شناسه خبر:92001
1403/11/23 13:02:14

حسین کنعانی‌مقدم در تحلیل خود از وضعیت کنونی کشور، بر اهمیت وحدت ملی و مدیریت کارآمد داخلی به‌عنوان دو عامل حیاتی برای مقابله با فشارهای خارجی تأکید کرد.


رهبر معظم انقلاب در دیدار اخیر خود با فرماندهان نیروی هوایی و پدافند هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران بار دیگر بر عدم مذاکره با آمریکا تأکید کردند و این اقدام را «غیر هوشمندانه، غیر عاقلانه و غیر شرافتمندانه» خواندند؛ این تعبیر ناظر بر واقعیت‌هایی است که طی دهه‌ها رفتار خصمانه آمریکا علیه ایران و ملت‌های مستقل مشاهده شده و تحلیل این موضع نشان می‌دهد که دلایل عقلی، تجربی و دینی نیز بر غیر منطقی بودن چنین مذاکراتی تأکید دارند.
تجربه تاریخی نیز نشان داده کشورهایی که به آمریکا اعتماد کرده‌اند، عاقبت خوشی نداشته‌اند و عراق، لیبی و افغانستان گواه این مدعا هستند. در این کشورها آمریکا ابتدا با شعار مذاکره و تعامل پیش آمد، اما درنهایت ساختار سیاسی و اقتصادی آن‌ها را به نابودی کشاند. این تجربه‌ها به روشنی نشان می‌دهد که اعتماد به چنین دولتی، تصمیمی غیر هوشمندانه است که می‌تواند به خسارت‌های جبران‌ناپذیر ملی منجر شود؛ ضمن اینکه مذاکرات با آمریکا به‌طور مداوم با هدف تحمیل اراده و تغییر هویت مستقل جمهوری اسلامی مطرح شده است.
رهبر انقلاب بر این واقعیت نیز تأکید دارند که مذاکره زمانی می‌تواند نتیجه‌بخش باشد که در شرایط عزت و قدرت انجام شود. درحالی که آمریکا تلاش دارد از ابزار تحریم و فشار، به‌عنوان اهرم مذاکره استفاده کند، هرگونه گفت‌وگو در چنین شرایطی به معنای پذیرش منطق زورگویی خواهد بود.
در ادامه دکتر حسین کنعانی‌مقدم، کارشناس ارشد مسائل سیاسی در گفت‌وگویی با خبرنگار گروه خبری سپهر پیرامون روند تعامل آمریکا با ایران و مواضع رهبر معظم انقلاب، به بررسی سابقه روابط دو کشور و تأثیر سیاست‌های خصمانه واشنگتن پرداخت.
وی با اشاره به تاریخ 100 ساله روابط ایران و آمریکا، تأکید کرد که این روابط همواره بر پایه خیانت، جنایت، حمایت از دیکتاتوری، پرورش تروریسم، تحمیل جنگ، اقدامات کودتا و تحریم‌های گسترده بوده است. مشروح گفت‌وگو با وی را در ادامه بخوانید:
* 100 سال سابقه‌ای که بی‌اعتمادی به آمریکا را اثبات می‌کند
این کارشناس ارشد مسائل سیاسی با بیان اینکه تجربه نشان داده آمریکا هیچ‌گاه به تعهدات خود پایبند نبوده، تصریح کرد: همان‌طور که رهبر معظم انقلاب بارها تأکید کرده‌اند، آمریکا در تعاملات خود هیچ‌گونه تعهدی ندارد؛ در یک قرن گذشته اقدامات آمریکا علیه ایران نشان داده که این کشور صرفاً به دنبال تأمین منافع خود از طریق تحمیل خواسته‌هایش است و در همین 10 سال اخیر ما به‌وضوح شاهد عهدشکنی‌های آمریکا در برجام و تشدید تحریم‌ها بوده‌ایم.
حسین کنعانی‌مقدم افزود: اگر کسی با نگاه عاقلانه، هوشمندانه و شرافتمندانه به موضوع نگاه کند، متوجه می‌شود که اتکای ایران به آمریکا هیچ‌گاه نتیجه‌بخش نخواهد بود. آمریکا در روابط خود با تمامی کشورها یا به‌دنبال سلطه‌گری است، یا کشورها را به جنگ و درگیری می‌کشاند، یا سعی دارد به‌صورت مستقیم خواسته‌های خود را به آن‌ها تحمیل کند.
وی ادامه داد: جمهوری اسلامی ایران اما براساس اصول انقلاب اسلامی و آموزه‌های امامین انقلاب، در مقابل هرگونه زورگویی ایستاده و به‌هیچ‌عنوان از منافع ملی، امنیت ملی و آرمان‌های انقلاب، کوتاه نخواهد آمد.
* مذاکره با آمریکا مشکلی را حل نمی‌کند
این کارشناس مسائل بین‌الملل در ادامه با اشاره به اینکه برخی تصور می‌کنند مذاکره با آمریکا می‌تواند مشکلات کشور را حل کند، گفت: رهبر انقلاب در دیدارهای اخیر خود به‌ویژه در جلسه با مسئولان شورای انقلابی حماس، بار دیگر بر این نکته تأکید کردند که مذاکره با آمریکا نه‌تنها مشکلی از کشور حل نخواهد کرد، بلکه موجب تشدید مشکلات نیز خواهد شد. تجربه برجام نشان داد که جمهوری اسلامی ایران با حُسن نیت وارد مذاکرات شد و به تمام تعهدات خود پایبند بود، اما آمریکا با خروج یک‌جانبه از توافق، بار دیگر نشان داد که قابل‌ اعتماد نیست.
* جنگ اراده‌ها، نبردی که ایران در آن پیروز خواهد شد
کنعانی‌مقدم با اشاره به اینکه مواجهه ایران و آمریکا تنها یک تقابل سیاسی و اقتصادی نیست بلکه جنگی در عرصه اراده‌ها است، اظهار کرد: ما در یک جنگ اراده‌ها با آمریکا قرار داریم. قرآن کریم نیز به ما وعده داده که اگر ایمان داشته باشیم، پیروز خواهیم شد. جنگ اراده‌ها یعنی اینکه آمریکا تلاش می‌کند با فشارهای اقتصادی، سیاسی و رسانه‌ای، ایران را وادار به عقب‌نشینی کند، اما جمهوری اسلامی با اتکا به ایمان، مقاومت و ایستادگی، این توطئه را خنثی کرده است.
وی سپس در ادامه سخنانش با اشاره به اظهارات دونالد ترامپ رئیس‌جمهور آمریکا، گفت: ترامپ در جلسه‌ای با نتانیاهو وقتی نخست‌وزیر رژیم صهیونیستی ادعا کرد که ایران ضعیف شده، پاسخ داد «نه، ایران قوی است.» این نشان می‌دهد که حتی دشمنان ایران نیز به قدرت و استقامت جمهوری اسلامی اذعان دارند.
* راهبرد آمریکا، فشار خارجی و آشوب داخلی
این کارشناس مسائل استراتژیک با تحلیل استراتژی آمریکا در قِبال ایران، تأکید کرد: واشنگتن از دو مسیر برای مقابله با جمهوری اسلامی استفاده می‌کند؛ نخست «فشار از بیرون» که با تحریم‌های اقتصادی گسترده، ایجاد ائتلاف‌های منطقه‌ای علیه ایران و حمایت از گروه‌های تروریستی و برانداز همراه است و دیگری «آشوب از درون» که با جنگ رسانه‌ای و تبلیغاتی برای تضعیف نظام، تلاش برای دوقطبی‌سازی جامعه و تحریک آشوب‌های داخلی و ضربه به وحدت ملی همراه است.
کنعانی‌مقدم با اشاره به اعتراف مقامات آمریکایی به شکست سیاست فشار حداکثری، گفت: آمریکا تمامی ابزارهای خود را علیه ایران به‌کار گرفت؛ از تحریم‌های اقتصادی گرفته تا حمایت از گروه‌های تروریستی، اما درنهایت خودشان اعتراف کردند که سیاست‌هایشان به نتیجه نرسیده است. امروز ترامپ قصد دارد سیاست‌های شکست‌خورده گذشته را دنبال کند، اما همان‌طور که قبلاً ناکام ماند، این‌بار نیز موفق نخواهد شد.
* لزوم تقویت وحدت ملی و مدیریت داخلی کارآمد
وی در ادامه با تأکید بر نقش وحدت ملی و مدیریت داخلی در خنثی‌سازی فشارهای آمریکا، ابراز کرد: رهبر انقلاب به دو عامل کلیدی در مقابله با فشارهای خارجی اشاره کرده‌اند؛ «وحدت ملی و مدیریت کارآمد داخلی.» جنگ روایت‌ها که توسط رسانه‌های غربی هدایت می‌شود، تلاش دارد جامعه ایران را به دو دسته طرفداران مذاکره و مخالفان آن تقسیم کند، اما مردم و مسئولان باید هوشیار باشند و اجازه ندهند که این دوقطبی‌سازی به کشور لطمه بزند.
دبیرکل حزب سبز ایران افزود: مدیریت داخلی قوی و استفاده از مدیران کارآمد، می‌تواند مشکلات اقتصادی کشور را حل کند، بدون اینکه نیازی به وابستگی به غرب باشد. همان‌طور که مقام معظم رهبری فرمودند، آمریکا هیچ مشکلی را از ما حل نخواهد کرد و تنها به دنبال منافع خود است.
کنعانی‌مقدم تأکید کرد: ارتقای هماهنگی میان دولت و مردم، به‌ویژه در زمینه‌های اقتصادی و اجتماعی، می‌تواند به‌طور مؤثری منجر به تقویت بنیه ملی و مقاومت در برابر چالش‌های جهانی شود. در این راستا استفاده بهینه از ظرفیت‌های داخلی و در پیش گرفتن سیاست‌های منطبق با نیازهای روز، نقش کلیدی در حفاظت از منافع ملی و تحقق توسعه پایدار ایفا خواهد کرد.
* هدف نهایی آمریکا سلطه بر منطقه و تأمین امنیت رژیم صهیونیستی
وی در بخش پایانی سخنان خود با اشاره به اهداف استراتژیک آمریکا در منطقه، تصریح کرد: واشنگتن به‌ دنبال سلطه بر خاورمیانه و کنترل منابع نفتی این منطقه است؛ در این مسیر، یکی از بزرگ‌ترین موانع آمریکا، جمهوری اسلامی ایران و محور مقاومت است. آمریکایی‌ها از سال‌ها پیش تلاش کردند تا ایران را تضعیف کنند، اما نه‌تنها به نتیجه نرسیدند، بلکه روزبه‌روز شاهد افزایش قدرت ایران و گروه‌های مقاومت در منطقه هستند.
این تحلیلگر برجسته در جمع‌بندی و نتیجه‌گیری این بخش از سخنانش اعلام کرد: آمریکا در طول تاریخ نشان داده که قابل‌ اعتماد نیست و هیچ‌گاه به تعهدات خود پایبند نبوده است. تقابل ایران و آمریکا نیز جنگی در عرصه اراده‌ها است که با ایمان و استقامت، جمهوری اسلامی در آن پیروز خواهد شد؛ بنابراین سیاست فشار حداکثری آمریکا شکست خورده و واشنگتن دیگر توان تحمیل خواسته‌های خود را ندارد. تنها راه مقابله با فشارهای آمریکا، تقویت وحدت ملی، هوشیاری در برابر جنگ روایت‌ها و مدیریت داخلی کارآمد است.
کنعانی‌مقدم در پایان با اشاره به بیانات رهبر معظم انقلاب، خاطرنشان کرد: ترامپ آرزوهای خود را روی کاغذ نوشته است، اما همان‌طور که مقام معظم رهبری فرمودند، این آرزوها را با خود به گور خواهد برد.
* چرا مذاکره ایران با آمریکا منطقی نیست؟
در خاتمه باید گفت؛ موضوع مذاکره میان ایران و آمریکا همواره یکی از چالش‌های مهم سیاست خارجی جمهوری اسلامی بوده است. در سال‌های اخیر برخی جریان‌ها مذاکره با آمریکا را راه‌ حلی برای کاهش فشارهای اقتصادی و حل مشکلات کشور می‌دانند، اما بررسی تجربه تاریخی، سیاست‌های خصمانه آمریکا و ماهیت سلطه‌طلبانه این کشور نشان می‌دهد که مذاکره با واشنگتن نه‌تنها منطقی نیست، بلکه می‌تواند به ضرر ایران تمام شود.
یکی از مهم‌ترین دلایلی که نشان می‌دهد مذاکره با آمریکا بی‌نتیجه است، سابقه طولانی این کشور در خیانت و عدم پایبندی به تعهداتش است. خروج یک‌جانبه از برجام در دوره ریاست‌جمهوری دونالد ترامپ، نمونه بارزی از این بی‌اعتمادی است. ایران در توافق هسته‌ای به تمام تعهدات خود عمل کرد، اما آمریکا نه‌تنها تعهداتش را انجام نداد، بلکه با اعمال تحریم‌های شدیدتر، فشارها را افزایش داد. این روند ثابت کرد که حتی امضای رسمی یک توافق بین‌المللی هم ضمانتی برای پایبندی آمریکا به تعهداتش نیست.
نکته دوم اینکه سیاست خارجی آمریکا بر پایه سلطه‌گری و تحمیل خواسته‌هایش به دیگر کشورها استوار است. واشنگتن در روابط خود با سایر کشورها، اصل برابری و احترام متقابل را رعایت نمی‌کند، بلکه به‌ دنبال آن است که طرف مقابل را تسلیم خواسته‌های خود کند. در گذشته نیز هر مذاکره‌ای که ایران با آمریکا انجام داده، با تلاش آمریکا برای تحمیل شرایط ناعادلانه همراه بوده است؛ به‌عنوان مثال در جریان مذاکرات برجام آمریکایی‌ها تلاش کردند علاوه‌بر محدودیت‌های هسته‌ای، سایر حوزه‌های قدرت ایران مانند توان موشکی و نفوذ منطقه‌ای را نیز هدف قرار دهند. بنابراین مذاکره‌ای که منجر به پذیرش خواسته‌های نامشروع طرف مقابل شود، عملاً به معنی تسلیم شدن در برابر سیاست‌های سلطه‌جویانه آمریکا است.
سومین نکته اینکه برای درک بهتر پیامدهای مذاکره و اعتماد به آمریکا، کافی است به تجربه کشورهای دیگر نگاه کنیم. لیبی در دوران معمر قذافی با غرب وارد مذاکره شد و برنامه هسته‌ای خود را به‌طور کامل کنار گذاشت، اما پس از آن آمریکا و متحدانش با بهانه‌های مختلف، ساختار حکومتی لیبی را نابود کرده و این کشور را به آشوب کشاندند. از سوی دیگر کره شمالی که بارها با آمریکا مذاکره کرده، هیچ‌گاه شاهد تعهد واقعی واشنگتن نبوده است. حتی بعد از دیدارهای مستقیم رهبر کره شمالی با رئیس‌جمهور آمریکا، تحریم‌ها برداشته نشد و فشارها ادامه پیدا کرد. این نشان می‌دهد که آمریکا حتی پس از مذاکره نیز سیاست‌های خصمانه خود را تغییر نمی‌دهد.
مسئله بعدی سیاست فشار حداکثری و جنگ ترکیبی علیه ایران است؛ یکی از راهبردهای اصلی آمریکا در مواجهه با ایران، سیاست فشار حداکثری است که از دوره ترامپ آغاز شد و با شیوه‌های متفاوت در دولت بایدن ادامه یافت. این سیاست شامل تحریم‌های گسترده اقتصادی برای فلج کردن اقتصاد ایران، حمایت از گروه‌های برانداز و اغتشاشگران داخلی، ائتلاف‌سازی منطقه‌ای برای محاصره ایران و جنگ رسانه‌ای و تبلیغاتی جهت القای ناتوانی نظام است.
در چنین شرایطی مذاکره یعنی پذیرش فشارهای آمریکا و چراغ سبز نشان دادن به سیاست‌های خصمانه آن؛ درواقع آمریکا از مذاکره به‌عنوان ابزاری برای تحمیل شرایط خود و گرفتن امتیازات بیشتر استفاده می‌کند و نه برای حل مشکلات ایران.
* تنها راه پیش‌ روی ایران، مقاومت و تکیه بر توان داخلی است
رهبر معظم انقلاب اسلامی بارها تأکید کرده‌اند که تنها راه پیشرفت کشور، تکیه بر توان داخلی و مقاومت در برابر سیاست‌های استکباری است. تجربه سال‌های اخیر نشان داده که هرجا بر ظرفیت‌های داخلی تکیه شده، ایران توانسته موانع را پشت سر بگذارد. توسعه صنایع نظامی، پیشرفت در حوزه‌های علمی و فناوری، افزایش توان موشکی و تقویت روابط با کشورهای مستقل، همگی نمونه‌هایی از موفقیت ایران بدون نیاز به مذاکره با آمریکا هستند. بنابراین به‌جای امید بستن به مذاکرات، ایران باید مسیر خود را بر پایه تقویت اقتصاد مقاومتی، دیپلماسی منطقه‌ای و حفظ استقلال سیاسی ادامه دهد.

شناسه خبر 92001