شناسه خبر:92561
1403/12/9 13:45:11

این واقعیت است که مکاتبی که ریشه توحیدی دارند، گرایش به دین را یک امر فطری می‌دانند، اما توجه به این نکته‌ دقیق حائز اهمیت فراوانی است که امور فطری نیازمند رشد، پرورش و مراقبت شایسته و بایسته هستند؛ در غیر این صورت تحت فشار غرایز و شهوات و دسیسه‌ها، مدفون می‌شوند و یا در تاریک و روشن فتنه‌ها و فریب‌ها، به مسیرهای انحرافی کشیده خواهند شد. درواقع صرف اینکه انسان‌ها فطرتاً خداجو و حق‌طلب هستند، دلیلی بر اینکه جامعه و به‌ویژه حاکمیت در جهت مهیا کردن فضای عمومی جامعه برای تشویق مردم به خیر و جلوگیری از فرو رفتن در دام شیطان اقدامی نکند، نیست؛ یکی از وظایف مسئولان تواصی به حق جمعی است که می‌توان یکی از مصادیق آن را زمینه‌سازی عمل به خیر و نیکی در جامعه دانست. فضای عمومی اجتماع باید به سمتی حرکت کند که مردم با حضور در آن به سمت ایمان و عمل صالح سوق یافته و از پلیدی‌ها دوری کنند و این امر محقق نمی‌شود مگر اینکه با ابزارهای مختلف و با برنامه‌ریزی علمی و دقیق، تواصی به حق را سرلوحه کار اجتماع دینی و توحیدی قرار دهیم.
به عبارتی می‌توان گفت یکی از مصادیق تواصی به حق در سوره نورانی عصر، همین است «وَ الْعَصْرِ* إِنَّ الْإِنْسانَ لَفی‏ خُسْرٍ* إِلاَّ الَّذینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ وَ تَواصَوْا بِالْحَقِّ وَ تَواصَوْا بِالصَّبْرِ». در این سوره چهار اصل برای جلوگیری از خسران انسان و جامعه بیان شده است؛ اصل اول «ایمان» بوده که زیربناى همه فعالیت‌هاى انسان را تشکیل می‌دهد، اصل دوم «عمل صالح» است و ایمان و اعمال صالح تداوم نمى‌یابد، مگر اینکه از یک‌سو دعوت به حق و معرفت صورت پذیرد و از جانب دیگر، در طریق اجرای این دعوت به صبر توصیه شود.
به دنبال این اصول، دو اصل دیگر (تواصى به حق و تواصى به صبر) را نیز داریم؛ در اصل سوم قرآن (تواصى به حق) دعوت همگانى به حق اشاره شده است. تواصوا از ماده تواصى بدان معنا بوده که مردم یکدیگر را به حق سفارش کنند. حق به معناى واقعیت یا مطابقت با واقع است و جمله «تَواصَوْا بِالْحَقِّ» معناى بسیار وسیعى دارد که امر به معروف و نهى از منکر را نیز شامل می‌شود.
اصل چهارم (صبر) به سفارش کردن یک­دیگر پرداخته است، چراکه بعد از شناخت، هرکس در مسیر عمل با موانعى روبه‌رو است؛ اگر استقامت نداشته باشد، نمی‌‏تواند حقی بستاند و عمل صالحى انجام دهد، یا ایمان خود را حفظ کند. با توجه به اصول چهارگانه، روشن می‌شود که چرا در روایات آمده است: این سوره در میان یاران رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلم به‌قدری مهم و ارزشمند بود که هرگاه یکدیگر را دیدار می‌کردند تا سوره عصر را برای هم نمی‌خواندند، از هم جدا نمی‌شدند.
ما نمی‌توانیم ادعای دینداری یا اصلاح جامعه داشته و مسئولیتی نیز در حاکمیت به‌عهده گرفته باشیم، اما در امت اسلامی کار جدی برای تواصی مردم به حق و صبر انجام ندهیم؛ اینک در آستانه ماه مبارک رمضان با توجه به گرایش عموم مردم به عمل به واجبات الهی، باید فضای عمومی جامعه نیز با اجرای برنامه‌های مختلف، مردم را به روزه‌داری تشویق کند. از فضاسازی شهرها و روستاها گرفته، تا برپایی جشن‌های مختلف برای حضور خانواده‌ها و خلق تجربیات نورانی و دل‌انگیز، به حاضران در فضای عمومی یادآوری می‌کند که باید حرمت ماه مبارک رمضان را نگه دارند. در این صورت بیشترین بخش تواصی به حق در این موضوع انجام می‌شود؛ در ادامه معدود افرادی باقی‌ می‌مانند که از روی عناد، اقدام به تجاهر به روزه‌خواری می‌کنند و آنجا است که دادستان به‌عنوان مدعی‌العموم باید از کیان دینی جامعه دفاع کند و جلوی اهانت به شعائر دینی را بگیرد. به عبارت دیگر همان‌طور که قصاص مایه حیات است، برخورد با متخلفی که تظاهر به مخالفت با اوامر الهی می‌کند نیز باعث مصونیت جامعه از خسران و ضلالت می‌شود.

شناسه خبر 92561