از روزی که با اشتیاق، انتخاب همدان بهعنوان پایتخت گردشگری آسیا در سال 2018 را پیگیری میکردم و با گذر زمان که میدیدم این فرصت در حال سپری شدن است درصدد نوشتن یادداشتی درباره ناکارآمدی و مدیریت ناتوان شهر کهن همدان بودم، اما انگیزه این کار بهوجود نمیآمد تا اینکه با اتفاقی در جشنواره (بینالمللی!) تئاترکودک و نوجوان که در روزهای پایانی آبانماه در همدان جریان داشت مواجه شدم.
ماجرا از این قرار بود که به اتفاق یکی از دوستان، پسر کوچک او و خواهرزاده خردسالم برای تماشای نمایشی راهی تالار فجر شدیم. تقریباً 15 دقیقهای پیش از اجرای نمایش آنجا بودیم که در کمال تعجب دیدیم نهتنها تمامی صندلیها پر شده، بلکه افراد زیادی در گوشه و کنار سالن ایستادهاند و ما به همراه عده دیگری که بلیت داشتیم امکان ورود به سالن را پیدا نکردیم.
وقتی با متصدی امر صحبت کردیم عنوان کرد که به وی گفته شده همه را راه بدهد و ملاک بلیت نیست و ورود عموم آزاد است! صحبت با این عزیزان که پس بلیت به چه کار میآید و مگر ظرفیت سالن بینهایت است که همه مجاز به ورود باشند نیز بیفایده بود و با نگاه بهتزده بچهها سالن را ترک کرده و به ناچار با بستنی و خوراکی آنها را از فعالیت فرهنگی که وعده داده بودیم به تفریح شکمی قانع کردیم.
اما این ماجرا بهانهای شد برای نقد سالها مدیریت هیئتی که در این شهر شاهد بودهام و حکایت موارد متعددی از فرصتسوزیها، بیتدبیریها و ناکارآمدی مسؤولان این شهر؛ هر چند از این دست اتفاقات بزرگ و کوچک در همدان فراوان بوده و این مورد به یک استثنا تقلیل نیابد چراکه نمونهای از دهها اتفاق مشابه این سالها است.
آیا پس از تمام این دورههای میزبانی جشنواره تئاتر کودک و نوجوان سزاوار نیست که امر سادهای مانند مدیریت سالنها، فروش و اهدای بلیت به تعداد ظرفیت، ساماندهی شود؟ آنهم در زمانی که این شهر بهعنوان شهر نمونه گردشگری آسیا در سال 2018 انتخاب شدهاست.
البته همانگونه که در ابتدا اشاره شد همین فرصت معرفی همدان بهعنوان پایتخت گردشگری آسیا نیز به تعدادی تابلوی تبلیغاتی، چند برنوشته، همایش و کنفرانس ختم شد، بدون اینکه در این راستا کتاب مدونی در دو یا سه زبان برای تشریح آثار و مسیرهای گردشگری شهر و استان، حتی در حداقل تیراژ، به چاپ برسد یا هیچ کار زیربنایی یا آموزش شهروندی در این خصوص صورت گیرد تا جایی که در این بازه زمانی که بازار همدان 2018 داغ بود در پایانه مسافری همدان (بهعنوان مبدأ حضور مسافران) اتفاقاتی دیدم که بهشدت بهت و حیرتزدهام کرد.
مثالها در این مورد فراواناند؛ از اضمحلال تیم قدرتمند پاس (با عنوان قهرمانی باشگاههای آسیا) با انتقال دستوری به همدان و سقوط این تیم به لیگ دسته سوم تا میزبانی کوتاهمدت جشنواره فیلم کودکان و نوجوانان (جشنواره فیلم کودک) که 17 دوره در اصفهان و فقط چهار دوره در همدان برگزار شد، از اداره ضعیف سازمان میراث فرهنگی شهر که در تمام این سالها نه اراده، و نه قدرتی برای جلوگیری از تخریبها و بیسلیقگیها در حفاظت از معدود بناهای تاریخی باقیمانده همدان نداشته (از تخریب و تغییر کاربری خانهباغ بدیعالحکما و ذوالریاستین، واگذاری فضای کتابخانه آرامگاه بوعلی و انتقال کتابها به طبقه بالای کتابخانه سازمان و موارد متعدد دیگر).
با گشتوگذاری در طبیعت دامنههای الوند و دشتها و مراتع زیبای اطراف شهر نیز مشاهده میشود که به بهانه تسطیح جهت ساختوساز، درختان در سکوت محیطزیست و عوامل دستاندرکار قلعوقمع میشوند بدون هیچ توجیه قانعکنندهای.
عملکرد بدون کارشناسی شهرداری همدان که در هر نقطه این شهر بلندمرتبه سازیهای بیاصول و قاعده را گسترش داده، عدم توان شهر در جذب سرمایههای افراد بومی و فراری دادن نخبگان و تحصیل کردگان به سایر نقاط و دهها اتفاق دیگر که پیامد حضور مدیران ناکارآمد، وجود باندهای بسته و قدرتمند و عدم اراده برای ساماندهی و پیشرفت درست همدان است.
بهطورکلی سیستم مدیریتی کمیتگرا در شهر همدان، پرداختن به آمار و ارقام در برگزاری جشنوارهها، نمایشگاهها، و همایشها است که صرفاً اسباب هدر رفتن بودجههای میلیاردی را باعث شدهاست.
وقتی کودکی با اشتیاق و علاقمندی برای دیدن تئاتر به همراه والدینش با بیاحترامی و عدم برنامهریزی درست و عادلانه مواجه میشود، برگزاری چنین جشنوارههایی نظیر جشنواره تئاتر کودک و نوجوان نهتنها در ترغیب و استعدادیابی افراد کمکی نمیکند، بلکه گاهی در چنین شرایطی موجبات انزجار کودک و نوجوان علاقهمند نیز میشود.
متأسفانه شهر همدان، با وجود جایگاه رفیعی که در تاریخ و تمدن این سرزمین دارد، اما نتوانسته در کمترین حالت انتظار با شهرهای همطراز خویش در کشور (و نه در مقایسه با استانداردهای جهانی) برابری کند و بیم آن میرود که دیگر فرصت چندانی برای جبران این خسارتها نیز باقی نمانده باشد. امیدوارم تا دیر نشده برای این شهر کاری کنیم.
شناسه خبر 3174