سپهرغرب، گروه اندیشه: یکی از راهکارهای ارتقای فرهنگ عمومی توجه به برگزاری برنامهها و رویدادهای مردممحور است. جامعه یک زمین بازی حساس برای نقشآفرینی در موضوع فرهنگ عمومی است که بههیچوجه نباید مورد غفلت قرار گیرد.
«مهدی محموداقدم» در یادداشتی نوشت: «فرهنگ» یکی از موضوعات پیچیده و درعینحال منحصربهفردی است که در تمام جوامع، موضوعات و رویدادها نقشآفرینی میکند؛ هم آشکار است و هم پنهان. حوزه بسیار وسیعی است که در عین اینکه خود را نشان میدهد، با چشم دیده نمیشود، اما حضورش در هر جامعهای حیاتی است.
در تعریفی ساده میتوان گفت که فرهنگ مجموعهای از اعتقادات، هنجارها و رفتارها است که کُنش افراد مختلف در ارتباط با یکدیگر را کنترل و مدیریت میکند. در همین تعریف ساده، یک ویژگی بسیار مهم به چشم میخورد و آنهم «عمومی بودن» این مقوله است. بهعبارتدیگر، فرهنگ زمانی معنا پیدا میکند و به چشم میآید که در سطحی عمومی دیده شود. از این رهگذر میتوان به مقوله مهمی رسید که با عنوان «فرهنگ عمومی» شناخته میشود.
زمانی میتوان صحبت از ارتقای فرهنگ عمومی کرد که با فعالیتهای فرهنگی دقیق و گسترده که متناسب با نیاز مردم باشد، جریانساز شد. نمونههایی از این فعالیتها را دیدهایم اما عمده آنان چراغی کمنور بوده و خیلی زود خاموش شده است.
فرهنگ عمومی، مقولهای در 2 سطح
فرهنگ عمومی به معنای فرهنگ غالب که در میان عموم جامعه رواج دارد، دارای دو بخش است. یک بخش آن ظاهری است و در موضوعاتی نظیر شکل معماری شهر، ظاهر آن، آراسته شدن به اِلمانهای نمادی در مناسبتهای ملی و مذهبی و... به چشم میخورد. این سطح از فرهنگ عمومی تأثیر قابل توجهی بر ذهنیات و رفتار شهروندان دارد اما تأثیرگذاری آن چندان عمیق نیست.
سطح دیگر فرهنگ عمومی، باطنی و نامحسوس است که نمونه آنها را میتوان در موضوعاتی نظیر گسترش اخلاق، وقتشناسی، پایبندی به حقوق مردم، رعایت حق همسایگی، وجدان کاری، فرهنگ مطالعه و آگاهی، احترام به سالمندان و... جستوجو کرد. این سطح از فرهنگ عمومی اگرچه پیچیدگیهای خاص خود را دارد اما سطح تأثیرگذاری آن بهشدت عمیق بوده و شاید تا سالها در ذهن مردم باقی بماند. کارهایی نظیر برگزاری یک تئاتر خیابانی تأثیرگذار در مناسبتهای ملی و مذهبی، تلاش برای بهبود فرهنگ محلههای با آسیب اجتماعی فراوان، نامگذاری یک خیابان و محله به الفاظ نیکو و... ازجمله رویدادهایی است که دارای سطح باطنی فرهنگ عمومی بوده و شاید تا سالها تأثیرگذار باشد.
در گسترش فرهنگ عمومی توجه به چند نکته ضروری به نظر میرسد:
اولین موضوع که نباید مورد غفلت قرار گیرد، نقشآفرینی و تأثیرگذاری دولت، نهادها و ارگانهای فرهنگی در تبیین فرهنگ عمومی در جامعه است. بهعبارتدیگر، بار اصلی شکلگیری و نهادینه شدن فرهنگ عمومی در جامعه بر عهده دستگاه حاکمیتی است. بارها دیده شده است که یک اقدام فرهنگی مستمر و حساب شده از سوی یک نهاد فرهنگی چگونه در بین مردم بازتاب گرفته و زنجیرهوار در سطح عموم مردم گسترش پیدا کرده است.
اهمیت این موضوع بهقدری است که رهبر معظم انقلاب، آیتالله خامنهای که یکی از دغدغهمندان جدی در حوزه فرهنگ هستند، در دیدار با اعضای شورای عالی انقلاب فرهنگی در 19 آذرماه سال 1392 توصیهای مهم خطاب به مسئولان دارند:
«دولت و مسئولان موظفاند که توجه کنند به جریان عمومی فرهنگ جامعه؛ ببینند کجا داریم میرویم، چه دارد اتفاق میافتد، چه چیزی در انتظار ما است؛ اگر چنانچه مزاحمتی وجود دارد، آنها را برطرف کنند؛ جلوی موانع را، عناصر مخرب را، عناصر مفسد را بگیرند.»
توجه به این فرمایش عمیق و دقیق بهخوبی نشان میدهد که دستگاههای دولتی و حکومتی وظیفه سنگینی در زمینه توسعه و نهادینه کردن فرهنگ عمومی دارند. بهعبارتدیگر، برای فرهنگ عمومی باید کار کرد و چهبسا بیشتر از موضوعات دیگر باید تلاش کرد، چراکه فرهنگ روح جامعه است و فرهنگ عمومی بهمثابه یک موتور محرک، تمام فعالیتها، هنجارها و روابط بین مردم در جامعه را تنظیم میکند.
دومین نکته در باب فرهنگ عمومی را میتوان از فرمایش رهبری که در بالا ذکر شد، برداشت کرد. تأکید ایشان به مسئولین و دولت، پایش دقیق و مستمر فرهنگ عمومی و همچنین برداشتن عوامل مخرب در این راه است؛ بنابراین باید اشاره کرد که فرهنگ عمومی در هر دوره و زمان، متناسب با شرایط آن باید مورد پایش قرار گرفته و در صورت لزوم اقدامات راهگشا انجام داد.
چه خوب است که نگاهی موشکافانه به اقدامات فرهنگی یک سال قبل صورت گیرد و تأثیرگذاری آن بر فرهنگ عمومی از منظر کارشناسان و دغدغهمندان حوزه فرهنگ مورد بررسی قرار گیرد.
سومین نکته گرهخوردگی و پیوند عمیق فرهنگ عمومی با مردم است. در حقیقت یکی از راهکارهای ارتقای فرهنگ عمومی توجه به برگزاری برنامهها و رویدادهای مردممحور است. هر آن چیزی که با مردم سروکار دارد و به عبارتی بهتر «عمومی» محسوب میشود یک زمین بازی حساس برای نقشآفرینی در موضوع فرهنگ عمومی است که بههیچوجه نباید مورد غفلت قرار گیرد. در این زمینه نمونههای خوب و بد فراوانی وجود دارد.
برای مثال از مدتها پیش برای گسترش فرهنگ مطالعه و کتابخوانی، امکاناتی برای مطالعه کتاب در مترو، اتوبوس و ناوگان حملونقل عمومی فراهم شد. این امکان در ابتدا بهصورت فیزیکی (قرار دادن کتاب) و بعدها بهصورت الکترونیکی بود اما به نظر میرسد که در سالهای اخیر توجه چندانی به این ظرفیت شگرف نشده و به دست فراموشی سپرده شده است. در حقیقت این اقدام خوب، مستمراً مورد پایش قرار نگرفته است. همچنین به یاد دارم که با نصب تلویزیونهای کوچک در فضای مترو، محتوایی ساده اما غنی در جهت گسترش اخلاق شهروندی، حق همسایگی و... پخش میشد. این اتفاق مبارک باید مورد توجه قرار گیرد تا مبادا با غفلت به دست فراموشی سپرده شود.
دراینبین البته اتفاقات مثبتی هم انجام شده است که نباید آنها را از قلم انداخت؛ اتفاقاتی که تأثیر مثبت آن تا سالها در ذهن مردم ماندگار شده است. برای مثال، تغییر نام یکی از مناطق تهران که از قدیم به «دخانیات» معروف بوده به محله «سلامت» اقدام تأثیرگذاری در جهت افزایش سلامت روانی و ذهنی شهروندان بود که انجام شد. این کار بار معنایی ویژهای برای مردم شهر تهران به همراه داشت و توجهات زیادی را معطوف خود کرد. بدون شک اگر چنین اقدامات مؤثری بهویژه در محلههای آسیبپذیر اجتماعی ادامه داشته باشد شاهد اتفاقات بسیار خوبی خواهیم بود.
موضوع چهارم توجه به این نکته است که فرهنگ مقولهای «بهروز» است. با تحولات سیاسی و اجتماعی جامعه تغییر پیدا کرده و بهروزرسانی میشود. ازاینرو فرهنگ عمومی هم متأثر از آن، «بهروز» و منطبق بر نیازهای جامعه است. لازم است که متولیان فرهنگی، مسئولان و دستگاههای مسئول در این زمینه نسبت به این ویژگی مهم آگاه بوده و برنامههای خود را در این راستا تنظیم کنند.
باید توجه داشت که هر کس نیازهای روز جامعه را دقیقتر احصا کرده و براساس آن برنامهریزی کند، میدان فرهنگ عمومی را به نفع خود رقم میزند. اگر خداینکرده دشمنان انقلاب اسلامی زودتر از ما آستین بالا زده و با سوار شدن بر نیازهای جامعه، میدان فرهنگ را به دست گیرند، اتفاقات بسیار ناگواری در انتظارمان خواهد بود. این موضوع همان چیزی است که رهبر انقلاب سالها از آن با عنوان «تهاجم فرهنگی» یاد میکنند و همواره نسبت به آن دغدغه دارند.
نکته پایانی استمرار و ثابتقدمی در عرصه فرهنگ است. باید دقت داشت که فرهنگ عمومی زودگذر و آنی شکل نمیگیرد و چهبسا ماهها باید زحمت کشید تا یک خط فرهنگی در جامعه پررنگ شود؛ بنابراین نباید با ناملایمتیها ناامید شد. بدون شک هر گامی که در این میدان برداشته شود تأثیرگذاری خود را خواهد داشت اما زمانی تبدیل به جریانی ماندگار میشود که سالها و ماهها روی آن کار کرد.
در پایان اشاره میشود که فرهنگ تعیینکننده شیوه رفتار و تفکر جوامع است. جامعهای که از فرهنگ عمومی غنی برخوردار باشد، بهتر فکر کرده و در تمام صحنهها عاقلانهتر رفتار میکند. این میدان بزرگ امروز تبدیل به صحنهای مهم شده است و باید آگاه بود تا مبادا به دست نااهلان بیفتد. در هر جایی که با اقدامات راهگشا موفق شویم، فرهنگ عمومی یک گام به جلو میرود و در هر جایی که سستی و کمکاری صورت گیرد، زمینه برای تزلزل فرهنگ عمومی فراهم میشود.
شناسه خبر 41793