سپهرغرب، گروه کافه کتاب: کتاب «صفر مطلق» یک داستان بلند اجتماعی است که در بستر تاریخ دفاع مقدس و دوران جنگ تحمیلی رخ میدهد.
داستان «صفر مطلق»، سرگذشت مردمی جنگزده است که در برابر دشمن و بمبارانهای پیاپی مقاومت و پایداری میکنند و خاک وطنشان را با چنگ و دندان نگه میدارند.
داستان از بازگشت یاسر به کشورش شروع میشود.
یاسر درحالی به شادگان برگشته است که یک رؤیای تکرارشونده، مدام و مستمر در ذهنش میگذرد. رؤیای سلما دختر ابونعمان خزرجی که خاطرات دوران نوجوانیاش در خرمشهر و آبادان هنوز جلو چشم یاسر است. وقتی یاسر در قبرستان و شهر جنگزدهی شادگان راه میرود، این رؤیا را میبیند.
در رویایش، همهچیز پاک، خیالانگیز و فیلسوفمآبانه است. او در حالی با سلما ازدواج میکند که خاک شایگان بوی خون و آتش میدهد.
قصه در قصه بودن این کتاب، تسلط و آشنایی نویسنده را در لوکیشن و جغرافیای داستان با توجه به بازه زمانی نشان میدهد. سبک داستان، اپیزودیک است و هر شخصیتی قصه خودش را دارد.
هر کدام از داستانها در این کتاب جریان مجزای خودشان را دارند، اما یک رمان منسجم و هماهنگ را شکل میدهند.
مخاطب به خاطر تعلیق و کشش داستان، تا انتهای کتاب را با اشتیاق مطالعه میکند، ولی باید این نکته را هم بیان کرد که اگر زبان دلنشین و نثر روان و روایت ساده نویسنده باعث بهوجود آمدن این تعلیق جاندار نمیشد، مخاطب نسل جوان شاید کمتر تشویق به مطالعه داستان تلخ جنگی میشدند.
بیشتر نقدها و معرفیهایی که بلاگران کتاب، خبرنگاران و روزنامهنگاران در رسانهها و شبکههای مجازی از کتاب صفرمطلق منتشر کردهاند، قشر جوان را تشکیل دادهاند که هیچوقت جنگ را به چشم ندیدهاند.
بخشی از متن کتاب:
گاهی آدم در زندگیاش به دنبال فرصتی است تا ثابت کند که میتواند بر زخم دلش مرهمی بنهد. انگار پوستش کلفت بوده و چرکِ این زخم را حس نکرده. محکم و قوی میایستد تا شاید بتواند اندکی ضماد بر این جراحت بنهد و از آن خلاص شود.
معنای آرامش همین است؛ زخمهایت را خودت دوا کنی!
با خودش فکر کرد جنگ چقدر خانهها که خراب نکرده. چقدر جانها که نگرفته. چقدر جنینها که توی شکم مادر نکشته. چقدر عشقها که ویران نکرده. مثل عشقِ سلما و یاسر… که مثل بخاری از روی چایی برخاست و توی فضا محو شد!
«صفر مطلق» روایتی قهرمانانه از رزمندگانی است که در دوران دفاع مقدس ایستادهاند و در برابر هجوم بیرحمانه دشمن، مقاومت و پایداری کردهاند.
روایت رزمندگانی که هیچ ترسی به دل راه ندادهاند و آرزوها و آرمانها و جانِ خود را در این راه نثار کردهاند.
نویسنده در فصلهایی از این کتاب، تبعات جنگ را ارزیابی و بازخوانی میکند و زندگی مردمی را نشان میدهد که زیر بمباران و حملههای موشکی و هوایی دشمن قرارگرفتهاند و با ترس و وحشتی فزاینده زندگی میکنند.
شناسه خبر 55772