شناسه خبر:82098
1403/2/16 08:03:21
نویسنده و پژوهشگر حوزه روابط بین‌الملل و تاریخ نظامی گفت:

محاکمه و تحریم رژیم صهیونیستی مطالبه جنبش دانشجویی غرب

سپهرغرب، گروه سیاسی- سمیرا گمار: نویسنده و پژوهشگر حوزه روابط بین‌الملل و تاریخ نظامی گفت: محاکمه رژیم صهیونیستی و تحریم آن در سطح بین‌الملل، مطالبه اصلی دانشجویان دانشگاه‌های مطرح غرب به‌ویژه آمریکا است.

در روز‌های اخیر دانشگاه‌های آمریکایی نظیر کلمبیا، ییل، نیویورک، ماساچوست، اموری، هاروارد، براون و میشیگان شاهد حضور صدها دانشجوی معترض به سیاست‌های دولت آمریکا بوده و خواستار پایان جنایت رژیم صهیونیستی علیه مردم غزه هستند. البته این اعتراضات محدود به دانشگاه‌های آمریکا نبوده و دانشجویان دانشگاه‌های سایر کشورها نیز به این جنبش ضد صهیونیستی پیوسته‌اند و به‌شدت با سرکوب نیروهای امنیتی و نظامی مواجه شده‌اند.

حنای ادعا‌های حقوق بشری آمریکا حتی برای مردم این کشور هم رنگ باخته و مشت، لگد، بازداشت خشن و متوسل شدن به زور برای پایان دادن به تجمعات و در یک کلام تبدیل کردن دانشگاه به پادگان، پاسخ دولت آمریکا به این مطالبه دانشجویی است.

با ذکر این مقدمه آنچه در ادامه می‌خوانید، گفت‌وگوی خبرنگار گروه خبری سپهر با جواد مهدی‌زاده، نویسنده و پژوهشگر حوزه روابط بین‌الملل و تاریخ نظامی درخصوص جنبش دانشجویان آمریکایی در حمایت از مقاومت و مردم غزه است؛ وی در این گفت‌وگو به چرایی شکل‌گیری این جنبش، مقایسه آن با سایر حرکت‌های اعتراضی در آمریکا و مطالبات دانشجویان پرداخته است که از نظر می‌گذارنید:

  لطفاً ابتدا بفرمایید جنبش دانشجویان دانشگاه‌های غرب چگونه شکل گرفت و بعد از گذشت حدود 200 روز از 7 اکتبر، چرا این اتفاق رخ داد؟

باید درخصوص شکل‌گیری جنبش دانشجویان در دانشگاه‌های غرب آن هم بعد از گذشت حدود 200 روز از شروع عملیات طوفان‌الاقصی، چند نکته را درنظر گرفت؛ نخست اینکه جنبش دانشجویی حمایت از فلسطین در غرب به‌ویژه آمریکای شمالی سابقه‌ای طولانی دارد که در دهه‌های اخیر خیلی بیشتر شده و شکل‌گیری تشکیلات دانشجویی که از آرمان فلسطین و مقاومت طرفداری می‌کردند نیز افزایش داشته که از ابتدای این عملیات وارد صحنه شد‌ه‌اند؛ چراکه حضور آن‌ها قبلاً به این صورت که اکنون شاهد آن هستید، نبود و برخی اتفاقات باعث شد شکل اقدامات گسترده‌تر شود.

ازجمله اقداماتی که باعث گستردگی جنبش دانشجویی در غرب شد، می‌توان به مقابله رسانه‌ای و سیاسی آمریکا با هر نوع فعالیتی نسبت به قضیه فلسطین و مقاومت و سرکوب تمام صداهایی اشاره کرد که به نفع فلسطین و مردم غزه بلند می‌شد. شما می‌بینید اتفاقاتی که در فضای مجازی خصوصاً شبکه‌های مجازی آمریکایی رخ داد، تحریم جریان مقاومت و فلسطین بود؛ برای مثال در مجموعه‌هایی که زیر نظر گوگل و متا بود، صدا به‌صورت گسترده خفه شد و مقامات سعی کردند از طریق قوانین خودشان پست‌ها، مطالب و ویدئوها را تا جای ممکن، حذف کنند که ما یک نمونه از این کار را علیه حزب‌الله لبنان در اواسط جنگ سوریه و بعد در مورد تمام طرفداران مقاومت بعد از ماجرای شهیدسلیمانی دیده بودیم.

حذف و سانسور و مقابله با تظاهرات‌هایی که در آمریکا شکل می‌گرفت، بعد از عملیات طوفان‌الاقصی بیشتر شد؛ تعقیب برخی از افراد، اخراج گسترده بعضی اشخاص که صاحب منصب بودند و در شبکه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌های اجتماعی فعالیت می‌کردند (برای مثال یک نمونه ممنوعیت شعار «از بحر تا نهر و فلسطین آزاد خواهد شد» بود که قانون‌گذاران این شعار را با عنوان یک شعار یهودستیزانه در آمریکا ثبت و جرم‌انگاری کردند) و سرکوب گسترده‌ای که به‌صورت وحشیانه علیه مردم غزه اتفاق افتاد، وجدان دانشجویان آمریکایی را تکان داد؛ تا جایی که شروع به حرکت‌های اعتراضی کرده، با پرچم‌ فلسطین و چفیه وارد دانشگاه‌های خودشان شدند و چادرهای اعتراضی برپا کردند. طبیعی بود که این سطح از کشتار، سرکوب صدا و فعالیت‌ها به نفع مقاومت فلسطین و مردم باعث می‌شود خشم دانشجویان به یک سطح بالاتر برسد که این اتفاق هم افتاد.

  مهم‌ترین شعار و خواسته‌ این دانشجویان چیست و اکنون وضعیت آن‌ها و دانشگاه‌ها چگونه است؟

چند نکته در خواسته‌های دانشجویان وجود دارد؛ نخست پایان تجاوز رژیم صهیونیستی به منطقه غزه و جلوگیری از هرگونه حمله به منطقه رفح به‌صورت خاص، دوم محاکمه سران رژیم صهیونیستی و تحریم آن در سطح بین‌الملل و سوم جلوگیری از افزایش روابط آمریکا با رژیم صهیونیستی و کاهش این روابط.

باید این نکته را درنظر داشته باشیم که این جنبش اعتراض به آمریکا نیست، بلکه اعتراض گسترده‌ای است که مخاطب آن تمام جهانیان و به‌صورت خاص مقامات آمریکایی هستند؛ چون در دانشگاه‌های آمریکا این تحصن‌ها شکل می‌گیرد، مخاطب نخست ازنظر قرابت آمریکا بوده، اما پیام آن جهانی است. این دانشجویان دولت‌ها، سران و دانشجویان را در تمام جهان با حرکت خود خطاب قرار می‌دهند که این اتفاقات بیفتد؛ یعنی پایان تجاوز، محاکمه رژیم صهیونیستی و تحریم آن در سطح بین‌الملل.

  آثار انتقال جریان حمایت از فلسطین از جهان اسلام به دانشگاه‌های غرب چه خواهد بود؟ چه در این کشورها، چه در سایر کشورهای غربی و چه در غزه.

ما در عصری زندگی می‌کنیم که پیام‌ها به‌سرعت در تمام نقاط جهان منتشر می‌شوند؛ یعنی وقتی اتفاقی رخ می‌دهد، بلافاصله ویدئوهای آن در نقاط مختلف دنیا پخش شده و اخبارش منتشر می‌شود. می‌توان گفت در هر حادثه‌ای چه جریان‌‌های رسانه‌ای بخواهند و چه اینکه خود افراد تبدیل به رسانه شده باشند، این اتفاق می‌افتد و فقط ممکن است در کیف‌وکم و حجم مخاطبی که پیام به او می‌رسد، تفاوت وجود باشد. اما قضیه انتقال جریان حمایت از مقاومت مردم فلسطین از درون جهان اسلام به دانشگاه‌های غرب بسیار گسترده شده است.

انتقال این حرکت پیش از این اتفاق افتاده، اما اکنون در یک مقیاس بسیار گسترده‌تر است؛ یعنی یک بذر به‌صورت خاص توسط امام خمینی (ره) نسبت به نام‌گذاری آخرین جمعه ماه مبارک رمضان به‌نام روز جهانی قدس کاشته شد و امروز تبدیل به تظاهرات جهانی در سطح دنیا شده است. شاید خیلی‌ها این موضوع را درنظر نگیرند، اما مبتکر این حرکت امام (ره) بود؛ حرکتی هم که دانشجویان در داخل ایران و جهان اسلام نسبت به آرمان فلسطین با یک انرژی دوباره انجام دادند و نتایجش در غرب خود را به این شکل نشان داد، اثرات بسیار گسترد‌ه‌ای خواهد داشت. اگر ما فرصت‌شناسی کرده و از این موقعیت به نحو احسن استفاده کنیم و تأثیرات آن را در داخل آمریکا، نیم‌کره غربی اروپا و سراسر جهان درنظر بگیریم، باید در سه سطح محلی، منطقه‌ای و جهانی بررسی‌‌اش کنیم؛ جنبش دانشجویی در سطح محلی و در داخل آمریکا به‌عنوان یک چالش سنگین برای حاکمیت آمریکا و جریان موسوم به ایوانجلیست‌ها شناخته می‌شود. تمرکز این جریان به‌صورت خاص در منطقه‌ای است که از آن به‌عنوان کمربند انجیلی یاد می‌شود، منطقه‌ای که در جنوب و شرق آمریکا قرار گرفته و از یک سمت به تگزاس، از سمت دیگر به مرکز آمریکا و از سمتی به نوار شرقی می‌رسد. آنجا به‌واقع ایالت نژادپرست‌ها و طرفداران افراطی دونالد ترامپ است، کسانی که طرفدار سرکوب مقاومت فلسطین و ایران هستند و از تک‌تک اقدامات و جنایات رژیم صهیونیستی حمایت می‌کنند؛ درحقیقت حمایت از رژیم صهیونیستی برای آنان یک باور مذهبی بوده و صرفاً بحث منافع در میان نیست.

درواقع یک‌سوم جمعیت آمریکا در این منطقه زندگی می‌کنند و شما شاهد هستید که بیشترین آرای دونالد ترامپ در این منطقه بوده؛ ترامپی که سردار مقاومت را به شهادت رساند و هنوز با افتخار از این اقدام یاد می‌کند. آن‌ها خودشان را مسیحی می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌دانند، اما در اصل صهیونیزم مسیحی هستند که حرکت اعتراضی دانشجویان یک چالش سنگین برای آن‌ها است؛ نسل جوان آمریکا در دانشگاه‌های مهم تظاهرات راه انداخته و تحصن کرده‌اند که ارتش مستقیماً وارد صحنه شده است. این حرکت برای گروهی از مسیحیان افراطی یک زنگ خطر واقعی بوده؛ زیرا نسل جوانی که سعی کرده بودند به شکل مذهبی در داخل بدنه آن‌ها را حامی صهیونیزم نگه دارند، دست به چنین حرکتی زد‌ه‌اند. پس این یک تهدید گسترده برای جریان مذکور در داخل خاک آمریکا بوده و از طرف دیگر یک «نه» بزرگ است به جریان رسانه‌ای و فرهنگی که در آمریکا وجود داشت و اسرائیل را همیشه با یک‌هزار ادعا، تبرئه می‌کرد.

نسل جوان به سمت یک نوع از بیداری‌ و آگاهی حرکت کرد و برخلاف چیزی بود که در رسانه به او گفته می‌شد؛ ما صرفاً از یک زدوخورد دانشجویی صحبت نمی‌کنیم، از حرکتی صحبت می‌کنیم که نیروهای نظامی را به داخل دانشگاه کشانده و در تاریخ آمریکا بی‌سابقه بوده و چالش سنگینی را در جهت فرهنگی ایجاد خواهد کرد.

ازنظر دانشگاهی نیز باید به این نکته اشاره کرد که دانشگاه‌های آمریکایی خود را یک میراث برای نشان دادن برتری بر جوامع علمی جهان نمایش می‌دادند؛ این برتری با این حرکت زیر سؤال رفت، زیرا مسئولان دانشگاه به‌راحتی اجازه دادند نیروهای نظامی وارد دانشگاه شوند و ایستادند تا دانشجویانی که در حمایت از فلسطین تجمع کرده بودند، به شکل وحشیانه‌ای سرکوب شوند. این اتفاق وجهه دانشگاه‌های آمریکا را برای افرادی که به مسائل نگاه منطقی دارند، تا حد زیادی متزلزل کرد و در کشورهای غربی نیز اتفاقات دیگری خواهد افتاد، یعنی احتمال اینکه سیل این حرکت‌ها تبدیل به دومینوی بزرگ در آمریکای مرکزی و جنوبی شود، وجود دارد.

این نکته را هم باید عرض کنم که آمریکای لاتین یکی از مراکز بسیار مهم مقابله با صهیونیست‌‌‌‌‌‌‌‌‌ها بوده و یکی از دلایلی که جریان‌های راست‌گرا در آمریکای شمالی به‌ویژه ایالات متحده نگاه منفی به این منطقه دارند و با عبارت‌های کمونیست و رنگین‌پوست آن‌ها را تحقیر می‌کنند، همین است. مسلماً حرکت اخیر در انتقال مبارزه دانشجویان آمریکا به دیگر دانشگاه‌ها مؤثر خواهد بود و در سطح جهانی نیز قطعاً این حرکت به کشورهای دیگر سرایت خواهد کرد. در داخل غزه نیز مردم روحیه بیشتری برای تحمل شرایط سخت خود خواهند داشت، کما اینکه اکنون در شبکه‌های اجتماعی کودکان فلسطینی را می‌بینیم که نوشته‌هایی را در دفاع از دانشجویان آمریکایی به دست گرفته‌اند؛ یکی از بچه‌ها نوشته بود «نیاز نیست شما مسلمان باشی، یک انسان باش». به‌هرترتیب اگر تاکنون کسی تردیدی در جنایات رژیم صهیونیستی داشت، با این جنبش قطعاً بیدار خواهد شد.

  برخی معتقدند از زمان اعلام کمک اروپا و آمریکا به رژیم صهیونیستی این حرکت آغاز شده و اعتراضی به مداخله‌ کشورشان برای صرف هزینه اقتصادی است، آیا این نظریه درست است؟

اگر این جنبش به‌دلیل صرف هزینه اقتصادی بود، نباید دانشجویانی را می‌دیدیم که چفیه فلسطینی بر گردنشان انداخته و در دانشگاه تظاهرات می‌کنند و نباید می‌دیدیم روی چادرهایشان از رفح بنویسند! این‌ها نشان می‌دهد بحث دانشجویان اقتصادی نیست و اعتراض به یک سرکوب دسته‌جمعی بوده که جامعه جهانی کاری برایش انجام نداده است. اگر حرکت آن‌ها اعتراض به مسائل اقتصادی بود، شعار می‌دادند دوست داریم پولمان خرج کشور خودمان شود.

   برخی معتقدند حضور دانشجویان به این نحو مانند جنبش وال‌استریت و واکنش به قتل جورج فلوید مسبوق به سابقه است و نمی‌توان نام جنبش بر آن گذاشت، ارزیابی شما چیست؟

محدودیت نرم‌افزارهایی مثل تیک‌تاک در این راستا در آمریکا صورت گرفته بود که وقایع منعکس نشود و بهشت مدعی دموکراسی در حاشیه امن بماند. اما این اقدامی است که به‌صورت گسترده، سازمان‌دهی شده و یک گروه از دانشجویان آن را آغاز کرده‌اند. آن‌ها یک محل دارند که دانشگاه هستند، خواسته مشخص و پیام جهانی نیز دارند؛ پس حرکتشان مؤلفه‌های یک جنبش را دارد. در جواب اینکه یک عده می‌گویند این حرکت مسبوق به سابقه است و مثل جنبش وال‌استریت و قتل جورج فلوید بوده، باید بگوییم خیر، تفاوت این است که هر دو اعتراض قبلی نسبت به اتفاقات داخل آمریکا بوده که جنبش وال‌استریت با اتفاقاتی در سطح جهان هم‌زمان شده و ماجرای جورج فلوید هم یک اقدام نژادی بود که بخشی از جامعه آمریکا به‌عنوان قربانی رنگین‌پوست سرکوب می‌شدند؛ به‌واقع اساس شکل‌گیری آمریکا با سرکوب رنگین‌پوست‌ها بوده است. در این جنبش نیز درگیری‌هایی بین سفیدپوست‌ها و رنگین‌پوست‌ها اتفاق افتاد و عده‌ای در مقابل حکومت ایستادند و جریان‌های راست‌گرا از آن حمایت کردند.

اما در جنبش اخیر دانشجویان وارد صحنه شده و رژیم صهیونیستی را محکوم می‌‌‌‌‌‌کنند، جنگ در نقطه دیگری از جهان است و پشتیبانی از آن توسط آمریکا انجام می‌شود، اما دانشجویان این کشور به‌صورت خودجوش اعتراض گسترده‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ای در دانشگاه‌های مهم انجام می‌دهند.

ما در مورد یو‌سی‌ال (UCL)، کلمبیا و ییل صحبت می‌کنیم؛ وزنه‌هایی که آمریکا و تمدن دانشگاهی غرب به آن‌ها می‌نازید! در این فضا دانشجوها وارد صحنه شده‌اند و چنین دانشگاه‌هایی مورد حمله نظامی قرار گرفته است! یعنی بحث حضور حراست دانشگاه نیست، رسماً نیروی نظامی وارد دانشگاه شده و ضرب‌وجرح و بازداشت اتفاق افتاده؛ این اتفاق در تاریخ آمریکا به این شکل، بی‌سابقه است.

پیش‌بینی من این است که حرکت مذکور محدود به آمریکا نخواهد بود؛ دانشگاه‌هایی در کانادا نیز وارد صحنه خواهند شد. در اروپا هم این اتفاق خواهد افتاد. اگرچه در روابط بین‌الملل نمی‌توان قطعی نظر داد، اما داده‌های شخصی من می‌گوید این تظاهرات گسترش پیدا خواهد کرد. اگر اسرائیل به جنایات خود ادامه داده و حمله زمینی به رفح داشته باشد، احتمال اینکه زدوخوردهایی بین دانشجویان صورت بگیرد، وجود دارد.

  ممنون از وقتی که در اختیار این رسانه قرار دادید، در پایان اگر نکته‌ای هست، بفرمایید.

بنده لازم می‌بینم یک نکته را عرض کنم؛ اعلام مواضع و اقداماتی که اساتید آمریکایی در جنبش اخیر داشتند، واقعاً باید برای برخی از اساتید در ایران الگو و همچنین مایه شرم باشد. برخی از اساتید ایرانی با مظلوم‌نمایی به دفاع غرب از صهیونیزم استناد کرده و دانشجویان انقلابی را تحت فشار قرار می‌دهند، این واقعاً مایه شرم است. باید با این اساتید در ساختار دانشگاهی برخورد کرد. استادی که مسلمان نیست، از مردم فلسطین دفاع می‌کند، اما استادی که مسلمان است، به دانشجویی که به دنبال دفاع از آرمان قدس، فلسطین و مقاومت است، فشار وارد کرده و دانشجو را تهدید به حذف درسش می‌کند؛ بنابراین بنده تأکید می‌کنم باید با این اساتید برخورد صورت بگیرد. در سطح فکری نیز باید یک حرکت جمعی علیه آن‌ها صورت بگیرد تا جایی که جرأت نکنند از رژیم صهیونیستی دفاع کنند. این رژیم به‌وضوح به دنبال شرارت است؛ دانشمندان هسته‌ای ما را شهید کرده، به خاک ایران چشم دارد، به کشتار ایرانی‌ها افتخار می‌کند و صدها جنایت دیگر انجام داده است! معنایی ندارد استاد ایرانی از این رژیم جعلی دفاع کند و با غرور بگوید من این رژیم را به رسمیت می‌شناسم، چون سازمان ملل آن را به رسمیت می‌شناسد. این استاد اگر برای یک رژیم کودک‌کش رسمیت قائل است، همان بهتر که برود در دانشگاه تلاویو تدریس کند!

شناسه خبر 82098