این در حالیست که در مقطع کنونی عمده تحلیلگران و سیاسیون کشور بر این نظر هستند که احتمال وقوع این اغتشاشات وجود دارد.
بخش از تحلیلگران معتقدند دستی عمدی برای به خیابان کشاندن مردم در کار است و عدهای دیگر معتقدند هیچ دست عمدی در کار نیست و مردم ناامید شدهاند!
عدهای معتقدند آتش زدن و سوختن و بردن کار اوباش و اراذل بوده است و عدهای دیگر پای جوانان ناامید آبانی و جامعه عامالبلوی را وسط میکشند.
مثلا مصطفی تاجزاده، اخیراً صراحتا از این گفت که اغتشاشات آبان با خشونتی بیشتر تکرار خواهد شد!
معالوصف واضح است که در این میانه یک بستر اعتراضی وجود دارد که تحلیلهای فوق متکی به آن است.
بستری که اگر توجه لازم و نخبگانی به آن مبذول و بهموقع جمع شود، فرض مزمن شدن اعتراضات نیز از بین خواهد رفت...
*مشرق سالهاست که با ابتناء بر یک تحلیل، هشدارهای مکرری را پیرامون «فتنه اقتصادی» بیان کرده است.
راه جمع کردن بستر اعتراضی فوق نیز یک شبه نیست. همانطور که بروز آن یک شبه نبود و به زعم ما بیش از ۱۰ سال زمان برد.
با توجه به اینکه به نظر میرسد اغتشاشات آبان موجب جریتر شدن دشمن شده است؛ میتوان چند راهکار را ارائه کرد که انجام آنها رافع بستر اشاره شده است و میتوان خنجر برکشیده دشمن را کند سازد.
اگرچه لازم به اشاره است که ما قبل از اغتشاشات آبان؛ در قالب یک گزارش، راهکارهایی را ارائه و تأکید کردیم که اگر کسی در دولت اهل فتنه اقتصادی نیست! این راهکارهای عقلانی که برخی از آنها مورد تأکید اصلاحطلبان نیز قرار دارند، بایستی فیالفور اجرا شوند...[۵] که البته اجرا نشدند و همگی نظارهگر اغتشاشات آبان شدیم.
از جمله اقداماتی که مانع تکرار اغتشاشات آبان است و ساعتها استدلال و مطالعه علمی و امنیتی در پیرامون آنها قرار دارد؛ میتوان به این مقولات اشاره کرد:
۱_ دولت و رسانهها بایستی نسبت به "التیام خاطر عمومی" در مباحثی مثل تحریم، مشکلات کشور، گرانی و القای ناامیدی بسیج شوند. التیامی که در فاز اول بایستی بصورت روانی و بیان حقایق کشور صورت گیرد.
زخم در افکار عمومی همانند زخم در بدن عمل میکند و اگر التیام نیابد، موجب عفونت و انباشتگی درد میشود.
۲_ دولت محترم بعنوان سکاندار بیش از ۹۵ درصد از بودجه و اجرائیات کشور بایستی سبد کالای معیشت خانوار را با ابزارهایی مثل سیاست کالابرگی از تنشهای اقتصادی و امنیتی دور کند.
این راهبرد که مورد تأکید چهرههایی مثل بهزاد نبوی و احمد توکلی هم قرار دارد متأسفانه تاکنون از سوی دولت مورد بیمهری قرار گرفته است.
۳_ هیچ حکومتی در جهان بدون ارائه کارنامه خود در زمینههای مختلف اقتصادی و سیاسی و اجتماعی و امنیتی قادر به ادامه حیات نیست.
و اتفاق بدتر اینست که حکومتی در بیشتر این عرصهها صاحب بهترین دستاوردها باشد اما در یک عملیات روانی خبیثانه با انکار این دستاوردها مواجه باشد.
رخدادی که در کشور خودمان شاهد آن هستیم و متأسفانه در فضای فعلی شاهد دفاع هیچکس از دستاوردهای کشور (خاصه در بحث اقتصاد) جز مقام معظم رهبری نیستیم.
کما اینکه در بیانیه گام دوم رهبری هم خواندیم که دستاوردهای کشور در محاق "تبلیغات نارسای مسئولان" قرار دارد.
اگر عزمی عمومی در میان رجال کشور برای بیان این دستاوردها شکل نگیرد و "ژست سیاهنمایی" همچنان ادامه یابد، میرود که نه از تاک نشان ماند نه از تاکنشان.
بایستی درباره این حقیقت به فهم عمومی رسید که مردم چیزی را میگویند و تکرار میگویند که خواص یک کشور بگویند و تکرار کنند...
۴_ راه بیان اعتراض به روشهای مدنی و قانونی بایستی در یک اجماع نخبگانی برای افکار عمومی شرح داده شود.
معارضین حکومت و برخی جریانات داخلی در ایران در حال ترویج نوعی از اعتراض هستند که در هیچ کجای جهان پذیرفته نیست. زیرا هیچ حکومتی اجازه نمیدهد که مخالفانش در خیابانها تظاهرات کنند. (و برای همین است که در اغتشاشات دیماه ۹۶ و آبان ۹۸ شاهد پرچم سوزی بودیم!)
بلکه در فاز مدنی و قانونی، اعتراض خیابانی آخرین راهکار است که پس از راهکار صندوق رأی و راه تحصن علیه دولت و... در دستور کار قرار میگیرد تا مردم بتوانند اعتراض خود به دولت را به گوش حاکمیت کلان کشور برسانند.
۵_ نهاد قضایی کشور بایستی موضع خود را نسبت به جرائمی مثل سیاهنمایی و بزرگنمایی از مشکلات که بارها مورد اشاره رهبر انقلاب هم قرار گرفتهاند، مشخص کند.
آیا اگر کسی بر منبری برود و بگوید جمهوری اسلامی صاحب بزرگترین فسادهای قرن است و یا مردم باید به خیابان بیایند و نقاط حساس نظام را اشغال کنند؛ مجرم هست یا نیست!؟
تعلل در این زمینه موجب بروز اغتشاشاتی نظیر دیماه ۹۶ و آبان ۹۸ میشود.
دقت شود که منظور از ورود قضایی در این فاز، لزوما برخورد و حبس و شلّاق نیست بلکه به نمایش گذاشتن عقل قضایی نظام برای دفاع از دستاوردهای خود و مبارزه با سیاهنمایی است که موجب تربیت عمومی میشود.
۶_ بایستی شاهد یک اجماع کلان در سطح مسئولان کشور در نهادهای مختلف باشیم که منبعد و پس از رخدادی که در ماجرای "عدم اجرای پیوستهای عقلانی طرح اصلاح قیمت سوخت" رخ داد؛ جلوی این رفتار بیدانش دولت برای همیشه گرفته شود.
البته بدیهیست که هیچ مسئولی نمیتواند بصورت علیالرأس مانع تصمیمات رئیسجمهور شود اما انتقاد معقول، معرفی مسببان اشتباه و برخورد با اشتباهات محرز میتواند فشار برای عدم تکرار این رخدادها در مدیریت کلان دولت را افزایش دهد.
مثلا همانطور که با مسببان سوء مدیریت در ماجرای سیل برخورد شد و همه دستگاههای کلان کشور در این زمینه به صحنه آمدند و خواهان برخورد شدند؛ در ماجرای عدم اجرای پیوستهای گرانسازی بنزین هم بایستی شاهد مشابه همین رفتار باشیم.
برخی معتقدند عدم توضیح اقناعی دولت درباره چرایی عدم اجرایی پیوستهای طرح بنزین؛ به معنای احتمال تکرار این رفتار در مقولاتی دیگر و مهمتر است.
و ۷_ ما برای نهادهای امنیتی کشور قصد ارائه هیچ راهکاری در قبال اغتشاشات اخیر نداریم اما چند نکته و سؤال را مطرح میکنیم:
یکم: اگر به کنترل از راه دور اغتشاشات دیماه ۹۶ و آبان ۹۸ در یک اتاق مشترک معتقد باشیم؛ بینای چند مخرج مشترک بین ستاد فتنه ۸۸ و این اتاق کنترل از راه دور خواهیم بود.
دوم: اگر در فتنه سال ۸۸، ماجرای تقلب، به لسان مشترک کسانی در خارج و کسانی در داخل تبدیل شد و همین لسان مشترک بود که فتنهگران را به دام دستگاههای امنیتی و قضایی انداخت؛ در جریان اغتشاشات اخیر نیز مقولات واهی به زبان مشترک دشمن و کسانی در داخل تبدیل شدند.
سوم: در تمام کشورهای جهان مقولاتی مثل فحاشی به صندوق رأی، دادن آدرس خیابان به جای بیان روشهای مدنی اعتراض و ردّ کارنامه محرز حاکمیت؛ به مثابه خیانت انگاشته میشود.
اما در ایران امروز، شاهد ترویج هر روزه این مقولات در گوش افکار عمومی هستیم و حتی دیدیم که فردی چند سال قبل و پیش از بروز تمام مشکلات اخیر و در دورانی که آقای روحانی برای برجامش نامه تبریک مینوشت! آدرس خیابان را به مردم داد.
و دست آخر هم شاهدیم که رفیق گرمابه و گلستان همین فرد میگوید جنبشهای جدید نیازی به "راهبر" ندارند!
نمیتوان نسبت به پاسخ این سؤال بیتفاوت ماند که تأثیر تأکید عدهای بر مقولاتی مثل "حرف زور"، "خرابگی ایران"، "خیابان" و "بیدلیل بودن صبر مردم" در بروز اغتشاشات آبانماه چه بوده است؟
رسم گراف ریاضی این مقولات به یکدیگر؛ آدرس یک اتاق کنترل از راه دور را به ما میدهد که فرماندهان آن لزوما از هویت یکدیگر باخبر نیستند...
و چهارم: در طول تاریخ جهان همواره شاهد بودهایم که تمام سلاطین و حاکمان از خود تعریف میکردهاند.
حتی شنیدهایم که یکی از حکّام، بدون لباس و با تنی لخت به میان مردم رفت و آنها را مجبور کرد که برای لباس نپوشیدهاش هورا بکشند.
و یا میدانیم که گزینه چاپلوسی چگونه نقل محافل سلاطین بوده است و هرکس که از شاه تعریف میکرده است چطور صاحب صلههای فراوان میشده است.
معالوصف اما در ایران ما و در دولت فعلی، شاهد امیران و حاکمانی هستیم که خود پیشروتر از عوام و فعالان سیاسی از ناامیدی مردم و سیاهبودن اوضاع سخن میگویند و برای این کار با یکدیگر مسابقه هم میدهند.
چرایی این مسئله عجیب میتواند یکی از بزرگترین معمّاهای ضد امنیتی باشد و اگر پاسخ آن به موقع پیدا نشود؛ میرود تا ما را به مایه عبرت دیگران تبدیل کند!
منبع: مشرق
شناسه خبر 15377