یکی از کنشها در حوزه اندیشه و بعضاً با نمود اجتماعی، مقایسه کردن برخی موضوعها با یکدیگر است که چند دهه اخیر، بهخصوص پس از پیروزی انقلاب اسلامی غالباً برخی مقایسهها را که خود دارای راه و روش منطقی و معقول است، با نیات مختلف و در مواردی ناشی از نوعی جهل، مصادره به مطلوب کرده و نتیجه دلخواه را با خودارزیابی، صحیح تلقی و گاهی هم به پیکره جامعه تزریق میکنند. مثلاً یکی از این مقایسههای نادرست و به تعبیری ناجوانمردانه، مقایسه کل پیشرفتهای چند قرنی اروپاییها و غربیها در عرصه صنعت و فنآوریها، با پیشرفتهای چند دههای ایران اسلامی آنهم بدون احتساب انواع مزاحمتهای دشمنان کشور ما است؛ غافل از اینکه هم طول زمان و امکانات قهری در اینگونه قضاوتها، باید حتماً لحاظ و سپس نتیجهگیری شود.
از طرفی برخی میگویند غرب و اروپا در مواردی چنین و چنان هستند و ما اینگونه نیستیم، اما برای نمونه در میزان مصارف مختلف مانند مصرف انرژی بهطور سرانه، چنین مقایسههایی انجام نمیشود، برای پرداخت مالیات به دولت مستقر هم همین کجراهه وجود دارد؛ یکی از بازاریان معترض بود که چرا برای یک سال فعالیت صنفی من درخواست 30 میلیون تومان کردهاند؟ از او پرسیدم گزارش کارتخوان شما در سال گذشته چقدر بوده؟ پاسخ داد حدود چهار میلیارد تومان! عرض کردم چرا این مورد را با گرفتن مالیات در کشورهای غربی یا اروپایی مقایسه نمیکنیم؟ اما در سخنان روزانه یکسره در ابعاد دیگر خودمان را با سایر کشورها آنهم بهطور غیر همسان و غیر منصفانه مقایسه میکنیم؟!
برای مقایسههای مجاز در برخی موضوعها در آموزههای دینی آمده است در داشتن مال و منال خود را با کسانی مقایسه کن که غالباً در تنگناهای مالی و امکانی هستند، اما در علم و دانش و معنویات خود را با اشخاص ممتاز و بهاصطلاح سطح بالا قیاس کن و این درحالی است که غالب ما بهطور معکوس اندیشه و رفتار میکنیم و همین معضل ما را به کجراهههای فردی و اجتماعی سوق میدهد. بهعلاوه برخی جوانان برای مقایسه امکانات و تمکن مالی خود بهراحتی داشتههای شخصی را با افرادی مسن که دهها سال فعالیتهای اقتصادی و شغلی داشتهاند، قیاس میکنند و در قضاوت خود این موضوع را به فراموش سپردهاند که آنها ابتدای راه درآمدزایی هستند، اما غالب افراد مسن یا در پایان راه این قصه و یا در سنین بازنشستگی در بخش درآمدزایی هستند. اگر دقت کرده باشید، مثلاً میگویند چرا فلان آقا باید سوار چنین خودروی گرانقیمتی باشد، اما من نتوانم حتی یک دستگاه پراید داشته باشم، اما اینگونه جوانان نمیدانند و برخی هم نمیخواهند بدانند که همین آقای مورد نظر آنان پس از دوچرخهسواری، موتور گازی، موتور دندهای، خودرو ژیان، پیکان و سپس پراید، با ادامه درآمدزایی، امروز توانسته سوار چنین خودرویی بشود.
جا دارد همه ما بهویژه افرادی که در مباحث اجتماعی و سیاسی بروز و ظهور و غالباً حضور دارند، قواعد مقایسه را آموزش ببینند تا دچار خطا نشوند؛ مثلاً انجام قیاس در احکام شرعی حرام است و برخی از ما به غلط دچار گناه هم میشویم و احکام عملیه را در برخی موضوعات به موضوعی تسری میدهیم که به تحقیق کار مجازی نیست، امید است در مقایسهها صرفاً برای اثبات و یا جلب منافع زودگذر به دنبال مصادره به مطلوب خویش نباشیم.
شناسه خبر 72270