شناسه خبر:93381
1404/1/17 08:56:00

در گفت‌وگو با دانش‌آموخته دکتری جامعه‌شناسی مشخص شد؛ کارایی اورژانس اجتماعی در مناطق کم‌برخوردار مغلوب فرهنگ و نبود زیرساخت تعریف‌شده در این مناطق است.


در جوامع مختلف برای ارائه خدمات به افراد در معرض آسیب و آسیب‌دیده اجتماعی برنامه‌های متعددی در سطوح مختلف پیشگیری، تدوین و اجرا می‌شود که کشور ما نیز از این قاعده مستثنی نیست.
سازمان بهزیستی کشور چند سالی است که اقدام به راه‌اندازی مرکز مداخله در بحران یا اورژانس اجتماعی کرده تا با پیشگیری و کنترل آسیب‌های اجتماعی شایع و در حال شیوع به‌صورت کشوری و منطقه‌ای و محلی کمک شایانی به افراد آسیب‌دیده کند، این نوع مداخلات، گسترش آسیب‌ها را در جامعه به حداقل خواهد رساند و زمینه برای توانمندسازی افراد در معرض آسیب و آسیب‌دیده اجتماعی و بازگشت آن‌ها به زندگی سالم را فراهم می‌آورد.
مهم‌ترین هدفی که مراکز اورژانس اجتماعی یا مراکز مداخله در بحران دنبال می‌کنند، فراهم آوردن پایگاهی امن برای ارجاع اولیه هر نوع آسیب اجتماعی است حال آنکه بنا به شیوع این آسیب‌ها، در حال حاضر اورژانس اجتماعی به‌طور اختصاصی روی سه محور خودکشی، همسرآزاری و کودک‌آزاری فعالیت می‌کند جالب‌تر اینکه اورژانس اجتماعی از ابتدا تلاش کرد تا با تخصصی بودن، به‌موقع بودن و در دسترس بودن بتواند در عمل به حل مشکلات آسیب‌های اجتماعی بپردازد.
طبق اساسنامه این سازمان کنترل و کاهش بحران‌های فردی، خانوادگی و اجتماعی، در دسترس قراردادن خدمات تخصصی، کمک به قضازدایی و پیشگیری از وقوع جرم و جایگزینی مداخله‌های روانی اجتماعی به جای مداخله‌های قضائی و انتظامی از مهم‌ترین کارکردهای اورژانس اجتماعی است چراکه برخورد قهری (قضائی- انتظامی) صرف در کنترل و کاهش آسیب‌های اجتماعی نمی‌تواند کارآمدی پایدار و مستمر داشته باشد؛ زیرا تقویت این رویکرد در درازمدت، پنهان‌شدن و رشد مزمن آن‌ها را به‌دنبال خواهد داشت و هنگام مداخله زمان و هزینه بسیار زیادی باید صرف شود، گاهی مواقع نیز ممکن است مصداق ضرب‌المثل «نوشدارو پس از مرگ سهراب» باشد.
بر این اساس در بیشتر موارد متأسفانه باوجود جایگاه سازمانی این مجموعه در کاهش آسیب‌های اجتماعی، در برخی نقاط آنگونه که باید از خدمات این سازمان استفاده نکرده و در عین حال رغبتی نیز به این موضوع ازسوی مردم مشاهده نمی‌شود.
بر این اساس با توجه به اهمیت موضوع برآن شدیم تا دراین‌باره با جامعه‌شناس و پژوهشگر خودکشی‌ گفت‌وگویی ترتیب دهیم که در ادامه می‌خوانید:
اردشیر بهرامی با بیان اینکه تعریف افراد از خودشان، تحت تأثیر جهان اجتماعی و ساختار فرهنگی‌ای است که در آن زندگی می‌کنند، گفت: این مسئله و آسیب‌های اجتماعی مبتلابه جامعه، صرفاً به اورژانس اجتماعی مربوط نمی‌شود، بلکه در سطح کلان به برنامه‌های توسعه‌ای و اجتماعی وابسته است.
وی اظهار کرد: علاوه بر بعد فرهنگی در این مناطق، زیرساخت‌های تخصصی روان‌شناختی، مددکاری، پزشکی، درمانی، آموزشی و فرهنگی به اندازه کافی توسعه نیافته‌اند.
وی با ابراز اینکه در بیشتر مناطقی که در آن‌ها میزان آسیب‌های اجتماعی همچون خودکشی زیاد است، سطح محرومیت در این مناطق نیز بالاست عنوان کرد: در بسیاری از این مناطق خدمات اورژانش اجتماعی وجود ندارد.
این دانش‌آموخته دکتری جامعه‌شناسی خاطرنشان کرد: از سوی دیگر، ساختار اجتماعی و فرهنگی در شهرستان‌های کوچک‌تر، روستاها و حاشیه شهرها به گونه‌ای است که افراد یکدیگر را می‌شناسند و به‌دلیل ارزش‌های اجتماعی حاکم، تمایلی به مراجعه به اورژانس اجتماعی، روان‌شناس، مددکار یا مشاور ندارند.
بهرامی با تأکید بر اینکه بسیاری از خانواده‌ها به‌دلیل ترس از برچسب‌زنی و انگ اجتماعی، مشکلات روانی اعضای خانواده را پنهان می‌کنند و ترجیح می‌دهند این رنج را درون خانواده تحمل کنند تا اینکه از متخصصان کمک بگیرند خاطرنشان کرد: در چنین جوامعی، برچسب «بیمار روانی» چنان بار منفی دارد که افراد حاضر هستند مشکلات خود را نادیده بگیرند تا اینکه انگشت‌نما نشوند.
وی با بیان اینکه این یک چالش مهم است که باید به آن توجه شود افزود: در این بین اورژانس اجتماعی تلاش می‌کند تا با ارائه خدمات روان‌شناختی، مددکاری و حمایتی به افراد و خانواده‌های آسیب‌پذیر کمک کند، جالب‌تر اینکه در بسیاری از موارد، مداخلات اورژانس اجتماعی نه‌تنها فرد، بلکه کل خانواده و اجتماع محلی را تحت پوشش قرار می‌دهد.
وی ادامه داد: اما مسئله مهم‌تر اینکه ارزیابی و تحلیل عملکرد مجموعه‌هایی مانند اورژانس اجتماعی باید منصفانه و بر اساس واقعیت‌های جامعه باشد چراکه سالانه هزاران نفر از خدمات آن در زمینه مداخله در خودکشی و آسیب‌های مبتلابه در جامعه بهره‌مند می‌شوند.
این پژوهشگر حوزه خودکشی با بیان اینکه بدون این خدمات، بسیاری از این افراد ممکن بود به قربانیان خودکشی تبدیل شوند تشریح کرد: علاوه بر این مداخلات، در کاهش آمار طلاق، اعتیاد و دیگر آسیب‌های اجتماعی نیز تأثیر بسزایی دارد.
بهرامی با ابراز اینکه یقیناً اورژانس اجتماعی به‌تنهایی نمی‌تواند همه ابعاد این معضل را پوشش دهد؛ بنابراین سایر نهادهای مرتبط، ازجمله آموزش‌وپرورش، باید نقش فعال‌تری ایفا کنند تصریح کرد: مثلاً مدارس دارای مشاور هستند، اما عملاً در زمینه روان‌شناسی و مشاوره عملکرد مؤثری ندارند.
وی با تأکید بر اینکه دستگاه‌هایی مانند قوه قضائیه و نیروی انتظامی نیز که بخش‌های روان‌شناسی و مددکاری دارند، باید این خدمات را توسعه دهند تا آسیب‌های اجتماعی و جرائم به‌طور مؤثرتر مدیریت شوند، تشریح کرد: همچنین، محیط‌های نظامی و پادگان‌ها که از نظر مشکلات روحی و روانی در سطح بالایی قرار دارند، نیازمند خدمات گسترده مددکاری و روان‌شناختی هستند. شهرداری‌ها و سایر نهادهای مرتبط نیز باید در این زمینه نقش حمایتی بیشتری داشته باشند.
این جامعه‌شناس با بیان اینکه مشکل اساسی دیگر، کمبود منابع مالی و زیرساخت‌های لازم برای گسترش خدمات اجتماعی است اظهار کرد: در خصوص نوع خاصی از خودکشی یعنی خودکشی از روی پل‌ها و تقاطع‌های شهری (همچون اتفاقی که در همدان طی ماه‌های اخیر شاهد آن بودیم) است که بسیاری از این موارد منجر به مرگ نشده‌اند، باید بگویم افرادی که این شیوه را انتخاب می‌کنند، معمولاً مشکلات و بحران‌های حل‌نشده‌ای دارند که می‌خواهند آن‌ها را در فضایی عمومی به نمایش بگذارند.
بهرامی با اشاره به اینکه آن‌ها به‌دنبال آن هستند که صدای خود را به گوش جامعه برسانند، زیرا احساس می‌کنند که مورد بی‌توجهی قرار گرفته‌اند تصریح کرد: این نوع خودکشی، نه‌تنها یک اقدام فردی، بلکه پیامی به کل جامعه است؛ پیامی که نشان‌دهنده‌ رنج، نادیده‌گرفته‌شدن و نبود حمایت‌های اجتماعی است.
وی با تأکید بر اینکه این افراد با این نوع انتخاب به‌دنبال آن هستند که بگویند این شهر در مرگ من سهیم است زیرا شما به درد من توجه نکردید، به مسئله من اهمیتی ندادید، مشکلاتم را نادیده گرفتید (نه فقط مسئولان، بلکه حتی کسانی که در خانواده‌ام زندگی می‌کنند) ابراز کرد: در سطح ملی و طبق اسناد بالادستی متولی پیشگیری از خودکشی وزارت بهداشت است.
وی با ابراز اینکه خودکشی در فضای شهری پیام‌های بسیاری دارد عنوان کرد: زمانی که فردی از بالای پل فریاد می‌زند؛ درواقع می‌خواهد پیامش را به کل جامعه مخابره ‌کند و اعتراضش را به همه نشان ‌دهد.
این پژوهشگر حوزه خودکشی، با بیان اینکه بخشی از احساس ناامنی که در فضای خیابان ایجاد می‌شود به این موضوع بازمی‌گردد که احساس مسئولیت اجتماعی ما در قبال یکدیگر تحلیل رفته و کمتر به هم اعتماد می‌کنیم، غافل از اینکه رفتار همان فرد روی رفتار فرزند ما تأثیر خواهد گذاشت، به همین دلیل باید این احساس مسئولیت اجتماعی و اعتماد عمومی را تقویت کنیم تشریح کرد: اگر نهادهای اجتماعی و مردمی درست شکل می‌گرفت می‌توانست به رشد مسئولیت مدنی کمک کند.
بهرامی ادامه داد: علاو ه بر این سازمان امور اجتماعی کشور در وزارت کشور نیز سال‌ها پیش برنامه‌های پیشگیری از خودکشی را با رویکرد اجتماعی اجرا می‌کرد اما با تغییرات سیاست‌گذاری، بخشی از این فشار به دوش سازمان‌هایی مانند اورژانس اجتماعی افتاده است.
وی با اشاره به اینکه بسیاری از سازمان‌های دیگر ازجمله نهادهایی که در زمینه اشتغال، آموزش و فرهنگ‌سازی فعالیت می‌کنند نیز در این حوزه نقش دارند، خاطرنشان کرد: رسانه‌ها نیز تأثیر بسیار مهمی در پیشگیری از آسیب‌های اجتماعی دارند؛ بنابراین اگر هریک از این بخش‌ها در حوزه خود نقش حمایتی خود را ایفا کنند، جامعه این‌چنین ضعیف و ناتوان نخواهد شد.
این دانش‌آموخته دکتری جامعه‌شناسی با بیان اینکه متأسفانه، ما با بحران‌های مالی، تورم و گرانی‌هایی مواجهیم که منابع حمایتی را از جامعه گرفته و بسیاری از افراد را در وضعیت آسیب‌پذیر قرار داده تصریح کرد: این‌ها واقعیت‌هایی هستند که همه ما را زمین‌گیر کرده‌اند اما بیشتر به‌سادگی از کنارشان عبور می‌کنیم.
بهرامی در واکنش به این مسئله که در حوزه مسائل اجتماعی، به‌ویژه خودکشی برخی معتقدند که این موضوع باید به‌صراحت در جامعه مطرح شود و رسانه‌ها درباره آن اطلاع‌رسانی کنند اما در مقابل، عده‌ای معتقدند که پرداختن به این موضوع می‌تواند به گسترش آن دامن بزند. نظر شما چیست؟ عنوان کرد: نخستین نکته این است که انجمن جهانی پیشگیری از خودکشی در سال 2024 شعار خود را بر «تغییر روایت خودکشی» و «باز کردن باب گفت‌وگو» متمرکز کرده است.
وی افزود: این بدان معنا است که باید درباره خودکشی صحبت کرد، چراکه سکوت درباره آن خطرناک‌تر است، البته نحوه پرداختن به این مسئله بسیار مهم است.
این جامعه‌شناس مطرح کرد: انتشار اخبار خودکشی باید بر اساس اصول حرفه‌ای صورت گیرد. به‌عنوان‌مثال، جزئیات دقیق مرگ فرد و تصاویر مرتبط با آن نباید در رسانه‌ها بازتاب یابد حتی کلمه «خودکشی» نباید در تیتر خبر گنجانده شود؛ بلکه به‌جای آن، می‌توان عباراتی مانند «به زندگی خود پایان داد» را به کار برد، گفت: رعایت این اصول، مانع از افزایش آسیب‌های اجتماعی خواهد شد.
بهرامی با بیان اینکه مورد بعد اینکه خودکشی می‌تواند یکی از نشانه‌های ضعف در حوزه سیاست‌گذاری‌های اجتماعی، ناکارآمدی برنامه‌های توسعه، رشد نابرابری‌های اجتماعی و رشد تبعیض‌ها و بی‌عدالتی‌ها در جامعه باشد اذعان کرد: بخشی از آسیب‌های مبتلابه جامعه به عملکرد ساختارهای برنامه‌ای، توسعه‌ای و سیاست‌گذاری‌های دولت بازمی‌گردد؛ بنابراین انتشار هر نوع خبر با این مضمون می‌تواند نشان‌دهنده‌ کاستی‌ها و ضعف‌ها باشد و به همین دلیل همیشه بین کل حوزه سیاست‌گذاری و جامعه بر سر اینکه آمارها چگونه باید ارائه شود، بحث‌های اساسی وجود دارد.
وی اذعان کرد: به اعتقاد من این آمارها باید در اختیار پژوهشگران، جامعه‌شناسان، روان‌شناسان، سیاست‌گذاران و برنامه‌نویسان قرار گیرد تا با درک درستی از وضعیت موجود، درخصوص خودکشی بتوانند برنامه جامع و کاملی را در سطوح مختلف جامعه برای مداخله و بازتوانی در مسئله آسیب‌های اجتماعی و به طور خاص خودکشی طرح‌ریزی کنند.

شناسه خبر 93381