگذاری رفتار آمریکا جهانی است، موضوع نژادپرستی در آمریکا بسیار مهم و قابل‌تأمل است. به‌طوری که این رفتار نژادپرستانه آمریکایی‌ها، بر رفتار همه کشورها و حتی در داخل کشور ما نیز تأثیرگذار خواهد بود.

* بررسی عوامل بروز بحران هویت آمریکایی

این‌تحلیل‌گر مسائل سیاست خارجی در ادامه به بحران جامعه آمریکا و چالش‌های آن در دهه‌های اخیر پرداخت و گفت: یکی از مشکلات آمریکا اینست که تاریخ و سابقه زیادی ندارد، بنابراین برای پرداختن به هویت آمریکایی به‌جای گذشته از آینده صحبت می‌کنند و معتقدند که اساس آمریکا اینست که آن‌ها استثنا هستند. در دهه 70 اکثر قریب‌به‌اتفاق مردم آمریکا، سفیدپوست بودند و به‌دلیل استعمارگری و جمع‌آوری ثروت و زمین‌های بسیار، وضعیت خوبی در این کشور حاکم بود. اما در چند دهه اخیر و به‌خصوص از دهه 70 اتفاقاتی افتاد، وضعیت آمریکا را به چالش کشید.

وی درباره چالش‌ها و بحران جامعه آمریکایی گفت: از دهه 70 به‌دلیل نیاز آن جامعه، مهاجرت به آمریکا زیاد می‌شود و مهاجران آمریکای لاتین و سیاه‌پوست‌ها به این کشور می‌آیند. این روند ادامه داشته، به‌طوری که در چندسال آینده سفیدپوست‌ها در آمریکا، کمتر از 50 درصد خواهند شد که البته ترامپ سعی می‌کند، جلوی آن را بگیرد. در این میان لیبرالیسم در آمریکا، فروپاشی شوروی و از دست دادن یک شریک ایدئولوژیک، چالش دیگری برای آمریکا شد.

مرندی درباره رخ‌دادن فاجعه‌ای بزرگ در آمریکا در دوران ریاست‌جمهوری اوباما گفت: در زمانی که لیبرالیسم، آمریکا را به یک بحران جدی کشاند، اوباما صدها میلیارد دلار آماده کرد و به بانک‌ها و مؤسسات دیگر داد. این اتفاق باعث شد که پولدارها، ثروتمندتر و قشر متوسط از جهاتی نابود شود و در این میان بسیاری از سفیدپوستان آمریکایی در قشر متوسط به مشکل برخوردند و در ادامه، همین توجه به قشر متوسط سفیدپوست کلید موفقیت ترامپ در انتخابات شد.


منبع: خبرگزاری مهر

ارسال نظر

سوال: بزرگ‌ترین عدد یک رقمی؟ * 9

*شرایط و مقررات*
کلمه امنیتی را بصورت حروف فارسی وارد نمایید
بعنوان مثال : پایتخت ارمنستان ؟ ایروان
لطفا از نوشتن نظرات خود به صورت حروف لاتین (فینگیلیش) خودداری نمايید.
توصیه می شود به جای ارسال نظرات مشابه با نظرات منتشر شده، از مثبت یا منفی استفاده فرمایید.
با توجه به آن که امکان موافقت یا مخالفت با محتوای نظرات وجود دارد، معمولا نظراتی که محتوای مشابهی دارند، انتشار نمی یابد.
پربازدیدترین آخرین اخبار