روانشناس تخصصی کودک و نوجوان با تأکید بر اینکه باید پذیرفت که با رسیدن فرزند به دوره نوجوانی و احساس استقلالی که در او ایجاد میشود، دیگر پذیرای پدر یا مادر مستبد و یا کنترلگر نخواهد بود، گفت: اگر والدین از دوران کودکی فرزند خود، سبک فرزندپروری مقتدرانه و منطقی را در پیش بگیرند و این اطمینان را بدهند که او و احساساتش را درک میکنند، تعامل منطقی شکل گرفته و در قامت یک دوست و همسال فرزند خود میتوانند در کنار او باشند.
سپهرغرب، گروه - طاهره ترابی مهوش :
بر این اساس با توجه به اهمیت موضوع برآن شدیم تا دراینباره با دانشآموخته دکتری روانشناسی کودک و نوجوان گفتوگویی ترتیب دهیم که در ادامه میخوانید:
سمانه حقیری با اشاره به علل و عوامل گرایش کودک و نوجوان به اعتیاد و مواد مخدر گفت: مهمترین علتی که پیش از هر چیز باید به آن پرداخت تأثیرپذیری از گروه همسالان است.
وی عنوان کرد: در گروه سنی نوجوان تأثیر از همسالان بسیار زیاد است، آنها بهدنبال استقلال و بهواقع بهدنبال آن هستند که به والدین خود بگویند دیگر آن بچه کوچکی که به او امر و نهی میکردند نیست.
وی با بیان اینکه درواقع نوجوان در این سنین خود را فردی بزرگسال قلمداد کرده و اینگونه میپندارد که استقلال خود را بهدست آورده است اذعان کرد: در بسیاری از مواقع حتی آنهایی که از دوران کودکی ازسوی والدین بهویژه والدین کنترلگر بسیار امر و نهی شدهاند، خشم درونی داشته و بهدنبال جبران آن از طریق استقلالطلبی هستند.
این روانشناس کودک و نوجوان ابراز کرد: درواقع این کودکان و نوجوانان بهدنبال اثبات وجود خود هستند، از طرفی چون در اطراف خود افراد بزرگسالی را میبینند که دست به مصرف مواد مخدر و یا استعمال دخانیات میزنند، به تبعیت از آنها برای اینکه بزرگ شدن خود را ثابت کنند، دست به استعمال دخانیات و مصرف مواد مخدر میزنند تا استقلال خود را نشان دهند.
حقیری با اشاره به اینکه نوجوان بهدنبال آن است که به دیگران القا کند که میتواند هرکاری را که دلش بخواهد انجام دهد، ابراز کرد: ما در علم روانشناسی معتقدیم در دوره نوجوانی یک نگاه افسانهای به توانمندیها و حالت خودنمایی در فرد شکل میگیرد؛ بنابراین با ورود به عرصه اعتیاد بهویژه در گروه همسالان بهدنبال جلوهگری بوده و آن را بهگونهای نشانهای از بزرگ شدن قلمداد میکنند.
وی با بیان اینکه مبحث بعدی مرتبط با اعتیاد کودکان و نوجوانان حالت کنجکاوی است، خاطرنشان کرد: درواقع وقتی کودک و یا نوجوان از چیزی (مواد مخدر و دخانیات) نهی میشود، در این ذهن او این سؤال شکل میگیرد که مگر چه حسی در فرد ایجاد میشود که مرا از آن نهی میکنند؟ بنابراین برای رفع این کنجکاوی به تجربه استفاده از این مواد دست میزند. همین تجربه میتواند لذتی را برای این افراد ایجاد کرده و بهدنبال داشته باشد که دست به تکرار آن بزند و در دام اعتیاد گرفتار شود.
این روانشناس کودک و نوجوان با بیان اینکه عامل بعدی گرفتار شدن این قشر در دام اعتیاد نداشتن اعتماد بهنفس است، خاطرنشان کرد: برای مثال عنوان میشود که مواد مخدر حاوی آمفتامین، اعتماد فرد را بالا میبرد؛ بنابراین آنهایی که از اعتماد بهنفس لازم برخوردار نیستند با مصرف این مواد مخدر بهدنبال آن هستند که در جمع دوستان خود را فردی جسور و شجاع جلوه دهند.
حقیری ادامه داد: از طرفی همین اعتماد بهنفس پایین باعث میشود که وقتی در جمع همسالان قرار میگیرند، دوستان با جملاتی همچون «برو بابا، تو بچهای» او را تحریک و وسوسه میکنند تا با استفاده از این مواد ابراز وجود کرده و بزرگی خود را نشان دهند.
وی با بیان اینکه عامل بعدی عدم توانایی در «نه» گفتن است که کودک و نوجوان را در دام اعتیاد گرفتار میکند، تشریح کرد: وقتی سبک فرزندپروری به گونهای است که فرزندان همواره مطیع بوده و یا اینکه والدین هیچگاه در برابر خواستههای آنها مقاومت نکرده و حتی خودشان این مهارت را ندارند، یقیناً کودک و نوجوان این خانواده نیز این امر مهم را نیاموخته و در مقابل وسوسه دوستان و پیشنهادهای همسالان خود نمیتواند جواب منفی بدهند و حتی در بسیاری از موارد فرد برخلاف میل باطنی به خاطر همین عدم توانایی دست به استفاده و مصرف مواد مخدر میزند.
این روانشناس کودک و نوجوان با بیان اینکه عامل بعدی هیجان است گفت: وقتی کودک و یا نوجوانی عصبانی است و نمیتواند هیجانات خود را کنترل کند، بهدنبال راهی برای تخلیه این هیجان و آسایش بعد از آن میگردد؛ بنابراین چون همواره از سیگار بهدلیل داشتن نیکوتین بهعنوان یک آرامشبخش یاد میشود نوجوان به این سمتوسو سوق یافته و برای رسیدن به آرامش بیشتر، به مواد مخدر و استفاده از الکل رغبت پیدا میکند.
حقیری با اشاره به اینکه اگر والدین بتوانند هوش هیجانی فرزندان خود را به نحوی درست مدیریت کرده و به او بیاموزند که در هر شرایطی چگونه هیجان خود را کنترل کند، تا حد بسیار زیادی میتوانند به آنها در مسیر جلوگیری از ورود به دام اعتیاد کمک کنند، گفت: پایین بودن هوش هیجانی یکی از عوامل مؤثر در بروز اعتیاد در بین کودکان و نوجوانان است.
وی با بیان اینکه عامل بعدی مؤثر در اعتیاد کودک و نوجوان به یادگیری و تقلید از اطرافیان بازمیگردد، افزود: وقتی فرزندان در بین اطرافیان و بهویژه والدین اعتیاد را دیده و در عین حال این تجربه را داشتند که والدین در حین عصبانیت به مصرف سیگار و یا مواد مخدر دست میزند، به تقلید از آنها میپردازند.
این روانشناس کودک و نوجوان عنوان کرد: آسیبهایی که کودک و نوجوان معتاد را تهدید میکند، بسیار زیاد است اما از مهمترین آنها میتوان به متوقف شدن رشد مغز اشاره کرد حال آنکه در حالت عادی رشد مغز تا 25 سالگی ادامه دارد.
حقیری با بیان اینکه استفاده از مواد مخدر عوارض بسیاری در درازمدت برای فرد بهدنبال دارد، تشریح کرد: یقیناً فردی که در 40 سالگی گرفتار اعتیاد شده با فردی که در سنین 11 تا 12 سالگی در این دام افتاده قابل مقایسه نیست، چراکه فرد وقتی از سنین کودکی گرفتار میشود، عوارض بلندمدتتر بوده و تأثیرات بسیاری را در او به لحاظ روحی، جسمی بهجای خواهد گذاشت.
وی با بیان اینکه استفاده از مواد مخدر در سنین کودکی منجر به بروز آسیبهای مغزی بسیاری میشود، تشریح کرد: آنچه در این مبحث حائز اهمیت است اینکه کودک و نوجوان در این سنین دانشآموز بوده و بنا به عوارضی که استفاده از مواد مخدر در پی دارد شاهد بروز افت تحصیلی نیز خواهیم بود.
این دانشآموخته دکتری روانشناسی با اشاره به اینکه عدم توجه و تمرکز و بروز مشکلات مرتبط با حافظه از دیگر عوارض و آسیبهای مترتب بر کودکان و نوجوانان گرفتار در دام اعتیاد است، اظهار کرد: مشکلات حاد روانی همچون اسکیزوفرنی، پرخاشگری، اضطراب و افسردگی نیز دیگر آسیبهایی است که نوجوان و کودک معتاد را تهدید میکند.
حقیری با تأکید بر اینکه باید پذیرفت که با رسیدن فرزند به دوره نوجوانی و احساس استقلالی که در او ایجاد میشود، دیگر پذیرای پدر یا مادر مستبد و یا کنترلگر نخواهد بود، اذعان کرد: در مقابل سبک فرزندپروری سهلگیر نیز خود مسئلهساز خواهد بود زیرا آنها از ابتدا با این موضوع مواجه میشوند که در مقابل رفتارهای غلطشان واکنشی نخواهد بود پس بیمحابا برای لذت بردن از زندگی به توصیه دیگران یا حس کنجکاوی، در این عرصه گام برمیدارند.
وی با بیان اینکه هر دو مدل سبک فرزندپروری عنوانشده کودک را در نوجوانی به سمت رفتارهای پرخطر بهویژه استعمال دخانیات و اعتیاد رهنمون میکنند، ابراز کرد: بر این اساس اگر والدین در مواجهه با فرزند خود از دوران کودکی، سبک فرزندپروری مقتدرانه و منطقی را در پیش بگیرند و این اطمینان را بدهند که او و احساساتش را در این دوران درک کرده و آن را میپذیرند، تعامل منطقی شکل گرفته و در قامت یک دوست و همسال او میتوانند در کنارش باشند.
وی افزود: البته خانواده باید به این امر واقف باشد که صحبت کردن با نوجوان کار آسانی نیست و ممکن است نظرات آنها مورد قبول واقع نشود، حتی نسبت به حرفهای آنها از خود واکنش نشان دهد، پس والدین باید روش درست صحبت کردن را نیز بیاموزند.
این روانشناس کودک و نوجوان با تأکید بر اینکه حتی در صورت تجربه یکباره نوجوان بر اساس کنجکاوی، رفتار غلط والدین او را به تکرار کار وا میدارد، خاطرنشان کرد: درواقع تأکید بر روی اشتباهات، تداعی و بیان چندینباره کار اشتباه گذشته، این ذهنیت و باور را در نوجوان ایجاد میکند که دیگر اعتماد لازم وجود ندارد.
شناسه خبر 85164