سپهرغرب، گروه سیاسی: جمهوری اسلامی بارهار مخالفت خود را با اساس جنگ در اوکراین اعلام کرده است اما آنچه موجب چنین جنگی شده و در رسانههای دنیا کمتر به آن پرداخته میشود، توسعهطلبی غربیها و ناتو است.
آیتالله خامنهای در دیدار با پوتین رئیسجمهور روسیه برای چندمین بار نسبت به بحران اوکراین موضعگیری کردند. موضع رهبر انقلاب در این دیدار که مشابه بیانات سابق ایشان بود بر دو مسئله تکیه داشت: یکی نفی جنگ و خونریزی و در مقابل، توسعه طلبی غربیها در قالب ناتو که منجر به چنین حوادثی شده است.
آیتالله خامنهای پیشتر در سخنرانی بمناسبت مبعث پیامبر در تاریخ 10 اسفندماه سال گذشته، بحران اوکراین را نتیجه سیاستهای آمریکا خواندند و موضع ثابت جمهوری اسلامی ایران را توقف جنگ دانستند. این موضع در دیدار با رئیسجمهور قزاقستان نیز تکرار شد و فرمودند: در قضیه اوکراین مشکل اصلی این است که غربیها درصدد توسعه ناتو هستند و آنها هر جا که بتوانند برای گسترش نفوذ خود تأمل نخواهند کرد.
اما در دیدار اخیر، رهبر انقلاب ضمن مخالفت جمهوری اسلامی و تکرار موضع قبلی مبنی بر ناخرسندی جمهوری اسلامی اصل مقوله جنگ، گفتند: در قضیه اوکراین چنانچه شما ابتکار عمل را به دست نمیگرفتید، طرف مقابل با ابتکار خود، موجب وقوع جنگ میشد... اگر راه در مقابل ناتو باز باشد حد و مرزی نمیشناسد و اگر جلوی آن در اوکراین گرفته نمیشد، مدتی بعد به بهانه کریمه، همین جنگ را به راه میانداختند.
پیمان آتلانتیک شمالی یا ناتو، پیمانی نظامی و باقی مانده از دوران جنگ سرد است که براساس آن کشورهای عضو هرگونه حمله نظامی علیه یک یا چند کشور در اروپا یا آمریکای شمالی را به عنوان حمله به تمامی کشورهای عضو تلقی کنند. این پیمان در مقابل پیمان ورشو بهشمار میرفت اما با پایان دوران جنگ سرد در 1990 و تجزیه اتحاد جماهیر شوروی، پیمان ورشو که یک اتحاد نظامی میان کشورهای بلوک شرق بود نیز عملاً از بین رفت؛ در مقابل آمریکا تلاش کرد تا اتحاد نظامی مقابل را که ناتو نام داشت تقویت کند.
از زمان انحلال پیمان ورشو در 1991 تا امروز، علاوه بر اعضای سابق ورشو مانند جمهوری چک، مجارستان، لهستان و بلغارستان که به ناتو پیوستند، برخی جمهوریهای شوروی سابق هم در نزدیکی مرزهای روسیه همچون استونی، لیتونی و لیتوانی عضو ناتو شدند.
از زمان تأسیس ناتو و بعد از پایان جنگ سرد، حملات نظامی ناتو به کشورها نه تنها کمکی به آنها نکرده بلکه ویرانی و خرابیهای گستردهای به جا گذاشته است. حمله به افغانستان در سال 2021 به بهانه مبارزه با تروریسم بعد از بیست سال به بازگشت مجدد طالبان به قدرت و ترک خاک افغانستان از سوی آمریکا انجامید؛ در طول اشغال این کشور علاوه بر جان باختن حدود 50 هزار غیر نظامی و جنایات جنگی انجام شده از سوی ناتو، این کشور بارها شاهد حملات تروریستی و بمبگذاری بود و امنیتی که ناتو در پی ایجاد آن بود محقق نشد.
در دوران جنگ داخلی لیبی و تلاش مخالفان حکومت قذافی، ناتو در اقدامی مداخلهجویانه با اعلام منطقه پرواز ممنوع بر فراز لیبی، اقدام به بمباران شهرهای این کشور کرد و عملیات نظامی ناتو تا سقوط قذافی و مرگ وی ادامه داشت. با سقوط قذافی و پایان عملیات ناتو، لیبی به کشوری چندپاره و فقیر و ناامن تبدیل شد و شاهد جنگ قدرت در این کشور و فقدان یک دولت توانمند هستیم و حتی داعش بر بخشهایی از لیبی مسلط شده بود.
در جریان جنگ سوریه و بعد از موفقیتهایی که ارتش این کشور در بازپس گیری برخی مناطق از تروریستها داشت، سه کشور عضو ناتو(آمریکا، انگلیس و فرانسه) حملاتی را بر علیه مواضع دولت سوریه در دمشق و حمص داشتند؛ این حملات که عملاً نقض مقررات بینالمللی بود از سوی سازمان ناتو و کشورهای عضو آن با استقبال روبهرو شد.
پیمان نظامی ناتو در طول این سالها نه تنها مانع از وقوع جنگها نشده بلکه پای ثابت جنگهای متعددی بوده و عملاً در ناامن شدن منطقه غرب آسیا نقش داشته است؛ از همین روی، گسترش ناتو تهدید بر علیه صلح و امنیت جهانی و استقلال کشورهاست و ایران بارها مخالفت خود را با این پیمان نظامی آشکار کرده است.
در ماجرای اوکراین نیز روسیه همسایگی ناتو با مرزهای خود را تهدید بر علیه امنیت خود میدانست؛ بعد از اتفاقات سال 2014 در این کشور، شبه جزیره کریمه در جریان یک همه پرسی به روسیه ملحق شد. در صورتی که اوکراین به عضویت ناتو درمیآمد، ممکن بود نیروهای این ائتلاف به بهانه بازپس گیری کریمه وارد جنگ با روسیه شوند بهمین دلیل بعد از احتمال عضویت اوکراین در ناتو، روسیه حمله نظامی خود به اوکراین را بعد از به رسمیت شناختن استقلال ایالتهای لوهانسک و دونتسک در شرق اوکراین، آغاز کرد.
در حقیقت توسعه طلبیهای ناتو و سپر دفاعی قرار دادن این کشور در برابر روسیه موجب شد تا هم اکنون این کشور وارد جنگی شود که جز خرابی و تلفات انسانی عایدی دیگری برای آن نداشته است؛ اما نکته قابل توجه اینجاست کشورهایی که اوکراین را در برابر روسیه تشجیع میکردند حتی از ارسال کمکهای نظامی درخور توجه به این کشور خودداری کردند.
بحران اوکراین و آنچه تاکنون بر این کشور گذشته است را میتوان مشابه با سایر بدعهدی آمریکا و غربیها با متحدانشان دانست. در سال 1956 مردم مجارستان با تشجیع آمریکا علیه شوروی به میدان آمدند و دست به تخریب نمادهای کمونیستی کردند اما زمانی که نیاز به کمک داشتند، با سکوت آمریکا روبهرو شدند و وقتی ارتش شوروی وارد مجارستان شد و به سرکوب قیام کنندگان پرداخت، کشورهای غربی تنها به صدور بیانیه اکتفا کردند.
شناسه خبر 58115