سپهرغرب، گروه جوانی: تازه وارد 18 سالگی شده بود و هنوز تا دیپلم یک سال تحصیلی دیگر فاصله داشت. هم خودش و هم خانوادهاش بر سر دو راهی قرار گرفته بودند.
یک سر این راه ازدواج با کسی که دوستش دارد و مرد رؤیاهایش است و راه دیگر هم ادامه تحصیل و انصراف موقت از ازدواج است. البته راه سومی هم وجود دارد و آن این است که ازدواجش را به کسی نگوید و بعد از ثبت نام در مدرسه عقد کنند تا نام همسرش در شناسنامه نباشد و بتواند ازدواجش را از مسئولان مدرسه پنهان کند، زیرا طبق قوانین فعلی دانشآموزان دختری که ازدواج میکنند و متأهل میشوند دیگر نمیتوانند در مدارس عادی ادامه تحصیل بدهند و اگر خیلی مشتاق ادامه تحصیل باشند باید یا در مدارس بزرگسالان ادامه تحصیل دهند و یا خودشان درس بخوانند و متفرقه امتحان بدهند. سادهترین راهکار ممکن همان پنهانکاری است. این قانون در حالی برای دانشآموزان دبیرستانی اجرایی میشود که تنها با چند ماه فاصله این دانشآموزان وقتی در دانشگاه قبول و دانشجو میشوند مشکلی برای تأهل ندارند در حالی که اغلب دانشجویان و همکلاسیهایشان در محدوده سنی 18 تا 19 سالگی هستند. حالا انسیه خزعلی معاون امور زنان و خانواده رئیسجمهور برای اصلاح این قانون قولهایی داده تا دانشآموزان متأهل هم بتوانند در کلاسهای درس و در مدارس عادی در کنار سایر دانشآموزان ادامه تحصیل دهند.
با افزایش سن ازدواج باید کمتر شاهد دختران 17، 18 ساله باشیم که در سنین متوسطه دوم یا همان دبیرستان قدیم ازدواج کنند با وجود این هنوز هم هستند دخترانی که در این سنین مرد زندگی و آیندهشان را پیدا میکنند و پای سفره عقد مینشینند. دخترانی که خیلیهایشان هم استعدادش را دارند و هم علاقهاش را و دلشان میخواهد در کنار ازدواج و زندگی متأهلی و درس و تحصیلشان هم ادامه دهند و با وجود این طبق قانون این دختران حق ادامه تحصیل در مدارس عادی را ندارند و برای ادامه تحصیل باید راهکارهای دیگری را برگزیند.
دانشآموزان متأهل میتوانند ادامه تحصیل دهند اما...
آنطور که عبدالرسول عمادی سرپرست معاونت آموزش متوسطه وزارت آموزش و پرورش درباره «اخراج دختران متأهل از مدرسه» میگوید بر اساس ماده 53 آییننامه اجرایی مدارس، دانشآموزان دختری که ازدواج میکنند، میتوانند به چند روش ادامه تحصیل دهند. به گفته وی در روش اول، دانشآموز دختر متأهل بدون تغییر ظاهر و عدم صحبت درباره مسائل خانوادگی با دانشآموزان دیگر، میتواند در مدارس روزانه مانند گذشته ادامه تحصیل دهد. در غیر این صورت دانشآموز میتواند در مدرسه بزرگسالان ادامه تحصیل دهد یا اینکه در همان مدرسه روزانه ثبتنام کند، اما فقط در امتحانات شرکت کند و همچنین امکان تحصیل در مراکز آموزش از راه دور نیز وجود دارد. تصمیمگیری در این خصوص بر عهده شورای مدرسه است، اما در هر حال دانشآموز متأهل اخراج نمیشود و از تحصیل محروم نخواهد شد.
پای درد دل دانشآموزان متأهل
اما وقتی پای درد دل دانشآموزان متأهل مینشینید درمییابید این قوانین برای ادامه تحصیل دانشآموزان متأهل میتواند به نوعی سنگاندازی در مسیر تحصیل و همچنین در مسیر ازدواج محسوب شود. در واقع دخترانی که در مسیر زندگی قرار میگیرند و خواستگار مناسب دارند یا باید قید تحصیل را بزنند یا قید ازدواج را و اگر بخواهند هر دو مسیر را در کنار هم ادامه دهند، بهواسطه قوانین و عرفی که برای عدم حضور دانشآموزان متأهل در کنار دانشآموزان مجرد وجود دارد، کار برایشان سخت خواهد شد. این دانشآموزان حتی اگر روش پنهانکاری برای ادامه تحصیل در مدارس عادی را در پیش بگیرند باز هم ادامه این کار تا پیش از دوران بارداری امکانپذیر خواهد بود و در صورت بارداری این دانشآموزان ناگزیر خواهند بود در مدارس بزرگسالان و در کنار زنانی ادامه تحصیل بدهند که خیلی وقتها سن مادرانشان را دارند.
حالا انسیه خزعلی معاون امور زنان و خانواده رئیسجمهور در نشست اتحادیههای بزرگ دانشجویی کشور که با موضوع بررسی مسائل زنان برگزار شد، گفت: «برخی دختران دانشآموز بعد از ازدواج از دبیرستان اخراج میشوند که درصدد لغو این قانون هستیم.»
فرق میان دانشآموز با دانشجو
در دنیای امروز یکی از دغدغههای والدین و کارشناسان حضور بیضابطه کودکان و نوجوانان در فضای مجازی و شبکههای اجتماعی است. فضایی که اطلاعات و دادههایی در تمام زمینهها در آن به اشتراک گذاشته میشود؛ اطلاعاتی که خیلی وقتها مناسب سن کودکان و نوجوانان نیست. بر این اساس ضابطهمند کردن فضای مجازی و شبکههای اجتماعی بر اساس گروههای سنی مختلف ضرورتی است که اگرچه کارشناسان حوزه تعلیم و تربیت بر آن تأکید دارند، اما کمتر مورد توجه قرار گرفته است. در مقابل این ما با قوانین و مقرراتی مواجهیم که بیتردید اثرگذاریشان در دادن اطلاعات بیضابطه و به قول معروف در باز کردن چشم و گوش کودک و نوجوان اثرگذاری کمتری دارد.
یکی از این موارد هم همین ممنوعیت حضور دانشآموزان متأهل در مدارس عادی و در کنار دیگر دانشآموزان است. این واقعیتی غیر قابل انکار است که حضور مداوم نوجوان ما در فضای مجازی و شبکههای اجتماعی و عضویت وی در گروههایی که به لحاظ سنی مختص بزرگسالان است خیلی بیشتر از نشستن کنار یک دانشآموز متأهل و درس خواندن با او در یک کلاس میتواند چشم و گوش دختران نوجوان را باز کند و فضای فکری آنها را تغییر دهد. از سوی دیگر ممنوعیت ادامه تحصیل در مدارس عادی برای دانشآموزان متأهل که درصدشان نسبت به کل دانشآموزان بسیار پایین است میتواند این بچهها را برای ادامه تحصیل دچار مشکل کند. دختران جوان و گاه نوجوانی که پس از عقد مجبورند در کنار زنان سن و سالدار تحصیل کنند و از همصحبتی و معاشرت با همسن و سالان خود محروم میشوند. از سوی دیگر گاهی تنها چند ماه بین دانشآموز بودن در دوره متوسطه دوم و دانشجو شدن این دانشآموزان فاصله است و اگر بنا باشد درس خواندن دانشآموزان متأهل در کنار دانشآموزان مجرد آسیبزا باشد، این آسیب بر تحصیل در دوران دانشجویی هم مترتب است چراکه فاصله یک ساله یا چند ماهه میان تحصیل یک دانشآموز 17، 18 ساله با یک دانشجوی 18، 19 ساله نمیتواند چندان تفاوت محسوسی در ارتقای درک آنان از زندگی و تحصیل داشته باشد. اما دو دانشجوی سال اولی که حدود 18 سال سن دارند یکی مجرد و دیگری متأهل میتوانند در کنار یکدیگر و در یک کلاس بنشینند و درس بخوانند، اما دو دانشآموز سال آخری که آنها هم حدود 18 سال سن دارند به صلاح نیست در یک کلاس و در کنار یکدیگر درس بخوانند.
حضور دانشآموزان متأهل در کلاس درس از نگاه معلمها
معلمان و مربیان مدرسه یکی از اصلیترین افرادی هستند که با دانشآموزان در ارتباط بوده و با عنایت به تجربیاتی که در این زمینه دارند میتوانند درباره این موضوع تحلیل درستتری ارائه بدهند. از این رو به سراغ چند تن از معلمان مقطع متوسطه دوم میروم و با آنها درباره حضور دانشآموزان متأهل در کلاس درس در کنار دیگر دانشآموزان همصحبت میشوم.
ماجرای دانشآموز متأهلی که رتبه 14 کنکور شد
اگر در شناسنامه دانشآموز ازدواج ثبت نشده باشد و به کسی چیزی نگوید میتواند همچنان در مدارس عادی ادامه تحصیل بدهد، اما در صورت ثبت در شناسنامه باید به مدارس شبانه برود یا به صورت غیرحضوری تحصیلاتش را ادامه دهد و در مدرسهای که شاگردهای عادی حضور دارند اجازه نمیدهند این دانشآموزان حضور داشته باشند. شاید دلیل این ماجرا به خاطر روایتهایی باشد که دانشآموزان متأهل میتوانند از زندگی زناشویی خود داشته باشند. من شخصاً به عنوان یک معلم در محیط مدارسی که کار کردهام، ترجیح میدهم دانشآموز متأهل حضور نداشته باشد چراکه حضور یک دانشآموز متأهل میتواند دغدغههای ذهنی سایر دانشآموزان را از محیط درس و مدرسه و کلاس به سمت و سوی دیگری سوق دهد. البته این مسئله کاملاً بستگی به خود افراد دارد. به عنوان مثال مدرسه ما یک سال دانشآموزی داشت که از کلاس سوم دبیرستان عقد کرده بود و ما تا آخر دوره پیشدانشگاهی متوجه این مسئله نشدیم. این دانشآموز حتی توانست رتبه 14 کنکور را به دست آورد. خود این دانشآموز ازدواج را یکی از عوامل موفقیت در کنکور میدانست و میگفت «همسرم مرا به درس خواندن تشویق میکرد و این باعث شد رتبه 14 کنکور را به دست بیاورم.» بنابراین این تجربه نشان میدهد برای هر فرد و همچنین در محیطها و مدارس مختلف در مناطق مختلف واکنشهای متفاوتی وجود دارد. اما به هر حال نمیتوان این نکته را نادیده گرفت که مسئله ازدواج برای بچههای دبیرستانی جذابیت دارد و وقتی یکی از همکلاسیهایشان ازدواج میکند، این تفاوت برایشان جذاب است و این مسئله میتواند ذهن بچهها را از درس و مدرسه منحرف کند.
برخورد با مسئله ازدواج دانشآموزان سلیقهای است
هرچند قانونی در این رابطه وجود دارد که دانشآموزان متأهل در مدارس اجازه ندارند در کنار دانشآموزان مجرد ادامه تحصیل دهند، اما به نظر میرسد این مسئله به سلیقه اولیای مدرسه نیز بستگی داشته باشد. در مدارس مختلف مدیر و ناظم مدرسه با این موضوع به شکلی متفاوت مواجه میشوند. به طور نمونه من در طول دوران کارم با مواردی مواجه بودهام که دانشآموز متأهل در بین دانشآموزان مجرد کلاس تحصیل میکرد، اما نظر شخصی خودم نسبت به این موضوع مثبت نیست و فکر میکنم بهتر است دانشآموز متأهل در بین دانشآموزان مدرسه نباشد.
این مسئله هم به ویژگیهای دختران در این سن و سال بازمیگردد و جذابیتی که ازدواج و تأهل برای آنها دارد. حضور یک دانشآموز متأهل در مدرسه باعث میشود تا سایر بچهها ذهنشان از درس و مدرسه منحرف شود.
حتی ممکن است این دانشآموز متأهل واکنش و رفتار خاصی از خود نشان ندهد و مسائل شخصی و خصوصی زندگیاش را برای دوستان و همکلاسیهایش بازگو نکند، اما باز هم بچهها نسبت به این ماجرا کنجکاو هستند و دوست دارند اطلاعات بیشتری را به دست بیاورند. این مسئله موجب میشود تا من به عنوان یک معلم ترجیح بدهم دانشآموز متأهل سر کلاس حضور نداشته باشد.
اخراج دانشآموز یا اجبار به پنهانکاری پاک کردن صورت مسئله است
ماجرای حضور دانشآموزان متأهل در سر کلاس مانند راه رفتن روی لبه تیغ است. اگر پای صحبتهای بچهها، معلمها و والدین بنشینید، هرکسی از دیدگاه خودش درباره آن نظر میدهد. طبق سیستمی که قبلتر معمول بود، بچههای متأهل را از ادامه تحصیل محروم میکردند و این مسئله در مدارس دولتی بیشتر از مدارس غیرانتفاعی نمود دارد؛ بنابراین این دختران مجبورند یا ازدواجشان را پنهان کنند یا اینکه از مدرسه عادی بیرون بروند و در مدارس بزرگسالان ادامه تحصیل بدهند. نظر شخصی من این است که اخراج یا اجبار دانشآموزان به پنهانکاری اوضاع را بدتر میکند و اتفاقاً پنهانکاری هیجان بیشتری را در دانشآموزان ایجاد میکند. در واقع در مورد موضوعات دیگر هم شما با همین مسئله مواجه هستید که هر قدر امری زیرزمینیتر باشد جذابتر میشود؛ بنابراین پنهانکاری و اخراج به نوعی پاک کردن صورت مسئله است. به نظر من میشود با دختر و خانوادهاش جلساتی گذاشت و با قانون و مقرراتی این ماجرا را کنترل کرد. این موضوعی است که میشود آن را مدیریت کرد. از سوی دیگر در حال حاضر شاید تعداد دخترانی که در سنین دبیرستان ازدواج میکنند، به اندازه گذشته نباشد، اما این مسئله وجود دارد. از سوی دیگر دختران ما در سنین دبیرستان نسبت به بسیاری از مسائل آگاهی دارند، بنابراین شاید بهترین راهکار این باشد که از دوران کودکی و در سنین پایینتر به فرزندانمان حریمها و حفظ مسائل شخصی را آموزش دهیم تا در چنین مواردی با چالشهای کمتری مواجه باشیم.
شناسه خبر 49408