سپهرغرب، اندیشه: از نظر قرآن فقاهت در عقاید، احکام و اخلاق یا همان درک عمیق همه اجزا دین بسیار اهمیت دارد، اگر درک، شناخت کافی و درست از دین نباشد چیزی به نام ارزشهای دینی در جامعه رواج پیدا نمیکند.
از واژگان تحریف شده معنایی در قرآن فقه است. فقه با اصلاحی که امروز داریم و به آن اشاره کردیم، فقه یعنی جامعه نیاز دارد که احکام حرام و حلال الهی را در هر مسئلهای بداند، به عنوان مثال آب پنج حکم دارد گاهی در اثر نیاز شدید بدن خوردن آب لازم و واجب است، گاهی حکم است که نباید آب خورد همچون روزهداری ماه رمضان که خوردن و آشامیدن در آن حرام است، گاهی هم میل و نیاز بدن بوده که مستحب است آب خورده شود، گاهی هم میل ندارید به عنوان مثال آب تعارف میکنند و میگویند آب نطلبیده مراد است. شما آب را میخورید در حالی که میل نداشتید این حالت مکروه است، گاهی هم میل هست و نیست. برای اینکه احکام حلال، حرام، مستحب و مکروه را دقیقتر و علمیتر بازگو کرده و با مسائل روز تطبیق داد باید از دانشی به نام فقه مصطلح امروز که در بین مسلمانان رسم شده است استفاده کرد؛ علم به احکام شرعی را فقه میگویند که در جای خود بسیار عالی، لازم و دشوار است.
گاهی برخی به مسائل نگاه ساده دارند به این علت که آگاهی کافی را ندارند، اما اگر کسی بخواهد به همین فقاهت اصطلاحی که عرض کردم برسد خدا میداند چه جگرها خون میشود که یک پسر مثل پدر یا نهالی بارور گردد. یک شخص برای فهم 48 کتاب فقهی، آگاهی و تسلط به آنها باید بر علوم فراوانی از ادبیات، منطق، فلسفه، اصول، فقه، علم رجال و غیره علم کامل پیدا کند و آشنایی داشته باشد، یک فقیه باید بسیاری از علوم را بداند که بتواند استنباط فقهی کند و این بسیار سخت و دشواراست.
اما آنچه قرآن میگوید این نیست این یک جز کوچکی است، آنچه ذات حق مطرح میکنند درک و فهم عمیق از تمام اجزا دین است که فقاهت در عقاید، اخلاق و احکام همه را با هم شامل میشود، باید کسانی در جامعه باشند که این وظیفه را بر عهده بگیرند و به صحنه بیایند، پاسداران حقیقی دین کسانی هستند که به این فقاهت برسند، اگر آن درک و شناخت کافی و درست از دین نباشد چیزی به نام ارزشهای دینی در جامعه باقی نمیماند. البته در کنار این چیز دیگری لازم است که دین خداوند بماند و جامعه دینی سرافراز شود و آن درد دین است اما آن درک مقدم است. بسیاری از افراد شاید درد دین داشته باشند اما چون درک ندارند سوز دل آنها در دینداری نتیجه معکوس میدهد، به تعبیر عامیانه وقتی میخواهند ابرو را اصلاح کنند چشم را کور میکنند چون آن درک نیست، این درک دین است که پیش روی شیادان را میگیرد دامها را از بین میبرد کسی که به این فقه میرسد شبهات را پاسخگو است مرزهای باور و اعتقاد را دفاع میکند.
از مرحوم علامه امینی صاحب الغدیر نقل میکنند که به مردم مشهد گفتند ای مردم شما 40سال زندگی خود را بالا و پایین کردید، رفتید، آمدید و کاسبی کردید اما امینی در تمام کتابخانههای دنیا چرخید تا از باور و یقین شما مردم دفاع کند نه شب، نه روز، نه جوانی و نه میانسالی را نفهمید، برای دفاع از عقاید شما تفقه را در پیش گرفت که از آن کتابی بیرون بیاید که هیچکس جواب ردی به آن نتواند بدهد، شبهات را پاسخگو باشد و برای همیشه پایدار و استوار بماند.
درک دین شیادان را به کناری میزند و دامها را از جامعه دور میکند، خطرات و آسیبها را برمیدارد. اگر جامعه به اهمیت تفقه در دین برسد دیگر دین مبتنی بر فقه و درک از طریق خواب یا استخاره به مردم گزارش نمیشود یا راه اثبات دین خواب نمیشود. نمیشود با خواب یا استخاره دین و حجت را به کسی ثابت کرد؛ وجود مبارک امام صادق (ع) فرمودند: دین خدا با خواب برای کسی ثابت نمیشود؛ دین خدا با تفقه، فهم، درک، استنباط و استدلال ثابت میشود؛ متأسفانه دامهایی که پیش روی جامعه است در طی تاریخ به اشکال مختلف بوده است و امروز به دلیل این نشرها و ابزارهای مختلفی که در اختیار بشر است بیشتر خود را نشان میدهد که انسان را دچار وحشت میکند.
یکی از زائران پیاده روی اربعین میگفتند که در مسیر پیادروی جماعتی با ظاهری عاقلنما و خوشتیپ ما را نزد خود دعوت کردند، ما رفتیم که دست و پای ما را بمالند؛ با اندک صحبت متوجه شدیم که از اعوان و انصار فلانکس آن صاحب قلم در قم و دجال بصره هستند که ادعای آنچنانی داشت و جماعتی را در عراق به کشتن داد. وقتی تفقه و درک دین نباشد هر کسی میتواند یک بساطی برای جامعه پهن کند و ادعایی داشته باشد و انا الحقی بگوید؛ اما اگر تفقه در دین باشد درب مدعیان دروغین دینداری بسته شده و کسی نمیتواند برای دیگران دام شیادی پهن کند؛ نتیجه میگیریم که تنها درد دین داشتن کافی نیست بلکه باید درک درست از دین باشد که درد نتیجه درست بدهد.
شناسه خبر 40455