شناسه خبر:78098
1402/10/18 12:16:42

سپهرغرب-گروه ریحانه آفرینش:بگذارید از حاج قاسم عزیز شروع کنم؛ شهیدی که مخالف خون‌ریزی و طغیان‌گری بود، شهیدی که خودش همواره به این موضوع تأکید داشت که در زندگی «نمی‌خواستم سلاح به دست بگیرم. اگر سلاح به دست شدم، برای دفاع از آن طفل وحشت‌زده بی‌گناه، برای آن زن هراسان، برای آن آواره در حال فرار و تعقیب و در نهایت برای مقابله با آدم‌کشان بود». او شخصیتی بود که در چشم‌هایش نمک می‌ریخت تا مبادا به خواب برود و دشمن از این موقعیت استفاده کرده و خون مظلومی ریخته شود.

سردار دل‌ها آنچنان محبوب دل‌های مظلومان شده بود که همواره حضورش افتخار و دلگرمی آن‌ها را در پی داشت. خون این شهید نیز باعث ایجاد رعب و وحشت در دل دشمنان قسم‌خورده این نظام شد. بعد از چهار سال فراق و دوری، مردم ایران از گوشه گوشه کشور، خود را به کرمان رسانده بودند تا به یاد اسطوره مقاومت باشند و نگذارند مسیر سلیمانی به فراموشی سپرده شود. در همین شلوغی‌ها و حال و هوای زیارت مزارش، بار دیگر استکبار جهانی برای خاموش کردن صدای حق‌خواهی و دفاع از مظلوم، دست به یک اقدام تروریستی دیگر زد و خون عده‌ای از هموطنان و زائران مظلوم بر زمین ریخته شد.

مردم ایران همواره به اهل بیت (ع) و قرآن کریم تمسک یافته‌اند چراکه این دو را امانت‌های پیامبر (ص) می‌دانند پس همیشه این آیه از قرآن را که در سوره مائده به آن اشاره شده است، فراموش نخواهند کرد. خداوند متعال خطاب به پیامبر (ص) می‌فرماید: (هر آینه دشمن‌ترین مردم نسبت به مسلمانان، یهود و مشرکان را خواهی یافت). پس ما نیز خوب می‌دانیم که دشمنان ما چه کسانی هستند و هدفشان از این ترور‌های ناجوانمردانه و غیر انسانی چیست. این حادثه تلخ برای ما ایرانیان یادآور این شد که بدانیم اگر حاج قاسم نبود و در منطقه مقابل دشمنان دین اسلام ایستادگی نمی‌کرد، هر روزِ ایران و شهر‌های آن مانند هر روزِ غزه و فلسطین و یمن می‌شد. این حاج قاسم و همرزمانش بودند که سلاح به دست گرفتند تا کف خیابان‌های وطنمان از خون کودکان و مردم بی‌گناه سرخ نباشد و صدای جیغ و انفجار و آژیر در آسمان شهر‌های ایران نپیچد. شهادت مظلومانه هموطنان عزیز، برای ما درس عبرتی شد که بدانیم برای دشمن فرقی نمی‌کند که قرار است چه کسی را بکشد، مخاطب او چه سنی دارد یا چه فکری در ذهن خود می‌پروراند.

سردار عزیز؛ تا دیروز می‌گفتیم از حضورت در منطقه می‌ترسند، بعد از شهادتت دانستیم که از عکس تو هم می‌ترسند ولی در قضیه شهادت زائران مزارت به‌خوبی متوجه شدیم که از مزار تو هم واهمه دارند و رهبر عزیزتر از جانمان را یکبار دیگر عزادار کردند تا جایی که ایشان اذن جهاد داده و فرمودند: «از هم‌اکنون، آماج قطعی سرکوب و مجازات، عادلانه خواهند بود و بدانند که این فاجعه‌آفرینی پاسخ سختی در پی خواهد داشت باذن‌الله» پس به اذن خداوند و به دستور رهبری آماده هستیم تا پاسخ سختی به دشمنان بدهیم و دشمنان نیز بدانند که هر زمان ما شهید دادیم، ملت ما منسجم‌تر شد.

مقام معظم رهبری بعد از مطلع شدن از این قضیه، دستور جهاد را صادر کردند و از سربازان راه سلیمانی خواستند که به رذالت جنایتکاران پاسخ سختی بدهند. رئیس جمهور نیز در مراسم شهادت این شهید سرافراز برایمان راه را نشان داده و گفتند که طوفان‌الاقصی ادامه دارد و پایان این طوفان، پایان رژیم صهیونیستی خواهد بود و دستور دادند که از تمامی ظرفیت‌های موجود برای شناسایی عوامل دخیل در این جنایت استفاده شود. همچنین مداوای مجروحین و مصدومین به‌صورت ویژه در دستور کار باشد. زینب سلیمانی؛ دختر سردار عزیز به نمایندگی از خانواده شهید سلیمانی با خانواده شهدا ابراز همدردی کرده و این جنایت را یک جنایت نابخشودنی دانست.

در کنار همه این لحظات که به‌سختی از جلوی چشمانمان می‌گذرد؛ بی‌خردی و بی‌تقوایی برخی افراد بیشتر ناراحتمان می‌کند، ما می‌دانیم همان کسی که غزه مظلوم را به خاک و خون کشیده، این فاجعه را نیز در ایران تکرار کرده، ما می‌دانیم کسانی که سید رضی موسوی یا صالح‌العاروی را به شهادت رساندند همان کسانی هستند که زائران سردار را به آن شکل مورد حمله و ترور قرار دادند، تا جایی که 91 نفر از آنها آسمانی شده و به شهادت رسیدند. اما در این میان از برخی نیز انتظار نداشتیم که با شهادت هم‌میهنان خود، ابراز خوشحالی کنند و در فضای مجازی با بی‌عدالتی آن را گسترش دهند، هرچند که اینجا باید این ضرب‌المثل را به‌کار برد که «کی شود دریا به پوز سگ نجس...». این‌ها بدانند که در گناه این جنایت بزرگ، شریک بوده و مجازات خواهند شد. از سوی دیگر بودند کشور‌هایی که با اطلاع از ماجرای کرمان، با ایران همدردی کرده و خواهان مجازات عاملان این جنایات شدند.

سردار شهید سلیمانی در همدان و در یادواره شهدای عملیات رمضان چه خوب گفتند که ما ملت شهادتیم، ما ملت امام حسینیم (ع). پس هم غده سرطانی رژیم صهیونیستی و هم آمریکای جنایتکار خوب بداند که مردم ایران، ملت شهادت و امام حسین (ع) هستند و در مکتب شهید سلیمانی تا آخر می‌مانند و انتقام این جنایت را خواهند گرفت.

بار دیگر ملت ایران در این مصیبت بزرگ به سوگ نشستند؛ آن‌ها عزادار فرمانده‌شان بودند، هر چند در سال‌های اخیر از این قبیل جنایت‌ها در کشور اتفاق افتاده و همیشه مقدسات مردم را نشانه گرفتند. روزی حمله به حرم امام خمینی (ره) و روزی حمله به ساختمان مجلس شورای اسلامی و رز دیگر به شهادت رساندن زائران حرم احمدبن موسی (ع). در همه آن‌ها داعش مسئولیت حمله را عهده‌دار شد تا ظلم و جنایت عاملان اصلی را مخفی نگه دارند اما کور خوانده چراکه مردم ما آگاه‌تر از آن هستند که فریب نیرنگ‌ها و دروغ‌های بی‌اساس شما را بخورند. ملت ایران خوب می‌دانند که داعش دست‌پرورده کیست و بهتر متوجه هستند که چه کسانی از این گروه حمایت می‌کنند و سرمایه‌های هنگفتی در اختیار آن‌ها قرار می‌دهند.

بله ما می‌دانیم که اسرائیل و آمریکا جنایت می‌کنند و داعش جنایت‌های آن‌ها را بر عهده می‌گیرد. اینکه بعد از گذشت یک روز از ماجرا، مسئولیت این جنایت را داعش به عهده بگیرد و اسرائیل و آمریکا از جرم و جنایت خود فرار کنند برای ما چیز عجیبی نیست و تازگی ندارد. بیانیه داعش نیز تحت هدایت صهیونیست‌ها صادر شد. اما بدانید که انتقام سخت در انتظار شما خواهد بود، انتقام سختی که دستگاه‌های امنیتی و اطلاعاتی ایران برایتان طراحی می‌کنند و متوجه آن نخواهید شد که منشأ این برخوردها از کجاست.

و اما شهدای کرمان؛ همان شهدایی که در سالروز شهادت شهید سلیمانی به او پیوستند. آن‌هایی که مظلومانه و بی‌گناه فدایی شدند تا بار دیگر پیام «هیهات منا الذله» به گوش همه آزادی‌خواهان برسد. در بین این شهدا، کودکان و نوجوانانی بودند که قرار بود بزرگ شده و همچون حاج قاسم سلیمانی رعب و وحشت در دل دشمنان بیندازند، مادرانی بودند که فرزندانشان منتظر آمدنشان بودند و مادرانی که در کنار فرزند خود، هر دو به شهادت رسیدند. خانواده‌ای که 9 نفر از اعضای آن به شهادت رسیدند. آن طلبه جوان همدانی که فقط یک سال از ازدواجش می‌گذشت و فرزندی در راه داشت، برای نخستین بار بوده که لباس مقدس روحانیت را به تن می‌کرده و برای کمک به موکب خدمت‌رسانی به زائران به کرمان عازم شده بود که با همان حس و حال طلبگی و لباس مقدس پیامبر (ص) به دیدار محبوبش شتافت.

مأموران فراجا که امنیت کشور را مدیون دلاوری و حماسه‌آفرینی‌های آن‌ها هستیم و در این توطئه نیز بار دیگر سه نفر از آن‌ها جام شیرین شهادت را سر کشیدند. جوانان امدادگر هلال احمر که برای امدادرسانی به مجروحان شتافتند و خود نیز آسمانی شدند یا آن ذاکر اهل بیت (ع) که در آخرین روضه خود و یک ساعت قبل از ماجرای انفجار، از خدا می‌خواهد که به شهادت برسد در حالی که نمی‌داند قرار است در همان روز و بعد از ساعتی به آرزویش برسد. چه خوش گفت سردار سلیمانی در وصیت‌نامه خود که دوست دارم کرمان همیشه و تا آخر با ولایت بماند، بیشترین شهدا نیز از همشهریان حاج قاسم بودند.

بعد از این ماجرا که تلنگری بود برای همگان، باید از خود بپرسیم در این میدان وظیفه ما چیست؟ به‌عنوان یک ایرانی در قبال خون شهدای کرمان چه مسئولیتی داریم؟ اصلاً از چه طریق می‌توانیم دین خود را به آن‌ها ادا کنیم؟

هرچند بعد از وقوع آن حادثه تلخ، مردم عرصه را خالی نکرده و با حضور در کنار مزار شهید سلیمانی، شروع به شعار دادن بر علیه رژیم صهیونیستی اسرائیل و آمریکا کردند و به یاد شهدای مظلوم و بی‌گناه، شمع روشن کردند تا با خانواده‌های آن‌ها همدرد شوند و حتی وقتی متوجه شدند که مجروحان حادثه نیاز به خون دارند سریع در اداره انتقال خون حاضر شده و اهدای خون کردند؛ اما این نکته به ذهنم می‌رسد که قرار است در ماه‌های آینده، بار دیگر انتخابات مجلس شورای اسلامی و خبرگان رهبری برگزار شود، اگر منِ کمترین می‌خواهم از دشمن خود انتقام بگیرم باید بدانم که هیچ چیز به اندازه مشارکت بالا در این رویداد بزرگ سیاسی و اجتماعی برای دشمن زجر‌آور نبوده و نخواهد بود. پس همچون حاج قاسم که اگر زنده بود حتماً در انتخابات حضور می‌یافت، ما نیز جا پای او بگذاریم و به کسی که ویژگی‌های لازم را دارد رأی بدهیم تا سیلی محکمی باشد بر صورت یاوه‌گویان و بزدلانی که از انسجام و همدلی ملت ایران واهمه دارند.

 

شناسه خبر 78098