در گفتوگو با استاد بازنشسته گروه زبان و ادبیات فارسی دانشگاه اصفهان عنوان شد:
دیوان صائب، عصارهای از کل میراث شعری گذشتگان
سپهرغرب، گروه دُرهای دَری - فاطمه فراقیان: استاد بازنشسته گروه زبان و ادبیات فارسی دانشگاه اصفهان گفت: صائب به جهت مطالعه آثار شعرای مختلف بهدلیل غم نان نداشتن و فراغبالی و البته علاقه، تأثیر خوبی از آنها پذیرفته و میتوان گفت دیوان وی عصارهای از کل میراث شعری گذشتگان است.
در صفحه «دُرهای دری» این شماره سپهرغرب به جهت اینکه چند روز پیش (دهم تیرماه) بزرگداشت «صائب تبریزی» را پشت سر گذاشتیم، به این شاعر تمثیلها خواهیم پرداخت.
سرمایه اصلی ایرانیان ادبیات آنها است و آنچه در دنیا ما را معروف کرده، حافظ، سعدی، مولانا، صائب و دیگر ادیبان هستند؛ اما برخی متولیان فرهنگی این مهم را نمیدانند و میراث بزرگ یادشده را نادیده میگیرند. فرزند ما از همان دبستان میبیند که کسی برای ادبیات فارسی شأن و منزلتی قائل نیست، همین میشود که گاهی شاهدیم برخی پزشکان، مهندسان و غیره با آنهمه تحصیل علم و مهارت، اما سواد فارسی ندارند!
یکی از شاعران بزرگ قرن 11 هجری میرزامحمدعلی صائب تبریزی بوده که ملکالشعرای شاهعباس صفوی دوم نیز هست؛ این شاعر خوشسخن، نکتهگوی در تبریز زاده میشود که خود نیز در اشعارش به این موضوع اشاره دارد، اما بعد به اصفهان فرستاده میشود و در همانجا زندگی کرده و درنهایت سال 1086 هجری جان به جانآفرین تسلیم میکند.
اهمیت صائب در غزلسرایی است و اگر بخواهیم بعد از سعدی، حافظ، مولانا، عطار و انوری کسی را در زمینه غزل شاخص بدانیم، همین شاعر است. نازکی خیال، لطافت اندیشه، مضمونسازیهای ظریف و معنیهای بیگانه و باریک در شعر وی دیده میشود.
صائب 120 هزار بیت شعر دارد و از جهت این کثیرالشعری با عطار قابل مقایسه است، اما اشعار وی دارای غث و سمین (خوب و بد) بوده؛ یعنی برخی از آنها در اوج است، بعضی متوسط بوده و تعدادی نیز ضعیف است.
شعر او نیز در زمره اشعار عرفانی است. در شعر صائب حالاتی از درویشی و عرفان ایرانی موج میزند و اگر بخواهیم شعر و دیدگاه وی را ازنظر تعلیمی تبیین کنیم، باید بگوییم که صائب اعتقاد دارد انسان باید رابطهای خالصانه با خدا و مخلوقاتش داشته باشد.
در دولت صفویان زبان رسمی را «ترکی» قرار داده بودند، بنابراین به زبان فارسی توجه نمیکردند، اما در هندوستان که ایرانیتبارهای مغول در آنجا حکومت میکردند، به زبان فارسی سخن میگفتند و از شاعران فارسیزبان حمایت میکردند که صائب به همین دلیل در برههای از عمر خود همچون دیگر شعرا به هند میرود.
طی زندگی شاعران فارسیزبان بسیار در هند، سبک «هندی» پدید میآید که گرچه صائب آغازگر و ایجادکننده این سبک نیست، اما به کمالرساننده آن است؛ ویژگی خاص سبک هندی و نماینده آن صائب، اسلوب معادله یا مدعامثل بوده است.
با این مقدمه به سراغ مهدی نوریان، استاد بازنشسته گروه زبان و ادبیات فارسی دانشگاه اصفهان رفتیم تا با ما از صائب بگوید:
استاد بازنشسته گروه زبان و ادبیات فارسی دانشگاه اصفهان با بیان اینکه میرزامحمدعلی صائب تبریزی شاعر بزرگ قرن 11 بوده که قسمت عمده دیوانش را غزل تشکیل داده است، گفت: البته قصیده، مثنوی و انواع دیگر شعر را هم در دیوانش دارد.
مهدی نوریان با اشاره به اینکه ما ایرانیان و فارسیزبانان سه شاعر بزرگ غزلسرا بهنام مولانا، سعدی و حافظ داریم که هرکدام با شیوه خاص خود غزل را به اوج رساندهاند، ابراز کرد: پیرو نبودن و تقلید نکردن، یکی از نکات پیشرفت آنها بوده و نبوغشان باعث شده تا راه جداگانهای انتخاب کنند و به بالاترین حد ممکن برسند.
وی با بیان آنکه حال اگر از این سه تن بگذریم بیتردید چهارمین غزلسرا صائب است، افزود: راز موفقیت صائب هم همین است که مقلد صرف نبوده و شیوه تازهای درپیش گرفته (گرچه نباید تأثیرپذیری این شعرا از یکدیگر را نادیده گرفت)؛ در هنر همین اصالت و ابتکار اهمیت دارد.
استاد بازنشسته گروه زبان و ادبیات فارسی دانشگاه اصفهان با بیان اینکه زادگاه صائب تبریز بوده اما برخی تصور کردهاند که صائب در اصفهان به دنیا آمده که غلط است، گفت: چراکه هم حقایق تاریخی میگویند که صائب تبریزی است و هم خود او در بیتی از اشعارش صراحتاً به این موضوع اشاره کرده است: «ز خاک پاک تبریز است صائب مولد پاکم/ از آن با عشقباز شمس تبریزی سخن دارم».
نوریان با اشاره به اینکه باید گفت فترتی در سلسله صفویه در زمان شاهعباس و شاهطهماسب روی میدهد که عثمانیها فرصت پیدا میکنند هجوم آورده و تبریز را بگیرند، ابراز کرد: اما شاهعباس در سال 1012 به عثمانیها حمله میکند و آذربایجان را پس گرفته و به میهن عزیزمان ایران برمیگرداند؛ شاهعباس پس از این ماجرا تصمیم میگیرد تعداد زیادی از بازرگانان و بهاصطلاح امروز ثروتمندان و کارآفرینها را به اصفهان کوچ بدهد که خانواده صائب نیز ازجمله آنها بوده است. این مهاجران در مکانی بهنام عباسآباد در اصفهان ساکن میشوند که هنوز هم در این شهر محلهای به این نام وجود دارد.
وی بیان کرد: پدر صائب میرزا عبدالرحیم تبریزی نیز از تجار بزرگ تبریز بود که به دستور شاهعباس صفوی به اصفهان کوچ میکند.
استاد بازنشسته گروه زبان و ادبیات فارسی دانشگاه اصفهان با اشاره به اینکه محیط اصفهان در آن زمان مناسب برای پرورش استعدادها در هر زمینهای بوده و آثار تاریخی از دوره شاهعباس به بعد در اصفهان همچون مسجدها، پُلها، میدانها و انواع هنر مانند نقاشی، کاشیکاری، خطاطی، خوشنویسی و غیره این مهم را تصدیق میکند، اظهار کرد: در همه تذکرهها و کتابهی مختلف هم آمده که شعر و شاعری نیز در این دوره رونق فراوانی داشته است و حمایت صفویان از ادبیات بهگونهای بوده که خود شاهعباس گاهی در محفل شعرا حضور پیدا میکرده است.
نوریان با بیان اینکه صائب در جوانی به هندوستان سفر کرد چراکه در آن زمان پادشاهان گورکانی هند به شعر فارسی علاقه وافری داشتند و به آن توجه میکردند، افزود: در این دوره انواع هنرمندان از ایران به هند سفر کردهاند.
وی گفت: احمد گلچین معانی کتابی دو جلدی بهنام «کاروان هنر» دارد که در آن درباره شاعرانی که به هند سفر کردهاند و در آنجا منزلت داشتهاند، سخن میگوید.
استاد بازنشسته گروه زبان و ادبیات فارسی دانشگاه اصفهان با بیان اینکه صائب 6 سال در هند بوده و مورد توجه قرار گرفته و اثرگذاری داشته است، اذعان کرد: همچنین صلههای گرانبهایی میگرفته، اما بههرحال در غربت بوده و در دیوان او به اشعاری برمیخوریم که از غربت گله داشته و دلگیر بوده و آرزوی بازگشت به اصفهان را داشته است، برای مثال به این بیت توجه کنید «بنگر چه رغبت است به ساحل غریق را/ صائب عیار شوق من و اصفهان مپرس» و یا «صائب فراق لالهعذاران اصفهان چشم مرا/ چو چشمه زایندهرود کرد».
نوریان با اشاره به اینکه بعد از 6 سال پدر صائب به دنبال پسر به هند میرود و او را به اصفهان برمیگرداند، گفت: در این مقطع است که شاعر میسراید «کلک گهربار صائب تا سخنپرداز شد/ زندهرود تازهای در اصفهان آمد پدید» و یا «چشم را با سرمه پیوندی است از روز ازل/ صائب از گلگشت سیر اصفهان چون بگذرد؟».
استاد بازنشسته گروه زبان و ادبیات فارسی دانشگاه اصفهان گفت: صائب به دو جهت در طول عمر پُربرکت خود غم نان نداشته است؛ یکی چون پدر متمولی داشته و دیگر اینکه بهازای مدح شاهان صلههای گرانبهایی میگرفته است و از آنجا که با سه شاه صفوی، شاهصفی، شاهعباس دوم و شاهسلیمان معاصر بوده، آنان را نیز مدح گفته است؛ برای مثال زمانی که 33 پُل در زمان شاهسلیمان صفوی ساخته شده و با جشن و چراغانی افتتاح میشود، قصیدهای میگوید که یک بیت آن این است: «اصفهان یک دل روشن ز چراغان شده است/ پُل ز آراستگی تخت سلیمان شده است».
نوریان با بیان اینکه صائب به جهت غم نان نداشتن زمان و توان مطالعه داشته و از همین روی از وی یک سفینه (منتخب اشعار) باقی مانده است، تشریح کرد: صائب در سفینه خود از زمان رودکی به بعد ابیات خوب شاعران را انتخاب و ثبت کرده است؛ نسخهای از این سفینه در کتابخانه دانشگاه مرکزی اصفهان هست که عکس آن چاپ و نشر داده شده است.
وی با اشاره به اینکه نکته جالب توجه آن است که در این سفینه بیتی از حافظ نیست!، گفت: چراکه اشعار حافظ «همه بیتالغزل معرفت است» و صائب نتوانسته بین خوبهای حافظ خوبتری بیابد و اینجاست که میگوید «هلاک حُسن خداداد او شوم که سراپا/ چو شعر حافظ شیراز انتخاب ندارد» و تأکید میکند که نتوانسته در دیوان حافظ بیت و شعری را بر دیگری ترجیح دهد.
استاد بازنشسته گروه زبان و ادبیات فارسی دانشگاه اصفهان افزود: صائب به جهت مطالعه آثار شعرای مختلف بهدلیل فراغبالی و البته علاقه، تأثیر خوبی از آنها پذیرفته و میتوان گفت دیوان وی عصارهای از کل میراث شعری گذشتگان است.
نوریان با اشاره به اینکه صائب خودش میگوید ازنظر محتوا بیشتر پیرو مولانا است که بنده در این باب مقالهای بهنام «اندیشههای مولانا در اشعار شورانگیز صائب» نوشتهام، ابراز کرد: در رابطه با تأثیرپذیری صائب از مولانا به این بیت بنگرید «هرکه جز ماهی، ز آبش سیر شد/ هرکه بیروزی است، روزش دیر شد» مولانا و «نیست پروا تلخکامان را ز تلخیهای عشق/ آب دریا در مذاق ماهی دریا خوش است» صائب. از طرفی به جهت فن شاعری تأثیر بسیاری از حافظ گرفته و ازنظر سادگی و روانی زبان نیز کلام سعدی را به یاد میآورد که میتوان گفت معجونی از فکر و فن و زبان این سه پرچمدار ادبیات ایران میسازد.
وی بیان کرد: نام سعدی آمد و خوب است که در یک جمله بگویم این شاعر بزرگترین معلم زبان فارسی بوده و هر آنکه با کلام سعدی مأنوس باشد، ادبیات و زبان فارسی را به معنای واقعی میفهمد.
نوریان با بیان اینکه مقاله دیگر بنده مربوط به کنگره بزرگی است که در مورد مکتب فلسفی اصفهان بهنام (از قرطبه تا اصفهان) برگزار شد و من هم در آنجا پیرامون فکر صائب سخنرانی داشتم، گفت: این مقاله در مجموعه مقالات کنگره به چاپ رسید.
وی با اشاره به اینکه همچنین کنگرهای نیز در هند با نام «انجمن استادان فارسی هند» برگزار شد که در آنجا نیز در مورد یکی از فواید دیوان صائب صحبت کردم، افزود: این فایده آن است که تأثیرپذیری صائب از شاعران گذشته و بازسازی شعر آنان، باعث میشود برخی پیچیدگیهای معنایی رفع شود و ما را در فهم شعر بزرگان کمک میکند؛ برای مثال به این دو نمونه شعر دقت کنید «غرق نورم گرچه سقفم شد خراب» مولانا با «درون خانه بیسقف، روشنی فرش است».
استاد بازنشسته گروه زبان و ادبیات فارسی دانشگاه اصفهان با بیان اینکه اغلب اشعار صائب تمثیل دارد و بنده زمانی که در دانشگاه درس صائب را تدریس میکردم به دانشجوهایم میگفتم برای فهم شعر این شاعر ابتدا بیت دوم را بخوانید و سپس بیت اول را، گفت: چراکه در بیت دوم تمثیلی برای فهماندن مطلب بیت اولش میآورد که ما غالباً با معنای تمثیلها آشنا هستیم.
نوریان افزود: برای مثال وقتی میخواهد بگوید من به مسافرت علاقه دارم، میگوید «سرمه خاموشی من از سواد شهرهاست/ چون جرس گلبانگ عشرت در سفر باشد مرا» (لازم به توضیح است که اگر کسی سرمه بخورد صدایش میگیرد، جرس: زنگ شتر، سواد: چشمانداز شهر که از دور به شکل سیاهی دیده میشود).
وی اذعان کرد: تذکره نصرآبادی که در زمان صائب نوشته شده و دیگر کتابها و تذکرهها از این شاعر با احترام یاد میکنند، اما «طرز تازه» ای که خود صائب شعرش را به آن منتسب میکند، کمکم دچار پیچیدگی، تصنع افراطی، معماگونهای و انحطاط میشود که در زمان زندیه به همین جهت نهضت بازگشت شکل میگیرد و پرچمدارانش معتقد بودند که شعر فارسی به بنبست رسیده و تنها راه نجات آن بازگشت به شیوه قدما است.
استاد بازنشسته گروه زبان و ادبیات فارسی دانشگاه اصفهان بیان کرد: گویا آذر بیگدلی به جهت همین سرخوردگی در تذکره آتشکده خود به لحن تند و سردی از صائب یاد کرده و شعر، طرز نو و هنر او را انکار میکند.
نوریان با اشاره به اینکه اما بعدها نخستین کسی که برخلاف این جریان قدم برداشت حیدرعلی کمالی اصفهانی بود که منتخبی از شعر صائب تهیه کرد (1306-1307)، افزود: این قدم ابتدایی آشتی با صائب در این دوره بود؛ پس از وی نیز کوششهایی از امیری فیروزکوهی، رهی معیری، احمد گلچین معانی و غیره شد. در این دوران منتخب صائب از زینالعابدین مؤتمن را داشتیم، سپس کتابفروشی خیام دیوان صائب را چاپ کرد و بعد از آن دیوان صائب به کوشش بیژن ترقی با مقدمهای از امیری فیروزکوهی به چاپ رسید.
وی گفت: انجمن آثار ملی نیز یک نسخه خطی از دیوان صائب با خوشنویسی شاگرد شاعر بهنام عارف تبریزی دارد که در حاشیه آن برخی از اشعار به خط خود صائب است.
نوریان با بیان اینکه ملیحای سمرقندی سفیر و نویسندهای بوده که کتاب مذکر اصحاب را نوشته و در آن کتاب از شاعران یاد کرده است، ابراز کرد: زمانی که به اصفهان میرسد، سه سال از فوت صائب میگذشته و ملیحا به جهت اینکه سعادت همصحبتی با وی را پیدا نکرده، بسیار افسوس میخورد و میگوید که خانه صائب بسیار باشکوه و محل رفتوآمد ادبا بود و محل دفن وی نیز در محدوده زایندهرود و بسیار باصفا است.
استاد بازنشسته گروه زبان و ادبیات فارسی دانشگاه اصفهان با بیان اینکه تاریخ وفات صائب 1086 است، ابراز کرد: البته روی سنگ قبرش نوشته شده 1087 که آن تاریخ مربوط به تحریر اشعار شاعر پس از یک سال روی قبر وی است. نکتهای که در مورد آرامگاه صائب وجود دارد اینکه مدتی متروک بوده تا آنکه مرحوم الفت اصفهانی و دیگر اساتید بر اثر نشانههایی که در کتابها دیده بودند، قبر وی را پیدا میکنند و در سال 1345 انجمن آثار ملی نیز بنایی برای آن احداث میکند.
شناسه خبر 42894