مصطفی رحماندوست در مصاحبه با سپهرغرب بیان کرد:
نویسندگان و شاعران موفق به فرهنگ ایرانی اسلامی متعهدند
در شعر و قصه کودک و نوجوان چیزی جز پرداختن به مفاهیم انسانی جا ندارد

سپهرغرب، گروه دُرهای دَری - فاطمه فراقیان: یک نویسنده در حوزه کودک و نوجوان با بیان اینکه شعرا و نویسندگان ما ایرانی هستند و در این کشور زندگی میکنند بنابراین آنچه مینویسند لاجرم از فرهنگ ایرانی اسلامی سرچشمه میگیرد، گفت: همه نویسندگان و شاعران موفق ما خودشان را متعهد به فرهنگ ایرانی اسلامی میدانند، در این زمینه زحمتهای زیادی کشیده و آثار خوبی خلق شده و اگر مخاطب دنبال کار مناسب در این خصوص باشد، وجود دارد.
ادبیات کودک و نوجوان نوعی از ادبیات است که شاید در ایران از بُعد تخصصی آن از قدمت بسیاری برخوردار نباشد، اما از اهمیت زیادی برخوردار است؛ چراکه فرزندان ما برای تعالی فکری خود به ایندست از آثار نیاز دارند.
برآیندی که هنر در یادگیری و تأثیر بر ذهن آدمی دارد، امروزه به تأیید رسیده و همگان میدانند که با کمک گرفتن از هنر که شعر و داستان نیز از آن جمله است، میتوان برخی مفاهیم را آموزش داد و نیز اثرگذاری آن آموزش را چندبرابر کرد که مؤید این موضوع تأثیر فیلمها و کتابها بر روح و روان ماست؛ بنابراین برای تربیت قشر کودک و نوجوان نیز میتوان از ادبیات بهره برد.
ازطرفی اهمیتی که تربیت کودک و نوجوان ایجاب میکند و نیز حساسیت این دوران، میطلبد که آثار ادبی در این زمینه از ویژگیهای خاصی برخوردار باشند که کودک و نوجوان را جذب خود کنند و در پی آن فرآیند سرگرم کردن و آموزش را داشته باشیم؛ بنابراین باید به زبان و فکر آنها نزدیک باشد که این مهم پیشزمینهای نیز برای انس کودک و نوجوان با کتاب است.
امروزه که پدرها و مادرها به اهمیت تربیت اصولی پی بردهاند، بیشک تأثیر شگرف استفاده از کتابهای خوب در این زمینه را هم میدانند؛ اما برای پاسخ به آنکه شرایط اقتصادی کنونی چه اثری بر این مهم گذاشته و آیا قدرت خرید خانوادهها را برای تهیه محصولات فرهنگی تحت تأثیر قرار داده یا خیر و نیز آنکه در آثار ایرانی در این حوزه چه مقدار از مفاهیم والای انسانی که در فرهنگ ایرانی اسلامی بهوفور وجود دارد، استفاده میشود تا بُعد آموزشی کتابهای کودک و نوجوان را غنا بخشد و دیگر پرسشها در این زمینه، به یک متخصص در این خصوص نیاز بود که ما تصمیم گرفتیم با خالق شعر «انار صددانه یاقوت» که برای همه ما نوستالژی است و کسی که آثار بیشماری در حوزه کودک و نوجوان به چاپ رسانده، گفتوگو کنیم که «مصطفی رحماندوست» گرامی با روحیه مردمی خود دعوت به مصاحبه ما را پذیرفت و در ادامه متن مصاحبه با این استاد ارجمند را میخوانید:
1. بهعنوان نخستین پرسش بفرمایید که شعر خوب برای قشر کودک و نوجوان باید چه ویژگیهای شاخصی داشته باشد؟
سادهترین پاسخ به این پرسش و بهطور کلی در ادبیات برای هر قشری آن است که مخاطب با هر سنی، از آن لذت ببرد. اما برای لذت بردن از اثری، آن کار باید دارای ویژگیها و اصولی باشد؛ نخستین مورد این است که اثر مذکور باید ازنظر روانشناختی متناسب با نیازهای سن مخاطب باشد و بعد اینکه در آن از کلمات، تعابیر و تصاویری استفاده شده باشد که مخاطب آنها را بفهمد و دانشی در این زمینه داشته باشد؛ برای مثال نمیتوانیم از فضا یا مسائلی که کودک درکی از آنها ندارد صحبت کنیم و یا تصاویر ذهنی خیالانگیزی را برای او شرح دهیم که سابقه فکری در آن رابطه ندارد. مجموع درنظر گرفتن این موارد باعث میشود شعر و داستان خوب و مناسب کودک و نوجوان شکل بگیرد و البته قابل ذکر است که گروههای سنی خردسال، کودک و نوجوان هرکدام در دستههای جدا قرار دارند و نیازهای سنی خود را اقتضا میکنند.
2. استاد آیا خانوادههای ایرانی از هنر در قالب شعر و داستان برای تربیت فرزندان خود استفاده میکنند و بهره بردن از این مهم تأثیری بر تربیت صحیح دارد؟
پاسخ دادن به این پرسش بدون مطالعه و آمار گرفتن ممکن است جوابی غیر واقعی باشد، اما مطمئن هستم که اگر اوضاع اقتصادی کشورمان بهتر شود و خانوادهها بتوانند بعد از تأمین بدیهیئت زندگی به سبد معیشتی خود کتاب را هم اضافه کنند، این کار را دوست دارند؛ یعنی میپسندند که فرزندان خود را با کتاب آشنا کنند و دوست دارند که روش تربیتی اصولی و علمی داشته باشند، اما اگر احیاناً این روزها به این موضوع بیتوجه هستند، معتقدم که آنقدر ازنظر اقتصادی تحت فشار قرار گرفتهاند که این مهم مغفول مانده و از طرفی همین موضوع باعث شده که ازنظر روانی هم گاهی میبینیم که حوصله پرداختن به فرزندان خود را ندارند. در پاسخ به بخش دوم پرسش شما هم باید بگویم که بیتردید استفاده از هنر در تربیت فرزند مؤثر است و در سالهایی که خیلی هم دور نیست، ما این شیوه تربیتی را شاهد بودیم، بهویژه اینکه تعداد فرزندان خانوادهها کمتر شده و پدر و مادرها انرژی بیشتری صرف تربیت آنها میکنند.
3. شعرا و نویسندگان ما در حوزه کودک و نوجوان گوشهچشمی به فرهنگ ایرانی اسلامی در نگارش آثار خود دارند؟
شعرا و نویسندگان ما ایرانی هستند و در این کشور زندگی میکنند، بنابراین آنچه مینویسند لاجرم از فرهنگ ایرانی اسلامی سرچشمه میگیرد؛ به نظر بنده غالب ادیبان ما دوست ندارند فرنگی بنویسند و آن تعدادی که این کار را میکنند، محدود بوده و ازقضا کارهایشان با اقبال روبهرو نمیشود، زیرا درواقع ادا درمیآورند و تقلید میکنند. بنابراین همه نویسندگان و شاعران موفق ما خودشان را متعهد به فرهنگ ایرانی میدانند، درباره فرهنگ دینی هم باید گفت در میان نویسندگان و شاعران موفق ما تعداد قابل توجهی خود را متعهد به ترویج مبانی و مفاهیم اسلامی میدانند که در این زمینه زحمتهای زیادی کشیده و آثار خوبی خلق شده و اگر مخاطب دنبال کار مناسب در این خصوص باشد، وجود دارد. البته گفتنی است که در بسیاری از موارد این دو فرهنگ کاملاً در هم تنیده شده و موارد اشتراک بسیار دارند؛ برای مثال وقتی سخن از جوانمردی، میهماننوازی، کمک به مستمندان و موارد اینچنینی است، ایرانی و اسلامی ندارد و هردو فرهنگ بر این مسائل تأکید دارند.
4. آیا در حوزه ادبیات کودک و نوجوان به ارزشهای والای انسانی اشاره میشود؟
در شعر و قصه کودک و نوجوان چیزی جز پرداختن به مفاهیم انسانی جا ندارد، یعنی برای این قشر چیزی غیر از خوبی نمیتوان گفت؛ بنده معتقدم برای مثال اگر 100 اثر در حوزه کودک و نوجوان چاپ شده، 97 مورد آن خوب و فاخر بوده و متعهد به رساندن مفاهیم اخلاقی به این قشر است.
5. پرسش بعدی این است که اشعار و داستانهای زرد و بیارزش چه تأثیری بر ذهن کودک و نوجوان میگذارند که گویا جنابعالی معتقد هستید در این حوزه خیلی شاهد موارد اینچنینی نیستیم، تأیید میفرمایید؟
درواقع کمترین تأثیری که یک شعر یا داستان بر ذهن مخاطب در سن پایین میگذارد، امیدوار کردن، شاد کردن، سرگرم کردن و علاقهمند کردن آن به مطالعه است که چیز کمی هم نیست؛ در حیطه ادبیات کودک و نوجوان بسیار کم موارد ضد ارزشی وجود دارد و در حدی نیست که باعث نگرانی باشد. برای این قشر تعداد محدودی کار بازاری وجود دارد، اما آنها هم پیام خوب دارند، شاید تأثیرگذاری کمی و پولسازی بیشتری داشته باشند، اما خالی از پیام انسانی نیستند.
6. استاد کشور ما ایران در مقایسه با دیگر کشورها در توجه و سرمایهگذاری در حوزه ادبیات کودک و نوجوان در چه جایگاهی است؟
بنده در این رابطه تا دو سال پیش مطالعات بهروزی داشتم، اما اکنون نمیدانم؛ تا آن دوره مطالعاتم باید بگویم که ما در منطقه بسیار خوب هستیم، در میان کشورهای عربی و اسلامی اطرافمان سرآمد هستیم، در میان کشورهای آسیایی از ژاپن و روسیه عقبتر هستیم، اما از پاکستان، افغانستان و تاجیکستان خیلی بهتر هستیم، البته برای رسیدن به برخی کشورها و در مقایسه جهانی باید گفت که در این زمینه کار زیادی مانده، چراکه قدمت ادبیات کودک و نوجوان آنها به بیش از 250 سال میرسد، اما ما شاید نصف قدمت آنها را هم در این زمینه نداریم. نکتهای که در این خصوص لازم است بگویم اینکه طی این دو سال مذکور شاید اُفت کرده باشیم، چراکه اوضاع اقتصادی بر این حوزه هم اثر گذاشته، برای مثال وقتی کتاب بنده چاپ میشود و 65 هزار تومان قیمت میخورد، خجالت میکشم و با خودم میگویم خانوادهها در این شرایط مالی پیشآمده میتوانند برای خرید آن اقدام کنند؟
7. بهعنوان آخرین پرسش بفرمایید یکسری اشعاری که از زمانهای قدیم ورد زبان بچههاست و مفهومی هم ندارند را چگونه میتوان تحلیل کرد؟
درواقع کودک ما به دنبال بازی است و نه مفهوم! آنهایی که این اشعار را به سخره میگیرند، ازنظر بنده سواد درک این موضوع را ندارند؛ برای مثال «اتل، متل، توتوله» بیشتر از اینکه به دنبال معنی باشد، در پی ریتم است و بچه با این ریتم و آهنگ بازی میکند و گفتیم که حداقل اثر یک شعر میتواند سرگرم کردن کودک باشد. همچنین استفاده از «هیچانه» و «مهملات» از بازیهای همیشگی بچهها بوده است.
شناسه خبر 39006