سپهرغرب، گروه خانواده: عضو انجمن علمی روانپزشکان ایران با تأکید بر اینکه پرخاشگری نسبت به فرزند برای تربیت یا محافظت او در برابر خطرات، رفتاری با اثربخشی ناپایدار است، گفت: فرزند با سرخ شدن چهره و عصبانیت والدین تربیت نمیشود بلکه راه تربیت صحیح ایجاد رابطه عاطفی است.
پرخاشگری و خشونت خانگی علیه فرزندان معضلی است که طبقه اجتماعی نمیشناسد و در سایه نبود مهارت فرزندپروری نمود میکند؛ معضلی که شواهد نشان میدهد شیوه فرزندپروری مستبدانه نه تنها تربیتکننده فرزند نیست بلکه آثار سوئی بر زندگی حال و آینده او میگذارد و گاه به فرار از خانه، خودکشی و جنایت منجر میشود.
یافتههای جامعهشناسی هم حکایت از این دارد که والدینی که از خشونت، پرخاشگری کلامی و عملی برای تربیت فرزندان خود استفاده میکنند، باعث ایجاد مشکلات هیجانی و آسیبهای روانی در او میشوند. جالب آنکه وقتی صحبت از خشونت و پرخاشگری والدین در برابر فرزندان میشود، بسیاری از افراد فقط به تنبیه بدنی فکر میکنند و با خودشان میگویند: من که هیچ وقت فرزندم را کتک نمیزنم، پس از پرخاشگری در برابر او استفاده نمیکنم.
این درحالیاست که پرخاشگری و خشونت در برابر فرزندان فقط شامل تنبیه بدنی نیست بلکه هر رفتار و کلامی که موجب آسیب بدنی، روانی و جنسی به کودک شود، نوعی پرخاشگری محسوب میشود.
عضو انجمن روانپزشکان ایران با اشاره به اینکه پرخاشگری که از غریزه مرگ ناشی میشود شکلها، انگیزهها و درجات گوناگون دارد که بخشی از آن میان انسان و حیوان مشترک است، گفت: گاه یک حالت چهره یا وضعیت بدنی بدون آنکه حرفی زده شود یا عملی انجام گیرد حکایت از پرخاشگری دارد.
وی با یادآوری اینکه در مواقعی پرخاشگری جنبه کلامی و گاه جنبه بدنی پیدا میکند، متذکر شد: انجام ندادن یک عمل هم گاهی به مفهوم پرخاشگری است. زمانی که فردی مجروح بر زمین افتاده و تقاضای کمک دارد دریغ کردن به او توسط رهگذری که میتواند به او کمک کند مصداقی از پرخاشگری است.
این روانپزشک درباره انگیزههای پرخاشگری هم توضیح داد: پرخاشگری ممکن است برای رفع گرسنگی باشد مانند جانوری که برای رفع گرسنگی جانور دیگری را شکار میکند. متقابلا پرخاشگری برای جلوگیری از شکار شدن نیز وجود دارد.
فدایی، صورت دیگر انگیزه پرخاشگری را دفاع از فرزند عنوان کرد و توضیح داد: حفاظت مادرانه هم میتواند موجب پرخاشگری شود. ضمن اینکه پرخاشگری ممکن است برای مالکیت بر منابع آب و غذا یا صعود از سلسله مراتب باشد.
*پرخاشگری تربیتی بی اثرترین رفتار آموزشی است
وی با بیان اینکه در انسان علاوه بر آنچه در جانواران دیده میشود پرخاشگری ممکن است صورتهای پوشیده و غیرمستقیم به خود بگیرد، متذکر شد: بدگویی، طعنه زدن، مسخره کردن، هجو، کاریکاتور و موارد زیاد دیگر میتواند حاکی از پرخاشگری غیرمستقیم باشد. فراموش نکنیم از زمانی که انسانها آموختند به جای پرتاب سنگ به یکدیگر با کلام، خشم خود را ابراز کنند میزان پرخاشگری منجر به ضرب و جرح و فوت کمتر شده است.
عضو انجمن علمی روانپزشکان ایران، پرخاشگری به فرزند برای تربیت او یا محافظت او از خطرها را رفتاری با اثربخشی ناپایدار دانست و تصریح کرد: مادری که فرزند خود را که رفتار زشتی داشته، تنبیه میکند یا آموزگاری که شاگرد مدرسه را به علت انجام ندادن تکلیف شماتت میکند، قاعدتا نیت خیر دارند و قصدشان اصلاح رفتار نامناسب و جایگزین کردن آن با رفتار پسندیده است.
وی ادامه داد: هر چند تنبیه در صورتی که بلافاصله پس از رفتار نامناسب انجام میشود، میتواند نقشی در تغییر رفتار داشته باشد اما عموما تاثیر آن موقت، بیاثر و منحصر به فرد است. ضمن اینکه گاه این تنبیه به قتل و جنایت منتهی میشود که آثار منفی روانی آن برای همیشه باقی میماند.
*هر چه رابطه عاطفی عمیقتر باشد، زمینه پرخاشگری کمتر میشود
این روانپزشک با تأکید بر اینکه اتهام دلیل بر مجرم بودن نیست، ضمن آنکه مجرم نیز حقوقی دارد و تنها قانون میتواند به مجازات حکم بدهد و نوع مجازات را تعیین کند، تصریح کرد: هر چه انسان متدینتر و با فرهنگتر باشد احتمال پرخاشگری و سلب حقوق دیگری توسط او کمتر میشود.
فدایی یادآور شد: نکته مهم برای پیشگیری از پرخاشگری یا قتل فرزند، داشتن روابط دوستانه بین فرزند با پدر و مادر است بهنحویکه فرزند از محبت پدر و مادر نسبت به خود مطمئن باشد تا بتواند سوالها و مشکلات خود را با آنها در میان بگذارد. اما متاسفانه گاه شاهدیم فقدان رابطه بین پدر و دختر موجب شده که والدین به کلی از وضع فرزند بیخبر باشند و نتوانند مراقبت توام با مهربانی را در حق او اعمال کنند که در نهایت به ایجاد شکاف عظیم بین آنها منتهی میشود.
شناسه خبر 35354