گروه رسانه ای سپهر

آخرین اخبار:
شناسه خبر:91471
سید میثم موسویان مطرح کرد:

رسانه‌ها، قدرتمندترین و خطرناک‌ترین رقیب کتاب و اندیشیدن

اهل مطالعه بودن والدین و حذف لذت‌های نمایشگرها، بچه‌ها را کتابخوان می‌کند/ رسوخ صفحات مجازی در بین خانواده‌ها از عمده دلایل پایین بودن کتابخوانی است
رسانه‌ها، قدرتمندترین و خطرناک‌ترین رقیب کتاب و اندیشیدن

در عصر حاضر اهمیت کتاب و کتابخوانی به حدی زیاد است که تمامی کشورهای توسعه‌یافته، این امر را در رأس برنامه‌های فرهنگی خود قرار داده‌اند و اکنون در برخی از کشورها علاوه‌بر وجود سالن‌های مطالعه و کتابخانه‌های متعدد، کمتر مکان عمومی را می‌توان پیدا کرد که فاقد ایستگاه مطالعه باشد. در این کشورها علاوه‌بر وجود این بستر، مردم نیز طالب کتاب و مطالعه هستند و به نوعی این موضوع تبدیل به فرهنگی شده که از ابتدای دوران مدرسه در کودکان نمود پیدا می‌کند؛ اما باید دید فرهنگ کتابخوانی در کشور ما تا چه حد نهادینه شده، در چه وضعیتی قرار داریم و چرا مردم روزبه‌روز از کتاب و مطالعه دور می‌شوند؟ آمارهای مطالعه روزانه در ایران از دو تا 79 دقیقه متغیر بوده و به‌نظر می‌رسد که این اختلاف عجیب و غریب بیشتر از هر چیز، نشان‌دهنده تقلای برخی متولیان فرهنگی برای ارائه تصویری بهتر از مطالعه در جامعه و تلاش برخی دیگر برای بحرانی‌تر جلوه دادن واقعیت است.
تردیدی وجود ندارد که کتاب دریچه‌ای به سوی جهان شگفت‌انگیز تفکر، راهی ساده و عملی برای پرورش استعدادهای خداداد انسان و آموزش علوم و فنونی است که او را در مسیر رشد و تکامل راهنمایی می‌کند؛ بنابراین توسعه کتابخوانی باید از دوران کودکی شروع شود که اگر مطالعه در انسان از کودکی به‌صورت عادت دربیاید، دیگر ارتباط با جهانِ آگاهی، سخت نخواهد بود.
با ذکر این مقدمه و آنچه در این مصاحبه می‌خوانید گفت‌وگوی خبرنگار گروه خبری سپهرغرب با سید میثم موسویان یکی از نویسندگان موفق و برجسته همدانی است که صاحب‌نام بوده و آثار بسیاری را خلق کرده است؛ او نخستین قدم برای توسعه فرهنگ مطالعه را این می‌داند که هر کسی از خودش آغاز کند؛ یعنی سعی کند در خودش این فرهنگ را قوی‌تر، جدی‌تر و نهادینه‌تر کند، می‌گوید یک کودک، نوجوان و جوان نباید انرژی‌ و عمرش را به بطالت سپری کند. به نتایج تحقیقات در حوزه جایگزین شدن لذت تلویزیون و شبکه‌های اجتماعی اشراف داشته و این مسئله را یک زنگ خطر بزرگ برای حال و آینده اندیشیدن در جامعه می‌داند. موسویان چند سالی می‌شود که در ژانر نوشتن برای نوجوان، فانتزی را برای نخستین‌بار در تاریخ ادبیات کشور، به خدمت ادبیات پایداری، مقاومت و انقلاب اسلامی آورده. او این کار را با کتاب «مدرسه شبانه» آغاز کرده و کتاب «سردار ایرانی» نیز به‌عنوان دومین کتاب از وی در این ژانر چاپ شده است. او در زمینه‌ای که در تسخیر بازار ترجمه بوده و مخاطب نوجوان را جذب می‌کند وارد گود شده و به‌عنوان نخستین نویسنده در این حوزه حرف برای گفتن دارد. آنچه در ادامه می‌خوانید ماحصل گفت‌وگو با وی است:
*اگر خانواده اهل مطالعه نباشند بچه‌ها هم این‌طور بار می‌آیند
این نویسنده همدانی در ابتدای سخنان خود با بیان اینکه از نظر علمی یک پایه یادگیری، مشاهده‌ای است، عنوان کرد: اگر خانواده به‌عنوان نخستین نهاد فرهنگی، خودشان اهل مطالعه نباشند، نمی‌توانیم انتظار داشته باشیم بچه‌ها به این سمت سوق پیدا کنند؛ یعنی اگر رسانه مادر در دست پدر و مدام بوده و چشمشان به تلویزیون است، بچه‌ها هم این مدل را پیاده می‌کنند چون ما معمولاً مثل پدر و مادرهایمان بزرگ می‌شویم.
*نمایشگرها در هر قالبی، رقیب خطرناک کتاب هستند
سید میثم موسویان خاطرنشان کرد: مسئله بعدی اینکه در حال حاضر کتاب، در خانه‌های ما یک جانشین بسیار قدرتمند و خطرناک به نام تلویزیون پیدا کرده و ما اصلاً حواسمان به خطرات آن نیست، ابزاری که رقیب قدرتمندی برای کار ذهنی بوده و به‌شدت اعتیادآور است چون در حین استفاده از آن، مغز افراد در حالت تعطیل است.
وی تأکید کرد: اسکرین و رسانه چه به‌صورت تلویزیون و چه در قالب رسانه‌ها و شبکه‌های اجتماعی از واتساپ و تلگرام گرفته تا فیس‌بوک و اینستاگرام یا حتی پیام‌رسان‌های داخلی، بدترین و قدرتمندترین رقیب کتاب هستند اما یک خصوصیت بارز دارند و آن تولید لذت زیاد از حد است که اعتیاد ایجاد می‌کند.
این نویسنده و مؤلف برجسته استان با این بیان که بچه‌های ما تقریباً از بدو تولد با تلویزیون و برنامه‌های مختلف آن مواجه بوده و به این ترتیب در مغز آن‌ها دوپامین ترشح می‌شود، گفت: این در حالی است که برای تولید این لذت و دوپامین ناشی از آن هیچ زحمتی متحمل نمی‌شوند، اما مطالعه زحمت دارد، یعنی شما وقتی بخواهید مطالعه کنید باید 500 صفحه کتاب بخوانید تا به قله داستان و مطلب برسید و آن‌گاه لذت ببرید. معلوم است افراد وقتی لذت سهل‌الوصول در دسترس دارند جایگزینی برای آن پیدا نمی‌کنند.
موسویان تصریح کرد: اکنون معضل خانواده‌ها، از قِبل این فضا نه‌تنها کتاب بلکه مدرسه هم است؛ یعنی وقتی کودک و نوجوان به‌راحتی به رسانه و برنامه‌های آن دسترسی دارد اشتیاقی برای قرار گرفتن در یک چارچوب تحت عنوان مدرسه و انجام کار ذهنی با مطالعه و یادگیری پیدا نمی‌کند.
*نتایج شگفت‌آور تحقیقات از نتایج انس با نمایشگرها!
وی با اشاره به اینکه رسانه، فرهنگ ما را زیر و رو کرده و کتاب برای کودک و نوجوان ما ارزشی ندارد که بخواهد به آن سمت گرایش پیدا کند، متذکر شد: ما در حال تربیت نسلی هستیم که اصلاً فکر نمی‌کند، حل مسئله و هدفی ندارد که بخواهد با هدف‌گذاری به آن برسد، بنابراین مطابق یافته‌های علمی و به‌ویژه آنچه در کتاب «نقش رسانه‌های تصویری در زوال دوران کودکی» مطرح شده، اگر خانواده‌ها واقعاً دغدغه این را دارند که فرزند آن‌ها فکر کند و هدفمند باشد، تا وقتی زورشان می‌رسد و قدرت دارند، آن‌ها خود را از دیدن نمایشگرها با هر مشخصاتی از محتوای آموزشی، تفریحی، فرهنگی و هر محتوای سالمی دور کنند.
نویسنده برگزیده جایزه جلال آل احمد در سال 1397 ادامه داد: تحقیقات نشان می‌دهد، بچه‌های زیر دو سال که به نمایشگرها نگاه کنند (هر چند کوتاه‌مدت)، قسمت حل مسئله مغز آن‌ها ضعیف می‌شود. در بچه‌های زیر پنج سال نیز تحقیقات نشان می‌دهد اگر فقط یک ساعت به تلویزیون نگاه کنند 20 درصد احتمال بیشتری دارد که نسبت به تمرکز کردن واکنش منفی نشان داده و بیش‌فعال باشند.
*لذت تلویزیون را با مطالعه جایگزین کنید
موسویان با اشاره به این مطلب که تحقیقات بسیار زیادی در این بخش صورت گرفته و که برخی از آن‌ها نشان می‌دهد بچه‌هایی که از تلویزیون مدت زمان بیشتری استفاده می‌کنند، بیشتر مستعد اعتیاد هستند، توضیح داد: چون مغز این بچه‌ها به لذات آنی خو کرده، مدام دنبال آن هستند و گریزی از آن نیست. اگر پدر و مادرها می‌خواهند فرزندان آن‌ها به فکر فلسفیدن باشند باید لذت تلویزیون را با مطالعه جایگزین کنند. البته بنده نمی‌گویم تلویزیون را از خانه خود حذف کنید اما دست کم آن را محدود کنید.
*جلسه با اهل هنر و فرهنگ به معنای سخنرانی مسئولان نیست
وی یادگیری مشاهد‌ه‌ای، اهل مطالعه بودن والدین و حذف لذت‌های اسکرین (نمایشگرها) را مهم‌ترین عوامل فرهنگ‌سازی مطالعه در جامعه خواند و یادآور شد: البته از این مطلب نیز نباید غفلت کرد که «الناس علی دین ملوکهم؛ مردم بر آیین فرمانروایان خود هستند.» شما مسئولان ما را نگاه کنید، چقدر دغدغه فرهنگی دارند؟ منظورم از دغدغه داشتن تشکیل جلسه و سخنرانی خودشان نیست، نشستن پای حرف صاحبنظران و دلسوزان است. هر استانداری می‌آید یک دیدار با هنرمندان ترتیب داده، در پشت تریبون حرف‌هایش را می‌زند و تمام! کاش این جلسات را محدودتر تشکیل داده و حرف‌های صاحبنظران از گره‌های فرهنگی را بشنوند، این جلسات نمایشی چه دردی دوا می‌کند؟ یا مدیرکل فرهنگ و ارشاد به‌عنوان متولی فرهنگ استان چند بار حرف هنرمندان و دغدغه‌مندان این حوزه را در جلسات تخصصی و خصوصی شنیده؟ وقتی مسئولان اصلاً دغدغه‌ای در بخش فرهنگ ندارند مردم چطور به این سمت متمایل شوند؟
این روان‌شناس و نویسنده، ادامه داد: هنرهایی که به تولید کتاب و به تبع آن مطالعه و تفکر می‌انجامد، ظاهراً اهمیتی برای مسئولان ندارد و این هم از فجایعی است که بعد از انقلاب شاهد آن هستیم؛ به خصوص در استان همدان که انکارشدنی نیست.
*فرق جامعه کتابخوان و جامعه گریزان از مطالعه
موسویان سپس به تشریح فرق جامعه کتابخوان و جامعه گریزان از مطالعه پرداخت و افزود: جامعه کتابخوان جامعه‌ای است که برای اهداف بلندمدت خود برنامه‌ریزی دارد؛ کسی که مطالعه می‌کند هدفش این است که ساعت‌ها وقت بگذارد تا یک مفهوم را متوجه شود، جامعه‌ای که با این روش بار بیاید متوجه می‌شود که زندگی نیاز به هدف‌گذاری و تلاش دارد تا بتوان به یک دستاورد رسید.
*کتاب در دست گرفتن به انسان صبر کردن را می‌آموزد
وی با تأکید بر اینکه کتاب، جهان‌بینی انسان را تغییر می‌دهد، ابراز کرد: کتاب در دست گرفتن به انسان صبر کردن و فلسفیدن را یاد می‌دهد، حالا جامعه ما در کدام سمت ایستاده؟ لذات آنی با اسکرول کردن محتواهای فشرده که هیچ تلاش و فکر و صبری برای آن لازم نیست.
*کتاب به ما عبور از لذت‌های زودگذر را یاد می‌دهد
وی سپس با بیان اینکه جامعه می‌خواهد «همین حالا خوش باشد» خاطرنشان کرد: آلبرت الیس، پدر روان‌شناسی CBT در زمینه‌ درمان شناختی رفتاری معتقد است: «تمام مکاتب روان‌شناسی آمده‌اند که به مراجعان خودشان یاد بدهند که لذت زودگذر را فدای سود بلندمدت کن» حالا شما ببینید این مهم چگونه به‌دست می‌آید؟ باید عرض کنم فقط کتاب این را به ما یاد می‌دهد. اگر ما عکس این راه را طی کنیم به سمت عدم خوشبختی، بیماری‌های روانی، فقدان برنامه‌ریزی برای آینده، نبود تفکر، چشم و هم‌چشمی، نمایشی بودن و جامعه‌ای مدگرا حرکت خواهیم کرد. هچمنان که الآن نیز آثاری از آن به‌وضوح مشهود است.
*فرهنگ کتابخوانی یعنی برنامه‌ریزی برای تفکر و فهم ماهیت‌ها
این نویسنده پرکار اضافه کرد: فرهنگ کتابخوانی یعنی برنامه‌ریزی برای تفکر، فهم ماهیت‌ها و چرایی‌ها که اگر جامعه‌ای با آن بزرگ شود ناهنجاری‌ها در آن به حداقل می‌رسد.
موسویان با این بیان که کینه زنان ما نسبت به صورت و بدن خودشان به جهت نداشتن تفکر و غرق شدن در جامعه مدگراست، یادآوری کرد: حجم مواد آرایشی وارداتی و عمل‌هایی زیبایی آن قدر زیاد است که گویا زنان نفرت از خود را به دلایل واهی با این گزینه‌ها پر می‌کنند در حالی که بسیاری از آن‌ها صدمه به جسم و روح خودشان است. ملتی که با تفکر بزرگ شود این فاجعه‌ها در جامعه‌اش رقم نمی‌خورد و همه این آسیب‌ها به دلیل دور شدن از فرهنگ مطالعه و اندیشیدن است.
*ما در حوزه کتاب، تقریباً بازی را باخته‌ایم
وی در پایان سخنان خود ضمن اشاره به این مطلب که ما تقریباً در حوزه کتاب، بازی را باخته‌ایم، توصیه کرد: ما نیاز به یک انقلاب فرهنگی به معنای واقعی کلمه داریم که نخست خانواده‌ها آگاه شوند چه بلایی سر فرزندان خود می‌آورند، سپس مسئولان آگاه شوند چه بلایی سر رعیتشان می‌آورند و در نهایت خود مردم بدانند کجا گرفتار شده‌اند. همه این‌ها هم از قضا باید توسط رسانه‌ها اتفاق بیفتد و به‌جای تبلیغات بی‌ارزش بخشی را به این مسئله اختصاص دهد که خود من به‌عنوان رسانه چه خطراتی می‌توانم داشته باشم و اگر من رسانه را محدود نکنید چه بلایی سر شما می‌آید؟ چرا این مسائل در رسانه‌های ما گم است و مفاهیم عمیق و سبک زندگی ما جایی ندارد؟ و تلویزیون ما به‌صورت مدون به‌زیستی را به مخاطبان خود آموزش نمی‌دهد؟ چون دغدغه‌ای در این بخش وجود ندارد.
*زندگی بدون مطالعه و یادگیری بی‌مفهوم است
در خاتمه باید گفت پایین بودن سطح مطالعه در کشور ما ناشی از ناآشنایی و عادت نداشتن به مطالعه از دوران کودکی است. ما می‌توانیم مطمئن باشیم چنانچه فرزندانمان از کودکی شوق به خواندن پیدا کنند و انگیزه مطالعه کردن در آنان به‌وجود آید و مطالعه کردن را جزئی از زندگی خود بدانند، بدون شک در هر دوره از زندگی خود به هر طریق که شده مطالب مورد نیاز را به‌دست آورده و مطالعه می‌کنند. برای فرهنگ‌سازی نیز همیشه باید از سنین پایه شروع کرد؛ بنابراین در مبحث نهادینه شدن فرهنگ مطالعه در کشور نیز لازم است تا از همان دوران کودکی، این فرهنگ با روش‌های مختلف به کودکان انتقال داده شود و در سطح بالاتر یعنی مدرسه نیز باید با برنامه‌ریزی مسئولان آموزشی و فرهنگی کشور، دانش‌آموزان با اهمیت و نتایج مطالعه و تفکر آشنا شوند.
نکته پایانی اینکه با توجه به رشد سریع علم در حوزه‌های مختلف زندگی روزمره، انسان بدون مطالعه و یادگیری بی‌مفهوم خواهد بود، چراکه تغییر نگرش انسان به مطالعه وابسته است وگرنه با هر موجی به این سو و آن سو می‌رود. اهمیت کتاب و کتابخوانی به حدی است که می‌تواند در نگرش انسان و اندیشه‌هایش برای نحوه زندگی تأثیر داشته باشد، چنان‌چه فردی با خواندن یک کتاب می‌تواند شیوه زندگی خود را که پیش از این به نوع دیگری بوده، تغییر دهد. بهترین راه برای دانستن خطراتی که اکنون ما، فرزندانمان و جامعه را تهدید می‌کند نگاه کردن به جوامعی است که از اندیشه و فکر فاصله گرفته و زندگی آن‌ها مطابق خواسته اربابان قدرت و ثروت و محتواهایی که آن‌ها می‌خواهند می‌چرخد. فردا دیر است امروز باید فکری کرد و از این فضا فاصله گرفت که به قول خواجه شیرازی «وقت را غنیمت دان آن‌قدر که بتْوانی/ حاصل از حیات ای جان این دم است تا دانی».
برچسب ها:
ارسال نظر

سوال: جمع یک و دو؟ 3

*شرایط و مقررات*
کلمه امنیتی را بصورت حروف فارسی وارد نمایید
بعنوان مثال : پایتخت ارمنستان ؟ ایروان
لطفا از نوشتن نظرات خود به صورت حروف لاتین (فینگیلیش) خودداری نمايید.
توصیه می شود به جای ارسال نظرات مشابه با نظرات منتشر شده، از مثبت یا منفی استفاده فرمایید.
با توجه به آن که امکان موافقت یا مخالفت با محتوای نظرات وجود دارد، معمولا نظراتی که محتوای مشابهی دارند، انتشار نمی یابد.
پربازدیدترین آخرین اخبار