سپهرغرب، گروه اندیشه: عاشورا مانند تابلویی است که در آن نقشهای مختلفی وجود دارد و رنگآمیزیهای متفاوتی در آن دیده میشود. عاشورا مدرسه است و مدرسه همانطوریکه همه میدانیم کلاسها و درسهای متفاوتی دارد؛ کلاس ریاضی، علوم، انشا و... عاشورا هم پر از کلاسهای مختلف است.
یکی از این کلاسها، درس خانوادهداری است که این بحث گستردهای بوده و از سفارشهای اکید پیامبراسلام (ص) است.
ایشان میفرمایند: «بهترین کسان شما،بهترین کسان است نسبت به خانوادهاش و من بهترین کس شما هستم نسبت به خانواده و اهلبیت خودم.»
یعنی پیامبر به ما معیار داده که اگر میخواهید بفهمید فرد در چه درجهای قرار دارد و چقدر خیر است، نگاه کنید و ببینید چقدر نسبت به خانوادهاش اهل خیر است.
در روایتی دیگر از پیامبر، ایشان میفرمایند:«هر چه ایمان فرد بالاتر میرود، علاقهاش به زن و خانوادهاش بیشتر میشود.»
یعنی درجه ایمان یک فرد را از نسبت توجه فرد به خانوادهاش میتوان سنجید. هرقدر نسبت به خانواده محبت بیشتری داشته باشد، درجه ایمانش بالاتر است.
در عاشورا نقش پررنگ خانواده را میبینیم. اول اینکه سید الشهدا (ع) اصرار داشتند همراه خانواده مسیر را طی کند تا از این طریق ظرفیت خانواده در تحولات اجتماعی را به ما گوشزد کند. اینکه خانواده در تحولات اجتماعی بسیار مؤثرند.
شاید آن روز برای مردم جای سؤال بود که چرا اباعبدالله الحسین (ع) خانوادهاش را با خود همراه کرده است، امروز برای مردم ما سؤالبرانگیز و مبهم نیست. میدانیم در عاشورا، سیدالشهدا، جوانان بنیهاشم و اصحابش به شهادت رسیدند و بعدازآن باید کسی میبود که پیام خون شهدای کربلا را شهر به شهر ببرد و افشاگری و روشنگری و از آرمانهای عاشورا دفاع کند.
این نقش به عهده زینب کبرا (س)، حضرت ام کلثوم (س)، حضرت سجاد (ع) و بقیه خانواده سیدالشهدا بود.
امام حسین (ع) با همراه کردن خانواده با خود میخواستند این را به ما بفهمانند که خانواده میتواند در احیای مسیر حق و کلمه الله مؤثر باشد. رفتار ایشان با خانوادهاش برای ما الگوست. امامحسین(ع) شب عاشورا دستبهسینه خواهر میگذارد و او را آرام میکند.
حضرت زینب (س) بیقرار است، چون فردا باید فراق برادر را تحمل کند. برادر اما خواهر را آرام میکند و میفرماید: «نکند شیطان صبر تو را از بین ببرد.» و توصیههایی به حضرت زینب (س) میکنند در عزاداری و اینکه حضرت زینب (س) اجازه ندهد دشمن از سوگواری سوءاستفاده کند و به ایشان تاکید میکنند: «گونهای عزاداری کن که وقارت حفظ شود.»
در روز عاشورا وقتی میخواهد با دخترش، حضرت سکینه (س) که ادیب بود وداع کند و با سه بیت شعر، وداع میکند. این اشعار در اوج عاطفه است.
این وداع عاطفی به ما میآموزد، وقتی میخواهم به سفری بروم و از خانواده و دخترم دور شوم، عاطفه خرج کنم و به آنها محبت داشته باشم.
حضرت به دخترش میفرماید: «دخترم تا زمانی که روح در بدن من است با اشکهایت قلب مرا آتش نزن. وقتی من از دنیا رفتم اولی هستی و میتوانی هرطور دوست داری، عزاداری کنی.» حضرت، دخترش را با کلمه «ای بهترین زنان» خطاب میکند. باکمال مهر و ادب. چقدر این الفاظ زیبا و پر عاطفهاند و همه اینها برای ما درس است که نسبت به خانواده کوشا باشیم همانطور که سیدالشهدا (ع) و یارانش کوشا بودند و باعث عاقبت بخیری زهیر و همسرش شدند.
وقتی زهیر شک داشت به خیمه سیدالشهدا برود یا نه، همسرش به دادش رسید و گفت:زهیر؛ پسر فاطمه الزهرا(س) تو را فراخوانده چرا تردید داری؟ این نشان میدهد گاهی همسر فرد باعث عاقبت بخیری او میشود. همه اینها درس است.
در کربلا وهب و مادرش را داریم که در رکاب سیدالشهدا (ع) بودند؛ یک خانواده شایسته و نیکوکار. یاران امام حسین (ع) با خانوادههایشان در کربلا حضور داشتند و تکتک آنها برای ما درسی دارند که نباید از آنها غافل شویم.
شناسه خبر 44796