همین چند روز پیش، چهارم شهریورماه، مردی از تبار مجاهدان به لقاءالله پیوست؛ درباره او کمتر اطلاعاتی وجود دارد. از انقلابیهای همدانی بود و در دوران ستمشاهی بهدلیل مبارزات مؤثرش، به بانه تبعید شد. مسئول شورای هفتنفره سپاه همدان در بدو تأسیس و از اعضای اصلی دادگاه انقلاب بود؛ او در عین تلاش بسیاری که در راه اعتلای انقلاب اسلامی میکرد، برای تأمین هزینههای خود کارخانه صابونسازی داشت که هرسال بعد از حسابرسی، سود حاصله را بین خود و کارگرانش تقسیم میکرد. به اذعان کسانی که از نزدیک با او در ارتباط بودند، در شناخت نحلههای انحرافی سرآمد بود.
مرحوم جواد معطری آنقدر کارآمدی داشت که در همان سالهای ابتدایی انقلاب به او بارها سِمت استانداری همدان پیشنهاد شد، اما او از سر اخلاص گفت که حاضرم معاون بشوم که نام و امضایی از من نباشد؛ به اذعان بزرگترها در ابتدای انقلاب کم نبودند افراد کاردان و با اخلاص مانند مرحوم معطری که با همین سیاق از مسئولیتها کناره گرفتند، اما اگر همین افراد کار را میپذیرفتند، با ارائه الگوی درست مدیریت به نسل جوان، پس از خود میتوانستند شجره طیبهای از مدیران را ایجاد کنند که مسئولیت را طعمه نبینند و به این جمله حضرت امیرالمؤمنین امام علی علیهالسلام اقتدا کنند «از خدا بترسید در حق بندگانش و شهرهایش، زیرا شما مسئولید، حتى در برابر سرزمینها و چارپایان». این نگاه عمیق و گسترده نسبت به مسئولیت، قطعاً اگر در جامعه تسری پیدا میکرد، با برخی مشتاقان کمهنر مسئولیت در دو سه دهه گذشته و بهویژه سالهای اخیر، مواجه نبودیم. آنها که راهبردشان برای کسب جایگاهها و ماناییاش، فقط آویزان این و آن شدن است! البته این آویزان شدن گاه از راه حمایتهای ریزودرشت است و گاه در جامه مطالبهگر از ویترین یک صفحه مجازی.
خلاصه اینکه کاش مردان بیادعای دوران انقلاب و دفاع مقدس برای تربیت نسلهای بعد از خود نیز فکر میکردند که کشور در سطوح مختلف و در بسیاری موارد، گرفتار ضعف کارآمدی نمیشد؛ شاید اکنون و در چهلوششمین سال انقلاب اسلامی باید یکبار دیگر تعریف مسئول بودن در جمهوری اسلامی را از محضر امام انقلاب جویا شویم: «ما به کارگزاران در نظام جمهوری اسلامی اطلاق میکنیم «مسئول»؛ میگوییم مسئول، مسئول یعنی چه؟ یعنی ما مورد سؤال قرار میگیریم. از چه؟ از کردهها و نکردهها مورد سؤال قرار میگیریم. البته این «سؤال» در عرف و ادبیات سیاسی دنیا «سؤال مردم» گفته میشود، اما بالاتر از این و مهمتر از این، «سؤال خدا» است؛ این در جمهوری اسلامی مهمتر است. البته سؤال مردم هم مهم است و از ارکان مردمسالاری دینی است، احساس مسئولیت در مقابل مردم از ارکان نظام جمهوری اسلامی و مردمسالاری است، اما بهمراتب مهمتر از آن، احساس مسئولیت در مقابل خدا است. اِلهی ارحَمنى اِذَا انقَطَعَت حُجَّتى وَ کَلَّ عَن جَوابِکَ لِسانی وَ طاشَ عِندَ سُؤالِکَ اِیّاىَ لُبى؛ در قیامت اینجوری است، سؤال میکنند، جواب نداریم؛ یک استدلالهایی پیش خودمان کردهایم، میگوییم، استدلالها را باطل میکنند، آنجا میفهمیم که استدلال درست نیست. [مثلاً اگر بپرسند] چرا این کار را کردی؟ چرا نکردی؟ یک استدلالی پیش خودمان داریم، آنجا مطرح میکنیم، [اما] جوابی نیست. اِنقَطَعَت حُجَّتى وَ کَلَّ عَن جَوابِکَ لِسانی وَ طاشَ عِندَ سُؤالِکَ اِیّاىَ لُبّى (در دعای شریف ابوحمزه است) اینجوری است دیگر. حتی آنجایی که مسئولی از دسترسیِ سؤالِ مردم و نظارتِ مردم دور است، آنجا خدا هست؛ کما اینکه کاری هم که شما میکنید، خدمتی هم که میکنید، همین جور است… این جمله امام بزرگوار ما که «عالم محضر خدا است» نیز بسیار حرف مهمی است! واقعاً خدای متعال علو درجات بدهد به آن قلب سرشار از معرفت. عالم محضر خدا است، محل حضور خدا است؛ «محضر» یعنی محل حضور خدا است. همهجا خدا هست؛ هرجایی که هستیم، تنها هستیم، در جمع هستیم، در دلمان، تصوراتمان، تخیلاتمان، نیتهایمان، همه در حضور خدای متعال است. اساس مسئولیت این است: حضور الهی؛ اساس مسئولیت اجتماعی و مسئولیت سیاسی این است. بدانید تصمیمی که میگیرید، امضایی که میکنید، امضایی که نمیکنید، کاری که انجام میدهید، کاری که انجام نمیدهید، همه در مقابل چشم حضرت حق است: وَ کُنتَ اَنتَ الرَّقیبَ عَلَىَّ مِن وَرائِهِم وَ الشّاهِدَ لِما خَفِىَ عَنهُم.1401/01/23»
شاید اکنون و پس از درگذشت آن شخصیت بزرگ، میتوانیم بگوییم معطری باید مسئولیت میپذیرفت، اما ظاهراً در این چهل و اندی سال، میدانداران و مؤثران قوم نیز برای معرفی چنین الگوهایی پای کار نیامده و از سرمایه آبروی خود برای راضی کردن آنها جهت پذیرش مسئولیت یا تشکیل گعدهای برای معرفی افرادی همچون جواد معطری، هزینه نکردهاند؛ شاید برای بسیاری از این افراد سکوت معطریها بهتر بوده است!
شناسه خبر 86031