وزیر اقتصاد:
از تهدید جنگ اخیر فرصت میسازیم و مشکلات اقتصادمان را حل میکنیم
وزیر اقتصاد ابراز کرد: از تهدید جنگ اخیر فرصت میسازیم و مشکلات اقتصادمان را حل میکنیم.
حضرت آیتالله خامنهای، رهبر انقلاب در مراسم بزرگداشت چهلمین روز شهادت شهدای جنگ تحمیلی اخیر رژیم صهیونی علیه ایران طی سخنانی بار دیگر به روایت آنچه در این جنگ 12 روزه رخ داد، پرداختند و پیروزی ملت ایران در این نبرد را افتخاری بزرگ دانستند و تأکید کردند که «آنچه در این دوازده روز برای جمهوری اسلامی اتفاق افتاد، علاوهبر افتخارات بزرگی که ملت ایران کسب کرد (که امروز مردم دنیا هم دارند به آن اعتراف میکنند) [این بود که] جمهوری اسلامی و ملت عزیز ایران قدرت خود، عزم و اراده خود، استقامت خود، دست پُر خود را به دنیا نشان داد. اگر دیگران از دور چیزی شنیده بودند، از نزدیک قدرت جمهوری اسلامی را احساس کردند. علاوه بر اینها، این نکته مهم است که جمهوری اسلامی استحکام بینظیر پایههای نظام و کشور خود را به دنیا نشان داد.» 1404/05/07
حال رسانه KHAMENEI.IR در پرونده «روایت فتح» ضمن گفتوگو با دکتر سیدعلی مدنیزاده، وزیر امور اقتصادی و دارایی، به بررسی فعالیت اقتصادی کشور در ایام جنگ تحمیلی اخیر و همچنین برنامههای وزارت امور اقتصادی و دارایی در سال سرمایهگذاری برای تولید پرداخته است:
* با توجه به اینکه آغاز دوره وزارت شما و رأی اعتمادی که از مجلس گرفتید با جنگ تحمیلی اخیر همراه شد و شما در میانه جنگ وارد وزارتخانه شدید، طبیعتاً با توجه به شرایط جنگی، اقداماتی را در حوزههای مختلف انجام دادهاید؛ لطفاً برای ما توضیح دهید که حالوهوای وزارتخانه در آن 12 روز چطور بود و بفرمایید چه سیاستهایی را برای اداره اقتصاد ایران در شرایط جنگ تحمیلی اندیشیدید؟
بسماللهالرحمنالرحیم. درواقع آغاز مسئولیت بنده در وزارت اقتصاد همزمان شده بود با ابتدای جنگ تحمیلی؛ یعنی روز چهارم جنگ بود که ما در وزارتخانه مستقر شدیم. پس از استقرار در وزارتخانه، کاملاً آرایش جنگی در وزارتخانه گرفته شد؛ یعنی هم از حیث میزان حضور و هم ازلحاظ استفاده از اماکن وزارتخانه، باید اصول پدافند غیر عامل رعایت میشد. ما از همان ابتدا تقریباً هر روز جلسات پدافند غیر عامل خود را داشتیم و بهنوعی اتاق جنگ تشکیل شده بود؛ برای فعالیتهایی که باید در طول جنگ انجام میشد، برنامهریزی و دوباره رصد و گزارشگیری از اقدامات انجامشده میکردیم.
چه در وزارت اقتصاد و چه در بقیه وزارتخانههای دولت (بهطور کلی در دولت)، هدف نخست ما این بود که بتوانیم خدماترسانی کامل را به مردم داشته باشیم و ارائه خدمات دولتی که بهطور مشخص در وزارت اقتصاد انجام میشود، متوقف نشود؛ از خدمات بانکی گرفته تا بیمه، گمرکی و مانند اینها. همه آنها باید طوری برنامهریزی میشدند تا مردم احساس نکنند ارائه خدمات توسط دولت متوقف شده است؛ بهطور خاص، در حوزه بانکی مردم نیاز به پول نقد داشتند و طبیعتاً این باید فراهم میشد که در آن روزها حجمش هم بالاتر بود. در این زمینه لازم بود مجوزهایی داده بشود تا مردم بتوانند پول نقد را با سقفهای بیشتر برداشت بکنند؛ زیرا با توجه به مسافرتهای بین شهری که اتفاق افتاده بود، الگوی تقاضای پول نقد تغییر کرده بود. با زحماتی که همکاران ما در بانک مرکزی کشیدند و ضمن هماهنگی با کل شبکه بانکی و بهطور خاص بانکهای وزارت اقتصاد، بحمدالله این هدف محقق شد و تا جای ممکن تلاش شد که صفهای مردم در پشت دستگاههای خودپرداز یا در بانکها، کاهش پیدا بکند و مردم به پول نقد دسترسی داشته باشند. همینطور اقداماتی درخصوص گمرکات و بقیّه موارد انجام شد.
مورد دوم اقداماتی از جنس پدافند غیر عامل بود؛ بهطوری که طی حملههایی که صورت میگرفت (چه نظامی و چه سایبری)، میتوانستیم برای کشور و بخشهای اقتصادی، مصونیت ایجاد کنیم که در این زمینه نیز اقدامات امنیتی و درواقع تأمین امنیت سایبری قابل توجهی انجام شد. حتی بعد از اینکه آن اتفاق ناگوار برای بانک سپه افتاد و متأسفانه بانک سپه و یکی دو بانک دیگر ما از مدار خارج شدند، تلاشهای شبانهروزی توسط اعضای خود بانک و بقیه نهادهای درگیر صورت گرفت تا بتوانند هرچه سریعتر فعالیت بانک را به حالت اولیه برگردانند؛ بنابراین در تمام مجموعههای وزارت اقتصاد، زیرمجموعهها و سازمانهای تابعه (از اداره مالیات گرفته تا گمرک، مناطق آزاد و سایر مجموعههای شبکه بانکی) همه بسیج شده بودند که با حملههای سایبری مقابله کنند و همینطور ضعفهای احتمالی را بپوشانند.
یکی از استراتژیهایی که از همان ابتدا با همه همکاران جدیدمان در وزارت اقتصاد مطرح کردیم، این بود که ما باید تلاش بکنیم تهدیدی که بهوجود آمده و این شرایط بحرانی را تبدیل به فرصت کنیم؛ بعضاً آسیبهای بلندمدتی داشتیم و مشکلات مزمن وجود داشت (چه در حوزههای امنیت سایبری و چه در مسائل دیگر) که با این نگاه تلاش شد آنها را رفع کنیم و بحمدالله در بسیاری از موارد این اتفاق افتاد و خداراشکر آن خدماتی که به مردم داده میشد، با کیفیت بهتری ارائه شد.
البته یکسری اقدامات دیگر هم در راستای همین پدافند غیر عامل انجام شد. یک از خطراتی که متوجه ما بود، خطر حملههای نظامی به انبارها و گمرکات کشور بود؛ بنابراین یک هماهنگی دستهجمعی بین نهادها، سازمانها و وزارتخانههای داخل دولت شکل گرفت و همه بسیج شدند و ضمن هماهنگی با همدیگر، این اتفاق بزرگ را رقم زدند که ما ظرف بازه 12 روز، خروج کالا از گمرکات را توانستیم بهسرعت رقم بزنیم که نسبت به مدت مشابه قبلش، تقریباً دو برابر حجم کالا را توانستیم خارج کنیم تا مایحتاج و کالاهای اساسی مردم به دست آنها برسد.
از سوی دیگر، فعالیت گمرک و همچنین تمام دستگاههایی که باید نظارت میکردند، حتی شعبههای بانکی، 24 ساعته شد؛ تعداد خطهای ورود و خروج نیز چندبرابر شد تا انتقال کالاهای اساسی انجام شود. بنادر خشک (که همیشه آرزوی گمرک ما بود) هم الحمدلله محقق شدند و یک اقدام دیگر نیز استفاده از انبارهای اختصاصی و تخصصی بود.
اینها از جنس اقدامات مربوط به پدافند غیر عامل بود که با توجه به شوکهایی که احتمال میدادیم داده شوند، در دستور کار قرار گرفتند. همچنین سناریوهای محتملی را که پیش روی کشور بود، طراحی و برای آنها برنامهریزی کردیم که بدانیم تحت هر شرایطی چه کاری باید صورت بگیرد.
* در مورد اقداماتی که در درون وزارت اقتصاد انجام شد، توضیحاتی ارائه کردید. خوب است با توجه به اینکه وزارت اقتصاد و دارایی نسبت به اداره کل اقتصاد کشور هم مسئولیت دارد، در مورد اقدامات اقتصادی دولت در میانه جنگ تحمیلی اخیر هم توضیح دهید.
بله، وزارت امور اقتصادی و دارایی نسبت به اداره اقتصاد کل کشور هم مسئولیت دارد؛ از این جهت ما برای برطرف کردن آسیبهای وضعیت کلی اقتصاد نیز یکسری برنامهریزیها و اقداماتی را شروع کردیم. در آن ایام گروههای مختلفی از کسبه، اصناف و حتی صنایع، کارخانههای تولیدی و صنایع کوچک، بزرگ و متوسط را داشتیم که فعالیتهای آنها بعضاً متوقف شده بودند و معنیاش این بود که بسیاری از تولیدکنندگان یا بخشهای خدماتی کشور، کاهش تقاضای شدید داشتند و درنتیجه درآمد نداشتند و در آخر ماه بهلحاظ پرداختها به کارگرها و کارمندهایشان، بیمه و مالیات، دچار آسیب جدی میشدند. ما آن زمان انواع و اقسام تودیعهای مالیاتی را داشتیم و موارد دیگر؛ ازاینرو با سیاستها و تدبیرهایی که اندیشیده شد و با اختیاراتی که از طرف آقای رئیسجمهور به وزرا و استاندارها تفویض شده بود، توانستیم اقدامات قابل توجهی را رقم بزنیم.
یک بخش از این اقدامات مربوط به بحث چکهای برگشتی بود که جریمهها و مجازاتی که در این زمینه بهطور معمول وجود داشت، برداشته شد؛ درخصوص مالیات هم تقسیطهایی که باید انجام میشد، صورت گرفت. همچنین مواعید مالیاتی را هم عقب انداختیم و در بحث پرداختهای تأمین اجتماعی نیز اقدامات مشابهی صورت گرفت.
البته ممکن است جایی یک مأمور مالیاتی یا یک مأمور گمرکی رفتاری را دستور گرفته بوده است، انجام نداده باشد، اما بهطور کلی تلاش شد این رویکرد بهعنوان یک ابلاغیه به کل دستگاههای وزارت اقتصاد و دولت ابلاغ شود.
در حوزه مالیات با مردم همراهی کردیم، با وجود اینکه این مهم به یک کاهش درآمد جدی مالیاتی کشور منجر خواهد شد و عواقبی هم دارد، اما نمیتوانستیم در شرایط جنگی تحمیل هزینه مازاد به مردم داشته باشیم. درواقع برای اقتصاد کلان، یک نوع سیاست تسهیل را بهکار بردیم و بهنوعی سرمایه در گردشی در اختیار آحاد اقتصادی گذاشته شد تا بتوانند با این شوک مقابله کنند.
از طرف دیگر تلاش شد دولت تمام تعهداتش به کارکنان را انجام دهد یا برای مثال در بحث گندم و اوراق، همه مبالغ را تا جای ممکن، پرداخت کردیم. یک اقدام دیگر هم در حوزه تسهیل کسبوکارها بود که مجوزها بهصورت خودکار تمدید شوند.
کالابرگ الکترونیکی در آن زمان توسط سازمان برنامه و بودجه با هماهنگی پرداخت شد و پوشش نسبتاً خوبی برای دهکهای پایین داشت. البته ممکن است مقداری ضعف در سیستمهای پیادهسازی وجود داشته باشد، اما در کل گزارشهایی که به دولت رسیده، نشان میدهد خداراشکر موفقیتآمیز بوده است؛ این هم یک بُعد دیگری از سیاستهای حمایتی بود که از مردم و معیشت مردم داشتیم. آقای رئیسجمهور هم همیشه تأکید به حمایت از معیشت محرومین دارند و تأکید دارند که در هر سیاستی و در هر اقدامی که انجام میشود، حتماً این موضوع دیده بشود.
مورد دیگر درخصوص حمایتهای تسهیلات بانکی و تسهیلات سرمایه در گردش بود که یک بسته حمایتی در دولت تصویب شد و آرامآرام به اجرا درخواهد آمد تا با این شوکی که وارد شده، بتواند مقابله کند. همینطور تسهیل امور در حوزههای گمرکی در دستور کار قرار گرفت و در ترخیص گمرکات، اقدامات قابل توجهی را حتی بعد از جنگ داشتیم؛ اقداماتی اعم از اینکه سیاست 10 ـ 90 را اجرا کنند که فقط 10 درصد کالا را نگه دارند و بدون تخصیص ارز بانک مرکزی بتوانند کالا را ترخیص بکنند و یا اینکه ضمانتنامه بانکی بگیرند و کالا با ضمانتنامه ترخیص بشود و موارد دیگری که تلاش شد تا مردم و بنگاهها در ترخیص کالایشان دچار مشکل نباشند.
در حوزه بیمه تعداد خوبی از بیمهها پای کار آمدند و با وجود اینکه در قراردادهای بیمه موضوع جنگ نبود، این مورد را جزء بندهای قرارداد تلقی کردند و پرداختهای بیمهای به مردم داشتند. حتی بعد از جنگ برای جبران خسارتهایی که به خانهها یا خودروهای مردم عزیزمان وارد شده بود هم سازوکاری در بیمه ایران تدبیر شد که مردم میتوانند به مدیریت بحران استان تهران و به شهرداری تهران مراجعه کنند و از آنجا هدایت میشوند به سمت بیمهی ایران تا یک برآورد میزان خسارت انجام شود و اگر زیر پوشش خودِ بیمه ایران هستند، خسارتشان از همانجا پرداخت شود و اگر زیر پوشش بیمههای دیگر هستند یا اصلاً بیمه نیستند، مردم بتوانند از بودجههایی که برای جبران خسارت جنگ پیشبینی شده، استفاده کنند.
علاوهبر این یکسری قواعد محدودکننده بیمهها در ایام جنگ و حتی تا چند روز بعد از جنگ برداشته شد تا آرامش مردم به هم نخورد و خیالشان راحت باشد که بیمههایشان ادامه پیدا میکند. همینطور بیمهها تسریع در پرداخت معوقات را هم داشتند؛ خلاصه مجموعهای از اقدامهای مختلف در حوزه بیمه انجام شد.
* جنابعالی پس از معرفی از سوی دولت برای تصدی وزارت اقتصاد، برنامهای با عنوان «رشد عدالتمحور» به مجلس شورای اسلامی ارائه کردید؛ اما در جلسه رأی اعتماد که در ابتدای جنگ تحمیلی اخیر برگزار شد، فرمودید یک برنامه مکملی هم برای شرایط جنگی ارائه خواهید کرد یا برای مثال در جلسه کمیسیون اقتصادی مجلس بر تقویت تابآوری اقتصاد با توجه به شرایط جنگی پیشآمده تأکید کردید. این برنامه به کجا رسیده و با توجه به شرایط جنگی، بازنگری در برنامه اولیه وزارت اقتصاد چه ویژگیهایی دارد؟
برنامهای که خدمت مجلس محترم و مردم عزیز ارائه شد، بهنوعی برنامه سهساله وزارت امور اقتصادی و دارایی بود؛ با این نگاه که قرار است رشد اتفاق بیفتد و این رشد هم رشد عدالتمحور باشد و یک توسعه منطقهای و جغرافیایی و همینطور بین دهکی و درآمدی داشته باشد. برای اینکه آن رشد هم اتفاق بیفتد، طبیعتاً باید سرمایهگذاری افزایش پیدا بکند و همینطور بهرهوری که آن موقع مفصل بحث شده بود.
طبیعتاً فضای جنگ آسیبهایی را بهصورت کوتاهمدت برای کشور ایجاد کرد؛ این جنگ در شرایطی آغاز شد که ما پیش از آن سال 1404 را با مسائلی از قبیل کسری بودجه و ناترازیهای بانکی و ناترازیهای انرژی شروع کرده بودیم؛ شرایط جنگ هم که پیش آمد، این موضوع را کاملاً تشدید کرد.
نخست، خسارتهایی که جنگ به کشور وارد کرد، علاوهبر شهادت سرداران و دانشمندان هستهای و مردم بیگناه و مظلوممان، آثار اقتصادی مستقیمی هم داشت؛ از قبیل آسیب به منازل مسکونی، به ماشینهای مردم، به اماکن عمومی، به فرودگاهها و همینطور اماکن نظامی و امنیتی و هستهای کشور. این هزینهها باید جبران بشوند و این یک بار مالی را به دوش کشور گذاشته است.
دوم، همانطور که در قسمت قبل خدمتتان گفتم، بنگاههای اقتصادی هم دچار آسیب شدند؛ بنابراین برای اینکه با رکودی که میتواند اتفاق بیفتد مقابله بکنیم، طبیعتاً باید یکسری سیاستهایی را در پیش میگرفتیم و منابعی را هزینه میکردیم که بخشی از این اقدامات شروع شده و همچنان نیز ادامه پیدا میکنند. درواقع این هم یک بارِ هزینهایِ جدید را به کشور دارد تحمیل میکند.
سومین شوکی که این شرایط وارد میکند، به تعبیری این فضای نااطمینانیای است که بهوجود آمده و یک نوع ترس وناامیدی را ایجاد کرده و لازم است افراد مطلع و کارشناسها موضوع را بیشتر باز کنند و بتوانند این ترس و ناامیدی را از بین ببرند و توضیح بدهند؛ این میزان از نااطمینانی و احساس خطری که اکنون در بازارها مشاهده میکنیم، با واقعیت منطبق نیست. من نمیگویم خطر وجود ندارد، نمیگویم نااطمینانی نیست، اما اصطلاحاً یک نوع پیشواکنشی اتفاق افتاده که آثار سوئی را ایجاد میکند؛ از جنس کاهش سرمایهگذاری و پسانداز و خارج کردن سرمایه از بازارهای مالی و بازارهای دارایی و درنتیجه، بردن این سرمایه به سمت بازار ارز و مانند آن که این مسئله یک آسیب برای کشور است.
حالا این برنامهای که عرض کردم برای اقتصاد جنگی داریم، یعنی برنامهای که بتواند با این سه آسیب مقابله بکند؛ ستاد بازسازی در دولت شکل گرفت و طبیعتاً وزارت اقتصاد در آنجا نقش فعالی دارد. عرض کردم که در بحث بانک و بیمه تلاش کردیم با ظرفیتی که وجود داشت، به این مسئله کمک بشود؛ یعنی با استفاده از ظرفیت شبکه بانکی و بیمهایِ کشور و وزارت اقتصاد، همینطور با استفاده از ظرفیت سازمان امور مالیاتی و با برنامهریزیهایی که انجام شد، تلاش کردیم با آثار سوء آسیبهای اقتصادیای که جنگ ایجاد کرد، مقابله بشود. همینطور برنامههای معیشتی برای مردم، برنامههایی برای کاهش کسری بودجه و برنامههایی برای کاهش ناترازی انرژی داشتیم.
ما باید تلاش کنیم همانطور که به لطف خدا توانستیم در آن 12 روز کالاها را به مردم برسانیم، اقتصاد را در جریان و مردم را همراه نگه داریم، اکنون هم مردم را نگه داریم. البته لازمهاش این است که بهلحاظ اقتصادی قوی و تابآور و پایدار باشیم.
میخواهم اینجا از عبارت «پادشکنندگی» هم استفاده کنم و وام بگیرم از کتاب معروفی بهنام «پادشکننده». در کتاب مذکور این بحث مطرح میشود که ما یک مسئله «تابآوری» داریم که وقتی شوکی به شما وارد میشود، بتوانی با آن مقابله کنی و آثارش را برای خودت به حداقل برسانی؛ اما «پادشکنندگی» یک حالتی است که شوک که به شما وارد میشود، خودت را ببری در وضعیتی که اتفاقاً بهتر از قبل باشد! مثل واکنشی که بدن به ورود ویروس یا میکروب نشان میدهد؛ ورود این ویروس حالتی را در بدن ایجاد میکند که دفعه بعد که شما گرفتار آن بیماری میشوید، واکنش بدن شما در برابر آن ویروس قویتر خواهد بود و حتی شاید بیمار نشوید! این «پادشکنندگی» است؛ یعنی وضعیت بدن در یک حالتی است که نهتنها تابآور شده، بلکه توانسته با ویروس بعدی مقابله بکند. این یعنی ما اکنون از این تهدیدات و بحرانهایی که بهوجود آمده، حُسن استفاده را بکنیم و اصلاحاتی را که همیشه شاید دوست داشتیم انجام بدهیم، حالا رقم بزنیم.
* لطفاً در مورد پادشکنندگی در اقتصاد ایران بیشتر توضیح دهید. با توجه به جنگ تحمیلی اخیر و واکنش ما در سیاستگذاری اقتصادی، این پادشکنندگی چه مصادیقی پیدا میکند؟
برای مثال در شرایط جنگی فکر کنیم که چرا فضای کسبوکار به هم ریخته؟ یک بخشی از آن برمیگردد به سیاستهایی که از قبل داشتهایم و باعث شدهاند برای فضای کسبوکار مانع درست بشود. پس اکنون حذف بسیاری از مجوزها و تسهیل امور کسبوکار هم برای کوتاهمدت و هم برای بلندمدت، میتواند اتفاق بیفتد. همچنین میتوانیم بسیاری از حمایتهایی را که همیشه میخواستیم از تولید یا نیروی انسانی انجام بدهیم، محقق کنیم یا بسیاری از قواعد بانکی، قواعد گمرکی و قواعد بیمهای را که زائد بودهاند، حذف کنیم.
گمرکات ما چرا تاکنون 24 ساعته نبودند؟ چرا قبلاً سختگیرانه با ترخیص برخورد میکردند؟ مشکلات آنها را رفع میکنیم و تا همیشه این روند را ادامه میدهیم؛ درواقع این همان پدیده «پادشکنندگی» است.
همچنین حمایت از بازار سرمایه؛ برخی فکر میکنند حمایت از بازار سرمایه این است که دولت سهام مردم را بخرد! این کار صحیح نیست؛ البته در موارد خاصی ضرورت پیدا میکند که یک ورود اینچنینی صورت بگیرد، اما خودِ بازار سرمایه ما آسیبهای بلندمدت و ایرادات و اشکالات ساختاری داشته که اکنون فرصت خوبی است تا این ایرادات ساختاری برطرف شوند.
درخصوص ناترازیهایی هم که در حوزههای مختلف داشتیم، اکنون فرصت خوبی است تا برطرف شوند. ما بحث کسری بودجه، کاهش هزینهها و افزایش درآمدها و بحثهای مربوط به مولدسازی داراییها را در دستور کارمان گذاشتهایم.
* رهبر معظم انقلاب شعار سال را «سرمایهگذاری برای تولید» تعیین کردند و در این سرمایهگذاری تأکیدشان بر سرمایهگذاری داخلی عمدتاً از جانب مردم و دولت بود. البته در بیانات ایشان سرمایهگذاری خارجی نفی نشد، منتها نقطه اتکاء بیشتر بر سرمایهگذاری داخلی است. با توجه به شرایطی که پیش آمده و همچنین نیاز اقتصاد ایران به سرمایهگذاری (چه سرمایهگذاری داخلی اعم از مردم و دولت و چه جذب سرمایههای خارجی خصوصاً از کشورهای همسو) وزارت اقتصاد چه تدابیری را برای تحقق شعار سال و حل مسئله سرمایهگذاری اندیشیده است؟
درمجموع برای اینکه ما سرمایهگذاری را بخواهیم افزایش بدهیم، در آن برنامهای که خدمت مردم و نمایندگان محترم مردم تقدیم شده بود، مفصل بحث شده است. کارگروههایی را برای اینکه آن اهداف را تأمین کنند، تشکیل دادهایم. اصلاحات مربوط به نظام تأمین مالی تولید میتوانند به جذب سرمایههای مردم از طرق مختلفی که بحث شده بود، کمک کنند؛ چه نظام بانکی و چه بازار سرمایه که بتوانیم سرمایههای مردم را وصل بکنیم به سرمایهگذاریهای واقعی روی زمین.
توسعه بخش خصوصی و استفاده از ظرفیتهای مولدسازی و مشارکت عمومی- خصوصی، سرمایهگذاری را افزایش میدهد. همینطور اینکه یکسری پروژههای بزرگ سرمایهگذاری تعریف بشود تا از ظرفیت سرمایههای بزرگ سرمایهگذاران خوشنام کشور و ایرانیان خارج از کشور و همینطور سرمایهگذاران کشورهای منطقه یا کشورهای همسو (کشورهایی که حاضر هستند در این شرایط بیایند سرمایهگذاری کنند)، استفاده بشود.
حتی بحثهای مربوط به حوزه اقتصاد دیجیتال زل داریم که در این زمینه نیاز به سرمایهگذاری زیادی داریم و لازمهاش آن است که فضای کسبوکار اقتصاد دیجیتال بهبود یابد؛ زیرا در عصر حاضر از این حوزه به عنوان «انقلاب صنعتی چهارم» یاد میشود و اگر از آن غافل بشویم، ممکن است حالاحالاها نتوانیم به گردونه کشورهای توسعهیافته برسیم.
توجه داشته باشید که اگر فضای ذهنی مردم، بهدلیل اخبار غلط و تحلیلهای نادرست، بیجهت به سمت ترس، ناامیدی و نااطمینانی برود، ممکن است پساندازهایشان را برای سرمایهگذاری نیاورند به داخل کشور یا کمتر بیاورند و این خطرناک است! ما باید تلاش بکنیم فضایی را رقم بزنیم که این ترس از بین برود و بتوانیم منابع را جمع کنیم، اما از آن طرف هم نباید شرایط واقعی اقتصاد را درنظر نگیریم. طبیعتاً انتظار میرود با این شوکی که وارد شده، بهطور موقت یک مقدار کاهش سرمایهگذاری داشته باشیم؛ اما نهایت تلاشمان را میکنیم که رشد سرمایهگذاری را محقق کنیم.
اصلاحاتی که دولت در حوزه مربوط به ناترازی انرژی انجام داد، به این فضا کمک میکند. اینکه بنگاههای ما اکنون دچار قطعی برق شدهاند، قطعی آب و گاز دارند و یا احیاناً ممکن است در ماههای آتی اتفاقاتی مشابه اتفاقات سال گذشته بیفتد، خطرناک است و این موارد میتوانند رکود اقتصادی ایجاد کنند؛ اگر ما این ناترازیهای انرژی را و ناترازیهای مشابه را از بین ببریم، حتماً کمک کردهایم به اینکه وضعیت بازارها بهبود پیدا کنند و مردم از اقتصاد سیگنال مثبت بگیرند و درنتیجه بیشتر حاضر باشند که سرمایههایشان را بیاورند در پروژهها، بازار سرمایه، فرابورس و همینطور در بقیه فضاهایی که برای سرمایهگذاری گذاشته شده است.
* در روزهای جنگ همکاری و همدلی میان وزارتخانهها و دستگاههای اجرایی مختلف را چطور دیدید؟ تجربه هماهنگی دستگاههای اجرایی در روزهای جنگ چه درسی برای اداره کشور در آینده دارد؟
در پاسخ به این پرسش باید ابتدا این را به مردم عزیزمان بگویم که دولتمردان واقعاً شب و روز نداشتند و من بهعنوان یک عضو جدید دولت چه در بدنه هیئت دولت، چه در بقیه دستگاهها و چه داخل خودِ وزارت اقتصاد، این را میدیدم که افراد واقعاً در زیر موشک کار میکردند و تلاششان این بود که خدماترسانیها متوقف نشوند.
همچنین همدلیای که بین اعضای مختلف دولت از دستگاههای مختلف میدیدیم، واقعاً بینظیر بود. من چند سال قبل در سازمان برنامه و بودجه یا در بانک مرکزی بودم و تعاملاتی با دستگاههای مختلف داشتم؛ اما واقعاً آن چیزی که من در 12 روز جنگ دیدم، استثنایی بود. برای مثال یک مسئله این بود که گمرکات، بنادر و انبارها باید خالی شوند، چه کنیم؟ تقسیم کار هرکس معلوم بود و بدون درنظر گرفتن آن اقتصاد سیاسی حاکم بر دستگاهها و سازمانها و منافع دستگاهی و سازمانی، همه دست در دستِ هم داده بودند که کار انجام بشود.
زمانی که بانک سپه دچار مشکل شد، بانکهای دیگر هم برای کمک آمدند؛ یعنی همانطوری که واقعاً مردم عزیزمان با آن انسجام ملی خود توانستند کار کارستانی انجام بدهند، این طرف هم من میدیدم که در دولت، عین همین انسجام و وفاق برای خدمترسانی به مردم در جریان بود.
یک نکته دیگر هم که فکر میکنم در این ایام درسآموزی داشت، موضوع تفویض اختیارات بود. در آن ایام که رئیسجمهور محترم و هیئت دولت تصمیم گرفتند تفویض اختیار بکنند به وزرا و استاندارها و همینطور کمیتههایی که ذیل هیئت دولت تشکیل شد (کمیته اقتصادی، کمیته زیربنایی و غیره) اینها چابک جمع میشدند، تصمیمگیری میکردند و با تفویض اختیاری که داشتند، عمل میکردند. بعد از جنگ همهچیز به حالت معمول برگشت، دوباره میبینیم که کارها بهسختی و کُندی پیش میروند؛ اما در آن ایام کارها واقعاً سریع جلو میرفتند و تصمیمات سریع گرفته میشدند. این تفویض اختیار واقعاً یک روش مدیریتی مثالزدنی است و من امیدوارم که انشاءالله کل نظام تصمیمگیری کشور تدابیری داشته باشد و تصمیمی بگیرد که بتواند این موضوع را دائمی کند.
من در سخنرانیای که پیشتر خدمت رهبر معظم انقلاب داشتم، این معضلات نظام حکمرانی اقتصادی و این بحث تعدد شوراها و ساختارهای موازی و قوانین دستوپاگیر را مطرح کردم. در آن دوران جنگ واقعاً بهعینه میدیدم که دیگر نه شورایی بود و نه ساختارهای موازی، بلکه همه جمع میشدند و چابک تصمیم میگرفتند و اجرا میکردند.
حضرت آیتالله خامنهای، رهبر انقلاب در مراسم بزرگداشت چهلمین روز شهادت شهدای جنگ تحمیلی اخیر رژیم صهیونی علیه ایران طی سخنانی بار دیگر به روایت آنچه در این جنگ 12 روزه رخ داد، پرداختند و پیروزی ملت ایران در این نبرد را افتخاری بزرگ دانستند و تأکید کردند که «آنچه در این دوازده روز برای جمهوری اسلامی اتفاق افتاد، علاوهبر افتخارات بزرگی که ملت ایران کسب کرد (که امروز مردم دنیا هم دارند به آن اعتراف میکنند) [این بود که] جمهوری اسلامی و ملت عزیز ایران قدرت خود، عزم و اراده خود، استقامت خود، دست پُر خود را به دنیا نشان داد. اگر دیگران از دور چیزی شنیده بودند، از نزدیک قدرت جمهوری اسلامی را احساس کردند. علاوه بر اینها، این نکته مهم است که جمهوری اسلامی استحکام بینظیر پایههای نظام و کشور خود را به دنیا نشان داد.» 1404/05/07
حال رسانه KHAMENEI.IR در پرونده «روایت فتح» ضمن گفتوگو با دکتر سیدعلی مدنیزاده، وزیر امور اقتصادی و دارایی، به بررسی فعالیت اقتصادی کشور در ایام جنگ تحمیلی اخیر و همچنین برنامههای وزارت امور اقتصادی و دارایی در سال سرمایهگذاری برای تولید پرداخته است:
* با توجه به اینکه آغاز دوره وزارت شما و رأی اعتمادی که از مجلس گرفتید با جنگ تحمیلی اخیر همراه شد و شما در میانه جنگ وارد وزارتخانه شدید، طبیعتاً با توجه به شرایط جنگی، اقداماتی را در حوزههای مختلف انجام دادهاید؛ لطفاً برای ما توضیح دهید که حالوهوای وزارتخانه در آن 12 روز چطور بود و بفرمایید چه سیاستهایی را برای اداره اقتصاد ایران در شرایط جنگ تحمیلی اندیشیدید؟
بسماللهالرحمنالرحیم. درواقع آغاز مسئولیت بنده در وزارت اقتصاد همزمان شده بود با ابتدای جنگ تحمیلی؛ یعنی روز چهارم جنگ بود که ما در وزارتخانه مستقر شدیم. پس از استقرار در وزارتخانه، کاملاً آرایش جنگی در وزارتخانه گرفته شد؛ یعنی هم از حیث میزان حضور و هم ازلحاظ استفاده از اماکن وزارتخانه، باید اصول پدافند غیر عامل رعایت میشد. ما از همان ابتدا تقریباً هر روز جلسات پدافند غیر عامل خود را داشتیم و بهنوعی اتاق جنگ تشکیل شده بود؛ برای فعالیتهایی که باید در طول جنگ انجام میشد، برنامهریزی و دوباره رصد و گزارشگیری از اقدامات انجامشده میکردیم.
چه در وزارت اقتصاد و چه در بقیه وزارتخانههای دولت (بهطور کلی در دولت)، هدف نخست ما این بود که بتوانیم خدماترسانی کامل را به مردم داشته باشیم و ارائه خدمات دولتی که بهطور مشخص در وزارت اقتصاد انجام میشود، متوقف نشود؛ از خدمات بانکی گرفته تا بیمه، گمرکی و مانند اینها. همه آنها باید طوری برنامهریزی میشدند تا مردم احساس نکنند ارائه خدمات توسط دولت متوقف شده است؛ بهطور خاص، در حوزه بانکی مردم نیاز به پول نقد داشتند و طبیعتاً این باید فراهم میشد که در آن روزها حجمش هم بالاتر بود. در این زمینه لازم بود مجوزهایی داده بشود تا مردم بتوانند پول نقد را با سقفهای بیشتر برداشت بکنند؛ زیرا با توجه به مسافرتهای بین شهری که اتفاق افتاده بود، الگوی تقاضای پول نقد تغییر کرده بود. با زحماتی که همکاران ما در بانک مرکزی کشیدند و ضمن هماهنگی با کل شبکه بانکی و بهطور خاص بانکهای وزارت اقتصاد، بحمدالله این هدف محقق شد و تا جای ممکن تلاش شد که صفهای مردم در پشت دستگاههای خودپرداز یا در بانکها، کاهش پیدا بکند و مردم به پول نقد دسترسی داشته باشند. همینطور اقداماتی درخصوص گمرکات و بقیّه موارد انجام شد.
مورد دوم اقداماتی از جنس پدافند غیر عامل بود؛ بهطوری که طی حملههایی که صورت میگرفت (چه نظامی و چه سایبری)، میتوانستیم برای کشور و بخشهای اقتصادی، مصونیت ایجاد کنیم که در این زمینه نیز اقدامات امنیتی و درواقع تأمین امنیت سایبری قابل توجهی انجام شد. حتی بعد از اینکه آن اتفاق ناگوار برای بانک سپه افتاد و متأسفانه بانک سپه و یکی دو بانک دیگر ما از مدار خارج شدند، تلاشهای شبانهروزی توسط اعضای خود بانک و بقیه نهادهای درگیر صورت گرفت تا بتوانند هرچه سریعتر فعالیت بانک را به حالت اولیه برگردانند؛ بنابراین در تمام مجموعههای وزارت اقتصاد، زیرمجموعهها و سازمانهای تابعه (از اداره مالیات گرفته تا گمرک، مناطق آزاد و سایر مجموعههای شبکه بانکی) همه بسیج شده بودند که با حملههای سایبری مقابله کنند و همینطور ضعفهای احتمالی را بپوشانند.
یکی از استراتژیهایی که از همان ابتدا با همه همکاران جدیدمان در وزارت اقتصاد مطرح کردیم، این بود که ما باید تلاش بکنیم تهدیدی که بهوجود آمده و این شرایط بحرانی را تبدیل به فرصت کنیم؛ بعضاً آسیبهای بلندمدتی داشتیم و مشکلات مزمن وجود داشت (چه در حوزههای امنیت سایبری و چه در مسائل دیگر) که با این نگاه تلاش شد آنها را رفع کنیم و بحمدالله در بسیاری از موارد این اتفاق افتاد و خداراشکر آن خدماتی که به مردم داده میشد، با کیفیت بهتری ارائه شد.
البته یکسری اقدامات دیگر هم در راستای همین پدافند غیر عامل انجام شد. یک از خطراتی که متوجه ما بود، خطر حملههای نظامی به انبارها و گمرکات کشور بود؛ بنابراین یک هماهنگی دستهجمعی بین نهادها، سازمانها و وزارتخانههای داخل دولت شکل گرفت و همه بسیج شدند و ضمن هماهنگی با همدیگر، این اتفاق بزرگ را رقم زدند که ما ظرف بازه 12 روز، خروج کالا از گمرکات را توانستیم بهسرعت رقم بزنیم که نسبت به مدت مشابه قبلش، تقریباً دو برابر حجم کالا را توانستیم خارج کنیم تا مایحتاج و کالاهای اساسی مردم به دست آنها برسد.
از سوی دیگر، فعالیت گمرک و همچنین تمام دستگاههایی که باید نظارت میکردند، حتی شعبههای بانکی، 24 ساعته شد؛ تعداد خطهای ورود و خروج نیز چندبرابر شد تا انتقال کالاهای اساسی انجام شود. بنادر خشک (که همیشه آرزوی گمرک ما بود) هم الحمدلله محقق شدند و یک اقدام دیگر نیز استفاده از انبارهای اختصاصی و تخصصی بود.
اینها از جنس اقدامات مربوط به پدافند غیر عامل بود که با توجه به شوکهایی که احتمال میدادیم داده شوند، در دستور کار قرار گرفتند. همچنین سناریوهای محتملی را که پیش روی کشور بود، طراحی و برای آنها برنامهریزی کردیم که بدانیم تحت هر شرایطی چه کاری باید صورت بگیرد.
* در مورد اقداماتی که در درون وزارت اقتصاد انجام شد، توضیحاتی ارائه کردید. خوب است با توجه به اینکه وزارت اقتصاد و دارایی نسبت به اداره کل اقتصاد کشور هم مسئولیت دارد، در مورد اقدامات اقتصادی دولت در میانه جنگ تحمیلی اخیر هم توضیح دهید.
بله، وزارت امور اقتصادی و دارایی نسبت به اداره اقتصاد کل کشور هم مسئولیت دارد؛ از این جهت ما برای برطرف کردن آسیبهای وضعیت کلی اقتصاد نیز یکسری برنامهریزیها و اقداماتی را شروع کردیم. در آن ایام گروههای مختلفی از کسبه، اصناف و حتی صنایع، کارخانههای تولیدی و صنایع کوچک، بزرگ و متوسط را داشتیم که فعالیتهای آنها بعضاً متوقف شده بودند و معنیاش این بود که بسیاری از تولیدکنندگان یا بخشهای خدماتی کشور، کاهش تقاضای شدید داشتند و درنتیجه درآمد نداشتند و در آخر ماه بهلحاظ پرداختها به کارگرها و کارمندهایشان، بیمه و مالیات، دچار آسیب جدی میشدند. ما آن زمان انواع و اقسام تودیعهای مالیاتی را داشتیم و موارد دیگر؛ ازاینرو با سیاستها و تدبیرهایی که اندیشیده شد و با اختیاراتی که از طرف آقای رئیسجمهور به وزرا و استاندارها تفویض شده بود، توانستیم اقدامات قابل توجهی را رقم بزنیم.
یک بخش از این اقدامات مربوط به بحث چکهای برگشتی بود که جریمهها و مجازاتی که در این زمینه بهطور معمول وجود داشت، برداشته شد؛ درخصوص مالیات هم تقسیطهایی که باید انجام میشد، صورت گرفت. همچنین مواعید مالیاتی را هم عقب انداختیم و در بحث پرداختهای تأمین اجتماعی نیز اقدامات مشابهی صورت گرفت.
البته ممکن است جایی یک مأمور مالیاتی یا یک مأمور گمرکی رفتاری را دستور گرفته بوده است، انجام نداده باشد، اما بهطور کلی تلاش شد این رویکرد بهعنوان یک ابلاغیه به کل دستگاههای وزارت اقتصاد و دولت ابلاغ شود.
در حوزه مالیات با مردم همراهی کردیم، با وجود اینکه این مهم به یک کاهش درآمد جدی مالیاتی کشور منجر خواهد شد و عواقبی هم دارد، اما نمیتوانستیم در شرایط جنگی تحمیل هزینه مازاد به مردم داشته باشیم. درواقع برای اقتصاد کلان، یک نوع سیاست تسهیل را بهکار بردیم و بهنوعی سرمایه در گردشی در اختیار آحاد اقتصادی گذاشته شد تا بتوانند با این شوک مقابله کنند.
از طرف دیگر تلاش شد دولت تمام تعهداتش به کارکنان را انجام دهد یا برای مثال در بحث گندم و اوراق، همه مبالغ را تا جای ممکن، پرداخت کردیم. یک اقدام دیگر هم در حوزه تسهیل کسبوکارها بود که مجوزها بهصورت خودکار تمدید شوند.
کالابرگ الکترونیکی در آن زمان توسط سازمان برنامه و بودجه با هماهنگی پرداخت شد و پوشش نسبتاً خوبی برای دهکهای پایین داشت. البته ممکن است مقداری ضعف در سیستمهای پیادهسازی وجود داشته باشد، اما در کل گزارشهایی که به دولت رسیده، نشان میدهد خداراشکر موفقیتآمیز بوده است؛ این هم یک بُعد دیگری از سیاستهای حمایتی بود که از مردم و معیشت مردم داشتیم. آقای رئیسجمهور هم همیشه تأکید به حمایت از معیشت محرومین دارند و تأکید دارند که در هر سیاستی و در هر اقدامی که انجام میشود، حتماً این موضوع دیده بشود.
مورد دیگر درخصوص حمایتهای تسهیلات بانکی و تسهیلات سرمایه در گردش بود که یک بسته حمایتی در دولت تصویب شد و آرامآرام به اجرا درخواهد آمد تا با این شوکی که وارد شده، بتواند مقابله کند. همینطور تسهیل امور در حوزههای گمرکی در دستور کار قرار گرفت و در ترخیص گمرکات، اقدامات قابل توجهی را حتی بعد از جنگ داشتیم؛ اقداماتی اعم از اینکه سیاست 10 ـ 90 را اجرا کنند که فقط 10 درصد کالا را نگه دارند و بدون تخصیص ارز بانک مرکزی بتوانند کالا را ترخیص بکنند و یا اینکه ضمانتنامه بانکی بگیرند و کالا با ضمانتنامه ترخیص بشود و موارد دیگری که تلاش شد تا مردم و بنگاهها در ترخیص کالایشان دچار مشکل نباشند.
در حوزه بیمه تعداد خوبی از بیمهها پای کار آمدند و با وجود اینکه در قراردادهای بیمه موضوع جنگ نبود، این مورد را جزء بندهای قرارداد تلقی کردند و پرداختهای بیمهای به مردم داشتند. حتی بعد از جنگ برای جبران خسارتهایی که به خانهها یا خودروهای مردم عزیزمان وارد شده بود هم سازوکاری در بیمه ایران تدبیر شد که مردم میتوانند به مدیریت بحران استان تهران و به شهرداری تهران مراجعه کنند و از آنجا هدایت میشوند به سمت بیمهی ایران تا یک برآورد میزان خسارت انجام شود و اگر زیر پوشش خودِ بیمه ایران هستند، خسارتشان از همانجا پرداخت شود و اگر زیر پوشش بیمههای دیگر هستند یا اصلاً بیمه نیستند، مردم بتوانند از بودجههایی که برای جبران خسارت جنگ پیشبینی شده، استفاده کنند.
علاوهبر این یکسری قواعد محدودکننده بیمهها در ایام جنگ و حتی تا چند روز بعد از جنگ برداشته شد تا آرامش مردم به هم نخورد و خیالشان راحت باشد که بیمههایشان ادامه پیدا میکند. همینطور بیمهها تسریع در پرداخت معوقات را هم داشتند؛ خلاصه مجموعهای از اقدامهای مختلف در حوزه بیمه انجام شد.
* جنابعالی پس از معرفی از سوی دولت برای تصدی وزارت اقتصاد، برنامهای با عنوان «رشد عدالتمحور» به مجلس شورای اسلامی ارائه کردید؛ اما در جلسه رأی اعتماد که در ابتدای جنگ تحمیلی اخیر برگزار شد، فرمودید یک برنامه مکملی هم برای شرایط جنگی ارائه خواهید کرد یا برای مثال در جلسه کمیسیون اقتصادی مجلس بر تقویت تابآوری اقتصاد با توجه به شرایط جنگی پیشآمده تأکید کردید. این برنامه به کجا رسیده و با توجه به شرایط جنگی، بازنگری در برنامه اولیه وزارت اقتصاد چه ویژگیهایی دارد؟
برنامهای که خدمت مجلس محترم و مردم عزیز ارائه شد، بهنوعی برنامه سهساله وزارت امور اقتصادی و دارایی بود؛ با این نگاه که قرار است رشد اتفاق بیفتد و این رشد هم رشد عدالتمحور باشد و یک توسعه منطقهای و جغرافیایی و همینطور بین دهکی و درآمدی داشته باشد. برای اینکه آن رشد هم اتفاق بیفتد، طبیعتاً باید سرمایهگذاری افزایش پیدا بکند و همینطور بهرهوری که آن موقع مفصل بحث شده بود.
طبیعتاً فضای جنگ آسیبهایی را بهصورت کوتاهمدت برای کشور ایجاد کرد؛ این جنگ در شرایطی آغاز شد که ما پیش از آن سال 1404 را با مسائلی از قبیل کسری بودجه و ناترازیهای بانکی و ناترازیهای انرژی شروع کرده بودیم؛ شرایط جنگ هم که پیش آمد، این موضوع را کاملاً تشدید کرد.
نخست، خسارتهایی که جنگ به کشور وارد کرد، علاوهبر شهادت سرداران و دانشمندان هستهای و مردم بیگناه و مظلوممان، آثار اقتصادی مستقیمی هم داشت؛ از قبیل آسیب به منازل مسکونی، به ماشینهای مردم، به اماکن عمومی، به فرودگاهها و همینطور اماکن نظامی و امنیتی و هستهای کشور. این هزینهها باید جبران بشوند و این یک بار مالی را به دوش کشور گذاشته است.
دوم، همانطور که در قسمت قبل خدمتتان گفتم، بنگاههای اقتصادی هم دچار آسیب شدند؛ بنابراین برای اینکه با رکودی که میتواند اتفاق بیفتد مقابله بکنیم، طبیعتاً باید یکسری سیاستهایی را در پیش میگرفتیم و منابعی را هزینه میکردیم که بخشی از این اقدامات شروع شده و همچنان نیز ادامه پیدا میکنند. درواقع این هم یک بارِ هزینهایِ جدید را به کشور دارد تحمیل میکند.
سومین شوکی که این شرایط وارد میکند، به تعبیری این فضای نااطمینانیای است که بهوجود آمده و یک نوع ترس وناامیدی را ایجاد کرده و لازم است افراد مطلع و کارشناسها موضوع را بیشتر باز کنند و بتوانند این ترس و ناامیدی را از بین ببرند و توضیح بدهند؛ این میزان از نااطمینانی و احساس خطری که اکنون در بازارها مشاهده میکنیم، با واقعیت منطبق نیست. من نمیگویم خطر وجود ندارد، نمیگویم نااطمینانی نیست، اما اصطلاحاً یک نوع پیشواکنشی اتفاق افتاده که آثار سوئی را ایجاد میکند؛ از جنس کاهش سرمایهگذاری و پسانداز و خارج کردن سرمایه از بازارهای مالی و بازارهای دارایی و درنتیجه، بردن این سرمایه به سمت بازار ارز و مانند آن که این مسئله یک آسیب برای کشور است.
حالا این برنامهای که عرض کردم برای اقتصاد جنگی داریم، یعنی برنامهای که بتواند با این سه آسیب مقابله بکند؛ ستاد بازسازی در دولت شکل گرفت و طبیعتاً وزارت اقتصاد در آنجا نقش فعالی دارد. عرض کردم که در بحث بانک و بیمه تلاش کردیم با ظرفیتی که وجود داشت، به این مسئله کمک بشود؛ یعنی با استفاده از ظرفیت شبکه بانکی و بیمهایِ کشور و وزارت اقتصاد، همینطور با استفاده از ظرفیت سازمان امور مالیاتی و با برنامهریزیهایی که انجام شد، تلاش کردیم با آثار سوء آسیبهای اقتصادیای که جنگ ایجاد کرد، مقابله بشود. همینطور برنامههای معیشتی برای مردم، برنامههایی برای کاهش کسری بودجه و برنامههایی برای کاهش ناترازی انرژی داشتیم.
ما باید تلاش کنیم همانطور که به لطف خدا توانستیم در آن 12 روز کالاها را به مردم برسانیم، اقتصاد را در جریان و مردم را همراه نگه داریم، اکنون هم مردم را نگه داریم. البته لازمهاش این است که بهلحاظ اقتصادی قوی و تابآور و پایدار باشیم.
میخواهم اینجا از عبارت «پادشکنندگی» هم استفاده کنم و وام بگیرم از کتاب معروفی بهنام «پادشکننده». در کتاب مذکور این بحث مطرح میشود که ما یک مسئله «تابآوری» داریم که وقتی شوکی به شما وارد میشود، بتوانی با آن مقابله کنی و آثارش را برای خودت به حداقل برسانی؛ اما «پادشکنندگی» یک حالتی است که شوک که به شما وارد میشود، خودت را ببری در وضعیتی که اتفاقاً بهتر از قبل باشد! مثل واکنشی که بدن به ورود ویروس یا میکروب نشان میدهد؛ ورود این ویروس حالتی را در بدن ایجاد میکند که دفعه بعد که شما گرفتار آن بیماری میشوید، واکنش بدن شما در برابر آن ویروس قویتر خواهد بود و حتی شاید بیمار نشوید! این «پادشکنندگی» است؛ یعنی وضعیت بدن در یک حالتی است که نهتنها تابآور شده، بلکه توانسته با ویروس بعدی مقابله بکند. این یعنی ما اکنون از این تهدیدات و بحرانهایی که بهوجود آمده، حُسن استفاده را بکنیم و اصلاحاتی را که همیشه شاید دوست داشتیم انجام بدهیم، حالا رقم بزنیم.
* لطفاً در مورد پادشکنندگی در اقتصاد ایران بیشتر توضیح دهید. با توجه به جنگ تحمیلی اخیر و واکنش ما در سیاستگذاری اقتصادی، این پادشکنندگی چه مصادیقی پیدا میکند؟
برای مثال در شرایط جنگی فکر کنیم که چرا فضای کسبوکار به هم ریخته؟ یک بخشی از آن برمیگردد به سیاستهایی که از قبل داشتهایم و باعث شدهاند برای فضای کسبوکار مانع درست بشود. پس اکنون حذف بسیاری از مجوزها و تسهیل امور کسبوکار هم برای کوتاهمدت و هم برای بلندمدت، میتواند اتفاق بیفتد. همچنین میتوانیم بسیاری از حمایتهایی را که همیشه میخواستیم از تولید یا نیروی انسانی انجام بدهیم، محقق کنیم یا بسیاری از قواعد بانکی، قواعد گمرکی و قواعد بیمهای را که زائد بودهاند، حذف کنیم.
گمرکات ما چرا تاکنون 24 ساعته نبودند؟ چرا قبلاً سختگیرانه با ترخیص برخورد میکردند؟ مشکلات آنها را رفع میکنیم و تا همیشه این روند را ادامه میدهیم؛ درواقع این همان پدیده «پادشکنندگی» است.
همچنین حمایت از بازار سرمایه؛ برخی فکر میکنند حمایت از بازار سرمایه این است که دولت سهام مردم را بخرد! این کار صحیح نیست؛ البته در موارد خاصی ضرورت پیدا میکند که یک ورود اینچنینی صورت بگیرد، اما خودِ بازار سرمایه ما آسیبهای بلندمدت و ایرادات و اشکالات ساختاری داشته که اکنون فرصت خوبی است تا این ایرادات ساختاری برطرف شوند.
درخصوص ناترازیهایی هم که در حوزههای مختلف داشتیم، اکنون فرصت خوبی است تا برطرف شوند. ما بحث کسری بودجه، کاهش هزینهها و افزایش درآمدها و بحثهای مربوط به مولدسازی داراییها را در دستور کارمان گذاشتهایم.
* رهبر معظم انقلاب شعار سال را «سرمایهگذاری برای تولید» تعیین کردند و در این سرمایهگذاری تأکیدشان بر سرمایهگذاری داخلی عمدتاً از جانب مردم و دولت بود. البته در بیانات ایشان سرمایهگذاری خارجی نفی نشد، منتها نقطه اتکاء بیشتر بر سرمایهگذاری داخلی است. با توجه به شرایطی که پیش آمده و همچنین نیاز اقتصاد ایران به سرمایهگذاری (چه سرمایهگذاری داخلی اعم از مردم و دولت و چه جذب سرمایههای خارجی خصوصاً از کشورهای همسو) وزارت اقتصاد چه تدابیری را برای تحقق شعار سال و حل مسئله سرمایهگذاری اندیشیده است؟
درمجموع برای اینکه ما سرمایهگذاری را بخواهیم افزایش بدهیم، در آن برنامهای که خدمت مردم و نمایندگان محترم مردم تقدیم شده بود، مفصل بحث شده است. کارگروههایی را برای اینکه آن اهداف را تأمین کنند، تشکیل دادهایم. اصلاحات مربوط به نظام تأمین مالی تولید میتوانند به جذب سرمایههای مردم از طرق مختلفی که بحث شده بود، کمک کنند؛ چه نظام بانکی و چه بازار سرمایه که بتوانیم سرمایههای مردم را وصل بکنیم به سرمایهگذاریهای واقعی روی زمین.
توسعه بخش خصوصی و استفاده از ظرفیتهای مولدسازی و مشارکت عمومی- خصوصی، سرمایهگذاری را افزایش میدهد. همینطور اینکه یکسری پروژههای بزرگ سرمایهگذاری تعریف بشود تا از ظرفیت سرمایههای بزرگ سرمایهگذاران خوشنام کشور و ایرانیان خارج از کشور و همینطور سرمایهگذاران کشورهای منطقه یا کشورهای همسو (کشورهایی که حاضر هستند در این شرایط بیایند سرمایهگذاری کنند)، استفاده بشود.
حتی بحثهای مربوط به حوزه اقتصاد دیجیتال زل داریم که در این زمینه نیاز به سرمایهگذاری زیادی داریم و لازمهاش آن است که فضای کسبوکار اقتصاد دیجیتال بهبود یابد؛ زیرا در عصر حاضر از این حوزه به عنوان «انقلاب صنعتی چهارم» یاد میشود و اگر از آن غافل بشویم، ممکن است حالاحالاها نتوانیم به گردونه کشورهای توسعهیافته برسیم.
توجه داشته باشید که اگر فضای ذهنی مردم، بهدلیل اخبار غلط و تحلیلهای نادرست، بیجهت به سمت ترس، ناامیدی و نااطمینانی برود، ممکن است پساندازهایشان را برای سرمایهگذاری نیاورند به داخل کشور یا کمتر بیاورند و این خطرناک است! ما باید تلاش بکنیم فضایی را رقم بزنیم که این ترس از بین برود و بتوانیم منابع را جمع کنیم، اما از آن طرف هم نباید شرایط واقعی اقتصاد را درنظر نگیریم. طبیعتاً انتظار میرود با این شوکی که وارد شده، بهطور موقت یک مقدار کاهش سرمایهگذاری داشته باشیم؛ اما نهایت تلاشمان را میکنیم که رشد سرمایهگذاری را محقق کنیم.
اصلاحاتی که دولت در حوزه مربوط به ناترازی انرژی انجام داد، به این فضا کمک میکند. اینکه بنگاههای ما اکنون دچار قطعی برق شدهاند، قطعی آب و گاز دارند و یا احیاناً ممکن است در ماههای آتی اتفاقاتی مشابه اتفاقات سال گذشته بیفتد، خطرناک است و این موارد میتوانند رکود اقتصادی ایجاد کنند؛ اگر ما این ناترازیهای انرژی را و ناترازیهای مشابه را از بین ببریم، حتماً کمک کردهایم به اینکه وضعیت بازارها بهبود پیدا کنند و مردم از اقتصاد سیگنال مثبت بگیرند و درنتیجه بیشتر حاضر باشند که سرمایههایشان را بیاورند در پروژهها، بازار سرمایه، فرابورس و همینطور در بقیه فضاهایی که برای سرمایهگذاری گذاشته شده است.
* در روزهای جنگ همکاری و همدلی میان وزارتخانهها و دستگاههای اجرایی مختلف را چطور دیدید؟ تجربه هماهنگی دستگاههای اجرایی در روزهای جنگ چه درسی برای اداره کشور در آینده دارد؟
در پاسخ به این پرسش باید ابتدا این را به مردم عزیزمان بگویم که دولتمردان واقعاً شب و روز نداشتند و من بهعنوان یک عضو جدید دولت چه در بدنه هیئت دولت، چه در بقیه دستگاهها و چه داخل خودِ وزارت اقتصاد، این را میدیدم که افراد واقعاً در زیر موشک کار میکردند و تلاششان این بود که خدماترسانیها متوقف نشوند.
همچنین همدلیای که بین اعضای مختلف دولت از دستگاههای مختلف میدیدیم، واقعاً بینظیر بود. من چند سال قبل در سازمان برنامه و بودجه یا در بانک مرکزی بودم و تعاملاتی با دستگاههای مختلف داشتم؛ اما واقعاً آن چیزی که من در 12 روز جنگ دیدم، استثنایی بود. برای مثال یک مسئله این بود که گمرکات، بنادر و انبارها باید خالی شوند، چه کنیم؟ تقسیم کار هرکس معلوم بود و بدون درنظر گرفتن آن اقتصاد سیاسی حاکم بر دستگاهها و سازمانها و منافع دستگاهی و سازمانی، همه دست در دستِ هم داده بودند که کار انجام بشود.
زمانی که بانک سپه دچار مشکل شد، بانکهای دیگر هم برای کمک آمدند؛ یعنی همانطوری که واقعاً مردم عزیزمان با آن انسجام ملی خود توانستند کار کارستانی انجام بدهند، این طرف هم من میدیدم که در دولت، عین همین انسجام و وفاق برای خدمترسانی به مردم در جریان بود.
یک نکته دیگر هم که فکر میکنم در این ایام درسآموزی داشت، موضوع تفویض اختیارات بود. در آن ایام که رئیسجمهور محترم و هیئت دولت تصمیم گرفتند تفویض اختیار بکنند به وزرا و استاندارها و همینطور کمیتههایی که ذیل هیئت دولت تشکیل شد (کمیته اقتصادی، کمیته زیربنایی و غیره) اینها چابک جمع میشدند، تصمیمگیری میکردند و با تفویض اختیاری که داشتند، عمل میکردند. بعد از جنگ همهچیز به حالت معمول برگشت، دوباره میبینیم که کارها بهسختی و کُندی پیش میروند؛ اما در آن ایام کارها واقعاً سریع جلو میرفتند و تصمیمات سریع گرفته میشدند. این تفویض اختیار واقعاً یک روش مدیریتی مثالزدنی است و من امیدوارم که انشاءالله کل نظام تصمیمگیری کشور تدابیری داشته باشد و تصمیمی بگیرد که بتواند این موضوع را دائمی کند.
من در سخنرانیای که پیشتر خدمت رهبر معظم انقلاب داشتم، این معضلات نظام حکمرانی اقتصادی و این بحث تعدد شوراها و ساختارهای موازی و قوانین دستوپاگیر را مطرح کردم. در آن دوران جنگ واقعاً بهعینه میدیدم که دیگر نه شورایی بود و نه ساختارهای موازی، بلکه همه جمع میشدند و چابک تصمیم میگرفتند و اجرا میکردند.
ارسال
نظر
*شرایط و مقررات*
کلمه امنیتی را بصورت حروف فارسی وارد
نمایید
بعنوان مثال : پایتخت ارمنستان ؟ ایروان
لطفا از نوشتن نظرات خود به صورت حروف لاتین
(فینگیلیش) خودداری نمايید.
توصیه می شود به جای ارسال نظرات مشابه با نظرات منتشر
شده، از مثبت یا منفی استفاده فرمایید.
با توجه به آن که امکان موافقت یا مخالفت با محتوای
نظرات وجود دارد، معمولا نظراتی که محتوای مشابهی دارند، انتشار نمی یابد.