سپهرغرب، گروه شهر - عباس سریشی: از شهرکهای فرهنگیان، مدنی و بهشتی گرفته تا شهرک الوند و گلستان همه و همه بهعنوان شهرکهای اقماری و دارای جمعیت بالا چشمبهراه توجه همت و عزم شورای شهر و شهردار جدید هستند تا شاید بخشی از خدماتی که سهم آنها از حقوق شهروندی است ادا شود.
افزایش سریع جمعیت و کاهش زمین برای ساخت مسکن ازجمله عوامل اصلی و مهم در تراکم و رشد شهرنشینی و بروز مشکلات فراوان در زمینه حملونقل، آلودگی هوا و تخریـب محیطزیست و پاسخگویی خدمات زیرساختی در چند دهه اخیر بوده که باعث شده طرح احداث شهرکهای اقماری بهعنوان راهکاری اساسی برای کاهش بار مادرشهرها مورد توجه و اقبال قرار و متعاقباً دستور کار مدیران شهری قرار گیرد.
بر اساس مدل اولیه و فلسفه ایجاد شهرکهای اقماری فعالیتهای اقتصادی و تجاری، اداری در هـسته مرکزی شهر انجام گرفته و نواحی پیرامون و حومه عهدهدار اسکان قسمت قابل توجهی از جمعیـت شهر خواهـد بـود. ایجاد شهرهای جدید خصوصاً در کشورهای پیشرفته صنعتی بیانگر نوآوریهای معماری و بهرهگیری از بافتهای شهری منسجم همراه بـا فضاهای اقتصادی و رشد بالای بخش خدمات و همچنین بهرهمندی از شبکههای حملونقل مناسب است؛ که همگی باعث رونق اقتصادی و جمعیتپذیری اینگونه شهرها شده است.
در واقع یکی از راهکارهای غلبه بر مشکلات و کاهش تراکم کلانشهرها ایجاد شهرکها و شهرهای اقماری است؛ که صدالبته موضوع مهم در جذب مردم به این شهرکها کیفیت و کمیت ارتباط این مجموعهها به مادرشهر است زیرا در واقع این شهرکها هستند که متحمل اضافه بار جمعیتی شهرها هستند؛ بنابراین ایجاد بستری مناسب برای توسعه شهرهای اقماری از طریق ایجاد زیرساختهای خدماتی و رفاهی، حملونقل، بهداشت، درمان و آموزش در تراز شهر اصلی نهفقط ازجمله حقوق اصلی ساکنان آنهاست بلکه در موضوع توسعه هم از اهمیت خاصی برخوردار است.
زیرا تعداد زیادی اj8ز مردمی که در شهرکهای اقماری زندگی میکنند هر روز صبح برای رفتن به سر کار خود به شهر میروند و شبها برای استراحت به محل زندگی خود برمیگردند، این افراد اصولاً با اینکه در مادرشهر اصلی ساکن نیستند، اما جزء جمعیت شهر محسوب میشوند و بهمانند همه شهروندان باید از حقوق شهروندی برخوردار باشند.
موضوع اینجاست که برعکس مناطق حاشیهنشین که عموماً در نواحی غیر رسمی اطراف شهرها بدون برنامههای زیرساختی شهرسازی و غیر توسعهای، بدون مجوز ساخته شده و به دلیل بیبرنامگی بهصورت اضافهبار ناخواسته بر بدنه شهر تحمیل میشوند اما شهرکهای اقماری طی برنامههای تحقیقاتی، بر اساس نقشه پروانه، با صدور مجوز و رعایت استاندارهای شهرسازی احداث شده و دارای یک سلسلهمراتب اداری و مدیریتی بوده و واحد منسجم و بههمپیوسته شهری را تشکیل میدهند که از شرایط سیستمی یکپارچه تبعیت میکنند، براین اساس میتوان با شیوه مدیریتی محلی و وضع قوانین استاندارد به مدیریت خدمات و توزیع عادلانه آن اقدام کرد.
البته گاهی در ادبیات برخی رسانهها و مسئولان، زندگی در شهرهای اقماری هم به حاشیهنشینی تعبیر میشود که نشان میدهد با گذشت بیش از چند دهه از رونقگیری این پدیده اما هنوز از منظر مدیریت مادرشهرها، نگاه مشخصی به آنها نشده و مضاف بر آن دولت و مجلس هم برنامه مدونی برای آنها ندارند بنابراین اکنون بسیاری از شهرکهای اقماری موجود در کشور ما با مشکلات گوناگون و ریشهداری مواجه هستند که بعضاً زندگی و تحمل شرایط را برای ساکنان سخت و ناممکن میسازد.
*از طرح خوب تا اجرا و دستاوردهای ضعیف!
و اما بهمانند همه شهرهای کشور در شهر همدان نیز بر اساس نیاز، طی چند دهه گذشته به ایجاد شهرکهای جدید بهصورت اقماری اقدام شده شهرکهایی مثل فرهنگیان، مدنی، بهشتی، الوند و... که در حال حاضر هرکدام پذیرای سکونت چند 10 هزار نفر هستند.
قطع یقین با توجه به جمعیت بالای ساکن در این مجموعهها توجه و اهتمام نسبت به گستره خدماترسانی در این شهرکها باید مورد توجه خاص باشد گو آنکه انجام این ملاحظات فکری و خدمات فیزیکی هم کار چندان سادهای نیست چراکه جدا از مباحث و زیرساختهای آموزشی، بهداشتی و درمانی و یا حتی انتظامی، از تهیه نقشه شهرسازی تا ایجاد زیرساخت، آسفالت، حملونقل عمومی، تنظیف شهری، زیباسازی و فضای سبز... آنها صرفاً بر عهده یک مدیریت کوچک به نام شهرداری نواحی گذاشته شده که بعضاً توانایی پاسخگویی به همه انتظارات و مطالبات ساکنان را ندارند.
داستان اینجاست که تقریباً عمده این شهرکها بهجز بحث اجبار به سکونت، هیچگونه امکانات خاصی را برای زندگی ساکنان خود ندارند و حتی، زیرساختهای بعدی نیز چندان تأثیر بر رفاه عمومی ساکنان آن که رو به افزایش هستند نیز نذاشته و این در حالی است که دولت و دستگاههای مسئول باید آنها را از ابتدا طوری میساختند تا مردم مجبور نشوند بهگونهای زندگی کنند که مشمول هیچ سرویس و خدمات شهری نشوند.
به دیگر معنا با توجه به شرایط موجود، دولت و مدیران شهری همدان باید درباره ساخت شهرکهای اقماری جدید تجدیدنظر اساسی داشته باشند زیرا همین دست شهرکهای موجود که چند دهه قبل برای کاهش اضافهبار جمعیتی شهر تعریف و طراحی شده بودند اکنون به دلیل بیتوجهی به حجم پذیرش و یا لزوم افزایش زیرساختهای لازم شهرنشینی نهفقط مملو از جمعیت شده و بهطور مداوم جمعیت میپذیرند بلکه با مشکلات گوناگونی در ابعاد مختلف فرهنگی، اجتماعی، شیوه زندگی و امکانات رفاهی متأثر از افزایش جمعیت بیش از استاندارد رو بهرو هستند.
به دیگر سخن از بیتدبیری و بیتوجهیها، اکنون شهرکهایی در همدان شکل گرفته که هر یک خانوادههای بسیاری را با بلاتکلیفیهای فراوان در خود جای دادهاند، درحالیکه طی همین سالها تلاش برای ساماندهی آنها فقط در وعدهها خلاصه شده و عزم راسخ و دست مهری که آنها را از ضعف مدیریت و مشکلات در برخی امور مالی برهاند وجود ندارد، در مجموع میتوان آنها را بیشتر مرزی بین برخورداری و محرومیت دانست تا فضایی برای گشایش و آرامش.
انجام نشدن محوطهسازی، نبود فضای سبز و مراکز خرید مایحتاج عمومی، آسفالتریزی نشدن معابر، عدم توجه به پیادهروسازی، روشنایی محوطهها و به موازات آن تأمین نشدن سرانههای فرهنگی، آموزشی و... ازجمله مشکلات موجود در شهرکهای جدید است که همواره بهعنوان چالش مهم مورد انتقاد ساکنان بوده است بهگونهای که طی مدت زمان ایجاد شهرکها در شهر همدان بارها و بارها ساکنان آنها بهصورت فردی یا گروهی نسبت به وضعیت خود شکایات و اعتراضاتی را مطرح کردهاند. از فرهنگیان، مدنی و بهشتی گرفته تا الوند و گلستان و... همه و همه بهعنوان شهرکهای اقماری و دارای جمعیت بالا همچنان چشم به راه توجه، همت و عزم شورا و شهردار جدید هستند تا شاید بخشی از خدماتی که سهم آنها از حقوق شهروندی است ادا شود.
سهم گلستان از حقوق شهروندی!
بهموازات همه شهرکها و کویهای پیرامونی شهر همدان ساکنان کوی گلستان نیز بر اساس حقوق شهروندی، مستحق دارا بودن خدمات مناسب رفاهی، خدماتی، آموزشی، بهداشتی و... شهری بوده و باید در راستای پوشش خدمات مناسب به آنها و متعاقباً مرتفع نمودن مشکلات موجود این کوی، از سوی متولیان و مدیران شهری چارهاندیشی شود.
این دومین گزارش سپهرغرب در خصوص بلاتکلیفی برای احقاق حقوق شهروندانی است که پس از سالها وقفه چشمانتظار خدمات دستگاهها برای مجموعه خود هستند؛ زیرا بر اساس مشاهدات و بررسیهای صورت گرفته تراکم جمعیت بیش از قاعده و بدون مطالعه در کوی گلستان، نبود فضاهای عمومی و آموزشی، فرهنگی و ورزشی و حتی فقدان برخی زیرساختهای اولیه شهرنشینی متناسب و ملزوم با جمعیت ساکن چالشهای ریز و درشتی را برای اهالی این کوی ایجاد کرده که هرکدام بهنوبه خود قصهای است پر غصه.
و البته این همه نیز در حالی است که برای این مجموعه نیز بهمانند همه شهرکها و کویهای موجود نقشه رسمی و پروانه ساخت صادر و علیالقاعده و از همان ابتدا میبایست تمامی نیازها، امکانات و زیرساختها و بایستگیهای سکونت شهری در آن پیشبینی و لحاظ میشد مضاف بر آنکه شهرداری هم چه در حین اجرای طرح توسط پیمانکار و چه در زمان تحویل و آغاز سکونت باید طبق قانون، با تعامل و توافق منطقی با پیمانکار و یا پیگیریهای قانونی دیگر این موضوعات را ساماندهی میکرد.
اما با این وجود و بهرغم سالها سکنی گزیدن صدها خانوار در این کوی نهتنها هنوز نواقص قبلی مرتفع نشده بلکه پیامدهایِ این دورِ باطل فراموشی و بیتوجهی به مشکلات و صدالبته بهموازات اضافهبار جمعیتی اکنون در اشکال مختلف در حال خودنمایی است و حتی گاهی نشاندهنده این است که ظاهراً ارادهای هم برای رفع کاستیها وجود ندارد.
زیرا از یکسو ترمیم و انجام برخی موضوعات بر عهده پیمانکارانی است که مدتها قبل کار را نیمهتمام رها کرده و بهدنبال ساخت پروژهای دیگر رفتهاند و یا متأثر از حجم بالای مشکلات، نواقص، فقدان بودجه و اعتبارات شهرداریهای نواحی نیز از عهده آنها برنمیآیند حالا البته سهم ارگانها، سازمانها و نهادهای آموزشی، بهداشت و درمان، انتظامی، خدماتی، حملونقل و... هم در انجام وظایف محوله به جای خود.
البته این یک واقعیت غیر قابل انکار است که بسیاری از شرکتها و پیمانکاران ساختمانی قصورات، نواقص، تخلفات و کمکاریهایی را در انجام تعهدات و وظایف قانونی در قبال ساخت و تکمیل پروژههای خود دارند که خواهی نخواهی موجب بروز برخی مشکلات بعدی برای ساکنان میشود.
با این حال اما داستان کوی گلستان دیگر از بحث خردهای کمکاری و قصور گذشته و ساکنان انتظار دارند تا با توجه به تبعات بعدی ادامه این وضع شورا و شهردار جدید در راستای تحقق حقوق شهروندان در این منطقه، ساز و کارها و اقدامات عاجلی را در خصوص تعیین تکلیف و رفع نواقص و مشکلات که از نبود درمانگاه، خط تاکسی و اتوبوس گرفته تا نانوایی، فروشگاههای لبنیاتی، سوپرمارکت، مدارس راهنمایی و دبیرستان، فضای سبز و... ادامه میباید در دستور کار قرار دهند.
بارها گفته شده بار دگر میگوییم
در مجموع گفتوگوهای صورت گرفته از سوی خبرنگاران روزنامه سپهرغرب با قریب به 50 نفر از ساکنان کوی گلستان در خصوص وضعیت فعلی، مشکلات و نواقص، مطالبات و موضوعات نیازمند توجه از سوی مسئولان اینگونه عنوان میشود که:
-بسیاری از ساختمانهای موجود فاقد محوطهسازی قابل قبول بوده و بهصورت خاص در فصول بارندگی و سرما، مستعد بروز یخزدگی، نشست و... مشکلات فراوانی ازایندست میشوند.
وجود لبهها و دیوارههای مرتفع بدون حفاظ در تعدادی از ساختمانهای این کوی مشاهده میشود که آبستن خطرات جانی جدی برای ساکنان به خصوص کودکان است. ظاهراً پیمانکاران اراده و تعهدی در قبال ایمنسازی و یا حذف بسترهای خطر و تهدید نداشتهاند.
-سیستم و طراحی روشنایی معابر اصلی و محوطههای پیرامونی بسیاری از آپارتمانها نیازمند بازنگری، افزایش و تعمیر است.
- فقدان جوی و راه آب، تخلیه و کفکش مناسب باعث آبگرفتگی و ایجاد روانابهای دردسرساز در فصول بارندگی در پیرامون بسیاری از آپارتمانها و خیابانهای اصلی میشود.
- به دلیل وجود شیبهای تند در کوی گلستان این مجموعه به خصوص در فصول بارش برف نیازمند توجه در خصوص برفروبی و نمکپاشی اضطراری است که بعضاً با وقفه و تأخیر انجام میشود.
- بهرغم سکونت صدها خانوار اما در این کوی، نانوایی به تعداد مورد نیاز وجود ندارند که این امر یا باعث ایجاد صفهای طولانی میشود یا ساکنان مجبور به رفتن به محلات دیگر هستند.
- در این کوی مغازه و یا مرکز فروش مواد پروتئینی، سوپرمارکت، میوهفروشی و... وجود ندارد و ساکنان مجبورند نیازهای خود را یا عموماً از شهر تهیه کنند و یا بهصورت هفتگی از روزبازارها (مجاور امامزاده خضر) تهیه کنند.
- به گفته برخی ساکنان چند مغازه موجود نیز به دلیل فقدان نظارت و یا اجبار ساکنان به خرید اجناس خود را با قیمتهای بیشتر از حد متعارف به مشتریان فروخته و در حق ساکنان اجحاف میکنند.
- در این کوی فضای سبز مناسب و یا زمین بازی ویژه کودکان ایجاد نشده و درعینحال زیرساخت موجود نیز قابل دسترسی و استفاده برای همه کودکان نیست.
- هیچگونه فضاسازی، مبلمان، المان و یا سازه و ساختار فرهنگی و هنری قابل قبول بصری برای فضای عمومی این کوی تعریف و اجرا نشده است.
- با توجه به قرار گرفتن این کوی در لبه بیرونی شهر و منتهی به بیابان و زمینهای کشاورزی سطح امنیت برای ساکنان مطلوب نیست و وجود پایگاه یا گشت دائمی پلیس بسیار ضروری مینماید.
- وجود معتادان، موادفروشان، افراد ولگرد و کارتنخواب در صحراهای اطراف این کوی برای ساکنان و به خصوص کودکان و زنان ایجاد دغدغه میکند.
- این کوی فاقد دفتر خدمات، بانک و یا دستگاههای خودپرداز به تعداد کافی است و بسیاری از ساکنان مجبورند برای کوچکترین کار بانکی به داخل شهر و یا محلات مجاور بروند.
- ناوگان اتوبوسرانی و تاکسیهای موجود پاسخگوی نیاز ساکنان نیست.
- در این کوی باشگاه، کتابخانه و یا کانون فرهنگی قابل قبولی برای پر کردن اوقات فراغت نوجوانان و جوانان ایجاد نشده که همین امر قطعاً بستر گرایش به ناهنجاریها را افزایش خواهد داد.
- وجود حیوانات ولگرد در پیرامون کوی و ساختمانها به خصوص در فصول برف و بارندگی موجب نگرانی خانوادهها به خصوص بانوان و کودکان میشود.
- تأسیس حسینیه و ساخت چند مسجد دیگر برای ساکنان این کوی مورد توجه مسئولان قرار گیرد.
شناسه خبر 49035