شاید برای برخی از مسئولان مثل این چندینسال در دولتهای مختلف، مخفی کردن این آسیب جدی اجتماعی که متأثر از عوامل مختلف است، بسیار راحتتر باشد، اما اگر ذرهای دلسوزی و احساس مسئولیت در همه ما وجود داشته باشد، باید این واقعیت غیر قابل انکار را پیش رو قرار داده و به دنبال راه حل و پیشگیری از آن باشیم. وقتی اوراق قوانین و بخشنامهها را زیرورو میکنیم، میبینیم وزارت کشور و استانداری بهعنوان مجموعههای امنیت شهر با ابزار مهمی بهنام نیروی انتظامی، وزارت کار و سازمان بهزیستی، بیشترین مسئولیت را در حوزه کاهش آسیبهای اجتماعی دارند، اما به نظر میرسد مغفولترین حوزه نیز در این سالها، همین بخش اجتماعی بوده است. نتیجه غفلت را هم اینروزها روی برخی پُلهای شهر تماشاگر هستیم! دو دختر جوانی که خود را به هر دلیلی به پایین پرتاب کردند، شاهد مثال کمکاری حوزه اجتماعی استان است.
پرداختن به درد آسیبهای اجتماعی و سترگی کاهلی مسئولان حوزه مذکور، از عهده این قلم خارج است؛ بنابراین این یادداشت تلخ را با جملات سراسر تعهد و دلسوزی رهبر معظم انقلاب به پایان میبرم «ما مردم را باید عائله خودمان بدانیم. ما مسئولین کشوریم دیگر... این ملت، این کشور، این مرزها، این فضای زندگی، عائله ما است. به مسئله آسیبهای اجتماعی در سطح کشور جوری نگاه کنیم که اگر این آسیب در داخل خانواده خود ما بود، آنجور نگاه میکردیم. اگر بنده یک بچه معتاد داشته باشم، چه حالی دارم؟ اگر کسی در خانه یک دختر فراری از خانه داشته باشد، چه حالی دارد؟ تصورش را بکنید، اگر این دختر از خانه دیگری هم فرار کرد، ما باید همان احساس را به خودمان تلقین کنیم، ولو طبیعتاً نداشته باشیم... ما باید به این قضیه در سطح جامعه حساس باشیم و به فکر علاج باشیم... ما درواقع اهتماممان به وضعیت مردم مثل اهتماممان به داخل خانواده خودمان باشد.... انتظارم از مجموعه حاضر کارهای فوقالعاده است؛ یک کارهایی هست که کارهای طبیعی دستگاه شما است و باید انجام بدهید، لابد هم انجام میدهید، بعد از این هم (این جلسه و امثال این جلسه باشد یا نباشد) انجام میدهید؛ این چیزی نیست که ما را قانع کند... یک کار فوق عادت انجام بگیرد، یک تلاش مضاعف انجام بگیرد. 95/2/11»
شناسه خبر 85788