آینده کسبوکارها با هوش مصنوعی چگونه خواهد بود؟
هوش مصنوعی به سامانههایی گفته میشود که میتوانند واکنشهایی مشابه رفتارهای هوشمند انسانی ازجمله درک شرایط پیچیده، شبیهسازی فرایندهای تفکری و شیوههای استدلالی انسانی و پاسخ موفق به آنها، یادگیری و توانایی کسب دانش و استدلال برای حل مسائل را داشته باشند. هوش مصنوعی را باید گستره پهناور تلاقی و ملاقات بسیاری از دانشها، علوم و فنون قدیم و جدید دانست. ریشهها و ایدههای اصلی آنرا باید در فلسفه، زبانشناسی، ریاضیات، روانشناسی، عصبشناسی، فیزیولوژی، تئوری کنترل، احتمالات و بهینهسازی جستجو کرد و کاربردهای گوناگون و فراوانی در علوم رایانه، علوم مهندسی، علوم زیستشناسی و پزشکی، علوم اجتماعی و بسیاری از علوم دیگر دارد. اصطلاح هوش مصنوعی برای اولینبار توسط جان مکارتی (که از او بهعنوان پدر علم و دانش تولید ماشینهای هوشمند یاد میشود)، استفاده شد.
کتاب «هوش مصنوعی» که بهتازگی با نظارت مینا والی از سوی انتشارات راهپرداخت به چاپ رسیده، در 12 فصل به بررسی وضعیت هوش مصنوعی در کسبوکار بهویژه صنعت بیمه میپردازد.
*نقش هوش مصنوعی در توسعه بیمههای هدفمحور
در بخشی از مقدمه این کتاب به قلم سید مجید بختیاری؛ مدیرعامل شرکت بیمه رازی، درباره برخی از مهمترین کاربردهای هوش مصنوعی در صنعت بیمه، آمده است: «قابلیتهایی که هوش مصنوعی به ارمغان خواهد آورد، میتواند صنعت بیمه را بیش از هر فناوری دیگری دگرگون سازد. بهطور مثال، پردازش شناختی رایانههایی که محتوای مکالمه را در درک میکنند، در آینده فراگیر خواهند بود؛ پردازش شناختی به ما این مزیت بیسابقه را خواهد داد که بتوانیم خدماتی بدون توقف از فروش گرفته تا درخواستهای دریافت خسارت را در صنعت بیمه ارائه کنیم. همچنین قدرتمندترین قابلیت این سیستم، درک این موضوع خواهد بود که ما بهعنوان مشتری «چه افرادی هستیم؟»، «با زندگیمان چه میکنیم؟» و «به چه بیمههایی احتیاج داریم؟». بهعبارتی دیگر، هوش مصنوعی میتواند بیمهنامهها را بیشتر از هر زمان دیگری شخصیسازی کند. همچنین هوش مصنوعی میتواند در زمینه توسعه بیمههای هدفمحور نقش پررنگی ایفا کند؛ بهطوریکه هوش مصنوعی و سیستمهای هدفمحور، ترکیبی عالی از فناوریها برای خلق اختلالی عظیم در نحوه فروش بیمه هستند.»
*زیرساختهای شرکتهای بزرگ برای مدیریت هوش مصنوعی
«هوش مصنوعی در کسبوکار برای اهداف متفاوتی بهکار گرفته میشود. رایجترین دلیل استفاده از هوش مصنوعی، بهبود تصمیمات، ارتقای فرایندهای عملیاتی و بهبود خدمات و محصولات است. دو هدف اول (یعنی تصمیمات بهتر و ارتقای فرایندهای عملیاتی)، نوعی حالت پیشرفته آنالتیکس کسبوکار بهحساب میآیند و معمولا از یادگیری ماشین استفاده میکنند. اهداف مربوط به محصولات و خدمات، در شرکتهای فناوری، خودروسازی و تولیدات پیشرفته رایج هستند. بسیاری از شرکتهای بزرگ در حال خلق زیرساختها و فرایندهایی برای مدیریت هوش مصنوعی هستند. بیش از یکسوم شرکتهای بزرگ آمریکایی درنظرسنجیهای مختلف گفتهاند که برای استفاده آسان از هوش مصنوعی، نوعی استراتژی درنظر گرفتهاند، مرکز علمی تشکیل دادهاند و قهرمانانی را برای اجرای این طرحها در تیم مدیریت خود شناسایی کردهاند.
با وجود اینکه ارزش هوش مصنوعی در کوتاهمدت تدریجی است، ولی فرصتهای بزرگی برای استفاده از آن در بلندمدت وجود دارد. هوش مصنوعی هنوز موفق به تحول کسبوکار نشده است. با اینکه نظرسنجیها تحول زیادی را برای کسبوکارها پیشبینی کردهاند و درصد بالایی از شرکتکنندگان در نظرسنجی میگویند به خروجیهایی دست پیدا کردهاند، اما برخی کسبوکارها هنوز نتوانستهاند به این مرحله برسند. همانطور که جف بزوس؛ مدیرعامل آمازون، در سال 2017 در نامهای به سهامدارانش گفته بود، حتی در شرکتهایی مانند آمازون که در حوزه داده بسیار توانمند هستند، بیشتر فعالیت هوش مصنوعی شامل پروژههایی میشود که «عملیات مرکزی شرکت خود را به آرامی، اما خیلی خوب ارتقا میدهند». هوش مصنوعی در واقع مجموعهای از پیشرفتهای تکاملی است که در نهایت به تحولی اساسی تبدیل میشود. تأثیر کلی هوش مصنوعی بر مشاغل هنوز مشخص نیست، اما شکی وجود ندارد که شغلهای مختلفی تحتتأثیر آن قرار خواهند گرفت.»
*تعامل انسان با هوش مصنوعی
«انسانها هم در زمینه کار با هوش مصنوعی مشکلات زیادی دارند. سیستمهای هوش مصنوعی خیلی کمی هستند که کاملا خودکار باشند و بیشتر آنها با کمک نیروهای انسانی کار میکنند. وقتی سیستمهای هوش مصنوعی جدیدی وارد سازمان میشوند، به این معناست که انسانها باید نقشها و مهارتهای جدیدی را یاد بگیرند که این به نوبه خود زمان زیادی میبرد، زیرا آموزش فرایند جدید به کارمندان، زمان زیادی را میطلبد.
برای مثال، شرکتهای مشاوره سرمایهگذاری که به مشتریانشان «مشاوره رباتیک» ارائه میدهند، اغلب سعی میکنند تمرکز مشاوران انسانیشان را بر «اقتصاد رفتاری» و جنبههای روانشناختی تصمیمگیری بگذارند تا مشتریان بتوانند تصمیمات هوشمندانهای اتخاذ کنند. بااینحال، چنین مهارتهایی با ارائه مشاوره برای خرید سهام و اوراق بهادار، متفاوت است و یاد گرفتن آن برای کارمندان زمانبر خواهد بود. حتی اگر هدف سازمان از بهکارگیری سیستم هوش مصنوعی این باشد که بهطور کامل خودمختار شود، بازهم باید زمانی را برای دخالت انسانی درنظر بگیریم. در این زمان، بخش مهمی از یادگیری ماشین از طریق تعاملاتی شکل میگیرد که کاربران انسانی (ناظران) با سیستم دارند.»
منبع: ایبنا