سپهرغرب-گروه گردشگری:کارشناسان بر این باورند که چون شهر یک عنصر سیال محسوب میشود نمیتوان به بهانه نگهداری از آثار تاریخی، حرکت شهرها در راستای مدرنیته را متوقف و یا کُند کرد. با این حال نباید از این واقعیت نیز غافل بود که همین آثار به نوبه خود مهمترین رکن در حفظ هویت تاریخی شهرها و جوامع محسوب میشوند. حرکت همزمان به سمت مدرنیته و حفاظت و نگهداری از بافتهای تاریخی یک اصل مهم است.
کارشناسان و صاحبنظران با تأکید بر اینکه دوام آثار تاریخی تا امروز هم بیشتر مرهون شیوه خاص معماری و ساختار آنها بوده اما قطعاً نگهداری آثار تاریخی برای نسلهای آینده در گرو اتخاذ تصمیمات جدیتر است، معتقدند حفظ و احیا، یک ضرورت مشروط برای ادامه حیات بناهای تاریخی محسوب میشود که صدالبته بدون حضور افراد کارشناس و خبره و متخصصان احیا و مرمت اصولی، درکی از چگونگی پاسداشت و حفظ یادمانهای تاریخی و ملی وجود نخواهد داشت.
و اما در مجموع همه آثار و ابنیههای بهجا مانده از گذشتگان و نیاکان ما بیشک کاروانسراها و سراها هم بهدلیل نقش و اهمیت اجتماعی و اقتصادی خود و هم از منظر نوع معماری و ساخت، از ارزش بسیاری زیادی برخوردارند. در این خصوص ایرانشناس برجسته آرتور پوپ، نهتنها کاروانسراهای ایران را یکی از شاهکارها و پیروزیهای بزرگ معماری ایران توصیف میکند بلکه به این نکته نیز تأکید دارد که در هیچ جای دیگر جز کاروانسرا نمیتوان نبوغ معماران ایرانی در ساخت و خلق نقشهها را دید.
البته این نیز در حالی است که در کل کشور، هیچ دو کاروانسرایی پلانهای مشابه یکدیگر ندارند و حتی دو کاروانسرای پشت سر هم در یک مسیر کاروانی نیز مانند هم نیستند و معماری کاروانسرا متناسب با استفاده از آن بوده و سازندگان تلاش میکردند تا بیشترین سودمندی را در ساخت سازه لحاظ کنند.
توجه به این موضوع از آن حیث اهمیت دارد که کشور ما بهدلیل قرار گرفتن در مسیر جاده ابریشم و کاروانهای تجاری، از گذشتههای دور تاکنون همواره در ارائه خدمات به کاروان نقش مؤثر و برجستهای داشته که وجود مجموعهای متنوع از هزاران کاروانسرا در چهار گوشه آن گواه غیر قابل انکاری بر این مدعاست.
آثاری که بسیاری از آنها نیز بهدلیل نوع معماری و استحکام و قوام هنوز پابرجا بوده و بهصورت فعال و پویا مورد استفاده و کاربری تجاری قرار دارند. از این رو است که میطلبد در حفظ، مرمت و نگهداری اینگونه بناها که بهعنوان آثار ملی و بناهای تاریخی هویت تاریخی ما را به نسلهای حاضر و آینده منتقل و معرفی میکنند بیش از پیش کوشا باشیم.
*روایت مسامحه و مصالحه
حالا اگرچه همه دستاندرکاران و متولیان، مسئولان و نهادها و سازمانها در شعارها، سمینارها، بیانیهها و یا سخنرانیهای خود بارها بر این امر تأکید داشته و دارند که حفظ مواریث و بناهای تاریخی نهتنها یک وظیفه عمومی بلکه یک اصل بنیادین در حفظ هویت ملی و تاریخی ماست اما با این حال شواهد موجود حاکی از آن است که حفظ بناهای تاریخی در ایران اهمیتی ندارد و حتی بعضاً با بیتوجهی، کمتوجهی آشکار و پنهان و یا مسامحه و مصالحه از سوی مردم و مسئولان مواجه شده که در این میان وضعیت حفظ و مرمت و نگهداری بسیاری از کاروانسراها و سراهای تاریخی و بیبدیل، سند و مدرکی بر این مدعاست.
آثاری که تعداد زیادی از آنها علاوه بر قرار داشتن در چرخه اقتصادی، تولید و ایجاد اشتغال، در حوزه جذب بازدیدکننده و رونقبخشی گردشگری شهرها نیز قابلیت ثبت جهانی دارند اما با این حال بهدلایلی از ارائهشدن در این پرونده جا مانده و حتی به ورطه فراموشی، تخریب و زوال تدریجی هم سپرده شدهاند.
در این خصوص کارشناسان میراث فرهنگی معتقدند بسیاری از کاروانسراهای ایران بهدلیل داشتن دو شاخصه اصلی قابلیت ثبت جهانی را دارند، نخست به خاطر نمایش تبادل ارزشهای بشری در یک بازه زمانی در یک منطقه فرهنگی از لحاظ پیشرفت در معماری یا فناوری، برنامهریزی شهری و طراحی چشمانداز و دوم گواهی بیهمتایی یا دستکم استثنایی بر یک سنت فرهنگی یا تمدن زنده یا از میان رفته.
اما بهدلیل نقص آشکار و گسترده در دو اصل مهم و معیار انتخاب برای قرار گرفتن در فهرست آثار ملی و جهانی، یعنی موضوع فنی اصالت و یکپارچگی کاروانسراها و متعاقباً وضعیت مرمت، نگهداری و حفظ اصالت آنها متأثر از سالها دخالت در معماری و یا بازسازی و مرمت آنها به شکلی منفعتطلبانه و غیر اصولی؛ اصالت معماری و شاخصه لازم برای ثبت را از دست دادهاند.
در بررسی سوابق، اسناد و شواهد موجود نیز بهوضوح مشخص شد که همین دو نقیصه، مهمترین دلیلی است که باعث شده باوجود همه تلاشها و هزینهکردهای احیا و مرمت، از میان صدها کاروانسرای موجود در کشور تنها 56 اثر برای ثبت جهانی انتخاب شود.
*از میراث ملی و جهانی تا مِلک خصوصی
و اما بهدلیل سبقه تاریخی امروزه در استان و متعاقباً شهر همدان نیز دهها کاروانسرا و سرا وجود دارد که باوجود قدمت چندصد ساله خود نهتنها هنوز در چرخه فعالیت خود مورد استفاده تجاری، اقتصادی و تولیدی قرار میگیرند بلکه در سوی دیگر نیز بهعنوان مواریث تاریخی برای خود اسم و رسمی دارند.
کاروانسراهایی چون میرزاکاظم، شریفیه، گمرک، صفرخان، گلشن، قلمدانی و روحانی... که هرکدام برحسب تاریخچه خود در یک حوزه اقتصادی مشهور و بهنام بوده و اگرچه در ادوار مختلف تغییراتی را در خود دیدهاند اما در نهایت هنوز کُُلیت و الگوی اولیه خود را حفظ کرده و جزو کالبد زنده و فعال شهر محسوب میشوند.
حالا هرچند با توجه به تلاشهای صورتگرفته و هزینهکردهای ریز و درشت از سوی نهادها و سازمانهای متولی در طی سالهای اخیر شاهد احیاء و مرمت بسیاری از این آثار بودهایم که قطعاً به نوبه خود جای تشکر دارد اما نباید با یک نگاه تکبعدی و محدود به این آثار (صرفاً نگاه داشت در چرخه اقتصاد و اشتغال) باعث شد تا از فرصت و قوت آنها برای ثبت در فهرست جهانی یونسکو بهعنوان یک فرصت طلایی برای رونق گردشگری و جذب بازدیدکننده غافل بود.
در این خصوص صاحبنظران با اشاره به اینکه یکی از پیامدهای مهم و مستقیم این امر آن است که دید جهانیان نسبت به استان و شهر ما بهعنوان مهد تمدن، دقیقتر و کاملتر میشود، معتقدند که تلاش در جهت ارائه فهرست جدید از آثار تاریخی قابل بازدید به گردشگران (بهخصوص خارجی)، قطعاً ژ رونق گردشگری استان را در پی خواهد داشت گو آنکه همین امر نیز خود به خود باعث جذب اعتبارات بیشتر از مجامع بینالمللی و جهانی مرتبط با گردشگری برای استان میشود.
البته تحقق این امر نیز مشروط به آن است که همه مسئولان، متولیان حقیقی و حقوقی دستاندرکار در ساختار میراث فرهنگی و گردشگری به همراه مالکان و فعالان نسبت به بایستگیهای آن مقید و متعهد باشند. معالوصف در پی بازدید کارشناسان یونسکو از مجموعه کاروانسراهای همدان در جهت بررسی ویژگیهای کالبدی و مستندات تدوین پرونده زنجیرهای ثبت جهانی، تنها دو کاروانسرای فرسفج تویسرکان و تاجآباد بهار قابلیت ثبت در فهرست میراث جهانی یونسکو را پیدا کرده و بقیه آثار محلی از این امتیار بی بهره ماندند.
کارشناسان و صاحبنظران ضمن ابراز تأسف و تأثر از سهم کم و بسیار ناچیز استان همدان در این حوزه، معتقدند که بیتوجهی به حفظ اصالت و یکپارچگی مهمترین، عاملی بود و هست که باعث شد نهتنها این آرزو محقق نشود بلکه حتی بهدلیل ایجاد تغییرات و ناهمگونیهای ساختاری این احتمال نیز به پایینترین درجه تنزل یابد.
*جایی که کار لنگ میزند
از نگاه ارزیابان و در بررسی تکتک کاروانسراهای موجود اینگونه تصور میشود که شاید به دلایلی که در ادامه به تفصیل آمده، ضمن وارد آوردن صدمه بر اصالت، بافت اصلی، ساختار یکپارچه کاروانسراها و یا سوقدهی آنها به سوی تخریب و فرسودگی، امتیاز جهانی شدن را از آنها سلب کردهایم.
-برای نگهداری از این آثار ملی کمترین بودجه در نظر گرفته شده که بیشتر آن هم بدون کارشناسی دقیق به هدر رفته و در حوزه کاری خود هزینه نشده است.
-افراد ناآگاه و عموماً مالکان و کاربران، بدون توجه به ارزش اثر و یا فقدان نظارت، صدمات و لطماتی جبرانناپذیر بر این آثار وارد کردهاند.
-تعمیر و مرمتهای غیر اصولی، تغییر کاربری و شیوه نگهداری بیشترین آسیب را به این کاروانسراها وارد کرده است.
-واگذاری این اماکن به افراد غیرفرهنگی که هیچگونه شناختی از فرهنگ و تاریخ ایران و یادمانهای فرهنگی و تاریخی نداشته و ندارند، باعث بروز آسیب و تغییر کاربری و یا خدشه بر اصالت آنها شده است.
-کاربریهای ناهمخوان و غیرفرهنگی، آسیبهای برگشتناپذیری را به این آثار وارد کرده و میکنند.
-ضرورت تخصیص اعتبار کلان برای مرمت آثار به خصوص در خارج از شهرها و در موارد اضطراری و یا آن دست که در خطر تخریب قرار دارند، یا بهکندی صورت میگیرد و یا مغفول مانده است.
-توجه به مرمت و نگهداری اصولی و حفظ اصالت آنها در درجه چندم و توسط افراد غیرکارشناس صورت گرفته و میگیرد.
-در نوع مرمت و احیا از مصالح غیر متجانس و ناهمگون استفاده شده و میشود.
-ساختوساز در حریم و تعرض پروژههای توسعهای همیشه جزو چالشبرانگیزترین مباحث و موانع در خصوص ثبت جهانی آثار تاریخی بوده است.
-نصب سیستمهای امنیتی، دوربین آژیر و یا سیمکشیها و نورپردازیهای نامتعارف، نصب وسایل گرمایشی و سرمایشی غیر استاندارد.
-نحوه مدیریت، اداره و نظارت بر آثار تاریخی همواره یکی از چالشهای پرتکرار نظام گردشگری و میراث فرهنگی در خصوص ثبت آثار تاریخی کشور و استان ما در فهرست یونسکو بوده و هست.
-رهاسازی و عدم استفاده برخی حجرههای موجود در کاروانسراها به حال خود و مبدل شدن آنها به انبار و یا مخروبه.
-احداث سازههای نامتعارف و ناهماهنگ با بافت اصلی بنا در درون آن و یا نماسازیهای برخی حجرهها و سراها و خدشه وارد کردن بر سیما و منظر آن و...
*با این رویه قطعاً به جایی نمیرسیم...
درحالی که نرخ ثبت آثار تاریخی کشور ما در فهرست یونسکو بسیار کمتر از حد مورد انتظار بوده و سهم همدان نیز در این میان کمتر از تعداد انگشتان یک دست است اما به اعتقاد بسیاری از اهل معنا هنوز این امید وجود دارد که بتوان با یک مفاهمه و اراده جمعی، ضمن مرتفع کردن برخی مشکلات و موانع، از این رکود و سکون خارج شده و در مسیر جهانی شدن قرار گرفت.
نکته این است که ما تقریباً به همه علل و عوامل این ناکامی آگاه و آشنا بوده و صد البته این ظرفیت را نیز داریم که با کمی تخصیص هزینه بیشتر، دقت در اجرا، نظارت و صد البته استفاده از کارشناسان خبره و توانمند بر اساس استانداردهای لازم و مصوب، زمینه تحقق این امر را مهیا کنیم اما ظاهراً هنوز خلأ اصلی و حلقه مفقوده این امر یعنی عزم و اراده و خواست همگانی، وجود دارد.
هنوز این بلوغ فکری در برخی متولیان و تصمیمگیران و مجریان بهوجود نیامده که اصالت و هویت شهر مفهومی همیشگی در طول تاریخ و برای همه و بهخصوص آیندگان ما است نه یک حوزه مدیریتی و منصبی برای چند سال آنهم برای شخص ایشان که بخواهد با سلیقهانگاری، منفعتطلبی و یا مصلحتهای کوتهفکرانه خود و یا سازمان و مجموعه تحت امر برای آن تعیین تکلیف و یا برنامهریزی کند.
در واقع حتی این تصور نیز وجود دارد که ما قبل از تلاش برای حفظ و مرمت آثار تاریخی ماحصل از تخریب و تغییر و دستاندازی مالکان و کاربران باید سعی و تلاش بیشتری را برای تغییر نوع نگاه و تفکر برخی صاحبمنصبان و مسئولان به موضوع حفظ مواریث تاریخی و ارزش آنان برای جهانیان و متعاقباً بایستگیهای این کار در دستور کار قرار دهیمو تا جای ممکن قبل از استحاله و یا تخریب همیشگی کاروانسراها و سراها، یکی دو نسل بعد نیز این آثار را با چشمان خود ببیند. نه در قاب عکس و تصاویر. حالا البته بحث ثبت در فهرست میراث جهانی هم پیشکش.
شناسه خبر 78310