شناسه خبر:36076
1399/11/11 11:13:02

سپهرغرب، گروه دوران طلایی: ناسازگاری نوجوانان اغلب با صفاتی نظیر لجبازی و بداخلاقی توصیف می‌شود، اما سکه ناسازگاری، روی دیگری هم دارد که با انزوا و در خودماندگی همراه است. کودکان در سن پایین با دنیای بی‌مسوولیت و محدود کودکی کنار می‌آیند ولی ورود به دنیای نوجوانی شرایط تازه‌ای پدید می‌آورد که باید با آن سازگار شد.

نوجوانی دوره فاصله گرفتن از بازی‌های کودکانه و قدم گذاشتن به دنیای بزرگ‌ترهاست. پذیرفتن مسوولیت‌های جدی و شکل‌گیری ابعاد اجتماعی شخصیت انسان از مشخصه‌های دوران نوجوانی است و برای سازگاری با این واقعیت‌ها باید قدرت تطبیق‌پذیری نوجوان تقویت شود. علاوه بر آن نوجوانی، دوران سرکشی و واکنش‌های هیجانی است و بدون قدرت سازگاری با شرایط مختلف​، ناهنجاری‌های بسیاری بویژه در حوزه روابط خانوادگی و اجتماعی بروز خواهد کرد.

ناسازگاری نوجوان به هر شکلی که باشد از ضعف و کمبود درساختار شخصیتی، روانی و عاطفی وی حکایت دارد که باید شناخته و رفع شود.

نوجوانان از به عهده گرفتن مسوولیت‌های مهم یا هر آنچه به نظرشان با ارزش و ضروری به نظر برسد بشدت استقبال می‌کنند. هنگامی که مسوولیتی با جان و دل پذیرفته شد نوجوان خود را برای انجام آن مهیا می‌کند و یاد می‌گیرد که از طریق همکاری، حرف‌شنوی، مشاوره با بزرگ‌ترها و انجام کارهای درست و به‌موقع می‌توان به‌خوبی از عهده مسوولیت برآمد. بسیاری از والدین نمی‌توانند نوجوان را به مسوولیت‌پذیری تشویق کنند و به همین دلیل رفتارهای پرخاشجویانه و امتناع‌های نوجوان را نوعی ناسازگاری و برگرفته از ذات شخصیتی وی می‌پندارند. در حالی که ناسازگاری نوجوان را بیش از هر چیز باید به ضعف رابطه والدین با وی نسبت داد.

در مجموع می‌توان گفت نوجوانان حساس و زودرنج هستند و برای سازگاری به یک نیروی قدرتمند و انکارناپذیر نیاز دارند. این نیرو همان طور که در ابتدا اشاره شد رابطه عاطفی قدرتمند با والدین و اطرافیان است که می‌تواند نوجوان را هماهنگ، متعادل و سازگار کند. عواطف و هیجانات درونی برای نوجوان بسیار پررنگ هستند و روابط عاطفی، مهاری براین هیجانات سرکش و عصیانی محسوب می‌شود.

  در مجموع درباره ناسازگاری نوجوانان متخصصان علوم تربیتی توصیه می‌کنند:

 نوجوان را در موقعیت‌های هیجانی قرار نداده وبه وی فرصت کافی برای فکر کردن درباره کارها و سنجش نیک و بد آن‌ها بدهید و اگر لازم است پیش از آن که انجام کاری را از او بخواهید درباره آن با وی صحبت کنید. نوجوانان به دلیل طبع سرکش اغلب نیاز دارند که کاملامتقاعد شوند.

 توجه به کودکان توسط والدین و اطرافیان با ورود به دوران نوجوانی ناگهان فروکش می‌کند. شیرین‌کاری‌های کودکی جای خود را به زمختی دوران نوجوانی می‌دهد و کمتر شدن توجه و محبت به فرزند او را از نظر عاطفی با مشکلات جدی مواجه می‌کند. براین اساس والدین باید در عمل و گفتار به نوجوان بفهمانند که او را دوست دارند و برایش اهمیت و احترام قائلند.

 نوجوانان ممکن است زیاد حرف بزنند یا عقاید عجیب و غریب داشته باشند و درباره آن‌ها لاف بزنند. باید آنان را درک کرد و وظیفه والدین در این دوره این است که شنونده خوبی باشند. تندروی‌ها و افراط‌ها را تعدیل کنند و در نقش یک دوست خوب، باتجربه و دانا به هدایت نوجوان بپردازند. برخلاف کودکان و جوانان صحبت کردن با نوجوان می‌تواند اثری شگرف بر وی داشته باشد. در حقیقت نوجوانان از طریق گفتن و شنیدن به شناسایی دنیای بزرگسالی می‌پردازند. از این‌رو به گروه دوستان علاقه نشان می‌دهند و از هم‌زبانی لذت می‌برند.

 سرکشی مشخصه دوران نوجوانی است. این سرکشی‌ها و عصیان‌گری‌ها باید پذیرفته و هدایت شوند.

شناسه خبر 36076