تحلیل جامعهشناختی «علل پدیده بدحجابی» در گفتاری از دکتر کرمی
علل کلان و خُرد بدحجابی، در جامعه ایران
حجاب و پوشش اسلامی، از موضوعات مهم جامعه امروز ایران است. موضوعی که علاوهبر اهمیت بنیادین خود، از جمله نقاط هدف، در طراحی دشمنان است. دشمنان در توطئهگریهای خود نابودی زمینههای ایمانی و اخلاقی ایران اسلامی را هدف گرفته و از همینرو «تخریب و تضعیف حجاب» را بهعنوان زیربنایی مهم، بهشکلی جدی و مستمر دنبال میکنند. تلاش دشمن و عوامل داخلی آن، برای تضعیف حجاب و عفاف، البته سابقهای تاریخی دارد. از جمله نقاط مهم در روند توطئههای ضدحجاب دشمنان، واقعه «کشف حجاب در 17 دی 1314» بوده است. برنامهای که توسط جریان روشنفکری وابسته و غربگرا طراحی شد و رضاخان آن را اجرا و عملیاتی کرد. از زاویهای دیگر؛موضوع حجاب علاوهبر ابعاد دینی و فقهی، دامنهای اجتماعی دارد و مسئلهای چون «بدحجابی» از بُعد جامعهشناختی قابل بررسی و تبیین است. قطعاً مقابله مؤثر با بدحجابی، بهعنوان یک آسیب و اشکال مهم در جامعه اسلامی بدون فهم درست و دقیق علل این معضل، شدنی نیست. از همینرو آقای دکتر محمدتقی کرمی در گفتاری به بررسی علل بدحجابی در جامعه امروز ایران پرداخته است. وی در این گفتار، با نگاهی جامعهشناسانه علل بدحجابی را از دو منظر کلان و خرُد مورد تحلیل قرار داده است. مسائلی چون تأثیرات مخرب رسانهها، تفاسیر فردی در مقوله حجاب و تغییرات در رژیم زیباییشناسی جامعه، از نکات قابلتوجه و خواندنی مطرح شده، در این گفتوگو است.
دو منظر خُرد و کلان در تحلیل مقوله بدحجابی
ما وقتی به مقوله حجاب نگاه میکنیم، باید بیشتر دنبال این باشیم که یک تحلیل درست، از منظر تحولات ساختاری، کلان و از نظر تحولات خُرد داشته باشیم و این مسائل را بهدرستی فهم و صورتبندی کنیم. قطعاً بهدلیل تحولات در جامعه ما، پوشش زنان شکل متکثری به خودش گرفته است. از جمله اینکه، یک سری آدمها هستند که دوست دارند از پوشش چادر استفاده کنند و در عین حال، دوست دارند که نشانههایی از جذابیت و اِلمانهای جذب مخاطب را با خودشان داشته باشند. به همین خاطر یک ترکیبی را در پوشششان رعایت میکنند که ممکن است، ما از آنها به چادریهای بدحجاب یا بدپوشش تعبیر بکنیم. ولی بهلحاظ فراگیری چندان فراگیر نیستند. تحلیلی که راجعبه کلان تحولات پوشش در ایران میکنیم، میتواند رفتار این دسته را هم توضیح دهد.
بدحجابی در ایران معلول دو دسته شرایط ساختاری، کلان و شرایط خُرد یا به اصطلاح عاملیت خُرد است. برای توضیح مقدمهای عرض میکنم. چه درموضوع علتیابی، چه در موارد راهکار، ما باید مدّنظرمان باشد که جامعه ایرانی، جامعهای بهشدت متکثر است. بنابراین از آنجایی که علت بیحجابی در جامعه ما میتواند متکثر باشد، تجویز متناسبش هم متکثر است. این نکته به این معناست که ما، هرکدام از علل بدحجابی را که بررسی میکنیم، باید اینطور در نظر بگیریم که یک وزنی دارد، درخصوص پدیدهی بدحجابی در ایران و در عین حال ممکن است، درباره یک مورد، دو یا سه علت همپوشانی داشته باشند.
درباره پدیده بدحجابی در ایران باید ببینیم، درواقع بیحجابی زنان و دخترانی که در پیشینهی خودشان محجبه بودهاند. چگونه برای ما قابلفهم میشود و چگونه میتوانیم، آن را تبیین کنیم؟
رسانهها، بسط مدرنیزاسیون و فاصلهگیری از الگوی مطلوب حجاب
بخشی از مسئله، علل ساختاری است. یعنی تحولات ساختاری که در جامعه ما وجود دارد و براساس آن زندگی امروز ما بسیار تحول پیدا کرده است. ما الان در عرصه فرهنگ، بازیگرانی را داریم که در گذشته، اینها را نداشتیم یا حیطه تأثیرشان، مثل امروز نبوده است؛ مثلاً رسانهها. ما قبلاً اگر رادیو و تلویزیون داشتیم، این رادیو تلویزیونها توسط دولتها و بنگاههای متمرکزِ محدود، مدیریت میشدند. اما الان رسانههای مجازی را داریم، پیامرسانها را داریم که تقریباً هر کاربری خود میتواند، یک رسانه باشد. تعامل دوسویهای بین منبع پیام و گیرندهی پیام وجود دارد. یعنی ما با واکنشهایی که به یک پیام نشان میدهیم، درواقع اجازهی استمرار یا عدم استمرار آن پیام را میدهیم. امروز رسانهها با رسانههای گذشته متفاوتند و ماهیت استفاده کاربر از رسانه بهشدت متفاوت شده است. رسانهها درحالیکه به عاملیت کاربر و مصرفکننده میدان میدهند، مدرنیزاسیون را بسط میدهند. به خاطر همین، ما نباید خیلی انتظار داشته باشیم که رسانههای مدرن، ندای حجاب را سر بدهند. درست است که بعضی از رسانهها تبلیغ حجاب میکنند، اما این به معنای این نیست که کلیت رسانه، در خدمت ایده حجاب است. کلیت رسانهی امروز در خدمت نقد و فاصله گرفتن از الگوی مطلوب حجاب است و البته در کنار موضوع حجاب، موضوعاتی چون هنجارهای جنسی، رفتارهای جنسی، مدیریت بدن، مُد، آرایش و مقولاتی که درواقع طیف پیرامونی مسئلهی حجاب هستند، اکنون در خدمت گفتمان مدرن است. فضای جریان غالب فرهنگ و رسانه، فضای حجاب نیست. این فضا، فضای منتقد حجاب، فضای مدیریت بدن و فضای مصرف است.
ساختارهای تسهیلکننده بدحجابی
در کنار موضوع فرهنگ و رسانه، ما یک ساختارهایی را داریم که این ساختارها، درواقع ساختارهای تسهیلکننده بدحجابی یا بیحجابی در ایران است؛ مثلاً ساختار آموزش عالی. یک دختر از خانواده جدا میشود و میرود در یک شهر دیگر دانشجو میشود. از نظارتهای خانوادگی، قومیتی و محلی فاصله میگیرد و در یک فرهنگ مسلّط. در این فرهنگ مسلّط قرار میگیرد و میبیند که باید کُدهای پوششی خود را کنار بگذارد و کُدهای پوششی جدیدی را با خودش داشته باشد. اینجاست که شما میبینید، کُدها عمدتاً کُدهای منتقد حجابند. یک دانشجوی ترم اول از شهرستان به تهران میآید و حتی وقتی میخواهد، با یک استاد مرد صحبت کند، خجالت میکشد. اما ترم هشتم که میخواهد از اینجا برود؛ نه ما او را میشناسیم، نه پدر و مادرش.
این ساختار آموزش عالی، ساختار فاصلهاندازی بین فرزندان، خانواده و در نتیجه تضعیف نظارتهای خانوادگی است.
معماریهای ما در کلانشهرها و بههم ریختن بافت محلات، نوع ساختمانسازی، خیابانکشی، نوع تعاملات، تغییر الگوهای اجاره، همزیستی و... همه، آن علیتهای تعیّنبخش بدحجابی یا بیحجابی در ایران است که مفصل است.
حجاب: مسئله کانونی گفتمانهای درگیر در ایران
یک مسئله مهم اینست که ایده حجاب، یک ایده سیاسی شده است. به این معنا که تقریباً در یکصد سال اخیر مسئله کانونی گفتمانهای درگیر در ایران، مسئلهی حجاب است. البته نمیخواهم ادعا کنم که حجاب بهعنوان نقطه کانونی مناقشات، همیشه اهمیّت یکنواختی داشته است. در برخی از اوقات حجاب مسئله کانونی اختلافات بوده و در بعضی دورهها، مسئله کمرنگتری شده است. بعد از پیروزی انقلاب اسلامی در سال 57 میتوانیم بگوییم، در این 40 سال، حجاب فصل ممیز گفتمانهای درگیر شده است. حجاب تبدیل به الگوی انقلابیونی شد که مسئله آنها اسلام بود. اسلام و انقلاب به روایت روحانیت. چادر هم تبدیل شد به مقوله گفتمانی و درواقع همنشین مسئله حجاب شد. معنایش اینست که هروقت گفتمان حجاب، گفتمان چادر و اعتبار سیاسی آن پررنگ باشد، حجاب یا پوششهای چادر و نزدیک به آن هم در جامعه، رواج پیدا میکنند و هرگاه این گفتمان اقتدارش ضعیف شود، نشانه او هم در جامعه تضعیف میشود.
تفسیرهای فردی از حجاب
در عین حال؛ سطحی از بدحجابی در ایران به سطوح خُرد و عاملیتهای فردی برمیگردد. ببینید ما وقتی از حجاب یا بدپوشی صحبت میکنیم، باز خود مسئله بودن حجاب، یک مسئلهی گفتمانی است. اگر بخواهیم این مسئله را درست بفهمیم، باید در نظر بگیریم که سوژهی ایرانی 1397 چه ویژگیهایی دارد؟ یک جوان، چه درکی از خود، هنجار و ارزش دارد و با ارزشها و هنجارها چگونه روبهرو میشود؟ من اینجا موضوعی را مطرح میکنم، تحت عنوان مواجهه بازاندیشانه. منظورم از مواجهه بازاندیشانه، اینست که همهی ما الان، وقتی با دین مواجه میشویم، با کسی که 50 سال پیش با دین مواجهه پیدا میکرد، تفاوت داریم. انسان مدرن ایرانی و درواقع سوژه ایرانی در 1397 با ارزشها و هنجارها مواجهه انتقادی، انتخابی و بازاندیشانه دارد؛ یعنی سبک، سنگین میکند. در بین تکالیفی که دارد، بعضی وقتها برخورد انتخابی میکند و یک واجب را کنار میگذارد، یک واجب را پُررنگ میکند. برای بعضی از واجبها، تفسیر دیگری میکند. ما الان با سوژهای مواجه هستیم که از حجاب و پوشش، بهشدت تفسیرهای فردی شده و بازنگری دارد. وقتی به جوان امروز، میگویی که حجاب برای اینست که تو بهلحاظ جنسی مصون بمانی، ممکن است، این را نفهمد. او اینگونه تفسیر را میکند که آیا واقعاً بین حجاب و سلامت جنسی ارتباط برقرار است؟ اگر این را نفهمد، ممکن است با الگوی مطلوب حجاب، ارتباط برقرار نکند. ما با آدمهایی مواجه هستیم که نماز میخوانند. اما بخشی از موی سرشان هم بیرون است یا ممکن است با نامحرم هم ارتباط داشته باشند. درواقع ما با یک دینداری متکثر، بازاندیشانه، انتخابی و مبتنیبر تصمیم سروکار داریم. آدمها تصمیم میگیرند، بخشی از حجاب را داشته باشند، بخش دیگرش را نداشته باشند.
رژیمهای زیباییشناسی در جامعه و مسئله حجاب
اساساً در پدیدههایی مثل حجاب، پوشش و بعضی پدیدههای دیگر، برآیند آن چیزی که بین مردوزن در جامعه اتفاق میافتد، نوع دیالکتیکی است. وقتی رژیمهای زیباییشناسی در جامعه تغییر کرد، هم برای مردان تغییر میکند و هم برای زنان. ملاکهایی که یک مرد برای انتخاب همسر دارد، به زنی که میخواهد انتخاب کند، سیگنال میفرستد که این نوع پوشش، هنجار من است.
* بایستههای متکثر تبلیغ حجاب
در جمعبندی باید گفت: علل بدحجابی دخترانی که قبلاً باحجاب بودهاند، اینکه چه کنیم افراد بدحجاب جذب شوند، موضوع مستقلی تحت عنوان بایستههای تبلیغ پوشش مطلوب یا حجاب ایدهآل را میطلبد. چه بایستههایی را مدنظر داشته باشیم تا بتوانیم، افرادی را که بهاصطلاح بدپوشش یا بیحجاب هستند، به سمت حجاب دعوت و جلب کنیم؟
این بایستهها یک طیف متکثری هستند؛ یعنی کسانی که شبهه دارند، راجع به حجاب یا عوامل دیگر و.... در مقابل هرکدام از اینها، ما باید بایستههای تبلیغی متفاوتی داشته باشیم.
شناسه خبر 22633