برای بسیاری از مسئولان بهویژه در حوزه اجتماعی، ندیدن و بهتر بگوییم نادیده گرفتن مسائل، بهترین راه حل است؛ به عبارت دیگر رفتن از این جلسه به آن جلسه آنها را ارضا میکند و اصل این است که وقت گزارش بگویند ما این تعداد جلسه گذاشتیم یا مانور برگزار کردیم! مهم این است که هیچکس نمیآید واقعیت جامعه را بررسی کند و روزگار این برخی مسئولان با ارائه پاورپوینت و بهانه آوردن برای عدم انجام کار مؤثر، میگذرد.
همانطور که تاکنون گذشته است، همانطور که در این چهل و اندی سال مدیران و معاونان این حوزه آمدهاند و بعد از مدتی بازنشسته شدهاند؛ بهواقع این مردم هستند که هر روز و هر لحظه باید با انواع و اقسام آسیبهای اجتماعی، دستبهگریبان باشند.
اعتیاد یکی از آسیبهای اجتماعی است که با ابتلای هر یک فرد، میتواند مانند بمبی انسانی، یک خانواده و یا یک فامیل را به معنی واقعی کلمه فلج کند؛ اگرچه مسئولان اوضاع استان را بهتر از متوسط کشور ارزیابی میکنند، اما مردم لابهلای درختچههای شمشاد پارکها (حتی پارکهای محلهای)، حاشیه پارکهای بزرگ شهر، فلان خانه در کوچه چندم منطقه بهمان که از پنجره با سطل پول را دریافت میکند و مواد را تحویل میدهد، آن خانهای که خانمهای خمار تا رسیدن جنس چرتی جلوی آن میزنند، گوشه و کنار پیادهراه اکباتان، بازار قدیمی و دیگر اماکن، چیز دیگری میبینند.
طلاق همان واقعیت دردناکی است که مسئولان تلاش میکنند به مدد گفتاردرمانی، روندش را کاهشی جلوه دهند؛ چرا میگوییم جلوه دهند؟ چون در همان خبری که میزان کاهش طلاق را 3.9 اعلام میکند، با کمی دقت معلوم میشود 7.3 هم روند ازدواج کاهشی بوده است! یعنی هرچقدر بخواهیم کلمات را بالا و پایین هم کنیم، اوضاع استان در حوزه خانواده و درنتیجه جوانی جمعیت، خوب نیست.
خودکشی هم معضل «اسمش را نیار» مسئولان است؛ همان آسیب اجتماعی که عدد و رقم آن محرمانه است، اما زهر خبرهای رسمی و غیر رسمی از خودکشیهای موفق و ناموفق، جان جامعه را مسموم کرده؛ آنقدر مدیران حوزههای فرهنگی و اجتماعی آن را پشت پرده محرمانگی پنهان کرده و نادیده گرفتهاند که خودش دست به کار شده و هرازگاهی در پُررفتوآمدترین تقاطع شهر، نمایشی پُرمخاطب برپا میکند! اما بازهم مسئولان نمیخواهند آن را ببینند... این درحالی است که اکنون بعد از این جلوهگریهای سرِ بازار، نهتنها باید به فکر خودِ پدیده خودکشی و کسانیکه به هر دلیلی خودکشی ناموفق داشتهاند، بود، بلکه باید روان آزرده اجتماع در پی تکرار بیپرده این آسیب که بیش از هر زمان نیاز به درمانها و برنامههای التیامی دارد را نیز دریافت؛ اما مخاطبان این نوشتار میتوانند کمی خبرهای چند ماه اخیر را مرور کنند تا ببینند آیا برنامه و طرحی در این زمینه سراغ دارند؟
حتی ما آنقدر هنرمند نبودیم که اگر میلیاردی برای جشنواره کودک هزینه میکنیم، طراحان محتوایی جشنواره را ملزم کنیم پیام نمایشها را مناسب با نیاز اورژانسی استان ما تنظیم کنند و نه هر محتوا و پیامی که خودشان میخواهند. به عبارت دیگر حضرات مسئولان نهتنها برنامه راهبردی برای کاهش آسیبهای اجتماعی جامعه ندارند، بلکه از این توان و دلسوزی نیز برخوردار نیستند که تمام ظرفیتهای موجود را در مسیر کاهش آلام مردم به صف کنند؛ بهواقع بیشتر فرصتسوزی هنر ما است تا فرصتسازی!
شناسه خبر 88718