یادداشتی از حبیبالله بابایی؛
سکولاریزاسیون کرونایی و انفعال حوزههای علمیه
سپهرغرب، گروه اندیشه: حوزه اگر نتواند مسائل داخلی خود را در حوزه دینداری در ایران را تدبیر کند، بیشک از نقشآفرینی در تحولات دینی جهان اسلام، مثل حج و اربعین نیز بازخواهد ماند.
حبیبالله بابایی عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی، در یادداشتی باعنوان سکولاریزاسیون کرونایی و انفعال حوزههای علمیه، به حضور فعال حوزه علمیه در برابر شیوع کرونا پرداخته است:
بسیاری از نخبگان در حوزه و دانشگاه، هنوز عقلانیت پشتیبان در تعطیلی مساجد و نمازهای جمعه و اماکن متبرکه را نمیدانند و راز انفعال حوزه و تبعیت آن را از تمامی دستورات دولتی و پزشکی، نیز درک نمیکنند. ای کاش بزرگواران تصمیمگیر در حوزههای علمیه، تاریخ سکولاریزاسیون در جهان غرب و همینطور جهان اسلام را این روزها، بیشتر مرور کنند و ببینند؛ سکولاریزاسیون نه یک فرایند فلسفی، بلکه یک فرایند اجتماعی و مهمتر از آن، یک فرایند روانی و احساسی بوده است و این مطلب به نقل از کتاب دین و نگرش نوین اثر استیس است. آنجا که مزاج جامعه تغییر میکند و آنجا که عادتها دگرگون میشود و آنجا که مناسک دینی و دینداری اجتماعی در شلوغی بازار متوقف میشود، اصل دینداری، بهصورت طبیعی به محاق میرود.
هستند؛ برخی از روحانیونی که امروزه با ژست همراهی با علم و نوگرایی و با تأکید بر قاعدۀ «لا ضرر» به دینداری خانگی و معنویتهای فردی در انزوا توصیه میکنند. لیکن نمیدانند که سکولاریزاسیون حداقلی یا سکولاریزاسیون مهربان، به شکل طبیعی و ناخواسته، راه را برای سکولاریزاسیون حداکثری، یعنی سکولاریزاسیون نامهربان و الحادی هموار میکند.
آنچه در این باب جالب است؛ درک بهتر برخی از جریانات سکولار در ایران از جایگاه و اهمیت مسجد و حرم و نماز جمعه، در جامعه ایران امروز است. این طیف، هوشمندانه کرونا را فرصتی طلایی میدانند و برای تعلیق مناسک و شاید حذف شریعت و ترویج طریقتهای نوظهور معنوی، از میان برخی تیشرتپوشان حوزه هم، یارگیری میکنند و تأخیر یا تعطیلی اماکن مذهبی را به زبان حوزه و دانشگاه تئوریزه میکنند.
از این منظر، تبلیغات منفی علیه قم و عتبات مقدسه، تبلیغ علیه روحانیت، تبلیغ علیه تولیتهای اماکن مقدسه و حتی جوّسازی علیه طب موسوم به «طب اسلامی» با تمامی حواشی که داشته، همه ذیل یک پروژه و برای مأموریتی واحد شکل گرفته و انهدام و هتک دینداری اجتماعی و حذف کارکردهای سیاسی و منطقهای و هویتی مناسک اسلامی است. انفعال حوزه که بخشی از آن به خاطر فقدان استقلال لازم حوزه علمیه در برابر دولت است، موجب گشته که حوزه بهراحتی تحقیرها، کنایهها و طعنههای مقامات سخنگو در دولت را تحمل کند و آنگاه بهجای موضعهایی از سر قدرت و اعتبار، به سمت تیم کارشناسی دولت، غش کند و با ضعفی آشکار و آزاردهنده مایه سرگشتگی و سرگردانی طیف وسیعی از مؤمنان در زیست دینداریشان شود.
امروزه به جای اینکه حوزه و متولیان آن، امر دینداری مردم را تمشیت کنند، جا را بهگونهای خالی کردهاند که دینداران و گاه طلبههای جهادی مجبورند، دینداریشان را از دولت و نهادهای مربوطه گدایی کنند. حوزه اگر نتواند، مسائل داخلی مربوط به دینداری در ایران را تدبیر کند، بیشک از نقشآفرینی در تحولات دینی جهان اسلام، مثل حج و اربعین نیز بازخواهد ماند. آنگاه ادعای تمدنگرایی برای چنین حوزهای، بیشتر یک ادعای لوکس خواهد بود، تا ادعایی واقعی و اثرگذار.
شناسه خبر 21281